eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣0⃣1⃣ به یاد #شهید_سجاد_دهقان🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣1⃣1⃣ به یاد #شهید_سعید_کمالی_کفراتی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣1⃣1⃣ به یاد #شهید_سعید_کمالی_کفراتی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣6⃣6⃣ 🌷 🔰من و سعید 4 سال هم اتاقی بودیم در این 4 سال  بارزترین صداقتش بود👌 و در هیچ شرایطی دروغ نمی گفت📛 و بسیار به اهمیت می داد. هیچ وقت غیبت نمی کرد🚫 و در جمعی اگر می شد بلا فاصله آن جمع را ترک می کرد. 🔰در نزدیکی خانه سعید🏡 کوچه بازاری بود و خانم هایی با پوشش رفت و آمد می کردند و برای اینکه  چشمش به آنها نیفید هیچ وقت از آن کوچه رد نمی‌شد و از منزل که مسیر دورتری داشت رفت و آمد می‌کرد. 🔰صبح ها که من دنبال می رفتم تا به سرکار برویم می دیدم پاهایش گلی است و می پرسیدم «چرا پاهات گلی است⁉️» می گفت: «به خاطر اینکه در این کوچه زن های در رفت آمد هستند از کوچه پشتی آمدم و دوست ندارم به آنها بیفتد🚫». 🔰همیشه در اتاق از صحنه ها و عکس هایی📸 که بچه های کوچک را می بریدند و می‌کشتند صحبت می کرد و این صحنه ها برایش خیلی دلخراش💔 بود. 🔰یک روز سعید یک عکسی را دید که مادر سوری شده بود و بچه شیرخواره اش🍼 در کنارش بود با دیدن این صحنه, سعید نیم ساعت فقط گریه😭 می کرد چون خودش هم بچه داشت 🔰چندین روز فکرش💭 در گیر این موضوع بود و همین صحنه ها و عکس ها به سعید انگیزه داد✊ و باعث شد که به برود تا به سوریه کمک کند✅. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍فرازی_ازوصیت_نامه_شهید: ما انقلاب کردیم که اضطرار #امام_زمان(عج)را به استقرارتبدیل کنیم.ورسیدن به
سعید همیشه بر سر مزار #شهدای_گمنام می رفت و میگفت: هر چیزی در زندگی می خواهی از این سه شهید گمنام🌷 بخواه چون من از این سه شهید خواستم که به #سوریه بروم و آن ها این کارم را درست کردند👌 و از این سه شهید خواستم که #شهید_شوم. #شهید_سعید_کمالی_کفراتی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سعید همیشه بر سر مزار #شهدای_گمنام می رفت و میگفت: هر چیزی در زندگی می خواهی از این سه شهید گمنام🌷 ب
برای #باشهدا بودن بهانہ زیاد است😊 بهاے این بهانہ‌ها #هم‌نفس شدن است با شهدایی ڪہ روزگارے دراین خاڪ زیستہ ‌اند❤️... #شهید_سعید_کمالی_کفراتی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برای #باشهدا بودن بهانہ زیاد است😊 بهاے این بهانہ‌ها #هم‌نفس شدن است با شهدایی ڪہ روزگارے دراین
0⃣7⃣7⃣ 🌷 🔹در رفتار و برخورد بسیار و فردی رُک بود ⚡️اما هیچ وقت بی ادبی و بی احترامی در کلامش نبود❌. 🔸من 4 سال از بزرگتر بودم و با اینکه درجه نظامی🛃 سعید از من بیشتر بود, جلوتر از من حرکت نمی کرد🚷 و هیچ کس را با اسم کوچک صدا نمی کرد. 🔹خود را می‌کرد, مثلا در بحث ارزشیابی فردی, نمره‌ای به سعید داده بودند📝 و خودش در فرم ارزشیابی آن عدد را کم کرده بود. 🔸سعید بود و مبلغی💰 بابت تدریس به حسابش واریز می شد ⚡️اما این پول را می گرفت و پس می داد و می گفت من دوست دارم برای کار کنم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سعید همیشه بر سر مزار #شهدای_گمنام می رفت و میگفت: هر چیزی در زندگی می خواهی از این سه شهید گمنام🌷 ب
🍃🌺🍃🌺🍃 در #اردوی_جهادی جنوب کرمان بودیم؛ سعید برای یک خانواده چاه حفر میکرد که پدرشان #فوت کرده بود و چند بچه #یتیم داشتند؛ یک پسر داشتند که حدوداً یازده دوازده ساله بود، چنان #محبت سعید در دل این بچه های یتیم نشسته بود که وقت خداحافظی پشت سر سعید #گریه میکردند. در طول سال با آن پسر نوجوان ارتباط تلفنی داشت، برای او #کتاب و حتی فکر کنم کمک های مالی می فرستاد. البته کسی زیاد از این کارهای او سر در نمی آورد، اگر #کار_خیری هم می کرد سعی میکرد پنهانی باشد. راوی: همکلاسی و دوست شهید #شهید_سعید_کمالی_کفراتی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#وصیت_نامه شهید 📝 ما #انقلاب کردیم که اضطرار امام زمان(عج) را به استقرار تبدیل کنیم. و رسیدن به این
مادر شهید مدافع حرم، سعید کمالی در حال تمیز کردن #یادمان فرزندش پیکر پاک این شهید بازنگشته و مادر تنها همین یک یادگار را از پسر دارد... 😔 #شهید_سعید_کمالی_کفراتی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 در #اردوی_جهادی جنوب کرمان بودیم؛ سعید برای یک خانواده چاه حفر میکرد که پدرشان #فوت کرده بود
🔻پدر شهید: ⭐️داشت واسه خودش #خونه می ساخت. من و پدرخانمش سرخونش کار میکردیم. سعید هم عصرها بعد از سرکار میومد سرخونه کار میکرد. ⭐️چندروزی مصادف شد با #تشییع پیکر #شهدای_غواص که سعید دیگه عصرها هم #نمیومد. گفتم شاید از طرف محل کارش مجبوره که بمونه. اما متوجه شدم که نه، سعید به دلخواه خودش داره اونجا #کاگری میکنه. ⭐️یه روز صبح که داشت میرفت سرکار بهش گفتم: پسر خونه خودت #نیمه_کاره هست.تا ظهر اونجا باش، عصرها بیا سرخونه ات کارکن. ⭐️یهو بهم ریخت و گفت پدرجان این کارخیلی مهم تر از خانه خودمان ست، الان واجب این #شهدا هستند که به گردن همه ما حق دارند.... #شهید_سعید_کمالی_کفراتی 🌷 #شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پدر شهید: ⭐️داشت واسه خودش #خونه می ساخت. من و پدرخانمش سرخونش کار میکردیم. سعید هم عصرها بعد از س
5⃣7⃣9⃣ 🌷 💠 روایت عاشقی 🔰سعیدم اهل نماز و روزه و بود همیشه داشت. تا زمانی که  نماز نمی‌خواند سر سفره نمی‌نشست❌ خوش اخلاق، مهربان بود😊 بسیار به بزرگترها احترام می‌گذاشت غذا زیاد نمی‌خورد🚫 🔰می‌گفتم پسرم بیشتر بخور خیلی ضعیف هستی چون به   می‌رفت می‌گفت: اگر بروی کرمان و مناطق محروم مردم نان🍞 برای خوردن  ندارند و یا نان را  با  آب می‌خورند😔 مسلمان وقتی صبح بلند می‌شود در فکر دیگر مسلمان نباشد  نیست. 🔰بر رعایت تاکید داشت. حلقه صالحین💫 در روستاهای میاندورود برگزار می‌کرد. زمان تشییع  پیکر شهدای غواص⚰ از گلوگاه  تا رامسر همراه بود. 🔰یک شب در شهیدی که در سورک تشییع شد . در ساخت گلزار شهیدان🌷 خوشنام  حضور داشت  تمام احساس خوب  را از می‌گرفت😍 همه چیز دست خداست ما امانت هستیم. همه می‌گفتن می‌دهد. 🔰حاج سعید می‌گفت: اگه نظام  هستیم همه باید گوش به فرمان مقام معظم باشیم✊ اگر در  نجنگیم باید در مرزها و شهرهای ایران🇮🇷  با بجنگیم از طرفی  باید زمینه را برای فرج امام زمان (عج) فراهم  کنیم. 🔰باید زمینه‌ساز باشیم اگر بستگان💞 ابراز ناراحتی می‌کنند بگویید پس برای چه برگزار می‌کنند. اینها مقدرات  است و همه تحت فرمان هستیم هر چه خدا خواهد همان می‌شود👌 🔰مردن حق است ⚡️اما با عزت و در راه خدا مردن است. اگرصد بار بمیریم و زنده شویم به سعید می‌گفتیم برو. ما تاپای جان با ولایت هستیم. ✍راوی: پدر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#وصیت_نامه شهید 📝 ما #انقلاب کردیم که اضطرار امام زمان(عج) را به استقرار تبدیل کنیم. و رسیدن به این
🔸سعید #هفت_ماه دوندگی کرد تا بتواند اعزام شود🚌 پسرم بزرگ بود و خودش باید برای زندگی‌اش #تصمیم می‌گرفت 🔹سعید جزء #نیروی_رزمی نبود❌ در عقیدتی #سپاه کربلا مشغول خدمت بود، برای اعزام چندین بار تلاش کرد به همه نیروهای رده بالای #سپاه استان برای اعزام متوسل شد 🔸به حدی این پسر برای حضور در #سوریه اصرار می‌کرد که من دهانم باز نمی‌شد که بگویم نرو😔 با وجود اینکه حرف مرا می‌گرفت ولی #نمی‌توانستم اصلا دهانم نمی‌چرخید. #شهید_سعید_کمالی_کفراتی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸سعید #هفت_ماه دوندگی کرد تا بتواند اعزام شود🚌 پسرم بزرگ بود و خودش باید برای زندگی‌اش #تصمیم می‌گرف
شهید مدافع حرم در عکس آماده برای دریافت سردوشی از معظم انقلاب می باشد! شهیدی که عاقبت سردوشی ازلی اش را در از عمه جان سادات دریافت کرد... شادی روحش 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پدر شهید: ⭐️داشت واسه خودش #خونه می ساخت. من و پدرخانمش سرخونش کار میکردیم. سعید هم عصرها بعد از س
‌ 🔹اعتقادش این بود که یک کار را وقتی شروع کرد تا انتهایش برود. اهل امر به معروف بود نه فقط با زبان‌. ‌ 🔸️با یکی از دختر های کم سن و سال فامیل درباره اهمیت صحبت کرد. نگاه او را با دلیل و به این واجب شرعی تغییر داد. 🔹دلش به همین قدر کار خوش نماند. به بهانه‌ایی خرید و به او هدیه داد تا هم محبتش را نشان بدهد و هم راه محجبه شدن را جلوی پایش باز کند. ‌ 🌷 🍃🌹🍃🌹 ‌@shahidNazarzadeh
خورشیــ☀️ــد را بگو که #نتابد ز پشت ابر چون #صبح من به نگاه تـ♥️ـو آغاز میشود. #شهید_سعید_کمالی_کفراتی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
♡مِنَ المومِنینَ رِجالُ صَدَقوا ما عهَدُواللهُ عَلَیه فَمِنهُم مَّن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبدِیلا♡ 🍃حکایت مردانیست چون ... آفریده می‌شوند برای پایبندی به هزار و اندی سال پیش؛ آن هنگام که تیرِ دشمن، قامتِ خونِ خدا را نشانه می‌گرفت، سعید نامی، با جان از امامش حفاظت کرد. سعید بن عبدالله، روی دستان امامِ زمانش جان سپرد در حالی که بدنش آماجِ تیرهای دشمن شده بود. 🍃هزار و اندی سال بعد؛ پسری زاده شد، تا بعدها سپر امام زمانش باشد...سعید کمالی. شاید الگوی او نیز در فداکاری و ایثار، باشد...! که واپسین لحظات اخر از سَروَرش پرسید: "آیا من وفا کردم؟" هدفش، رضای خدا بود...به طوری که حقوق تدریسش را برمی‌گرداند تا فقط برای رضای خدا کار کرده باشد🌺 🍃محاسبه می‌کرد...شاید برای آنکه دست و پایِ نفسِ سرکش؛ بال و پرِ پریدنش را نبندد!! بود و رُک!هیچ گاه بالابودن درجه نظامی‌اش باعث نشد احترام به رفیق بزرگتر را فراموش کند. نه او را به نام کوچک می‌خواند و نه جلوتر از او حرکت می‌کرد💕 🍃چشمانش را حفظ می‌کرد می‌خواست با آنها؛ صورت آسمانی امامش را ببیند. نقطه وصلش را کنار یافته بود. روز درگیری داوطلبانه به قلبِ میدان زد...او از همه چیز دل بریده بود. سعید راه که نه؛ گویی پرواز می‌کرد به سمت ملکوت. 🍃کسی چه می‌داند! شاید آن زمان که به بالینش آمده بود، مثل سعیدبن‌عبدالله، از وفاداری اش پرسیده و پاسخ ارباب، لبانش را به لبخند آذین بسته باشد. سعید را کربلای آسمانی کرد... 🍃آری؛ "از مومنان مردانی هستند که به آنچه با خدا پیمان بستند صادقانه کردند. برخی از آنان پیمانشان را به سرانجام رساندند [به شهادت نائل آمدند] و برخی از آنان [شهادت را ] انتظار می‌برند و هیچ و تبدیلی در پیمانشان نداده اند." ؛ وفادار به عهد🥀 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان سوریه 📅تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : ساری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh