🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸نورانی بود و دنبال نور می گشت💫 راه #میانبرش را پیدا کرده بود و هیچ چیز نمی توانست جلودارش باشد. تنه
💢شاید دور از حقیقت نباشد وقتی می گویند همه #شهدا شبه هم هستند👥 نگاه به زندگی مهدی عزیزی که عزیز محله ای بود خالی از این واقعیت نیست؛ واقعیتی که گره خورده به #نامش شد در ساخت مسجد محل، مکبر بودنش و روزه هایی که بر خود از 9 سالگی #واجب کرد.
💢فعالیتش هایش در #بسیج او را شیفته حضور در سپاه کرده بود لذا پس از پیش دانشگاهی در دانشکده افسری #سپاه ثبت نام کرد📝 و تا سال سوم ادامه داد. آنطور که #مادر_شهید می گوید مهدی تنها متعلق به خانواده اش نبود❌ بلکه برای همه دلگرمی بود.
💢هیچ وقت از کارهایش که برای #رضای_خدا انجام میداد سخن به میان نمی آورد و هر بار خانواده از او جویای #کارهایش می شدند حرف را عوض می کرد☺️
#شهید_مهدی_عزیزی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣8⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 🔰شهید محمدرضا خاوری روز هشتم آذرماه سال 1358مصادف با #تاسوعای حسینی در خانو
🔰احساس غرور ندارم که #مادر_شهید هستم
🔹خداوند رضا را به من داد و او برای من نبود. رضا #برای_خدا بود و خدا هم او را برد🕊 جدایی و درد #نبودش برای من است.
🔸مسئولیت ما بیشتر شده که باید راه رضا را ادامه دهیم. رضا همانند #حضرت_ابوالفضل(ع) دست نداشت. همانند اباعبدالله(ع) #سر نداشت. همانند حضرت زهرا(س)♥️ هیچ چیزی نداشت.
🔹رضا سوخت😭 برای ما یک مشت #خاکستر آورده بودند. خوشحال بودم که خدا چنین اولادی به من داده است و من در #راه_خدا دادهام. مرگ به سراغ آدمیزاد میآید، چه بهتر که فردای قیامت من نزد #حضرت_زهرا(س) و حضرت زینب(س) میگویم من پسری داشتم که در راه خدا دادم🌷
#شهید_محمدرضا_خاوری
#شهید_مدافع_حرم (افغانستانی)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️خود من #بدرقه ت کردم عزیزم
🔸خودم بندهای پوتینت👟 رو بستم
♦️همون روز فهمیدم #شهیدمیشی
🔹که ظرف آب افتاد از رو دستم 😔
📝پ.ن: ملیکه خانم، #مادر_شهید رضایی...لحظاتی از دیدار با مادر این شهید، تقدیم نگاه پر مهرتان 🌸
#غواص_شهید
#شهید_محمدصادق_رضایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مینویسم #مادر
بخوان عشـــ♥️ـــق ...
تهران، سال ۱۳۶۵
اعزام رزمندگان به جبهه
#مادری نگران از برنگشتن پاره تنش
عکاس: محمد اسلامی راد
#مادر_شهید
#مادر_روزت_مبارک♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهید که باشی..
یک بار☝️ شهید میشوی..
#مادر_شهید که باشی
هر روز..
ولی..
مادر شهید #مفقودالاثر🌷
هر ثانیه...
هر ثانیه😢😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عشق_مادر_و_فرزندی
🌷اولین پنجشنبه ی سال🌷
نمیآید به چشمم #هیچکس
غیر از تو👤 این یعنی ...
به لطفِ عشـ♥️ـق
تمرین میکنم #یکتاپرستی را!
#مادر_شهید
#پنجشنبه_های_دلتنگی💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
گفته بودم
اسرارقلب #مادر_شهید
برکسی فاش نمی شود❌
حتی #فرزندش
اماوقتی
در #آغوش خداحافظی شان
یک لحظه #عطر_شهادت
بپیچد💫
به دل هر دو #برات می شود
هر دو👥 میفهمند که دیگر،
#شهادت
از آن بالا #حواله شده🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#مادر_شهید
🔰روزهای آغاز سال 43 بود. بیست وسه سال از خدا عمر گرفته بودم. خداوند سه #دختر به خانواده ما عطا کرده. فرزند بزرگم چهار ساله4⃣ بود. تا سه ماه دیگر هم فرزند بعدی به دنیا می آید👶
🔰مثل بسیاری از مردم آن زمان در یک خانه شلوغ🏡 و پر جمعیت بودیم. حیاطی بود و تعدادی اتاق در اطراف آن. در هر #اتاق هم خانواده ای!
🔰رسیدگی به کارهای خانه و چندین فرزند خیلی #سخت بود. مادرم به کمکم می آمد. اما باز هم مشکلات زیادی داشتیم😢 البته همه مردم آن زمان مثل ما بودند.
🔰همه تحمل می کردیم و شکر خدا🙏 را می کردیم. مثل حالا نبود که اینقدر رفاه و آسایش باشد با این همه #ناشکری! مادرم بیش از همه به من سفارش می کرد. می گفت: وقتی #باردار هستی بیشتر دقت کن👌 "نمازت را اول وقت بخوان" به "قرآن و احکام" بیشتر اهمیت بده. میگفت: هر غذایی🍛 که برایت می آورند #نخور
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۱۶ سال بیشتر نداشت که #مادر شد💞
و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش♥️ شده بود. #احمد قد کشید و بزرگ شد و حالا از مادر اجازه #رزم مےخواست
این #شیرزن_لبنانی با جنگ بیگانه نبود
لبنان، سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید. اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد✅ پسر رفت و #مادر به چشم خود مےدید که
⇜پسرش
⇜دوستش
⇜ هم بازی اش
⇜پاره تنش
دارد #مےرود💔
💥اما سر بلند کرد و گفت
#جوان_رشیدم_فدای_عمه_سادات
#پسرم_فدای_مهدی_عج
عجب #صبری دارند این #مادران_شهدا...
عجب دل بزرگی دارند 😭😭
هیچ تیری،بر پیکر شهید اصابت نمی کند❌ مگر آنکه اول... از #قلب_مادرش گذشته باشد. همیشه "قلب #مادر_شهید" ، زودتر شهید می شود🕊
#سلام_بدر_الدین
#مادر_شهید
#شهید_احمد_محمد_مشلب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی 🔰آموزش بستن گره های راپل توسط شهید بزرگوار #ابوالفضل_راه_چمنی به نوجوانان
🔹یکی از ایام ماه معظم #شعبان بود همگی جمع شدیم و رفتیم سر مزار ابوالفضل🌷هر کدام از بچه ها یک چیزی تهیه کرده بودند و برای #خیرات همراه خودشان اورده بودند.
🔸من پیش خودم گفتم بچه ها خیرات آورده اند همان ها کافی است👌 و چیزی نگرفتم. سر #مزار که رسیدم، دلم بی تاب شد💗 پشیمان شدم و به خودم گفتم ای کاش من هم چیزی برای خیرات پسرم می آوردم😔
🔹آن اطراف مغازه ای نبود❌ تا چیزی تهیه کنم و خیلی ناراحت بودم. کمی که گذشت دیدم #سیده_خانم مادر جاری دخترم آمد. یک بسته شکلات🍬 داد به من و گفت: این را #پسرت_ابوالفضل داده که بیاورم و بدهم به شما.
🔸گفت: خواب بودم ابوالفضل مرا بیدار کرد و گفت: این شکلات را ببر و به #مادرم بده؛ منتظر است. من هم این شکلات را خریدم و برایت آوردم☺️دخترم پرسید مامان تو دلت چیزی خواستی⁉️ گفتم: بله. به خودم گفتم چرا #دست_خالی آمدم سر مزار، ای کاش من هم چیزی تهیه میکردم. که این اتفاق افتاد ...
نقل از: #مادر_شهید
📚بر گرفته از کتاب صندوقچه گل رز
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#مادر_شهید
+ دیگه سفارش نکنم ها!
- از بر شدم #مامان..
+ باز بگو دلم آروم شه
- سعی کنم #تیر نخورم
+ دیگه..؟
- اگه خوردم #شهید نشم..
+ دیگه..؟
- اگه شدم #پلاکمو گم نکنم
+ دست علی به همراهت..
#شهدای_گمنام، به فدای دل مادراتون💔😭
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎵 #صوت_شهدایی ✨بی قراری 🎤🎤کربلایی #مصطفی #طاهری 👈 تقدیم به #مادران_شهدا🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#مادر_شهید
شهیـ🌷ـد...
#پلاک هویت ...
صدای زنگ درب ...
خدا کند #مادرش زنده باشد ...😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تلنــگـــــــ🔔ــــــر #شــهادت قسمت ما میشد ای کاش... ❌میتــرسم از خــودم زمـانی که؛ ⇜"دلِ مــاد
گفته بودم
اسرار قلب #مادر_شهید
بر کسی فاش نمی شود🚫
حتی #فرزندش!
💥اما وقتی
در #آغوش خداحافظی شان
یک لحظه #عطر_شهادت
بپیچد💫
به دل هر دو #برات می شود
هر دو می فهمند که دیگر،
#شهادت از آن بالا #حواله شده است✅
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهید_جهاد_مغنیه
🍃یک هفته قبل از #شهادتش از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه #جهاد می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر #سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با #امام_زمان صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام.
.
🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم .
دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
.
🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به #خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر #التماس برای چه بوده است !.
راوی: #مادر_شهید
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_جهاد_مغنیه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #عند_ربهم_یرزقون
خیلی ساکت و مظلوم بود خیلی هم نظم داشت هر وقت از مدرسه میآمد خانه اولین کاری که میکرد پلهها را تمیز میکرد و کفشها را دستمال میکشید بعد دستهایش را میشست و جلوی آفتاب خشک میکرد بسیار کمک حال من بود طوری که وقتی مهمان میآمد لذت میبردم از اینکه همه چیز یکدست و سفره منظم چیده شده. خودش غذا نمی خورد تا مهمانها غذایشان تمام شود.
#مادر_شهید
#شهید_محمد_بلباسی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهید_جهاد_مغنیه
🍃یک هفته قبل از #شهادتش از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه #جهاد می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر #سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با #امام_زمان صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام.
.
🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم .
دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
.
🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به #خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر #التماس برای چه بوده است !.
.
راوی: #مادر_شهید
.
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_جهاد_مغنیه
.
📅تاریخ تولد : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۰( ۲ مه ۱۹۹۱)
.
📅تاریخ شهادت : ۲۸ دی ۱۳۹۳(۱۸ ژانویه ۲۰۱۵)
.
📅تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۴۰۰
.
🥀مزار شهید : روضه الشهیدین ضاحیه جنوبی بیروت
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این شلوغیها ببینید ، روحیه تون عوض بشه ...
مثل این پیرزن #امیدوار باشید ❤️
حضرت آقا به این مادر شهید میگه این روز آخر رو فقط به خاطر شما قم ماندم.
میگه نه آقاجان به خاطر من نموندید ، عمهتون حضرت معصومه(س) شما را فرستاده اینجا ...
ارواح مطهرشهیدان ،والدیدن آسمانی وسلامتی انهایکه درقیدحیاط هستند،
پنج صلوات با عجل الفرجهم🥀
#مادر_شهید
#شهیدان _زنده اند _الله اکبر
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک _یا_خامنه ای
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهید 🌷
مادر حاج محسن حاجیحسنی کارگر:
🔸کسی از هم صحبتی با محسن سیر و خسته نمیشد، اگر بچهها در #جلسات_قرآن حاج محسن که اکثرأ نوجوانان و جوانان شرکت داشتند، در کنار آموزش قرآن📖شوخی میکردند او هم با آنها #میخندید و اجازه نمیداد که فضا خیلی خشک و خسته کننده شود
🔸البته به رعایت اخلاق و #احترام به بزرگترها در کنار انجام شوخیهای متین و مناسب تاکید داشت👌 و حتی خودش هم اهل شوخیهای مناسب بود حتی وقتی برای تلاوت در جلسه گمنامی در منطقهای دور افتاده دعوتش میکردند میگفتم: «خستهای نرو» میگفت: اینجا را باید #حتما بروم چون برای رضای خداست♥️
#شهیدمحسن_حاجی_حسنی_کارگر #شهید_مظلوم_منا🌷
راوی: #مادر_شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💐مادر شهید، یعنی انسانی بزرگ، انسان بلند مرتبه و والامقام، انسانی که از #بزرگترین داراییاش، از بزرگترین ثروتش و از بهترین چیزی که در زندگی آن را داشت، یعنی #فرزندش گذشت تا راه خدا♥️ رسم خدا، ارزش و آرمانهای خداگونه حفظ گردد و دشمن آنها را زیر سوال نبرَد.
💐 #مادر_شهید دست کمی از مقام خود شهید ندارد✘ فقط مادرانی که فرزندی از دست دادهاند، میدانند که همراه با فرزند نیمی از #جان و پیکر آنها هم به زیر خاک خواهد رفت.
💐مادران شهدا وقتی فرزندشان #شهید میشوند، خود نیز آسمانی شده🕊 و قسمتی از بهترین درجات بهشت نصیب آنها میگردد. مادران شهدا دِینی بزرگ بر حق تمام مردم دارند👌 آنها فرزندشان را در #راه_خدا دادهاند و این کار بزرگیست که از هر کسی برنمیآید❌
#مادران_شهدا🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیدهسلام_بدرالدین🌸🌱:
او همیشہ با من دربارہ ے شهادت صحبت میڪرد ڪہ من نباید ناراحت بشوم بہ من میگفت من یقین دارم ڪہ قوے و #صـــبــور میباشے.
در خواب دیدم ڪہ آمدہ بود و من رو باخودش برد.خوشحال بود
از او پرسیدم مامانے حالت چطورہ خوشحالے قربونت برم
در خواب از او پرسیدم چہ احساسے داشتے هنگام #شهادت
بہ من گفت:من خیلے خوشحال هستم و(در آن لحظه)هيچ احساسی بہ غیر خوبے نداشتم.
هنگامے ڪہ بہ نزدیڪے مسیر قبرستان رسیدیم؛گفتم من از لحظہ #مرگ خیلے میترسم.
بہ من گفت:نترس من با یک حس خوب منتظرتم❤
#مادر_شهید♥️✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
کاش میدانستی
هوایت کہ بہ سرم میزند...
دیگر درهیچ هوایی
نميتوانم نفس بڪشم!
عجب نفسگیر است
هوای بی تو.... 💔
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#مادر_شهید
۱۴۰۲/۱/۳۱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مادرم مرا
یکبار به دنیا آورد
اما برادرم را ۳۶ سال است
هر صبح به دنیا میآورد
بزرگ میکند ...
به جنگ میفرستد
و او هر بار بر نمیگردد ...
#مادر_شهید
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#جاویدالاثر_حمیدرضا_شفیعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 صحبت های دردناک مادر شهید مسلم دهقانی
[ هرکسی این فیلم را در خلوت خودش دیده گریه کرده است ]
🔷️ شهید مسلم دهقان از شهدای کازرونی گردان فجر که در عملیات کربلای هشت با سمت فرمانده دسته گردان فجر آسمانی شد.
#مادر_شهید
#شهید_مسلم_دهقان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽️گریه های جانسوز مادر شهید
📌اولین دیدار مادر شهید بعد از 40 سال با پیکر بی سر فرزندش
#مادر_شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh