eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
روایتی بشنوید از #کرامت آیت الله #بهجت از زبان عروسشان #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💢عروس آیت الله بهجت (ره) : با دعای آقا شفا یافت 💠همسر حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت و آیت الله بهجت (ره) شاهد یکی از ایشان بود: «مادرم به بیماری سختی مبتلا شده بود🤒 به طوری که پزشکان از او کرده بودند. 💠با گریه😭 خدمت رفتم. ایشان دلیل گریه ام را پرسیدند و من هم تعریف کردم که به شدت بیمار شده و دکترها او را جواب کرده اند. آقا فوراً به اتاق دیگری رفته و مقداری آب🚰 در ظرفی ریخته و آوردند. 💠فرمودند: کمی و آرام بگیر💗 همین که ظرف آب را از ایشان گرفتم، حتی پیش از آنکه از آن آب بنوشم آرام شدم😌 با این وجود کمی از آب را . آقا فرمود: حالا کمی هم برای بخور. من هم اطاعت کردم و برای سلامتی مادرم هم خوردم👌 💠پرسیدند: آرام گرفتی⁉️ جواب مثبت دادم و فرمودند: حالا برو و با تان تماس بگیر☎️ و حال مادرت را بپرس. وقتی با منزل مادرم تماس گرفتم، خبر دادند که حال مادرم و از بستر بلند شده🛌 و نشسته اند. خدمت آقا رفتم و خبر سلامتی مادرم را گفتم. 💠آقا هم فرمود: این قضیه را برای کسی تعریف نکن🚫 و همین الان به حرم (س) برو و دعا کن و از خدا بخواه تا به مادرت عمر طولانی بدهد. به این آقا عمل کردم✅ 💠به حرم رفتم🕌 و در کنار ضریح مطهر عرض کردم که برای مادرم می خواهم. به خانه که برگشتم، به آقا خبر دادم که طبق سفارش ایشان عمل کردم و ایشان لبخندی زد😊 📚زمزم عرفان/ص٢٤٨-٢٥٠ به نقل از شادی روحشان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💌نامه ای به خدا 💌 📝آیا کسی که از کاروان شهدا🌷 #جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد⁉️ کسی که در دریای مع
1⃣6⃣0⃣1⃣ 🌷 💠 شما نگذاشتید من بروم 🔰فاصله ما و ها پنجاه، شصت متر بود. بدجور می کوبیدند💥 کار گره خورده بود. باید از وسط میدان مین💣 باز می کردیم برای پیش روی بچه ها. 🔰هر چه رفته بود زده بودنش. این جور وقت ها بود که سرنوشت یک می افتاد دست تخریب چی👤 دل و جرائتی💪 می خواست، این بار دواطلب شد کارش درست بود. معبر را باز کرد. 🔰موقع برگشت تیر خورد💥 همه فکر می کردیم شده. هفت، هشت تیر خورد به . بچه ها رد شدند، رفتند جلو. انداختیمش توی آمبولانس🚑 شهدا و برگشتیم عقب، دیدیم هنوز است.   🔰 تو کما بود. از پشت شیشه می رفتیم ملاقاتش🛌 باور نمی کردیم زنده از بیمارستان بیاید بیرون. شکمش بود و دل و روده اش معلوم بود. یک شب، تمام دکترهای بیمارستان مصطفی خمینی کردند. 🔰همان شب مادر و مادربزرگش رفتند امامزاده صالح🕌 نذر و نیاز. فردا علایم حیاتی اش برگشت. همه تعجب کردند😦 بعد از آن بارها به می گفت: ” 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh