eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
باجناقهایی که شهید مدافع حرم شدند😍😍 3⃣7⃣به یاد #شهید_قاسم_غریب(تصویر راست) #شهید_مهدی_ایمانی(تصویر
9⃣0⃣2⃣ 🌷 🕊❤️ 🔹گاهی می‌توانند از دو دوست به همدیگر نزدیک‌تر باشند، طوری که طاقت از هم را نداشته باشند. 🔸گاهی دو دوست می‌توانند نسبت خونی با هم نداشته باشند ولی داشتن و خون دادن در راه آرمان‌ و اعتقادات، آنها را از خویشاوند به ‌هم نزدیک‌تر کند. درست شبیه سرگذشت شهیدان و ؛ دو باجناقی که در فاصله‌ای کوتاه از هم، شدند و نامشان در تاریخ کشور ماندگار شد. 🔹قدم گذشتن در این راه را باجناق بزرگ‌تر شروع کرد. 🔸شهید غریب در میدان رزم با گروه‌های انحرافی و مجاهدانه جنگید تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و همچنین چهار نیز در بدن وی جاخوش کرد. 🔹پس از چند سال شهید غریب نتوانست نسبت به ظلم و جنایت تروریست‌های ساکت و آرام بماند و سال 1394 خودش را به رساند. 🔸این دومین مرحله‌ای بود که او برای دفاع از حریم حضرت زینب(س) به می‌رفت و آخرین باری بود که وطن را می‌دید و در 24 سال 94 در ارتفاعات تلمور سوریه برای همیشه از میان ما پر کشید. 🔹همسر شهید درباره نحوه ایشان می‌گوید: «24 ماه رمضان ساعت 11 شب آقاقاسم با همرزمانشان در حال بودند. ساعت 12 آنها در حالی که شده بودند با صدای تیراندازی از مقر خارج شدند. آقا مهدی که فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت بچه‌ها «یا زینب(س)» می‌گوید و به جلو می‌رود تا بچه‌ها هم قوت قلب بگیرند. 🔸ساعت یک نیمه شب در آقا قاسم را صدا می‌کنند ولی ایشان شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3 نیمه شب ادامه پیدا می‌کند و بعد از چند ساعت پیکر را پیدا می‌کنند و می‌بینند که هیچ بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند می‌کنند، خون از سرازیر می‌شود.» 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
صحبت های #شهید_علمدار🕊❤️ پیرامون #شلمچه #خیلی_دلنشین👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
آنان که #قلبشان زتو #رخصت گرفته بود #سربندشان به نام تو #زینت گرفته بود از لحظه ای بگو که #شلمچه #غرور داشت صدها #محب_فاطمه درآن حضور داشت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#علی_حاجی_زاده از فرماندهان خط شکن لشکر 17 علی بن ابیطالب از ماشینی🚕 که #آقا_مهدی(شهید مهدی زین الد
6⃣0⃣5⃣ 🌷 🔰جزیره مجنون بود و موتوری🏍 که هر چه وساطت می کرد تا آن را به کسی بدهم فایده ای نداشت🚫 که نداشت تا اینکه یک روز متوجه شدم، موتور نیست😳، به سرعت خودم را به آقا مهدی رساندم و گفتم نیست شما ندیدید کی آن را برداشته⁉️ 🔰آقا مهدی لبخندی زدو گفت: نگران نباش، من موتورت را دادم به ، او به موتور احتیاج داشت و من هم نتوانستم بهش جواب رد✘ بدهم. 🔰چند ساعتی ⌚️گذشت که خبر حاج همت رسید😔. او در حالی که بر روی موتور سوار بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره💥 به شهادت رسیده بود🕊. 🔰48 ساعتی به مانده بود که با هم با ماشینی🚕 که به دستور او به من واگذار شده بود، به مقر لشکر که در بود، آمدیم. آن شب🌙 را با آقا مهدی گذراندیم و برای من بسیار خاطره انگیز شد. فردا صبح آقا مهدی از من ماشین را خواست که من در جواب درخواستش گفتم: نکند این ماشین هم مانند موتور 🏍شهید همت در بشود🙁؟! 🔰در هر حال کلید ماشین🚕 را به او دادم و خودم راهی شدم. همان شب بود که یکی از بچه های شاهرود در خواب دیده بود که هواپیماهای بعثی🛩 مقر لشکر را بمباران کرده اند💥 و همه بچه ها از ناراحتی آتش گرفته🔥 است. 🔰دلم به شور افتاد😰 و فردا صبح برای تعبیر خواب به سراغ یکی از بچه ها رفتم که او گفت: بدهید و دفع بلا کنید که قرار است بلایی سر لشکر بیاید😱. 🔰هنوز چند ساعتی⌚️ نگذشته بود که و آقا مجید در حالی که هر دو سوار بر همان ماشین بودند به رسیدند😭.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
همیشه هرکجا که بود تا صدای #اذان را میشنید #نمازش رو میخواند. حتی گاهی در جلسات در حین حرف زدن بود
سخت اسـت امّــا ... گذشتنــد از هر آنچہ ڪہ #قلبــشان را وصل زمیــن میڪـرد ! #این_قانــون_پـــرواز_است گذشتـــن براے رهــا شـدن ... #شهید_جهاد_مغنیه🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣4⃣1⃣ به یاد #شهید_هادی_شجاع🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣0⃣1⃣1⃣ 🌷 💠زود برمی گردم 🔰وقتی داشتند می رفتند نگاهشان، بود؛ می خواستند یک حرفی بزنند ⚡️ولی می شدند و نمی گفتند، نمی دانم چه حرفی بود😔 🔰ساعت ۶ بعدازظهر🕧 مهرماه بود نزدیکی های اذان مغرب🌒 سعی می کردند با مرا از نگرانی در بیاورند، گفتند: یکی دو ماه می روم مأموریت و . 🔰در این چند روز تلفنی☎️ باهم صحبت کردیم در همین حد که از سلامتی همدیگر خبر بگیریم و صدای هم را بشنویم. زدم زیر گریه😭 و گفتم: شما را به خدا مواظب خودتان باشید و زود من دوستت دارم💞 آقاهادی هم گفتند: «من هم فاطمه جان! چشم زود بر می گردم خداحافظ👋» 🔰فرماندشون وقتی برای سر زدن به منزل ما آمد🏘 گفتند: « آقا هادی شما خیلی بودند، سعی می کردند توی خط مقدم باشند، می خواستیم سنگر را با برگ درخت زیتون🌳 استتار کنیم تا از تیررس به دور باشیم 🔰داوطلب می خواستیم پیش قدم شدند، مشغول استتار بودند که تیر خورد💥 به دست و ، شاخه درخت زیتون از دستشان افتاد و . بیست و هشتم📆 مهر شهید شدند🌷 پیکرشان یکم آبان ماه روز امام حسین (ع) از مصلای شهر چهاردانگه به سمت امامزاده عباس(ع)🕌 تشییع شد وقتی دیدمشان سالم بود و صورتشان نورانی✨ (وهب زمان) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍁سخت اسـت ... گذشتنــد از هر ڪہ 💓 را وصل زمیــڹ میڪـرد ! 🍁این_قانــون_پـــرواز_اسٺ🕊 گذشتـــڹ براے رهــا شـدڹ ... 🌸🥀 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🍁سخت اسـت امّــا ... از هر آنچہ ڪہ 💓 را وصل زمیــڹ میڪـرد ! 🍁 گذشتـــڹ براے رهــا شـدڹ ... 🕊 🌺 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🔅 سخت اسـت امّــا ... گذشتنــد از هر آنچه که را وصل زمیــن میڪـرد ! 📍این قانــون پـــرواز اسٺ " گذشتن برای رهــا شـدن ".. 🌷 یاد همه شیر بچه های جبهه های نبرد حق علیه باطل جاودان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh