eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣4⃣4⃣ 🌷 🔰آخرین دیدار حضوری ما روز سال پیش بود، آن روز را برای آخرین بار دیدم و شب🌙 هم منزل برادرش با هم بودیم. حتما خودش می دانست که دیداره ، چون خیلی از کارهای ما را سروسامان داد. 🔰مثلاً برای دستگاه تست قند خون من باتری🔋 مناسب خرید، دوچرخه🚲 محمد مهدی را درست کرد، به همه خواهرها و برادرش ، به دیدن دایی اش رفت ، حتی سراغ دوستان نوجوانی اش را هم گرفته بود و با چندتا از آنها دیدار داشت . 🔰انگار می‌خواست برود و حتما در دلش❤️ با همه وداع کرد . البته سه روز قبل از تماس گرفت 📞و با من و پدرش صحبت کرد، همه‌اش می‌گفت: من حالم خوبه. 🔰خیلی با بغض با او صحبت کردم😢، به من گفت: مادر هروقت دسترسی به تلفن☎️ داشته باشم باز زنگ می‌زنم. برای اینکه شرایط سخت آنجا را برایم تجسم کند گفت: من 11روز است  که به تلفن دسترسی نداشتم🚫. 🔰در حالی که می‌دانستم نیست✘ اما همیشه حضورش را کنارم👥 حس می‌کردم. دیدار بعد ما شد روز ماه که پیکر رضا ⚰را برایم آوردند. 🔰از اینکه خدا من را هم لایق دانست تا در صف باشم، شکرگزارش هستم. راضی‌ام به رضای خدا😊. ، خودش خواست ، خدا هم بهش داد.👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#بخند ای بر لبانت رنگ #فروردین! که لبخندت😍 گواهی می‌دهد #هرگز زمستان❄️ بر نمی‌گردد #شهید_رضا_کارگربرزی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خیلی عجله ای برای کردن نداشت❌ نماز مغرب و عشا را اول وقت میخواند بعد میومد سر سفره افطار، البته بخاطر شرایط تغییر مکان بچه ها خیلی ها نبودن و برای همین خاطر هم من برام خیلی مهم بود که از افطار برای رضا یک مقداری نگه دارم تا وقتی اومد بخورد😋 یک بار که یکی از اهالی برای بچه ها غذای گرم🍲 آورده بود باز برایش نماز اول وقت مهم بود، هرچند از اون غذا شاید چند لقمه ای بیشتر سهم رضا نشد راوی: همرزم شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸وقتی شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده👣 از کرمان به را تعریف می کرد، ناگهان با حالت تعجب😧 از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید⁉️ گفتند: بله 🔹حاج قاسم به فرمانده گفت: چرا به من نگفته بودید که همشهری ماست⁉️ فرمانده گفتند: رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشه⛔️ ومخصوصاً به گفته نشود. ⚜آری او را در جزئیات هم میدانست👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
3⃣0⃣3⃣1⃣ 🌷 🔰از کودکی مشق های زیادی را تمرین کردیم📝 بزرگتر اما که شدیم، حتی دیگر مشق را یادمان نمی آمد و ما فارغ از این بودیم که باید در سراسر زندگیمان مشق را به تمرین بنشینیم😔 بندگی برای او. این باید مشق شب هر روزمان میبود، 🔰به جایش خوب یادمان ماند تا تمرین کردیم را؛ در حالی که مضحک است؛ بدبخت خواندن آدمیان را. چرا که صدف، خود را نگون بخت نمیداند❌ شاید بگویی تو از بدبختی چیزی جز مترادف نمیدانی😊 🔰امامن به چیزی میگویم ، که والاتر از ثروت است. حال آن چیست⁉️ گوهر محبتی است که آن را به ما ارزانی داشته و به خزانه داری ان، صدف جسم ما را گماشته است. 🔰به این فکر کن که این گوهر💎 تکه ایی از روح است، خدایی با آن همه عظمت، چه بخشنده است که روح خود♥️ را در جسم ناچیز آدمیان قرار داده و اینک آدمی باید رسم امانت داری را به جا آورد. 🔰 ما مانند کودکی است که جیغ میزند و خواسته ایی را طلب میکند؛ "تقرب به خدا" را میخواهد اما ما با گناهانمان🔞 خفه اش میکنیم و نمیذاریم به آن چیزی که میخواهد برسد 🔰اما نباید چشم پوشی کرد💥 از امانت دارانی که بی وقفه شب و روز در تلاش اند تا روحشان را به نزدیک تر کنند🕊 روح ما به "ساده زیستن" نیاز دارد تا وابسته نشود چرا که اگر بشود؛ میشود مادی گرا. 🔰روح ما به مطالعه📚 نیاز دارد، به محبت💖 و ، به آگاهی. و شاید او مصداق خوبی برای حرف هایم باشد. میدانی او میگفت: هر چقدر برای تحصیل کنید؛ بازهم کم است. 🔰شاید او آگاهی را درک کرده بود👌 شاید او بی نیاز تقرب یافت. به راستی روح ما چگونه پیش معبودش باز میگردد⁉️ آیا دار های خوبی بوده ایم؟! آیا نیازهای روحمان را برطرف کرده ایم؟! آیا اسیب زده ایم به روحمان یا داده ایم؟! آیا.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
در یک جلسه ای قرار بر آن شد که در آموزش نیرو‌های سوری جدیت بیشتری بخرج بدیم. آقا سید به رضا گفت: آقا رضا شما باید کاری بکنید که بچه های سوری در بحث تخریب ماهر بشوند. رضا هم در پاسخ اینگونه گفت: آقا سید من کاری میکنم که بچه های سوری بتونن با کش شلوارشون چاشنی و فیتیله درست کنند. 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh