🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷پس از #رفتنتان مـــن نـہ از رفتـن ڪہ از #مانـدن مےترسم💔 مےترسـم، مـُرده بمــانم، #مُرده_بميــــــر
0⃣4⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹#محمدرضا تو دوران تحصیلش📚
چه مدرسه چه دانشگاه،خیلی شیطنت داشت ...اونقدرے که #اساتید از دستش خیلے شاکے بودن😅
🔹و از این بابت خیلے #سرزنش میشد ...
با تمام این ها ، اساتیدش واسش قابل #احترام بودندو دوستشون 😍داشت ...
🔹و به خاطر تنبیه ها و جریمه ها کینه💔 و دلخورےواسش به وجود نمیومد🚫...
🔹ولی #مودب بود ...
اگر شیطنتے هم مے کرد، سعے داشت #دلخورے
ایجاد نشه👌 ...آخر سال هم میرفت از اساتید #حلالیت مے طلبید ... ☺️
🔹شاید #هیچکس فکرش رو نمے کرد،
" #شاگرد شلوغ مدرسه و دانشگاه " بشه
#استادعــشق_وشــهادت🌷
#شهید_محمدرضا_دهقان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برای #باشهدا بودن بهانہ زیاد است😊 بهاے این بهانہها #همنفس شدن است با شهدایی ڪہ روزگارے دراین
0⃣7⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹در رفتار و برخورد بسیار #مودب و فردی رُک بود ⚡️اما هیچ وقت بی ادبی و بی احترامی در کلامش نبود❌.
🔸من 4 سال از #سعید بزرگتر بودم و با اینکه درجه نظامی🛃 سعید از من بیشتر بود, #هیچ_وقت جلوتر از من حرکت نمی کرد🚷 و هیچ کس را با اسم کوچک صدا نمی کرد.
🔹خود را #محاسبه_نفس میکرد, مثلا در بحث ارزشیابی فردی, نمرهای به سعید داده بودند📝 و خودش در فرم ارزشیابی آن عدد را کم کرده بود.
🔸سعید #استادعقیدتی بود و مبلغی💰 بابت تدریس به حسابش واریز می شد ⚡️اما این پول را می گرفت و پس می داد و می گفت من دوست دارم برای #رضای_خدا کار کنم.
#شهید_سعید_کمالی_کفراتی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
5⃣8⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠غبطه شهید آیت الله دستغیب به نماز یک نوجوان رزمنده و معامله با او
♦️بچه ها باحال خراب شش روز در حال #دفاع بودند. نوجوانی که ترکشی💥 به سینه اش اصابت کرده بود جای زخم💔 را با دست #فشار می داد را باید میبردم عقب، سوار شد🚘 تا حرکت کردم صدای #اذان از رادیو ماشین بلند شد.
♦️ تصمیم گرفتم کمی با این #نوجوان حرف بزنم گفتم: برادر اسمت چیه❓ جواب نداد نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت زیر لب #چیزهای می گوید فکر کردم💭 لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده.
♦️کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم🚫 مدتی بعد #مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد. گفتم: چرا دفعه اول چیزی نگفتی⁉️ گفت #نماز می خواندم نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون…
♦️گفتم ما که رو به #قبله نیستیم❌ تازه پسرجون بدنت #پاک_نیست لباست هم که نجسه. گفت: حالا همین نماز📿 را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد.
♦️گفتم: نمازعصر را هم خوندی گفت: #بله گفتم: خب صبر می کردی زخمت را ببندند🤕 بعد لباست را عوض می کردی ان وقت نماز می خوندی گفت: #معلوم_نیست چقدر دیگه تو این دنیـ🌍ـا باشم فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش #باخدا.
♦️گفتم: بابا جون تو چیزیت نیست⭕️ یک جراحت مختصره زود #برمیگردی پیش دوستات. با خودم فکر کردم💬 یک الف بچه #احکام_نماز را هم شاید درست بلد نیست والا با بدن خونی و #نجس تو ماشین🚘 که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه🚫
♦️دراورژانس🚑 پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل! گفت: تا #خدا چی بخواد. با برانکارد🛌 آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش #جدی_نیست فقط سریع بهش برسید…
♦️بیست دقیقه ای⏰ آن جا بودم بعد خواستم بروم رفتم پست #اورژانس پرسیدم حال مجروح #نوجوان چطوره⁉️ گفتند: #شهیدشد🌷 با #آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت و رفت🕊….. تمام وجودم لرزید💓
♦️بعدها نواری📼 از شهید آیت الله #دستغیب شنیدم که 🍂پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده: آهای #بسیجی خوب گوش کن🎧 چه می گویم من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این #معامله سرت کلاه برود !
🔊من دستغیب حاضرم یک جا #ثواب ✓هفتاد سال نمازهای واجب و ✓نوافل و روزه ها و ✓تهجدها و ✓شب زنده داری هایم را بدهم به #تو
♨️و در عوض #ثواب آن دو رکعت نمازی
را که تو در میدان جنگ #بدون_وضو؛ پشت به قبله با #لباس_خونی و بدن نجس🚫 خوانده ای از تو بگیرم آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی⁉️
📚خاطرات سردار شهید حسین همدانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻قضاوت و داوری ✳️دادگاهها رونقی ندارد و زندانها حال
❣﷽❣
📚 #وقتی_بیایی
✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨
🔻نشان گنج ها
✳️همه مشکلات آسان می شود، گنج های رزمین با افتخار💖 خود را به شما نشان می دهند و با التماس از شما می خواهند که آنها را با دست خویش #تبرک کرده به دیگران پیش کنید
✳️کسی برای حل مشکل دوا نمیکند و این است کسی را بیابیم که مشکل #قرض ازدواج یا مسکن داشته باشد ماندهام بانکها چه میشود در آن دوران یا #موسسات خیریه چه کاری را در دستور کار خود قرار میدهند
✳️مردم با خاطری آرام اوقات خویش را به چهار قسمت تقسیم کرده لحظاتی را به عبادت ساعتی را برای تفریح و ساعتی را به خانواده و ساعتی را هم به کسب روزی #حلال مشغول می شوند هرگز جوان یا نوجوانی را نمی بینی که احترام پدر و مادر سرش نشود❌ یا حرف آنها را بی اهمیت بشمارد
✳️نوجوانان به عشق شما در مقابل پدر و مادر #مودب مینشینند و در راه رفتن از آنها پیشینه میگیرند آنها از مسخره کردن دیگران متنفرند❎ و به دنبال کسب علم و دانش طی کردن پله های ترقی با هم در مسابقه هستند
❇️و چه زیباست #لبخند_رضایت شما به روی آنها که قند را در دلشان آب میکند😍
📝نویسنده: #حسن_محمودی
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♡مِنَ المومِنینَ رِجالُ صَدَقوا ما عهَدُواللهُ عَلَیه فَمِنهُم مَّن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبدِیلا♡
🍃حکایت مردانیست چون #سعید...
آفریده میشوند برای پایبندی به #عهد
هزار و اندی سال پیش؛ آن هنگام که تیرِ دشمن، قامتِ خونِ خدا را نشانه میگرفت، سعید نامی، با جان از امامش حفاظت کرد. سعید بن عبدالله، روی دستان امامِ زمانش جان سپرد در حالی که بدنش آماجِ تیرهای دشمن شده بود.
🍃هزار و اندی سال بعد؛ پسری زاده شد، تا بعدها سپر امام زمانش باشد...سعید کمالی. شاید الگوی او نیز در فداکاری و ایثار، #سعیدبنعبدالله باشد...! که واپسین لحظات اخر از سَروَرش پرسید: "آیا من وفا کردم؟" هدفش، رضای خدا بود...به طوری که حقوق تدریسش را برمیگرداند تا فقط برای رضای خدا کار کرده باشد🌺
🍃محاسبه #نفس میکرد...شاید برای آنکه دست و پایِ نفسِ سرکش؛ بال و پرِ پریدنش را نبندد!! #مودب بود و رُک!هیچ گاه بالابودن درجه نظامیاش باعث نشد احترام به رفیق بزرگتر را فراموش کند. نه او را به نام کوچک میخواند و نه جلوتر از او حرکت میکرد💕
🍃چشمانش را حفظ میکرد میخواست با آنها؛ صورت آسمانی امامش را ببیند. نقطه وصلش را کنار #عمه_سادات یافته بود. روز درگیری داوطلبانه به قلبِ میدان زد...او از همه چیز دل بریده بود.
سعید راه که نه؛ گویی پرواز میکرد به سمت ملکوت.
🍃کسی چه میداند! شاید آن زمان که #ارباب به بالینش آمده بود، مثل سعیدبنعبدالله، از وفاداری اش پرسیده و پاسخ ارباب، لبانش را به لبخند آذین بسته باشد. سعید را کربلای #خانطومان آسمانی کرد...
🍃آری؛ "از مومنان مردانی هستند که به آنچه با خدا پیمان بستند صادقانه #وفا کردند. برخی از آنان پیمانشان را به سرانجام رساندند [به شهادت نائل آمدند] و برخی از آنان [شهادت را ] انتظار میبرند و هیچ #تغییر و تبدیلی در پیمانشان نداده اند."
#تولدت_مبارک؛ وفادار به عهد🥀
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_سعید_کمالی_کفراتی
📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۹
📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان سوریه
📅تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : ساری
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠 امام #صادق علیه السلام:
👌اگر دو روز از عمرت باقی بود،
1️⃣ روز اول را #ادب بیاموز ..
2️⃣ و روز دوم را #مودب زندگی کن ..
🔻 خداوند،
🍃 به پاس همین باادب زندگی کردن،
🔻 برای تو،
🍃 بهترین جایگاه بهشتی را در نظر می گیرد.!
🏴 شهادت جانسوز، رئیس مذهب، امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh