eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂 شــرط است!👌 اگرامروز ڪسی را دیدے ڪہ 👈 بوے از و او استشمام شد بدانیـد او 🕊 این مشخصهٔ همهٔ 🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید مدافع حرم روح الله قربانی🌷 #شهادت خوب است، اما #تقوا بهتر... تقوایی که در #قلب است و در #رفتار بروز پیدا می کند! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🕯 شش ماه خودسازی 🕯هفت ماه انتظار و در آخر #شهادت... شهادت خوب است، اما #تقوا بهتر، تقوایی که در #قلب باشد و در #رفتار بروز کند. شهید #مدافع_حرم_روح_الله_قربانی🌷 شهادت: ۱۳ آبان ۹۴/حلب 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🍂🍃🍂🍃 هر انسانی #عطر خاصی دارد گاهی برخی عجیب #بوی_خدا میدهند همانند... ‌ #شهید #
2⃣8⃣3⃣ 🌷 💠نمونه‌ای از 👇👇 🌷شهیـد 🔹یکی از رفقای ابراهیم گرفتار بود👀 و مرتب به دنبال اعمال و رفتار غیر اخلاقی🔞 می‌گشت.چند نفر از دوستانش با داد زدن🗣 و قهرکردن نتوانسته بودند او را تغییردهند. 🔸در آن شرایط که کمتر کسی او را تحویل می‌گرفت، خیلی با او گرم گرفته بود😊 و حتی او را با خودش به زورخانه می‌آورد💪 و جلوی بچه ‌های دیگه خیلی به او می‌گذاشت. 🔹مدتی بعد شروع کرد بااو کردن. ابتدا اون رو کرد و گفت:"اگه کسی به دنبال مادر وخواهر تو راه بیفته😵 و اونها رو بکنه چیکار می‌کنی⁉️" 🔸اون پسر با عصبانیت گفت😤: "چشماش رو در می‌یارم"😡. خیلی آروم گفت:"خُب پسر، تو که برای خودت اینقدر غیرت داری چراهمون کار اشتباه رو انجام می‌دی⁉️"... 🔹بعد ادامه داد: "ببین اگه قرارباشه هرکی به دنبال دیگری باشه که دیگر جامعه از هم می‌پاشه♨️ و سنگ روی سنگ بند نمی‌شه" 🔸 بعد ابراهیم از بودن نگاه به نامحرم👀 حرف زد و کلی دلیل دیگه آورد و اون پسر تأیید می‌کرد👌. بعد هم گفت: "تصمیم خودت رو بگیر اگه می‌خوای با ما باشی باید این گناه رو ترک کنی🔞. " 🔹 و دلائلی که ابراهیم برای او آورد باعث تغییر کلی در شد و او را به یکی از بچه‌های خوب محل تبدیل کرد.😍👌 🔸این پسر از افراد بسیاری است که ابراهیم با برخورد خوب واستدلال و صحبت کردن ‌های آنها را متحول کرده😢 بود. این پسرهم اکنون بر روی یکی از کوچه‌های محله نقش بسته است🙂. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣عشق یک سینه و هفتاد و دو سر میخواهد ❣بچه بازیست مگر عشق #جگر می خواهد... 🌾درود می فرستیم به روان
📜 🍂همسر عزیزم ؛ پدرم ؛ خواهرم , برادرم ؛ دوستان خوبم؛ اگر شدم یک کلام اینکه حاج آقا مجتبی به نقل از حضرت علی (علیه السلام) می گفتند که منتهی رضای الهی است. 🍂شهادت خوب است و ، رب تقوا می‌خواهد، تقوایی که در قلب❤️ است و در بروز پیدا می کند و فکر نکنم [این تقوا] مال یک روز باشد☺️ 🍂یا شاید یک روزه هم دارد ⚡️ولی حاج آقا می گفت پی ساختمان و فندانسیون است.چیزی که نمی دانید عمل نکنید🚫، ادای کسی را در نیارید . 🍂بدون عِلم درست وارد کاری نشوید❌ مخصوصا ؛ اول واجبات♨️ بعدا مستحبات مؤکد مثل ✓کمک به پدر و مادر و مردم و ✓دستگیری دور و بری ها، ⭕️نه حج و کربلا و ... صد بار بدون این کارها. 🍂هیئت و با توجه به نیاز با توجه به دِین به عشق💞 است و فقط قال الله: افضل الاعمال بر به والدین و اولادها... . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💖(فوق العاده زیبا) 4⃣2⃣ با احمدآقا و چند نفــــږ از بچہ هاے مسجد راهے بهشتـــــ زهرا شدیم. همیشہ برنامہ ۍ ما بہ ایݩ صورتـــ بود ڪہ سریــــــع از بهشتـــ زهرا برمے ڴشتیم تا بہ نمــــ❤️ــاز جماعتـــ مسجد امین الدولہ برسیݥ. امـــ❗️ـــا آن روز دیــــر راه افتادیم. گفتیــــم : نماز را در بهــــ☘ــشت زهرا مے خوانیم. بہ ابتداے جاده رسیدیم. ترافیـــڪ شدیـــــــدے ایجاد شده بود. ماشیـــن در راه بنداݩ متوقفـ🚫ــ شد. احمد نگاهے به ساعتــ🕐ـــش ڪرد. بعد درباره ے نماز صحبتــــ ڪرد امـــا ڪسے تحویل نگرفتــــ❗️ احمدآقا از ماشیــــن ❗️ بعد هم از همہ معذرتـــ خواهے ڪرد❗️ گفتیـــم : احمدآقا ڪجا مے ری⁉️ جوابـــ داد : ایــــن راه بنـــدان حالاحالاها باز نمیشہ ، ما هم به نمـــ💜ـــاز نمی رسیم. من با اجازه اونــ سمتــ جاده ، یڪ مسجـــــد هستـــ ڪہ نمــــ💛ـــازم رو مے خوانم و بر مے گردݦ مسجد❗️ احمدآقا باز هم معذرتــــ خواهے ڪرد و رفت. او هـــــر جا ڪہ بود نمازشـ را و با اقامہ مے ڪږد. در جاده و خیابان و... برایش نݦے ڪرد. همہ جا ملڪ خدا بود و او هم بنده ےے خدا. *** بسیــــــــ🌿🌿ـــــــــــــج ( استاد محمد شاهی ) همہ ے اهل محـــݪ احتراݦ خانواده ے آن ها را داشتند. حمیدرضــا ، برادر بزرڴـــ تر احمدآقا ، سال اول جنڴ به 💐ـــادت رسید. همانـ سال بود ڪہ ایشاݩ وارد بسیــــــڄ شد. طے مدتے ڭہ ایݜاݧ در بسیـــــج مسجد فعالیتـــ داشت همہ ۍ نوجواݩ هاے محــــل جذبـــ و ایشان شدند. هر زمانــ احمدآقا به مسجــــد مے آمد جمعے نوجوانـ بہ دنباݪ او بودند. مدتے بعد ایشاݩ بہ عنوانـــــ پذیرش پایگاه بسیــــج مسجد امین الدوله انتخاب شد مسجدے ڪہ پـــر از هاے فاضـل و انسان هاے وارستــــہ بود. بعد از مدتے مسئولیتــــ ڪارهاے مسجد نیز بہ عهده ے ایشانــ قرار گرفتــــ. ڪنارفعالیتــــ در اینجا در مسجد امام حسن (علیه السلام ) ڪارهاے فرهنگے را انجام مے داد. نڪتہ ے قابل توجـــــ❗️ــہ براے من این بود ڪہ وقتے ما در شرایط عادے هستیــــݦ حضور قلب در نماز . یا اگر مشغݪہ ی فڪری داشته باشیم ، دیگــــر حواسے براے ما نمے ماند. یا اگـــر ڪار اجرایی به عهده ے ما واگذار شود ، ڪه دیگــر هیچ❗️ ڪاملا حواس ما در نماز می شودـ احمدآقا وارستہ بود ڪہ...... ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹یکبار با #آقاروح‌الله حرف می زدیم. میون حرف هامون گفتم: من که می‌دونم #جهنمی هستم ،ما که جامون آخر
🔸روزها و شب‌های برایِ روح‌الله بیش از روزهای دیگر، گره خورده بود با پر نورِ "حاج آقا مجتبی آقا تهرانی". رابطه‌اش با حاج آقا فرای و استادی بود👌 🔹روح‌الله علم و معرفت حاج آقا را جرعه می‌نوشید و در زندگی خود عمل میکرد✅ این علاقه در او هم مشخص است: 📜اگر شهید شدم؛ یک کلام اینکه حاج‌آقا مجتبی به نقل از حضرت‌ علی (ع) می‌گفتند: که منتهی رضای الهی ست؛ شهادت خوب است و تقوا بهتر، تقوایی که در قلب♥️ است و در بروز میکند 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 7⃣6⃣#قسمت_شصت_وهفت 💢... #ملجاء و #پناه من خداست و #شکوه
📚 ⛅️ 8⃣6⃣ 💢 رو مى کند به یزید و مى گوید:_واى بر تو اى یزید! هیچ مى دانى چه کرده اى و چه مى کنى؟ به خدا قسم من بودم که بر همین لب و دندانى که تو چوب مى زنى ، بوسه مى زد و خودم شنیدم که درباره او و برادرش حسن، مى فرمود:(شما هر دو سرور جوانان اهل بهشتید. خدا بکشد قاتلان شما را و لعنتشان کند و مقیم دوزخشان گرداند که بد جایگاهى است.)(40) 🖤 یزید از این کلام ابوبرزه اسلمى ، افزونتر مى شود.... و فرمان مى دهد که او را کشان کشان از مجلس بیرون ببرند.و او در آن حال که توسط ماموران بر زمین کشیده مى شود به یزید مى گوید:_بدان که تو در قیامت با محشور مى شوى و صاحب این سر، با محمد(صلى الله علیه و آله وسلم) برادر که همیشه از و یزید بوده است، فى البداهه این دو بیت را براى یزید مى خواند: 💢_آنان که در کربلا بودند، در خویشاوندى نزدیکترند از ابن زیاد که به دروغ، خود را جا زده است.آیا این درست است که نسل سمیه مادر بدکاره ابن زیاد به شماره ریگ بیابانها باشد و از دختر رسول االله، نسلى باقى نماند؟!(41) یزید، را که در دست دارد، به سوى او مى کند و فریاد مى زند: _ببند دهانت را.یحیى به اعتراض از جا بلند مى شود و به قهر مجلس را ترك مى کند و به هنگام رفتن فقط مى گوید: _دیگر در هیچ کار با تو همراهى نخواهم کرد. 🖤، پیر مردى است از بزرگ که یزید براى به رخ کشیدن قدرت خود، او را به این مجلس ، دعوت کرده است. اما اکنون شنیدن تو و دیدن یزید، او را دچار و شگفتى کرده است.... رو مى کند به یزید و مى پرسد: _آیا این سر، واقعا سر فرزند پیامبر شماست و این کاروان، خاندان اویند؟! یزید مى گوید:_آرى ، اینچنین است. راءس الجالوت مى پرسد:_به چه جرمى اینها کشته شدند؟ 💢یزید پاسخ مى دهد: _او در مقابل حکومت ما قد برافراشت و قصد براندازى حکومت ما را داشت. راءس الجالوت ، بهت زده مى گوید: _فرزند پیامبر که به حکومت ، است. پس از پشت به پیامبر مى رسد و مردم به سبب این اتصال ، مرا گواهى مى دارند، خاك قدمهاى مرا بر چشم مى کشند و در هیچ مهم ، و و دستور من عمل نمى کنند.... چگونه است که شما را به فاصله مى کشید و به آن مى کنید؟ به خدا قسم که شما بدترین امتید. 🖤یزید که همه اینها را از چشم خطا به تو مى بیند،... خشمگین به تو نگاه مى کند و به او مى گوید، اگر پیامبر نگفته بود که : _اگر کسى، نامسلمانى را که در پناه و تعهد اسلام است بیازارد، روز قیامت دشمن او خواهم بود.(42) هم الان دستور قتلت را صادر مى کردم. راءس الجالوت مى گوید:_این کلام که خود توست. اگر شما دشمنى کسى خواهد بود که معاهد نامسلمان را بیازارد، با تو که اولاد او را کشته اى و آزرده اى چه خواهد کرد؟! من به چنین پیامبرى . 💢 و رو مى کند به سر بریده امام و مى گوید:_در پیشگاه جدت باش که من مى دهم به خدا و محمد (صلى الله علیه و آله و سلم).یزید دندان مى ساید و مى گوید: _عجب! به دین اسلام وارد شدى. من که پادشاه اسلامم ، چنین مسلمانى را نمى خواهم. و فریاد مى زند:... .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🍃بسم رب الشهدا🍃 🍃سالروز شهادتت که می‌رسد، دلِ پر می‌کشد برای مرور وصف خیال تو، خیالی که دریایی از جلوه‌های می‌شود و با رحمت خویش ما مغروق‌ شده‌های دنیوی را در خویش می‌کند. 🍃آری، اینک این قلم است که نزده، برخاسته و با طلوعش جان را کرده تا از تو تصویری دگر به یادگار نهد. آرام و با طمأنینه، صدایش را صاف می‌کند و خاطرات تو را با چه شوری می‌خواند، با شوق درون، زیبا و شکیل جوهر وجودش به روی می‌تراود و از تو می‌نویسد، از رأفت و عطوفت تا و ، از حیات تا رفتن و پرکشیدن؛ همه و همه. 🍃حقا که تو، با عمل و همه را متحیر خویش ساختی حتی این قلم بسته را. خوشا به حالت که با آن کمی سن و سال‌ات را با عقل سلیم درک کردی و به زیبایی معراج کردی. 🍃و امروز، ای ای آنکه بر کرانه‌ ی ازلی هستی احاطه داری تو را به جان این قلم سینه‌ سوخته می‌دهم ما زمین نشسته‌ های بهت‌زده را به تأیید برسان. 🍃شهادتت مبارک ای ستاره درخشان یکم آذر🍃 ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ١٣۴۴ 📅تاریخ شهادت : ١ آذر ١٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : عراق_پنجوین 🥀مزار شهید : نا‌مشخص 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حیا داشتن مردو زن نمیشناسد چہ در چہ در گفتار ما مردان نباید هر گفتارے هر پوششے استفاده ڪنیم جوان ڪسے است ڪ بالاتر مچ دستش رانامحرم نبیند.. 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh