eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
#شب است‌...اما، نه وقت #خواب و راحت! که مردان خدا، #راهی سوی میدان‌اند... #شبتون_شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📝 💠من اشتباهی‌ام! 💢نباید این سال ها و این روزها روی کره زمینـ🌍 باشم! 💢نباید این روزها رقم بخورد! من اشتباهی ام!... 💢همه ام دارد فریاد میزند🗣 که من برای این تاریخ🗓 نیستم! این سال های آرام و بی صدا جان من است!  💢من باید جایی میان دشت های یا رمل های به خاک بیفتم، یا میان کوچه های تنگ ، به خون! 💢شاید میان بزم تیرها💥 برقصم و سرنقطه رهایی، پرواز کنمـ🕊!   باید مرا دریابند! سینه ای که تنگ شده فراخ بشود! گلویم تیغ ها را بدَرَد! 💢 که در رگ ها زیادی است زمین را آبیاری کند و این تن👤، زمان را به هم بریزد! 💢باید بشود آنچه است، باید بشود آنچه را که برایش دویده ام! 💢می ترسم به این پاهای👣 زخم خورده بگویم که آمده اید به مقصد ختم نمی شود🚫، می ترسم بگویم که نمی رسیم! 💢می ترسم از حسرت خوردن! دلم شور میزند، نکند میان راه، یک قدم مانده به ، دلم بلرزد💓! نگاهم از نور برگردد😭، به پشت سر نگاه کنم! 💢نکند ●بترسم ●بلرزم، ●بمیرم... ♨️نکند نشوم😭! 💢 نعمت است! نه، شهادت است! نکند از حقمان محروم شویم! 💢ما چقدر نعمت ها که نداشته ایم! که نه دست نوازش را به سرمان دیدیم و نه آغوش را ! 💢که لباس به تنمان نیامد! که سیاه پوش 🏴امام و کفن پوشِ بودیم! 💢که خاکریزمان و عقبه نداشت! که هرجا رسیدیم جنگیدیم👊 که هر کوچه برای ما بود! و برای فتحش چقدر خون دل خوردیم! 💢ما از شب های🌙 این خیابان ها چه ها داریم! هرکجایش می دهد به بودنمان! به نترسیدن هایمان✌️! کردن هایمان... 💢اما خب این خیابان های آرام ، این آدم های ساکت🔇 و بی دغدغه دارند مرا ! عذابِ تدریجی شده است بودنم! ماندنم😞! 💢می دانی تقصیر آن هاست که اسم کوچه ها را به اسم گذاشتند! که از هر پایگاه و منطقه ای که رد شدیم، بخوریم😓!  💢من باید ام سال های جنگ میشد، سال های قبل از قطعنامه! آن زمان که جماران رنگ و بوی میداد و کوچه پس کوچه هایش از صدای پوتین و شعار بسیجی ها✊ لبریز بود 💢همان زمان که از مسجدها🕌 صدای نمازگزارهایش به گوش می رسید و تا خود لرزه به دشمن می انداخت! روز هایی که میان بوی دود🌫 و اسپند، دسته گلـ🌸🍃 مادرها میرفتند، میان میدان به خاک و خون پرپر میشدند🕊 💢و سر دست همان ها که پشت سرشان آب ریخته بودند💦 کنار آرام میگرفتند، من باید جوانی ام سال های جنگ میشد😔... 💢یک شب🌝، دو خط می نوشتم📝 و لای روی تاقچه میگذاشتم، کوله بارم را برمیداشتم، یک روز هم با آن اتوبوس های خاکی🚌 میرفتم و دیگر ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آقای خلیلی به مناسبت هفته دفاع مقدس،حاج حسین #یکتا رادعوت کردموسسه حاج حسین درباره⇜(انقطاع الی الله) صحبت کرد که وقتی به انقطاع رسیدی خداتورامیخردو وقتی خداتورابخرد #شهید میشوی محسن افتاددنبال انقطاع💥جرقه اش ازآن روزخورد.چقدربابت این حرف گریه کرد😭 روی پایش بندنبودکه رمزانقطاع راپیداکند. کتاب میخواند📖وبگردی میکرد،بلکه چیز جدیدی بفهمدو #راهی به سویش بازشود. #شهید_محسن_حججی @shahidNazarzadeh
1⃣3⃣1⃣1⃣ 🌷 💠خواهرانه 🔰از شیرینی‌های سنتی به ویژه شیرینی برای الیاس پختم🍩 تا در خود و هم‌رزمانش👥 بخورند، به او گفتم مقداری از شیرینی‌ها را هم برای حضرت زینب(س) ببرد 🔰وقتی برای بعد از اعزام از پشت تلفن☎️ به من زنگ زد گفت: که این من را انجام داده است✔️ صدایش از پشت تلفن گرفته بود و به‌خوبی حس می‌کردم گریه کرده😭 🔰در آخرین صحبت‌هایمان به من کرد که فراموش نکنم❌ که همیشه کنار و فرزندانش باشم و نگذارم تنها💕 بمانند.  🔰متأسفانه بعد از برادرم گاهی بسیار بی‌تابش💓 می‌شدم و دل‌تنگی برای اذیتم می‌کرد😔 بااین‌حال هیچ‌گاه از رفتن او برای از حریم اهل‌بیت(ع) ناراحت و پشیمان نبوده و نیستم🚫 🔰 من معتقدم برگزیده شده👌 خداوند برای قرار گرفتن در این راه هستند و براساس که اعتقادات آن‌ها نشان می‌دهد حرکت می‌کنند👣 و همین موجب شده با و محکم در این مسیر قدم بردارند. به نظرم این شدن یک‌روزه به وجود نمی‌آید❌ بلکه از همان کودکی👶 نشأت می‌گیرد.  🔰الیاس همیشه تأکیـ💥ــد داشت پیرو باشیم و به بانوان هم سفارش می‌کرد خود را همواره حفظ کنند. این سیره همه شهدا🌷 چه در ایام دفاع مقدس و چه اینک در میان دنبال و نسل به نسل انتقال داده می‌شود✅ راوی: خواهر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد 🔸دو روز مانده به #شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک #زیرزمین تاریک و غبار آلود🌫 آقایی نورانی💫 بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست⁉️ وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته #دمشقم را ببرم " 🔹این خواب دو روز بعد با #خبرشهادت مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا🌷 دیدند مطابقت پیدا کرد. 🔻مادر شهید می گوید: صد در صد از #راهی که انتخاب کردم راضی هستم👌 و این باعث #افتخار من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شـ⚡️ـک می کردم. #شهادت لیاقتش بود. 🔸مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با #دل_سیر نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم👤 یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم💓 کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به #مهدی داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد😔 هر چه می خواهد #حاجت_روایش کن. #شهید_مهدی_عزیزی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد 🔸دو روز مانده به #شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک #زیرزمین تاریک و غبار آلود🌫 آقایی نورانی💫 بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست⁉️ وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته #دمشقم را ببرم " 🔹این خواب دو روز بعد با #خبرشهادت مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا🌷 دیدند مطابقت پیدا کرد. 🔻مادر شهید می گوید: صد در صد از #راهی که انتخاب کردم راضی هستم👌 و این باعث #افتخار من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شـ⚡️ـک می کردم. #شهادت لیاقتش بود. 🔸مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با #دل_سیر نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم👤 یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم💓 کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به #مهدی داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد😔 هر چه می خواهد #حاجت_روایش کن. #شهید_مهدی_عزیزی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
چشمان شهدا 🌷 به #راهی است که ازخود به یادگار👌 گذاشته اند 💥اما چشم ما به #روزی است که با آنان رو برو خواهیم شد...😔 #شهید_جهاد_مغنیه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#نحوه_شهادت_شهید_بلباسی 🔻راوی: محسن بهاری 🔸شهید کابلی با اصابت خمپاره💥 به #شهادت رسید. شهید بلباسی🌷 که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری هم برای کمک به #بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تن‌ها نباشد. 🔹وقتی پیکر کابلی⚰ را روی ماشین گذاشتند، با# قناسه هر دو را از پشت زدند. عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش خون❣ جاری شد. این‌ها واقعا #مردانه ایستادند. من خط به خط عقب می‌آمدم و #شاهد این قضایا بودم. 🔰محبوبه بلباسی #همسر_شهید محمد بلباسی حدود یک سال بعد از شهادت🌷 همسر خود در سوریه می‌گوید: "اگر باز هم به #فروردین ماه ۹۵📆 برگردیم باز هم خودم کیف سفرش را می‌بندم و باز هم خودم از زیر قرآن📖 عبور می‌دهم تا به این راه برود، زیرا #راهی که رفت فقط برای خدا♥️ بود. #شهید_محمد_بلباسی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌾هــــیچ‌ڪس✘ ڪاش نباشـــــد نِگَہش بـــــر ... 🌾همدان، روستای آبرومند ۱۳۷۴، مادری پس از سالها چشم انتظار پسرشه😔 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد 🔸دو روز مانده به مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک تاریک و غبار آلود🌫 آقایی نورانی💫 بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست⁉️ وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته را ببرم " 🔹این خواب دو روز بعد با مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا🌷 دیدند مطابقت پیدا کرد. 🔻مادر شهید می گوید: صد در صد از که انتخاب کردم راضی هستم👌 و این باعث من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شـ⚡️ـک می کردم. لیاقتش بود. 🔸مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم👤 یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم💓 کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد😔 هر چه می خواهد کن. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 🥀✨بسم رب العالمین 🔶و چه بسیارند که کسب و تجارت و داد و ستد آنها را از یاد خدا غافل نمی کند" *، و بلکه دنیا برایشان ، با همه پستی ها و بلندی هایش ، میشود مشعلی💥 برای لمس .🕋 🔷پاک مردانی همچو . سجاد نامی که به قول خودش ، در تب و تاب ناله های بیتاب بود . سجادی که دوازده سال تمام ، از صابرین بود و عشق❣ ، در میان امواج قلبش قدم میزد . 🔶میدانی ، زمان ، مامن و منزلگاهیست برای آرزوهایی ، که اکنون خوانده میشوند . خاطره هایی که نبضشان ، هنوز در میان پیچ و خم 🌷حس میشود . زمان ، هنوز بیاد دارد استخاره ات را ، و خوب بخاطر سپرده است که آیه را خواندی * 🔷شاید ، همین آیه بود که تو را کرد . شاید طعم شیرین ، لحظه ای زیر پوستت دوید و دلگرم شدی ، وقتی که خداوند در نشانه اش ، تورا از مسیر خودش خواند ‌. 🔶براستی ، چه کسی میداند ، طوفان عشق ، چگونه سجاد را فشرد که ساعتی ⏰قبل از تولد ، دل به دریا زد و راهی شد . پ.ن: استخاره همسر شهید 💠 آیه۳۷/سوره نور 💠 آیه۱۲۳/سوره توبه 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh