eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
✹﷽✹ رخسار تو سپید در پیش زینب «س» است ... جانا ، #شفاعتـے بہ رخِ تیـره و تار ما ... #ش
وصیت شهید بی سر 👇👇 مرا پشت سر و پهلوی شهید رسول خلیلی که "زیر پای زائرهای رسول" باشم دفن کنید...😭💔 اوج کرامت را ببین که میخواهد خاک پای رفیق شهیدش باشد. راستی ما که حتی خاک پای رفیق شدن را هم، بلد نشدیم! 😢😔 پ.ن: برادرشهیدم! ما کجا و شما کجا در یاری فرزندان فاطمه. دست ما رو هم بگیر، تا لااقل رهرو خوب و استوار راهت باشیم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_سعید_علیزاده 🗓ولادت: ۱۳۶۸/۲/۱۲ 🗓شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱ ↵مقام: نیروی اطلاعات وعملیات ↵سن شهادت: ۲۶س
9⃣9⃣9⃣ 🌷 💠اولین شهید عملیات چه کسی بود⁉️ 🔰آزادی یک کانال، پیش از آغاز عملیات نبل و الزهرا لازم بود. علیزاده نخستین شهید🌷 این عملیات بود که حین آزادی کانال به شهادت رسید🕊 آشنایی من و سعید👥 به حدود ۴۰ روز پیش از آغاز عملیات بازمی‌گشت. 🔰وی اهل بود و در این عملیات مسئولیت اطلاعات و عملیات را بر عهده داشت👌 به خاطر دارم که در جلسه که حدود ۱۲ نفر حضور داشتند، یک فرمانده لبنانی👤 با نام جهادی خطاب به سعید گفت: که تو عملیات خواهی بود. 🔰سعید که شخصیت شوخی داشت، پاسخ داد: اگر نشوم، پس از عملیات به سراغ شما می‌آیم. آن وقت من می‌دانم و شما😄 ذوالفقار چندین مرتبه این موضوع را مطرح کرد و گفت: که سعید علیزاده (کمیل) به شهادت🌷 خواهی رسید. از ۱۲ فرد حاضر در آن جلسه، به شهادت رسید. 🔰یکی از فرماندهان با لهجه شیرین خطاب به ذوالفقار گفت: شاید سعید دوست نداشته باشد⭕️ شهید شود شما چرا اصرار می‌کنید. سعید پاسخ داد: «من دارم.» 🔰پیش از آغاز عملیات که از و ذوالفقار جدا می‌شدم، بار دیگر سر این موضوع شوخی کردند و خندیدند😅 گروه‌ها نیمه شب🌒 وارد شدند. سعید که به منطقه آشنایی داشت پیش از همه نیرو‌ها می‌رفت که مجروح💔 شد. 🔰من و فرمانده با تاخیر وارد شدیم. پس از نماز صبح📿 به دستور فرمانده حدود دو کیلومتر را زیر آتش دشمن🔥 دویدیم تا به کانال رسیدیم. در این حین شهید را دیدم که در حال برنامه ریزی بود تا پیکر مجروح سعید را به عقب بیاورد. 🔰زمانی که به سمت سعید رفتند، دشمن سعید و اطرافش را به رگبار بست💥 زمانی که پیکر سعید را به عقب کشیدند، به رسیده بود. نیرو‌ها دور سعید جمع شدند و پیشانی‌اش را . نیرو‌ها با شهادت سعید روحیه‌شان را از دست دادند😞 🔰من و نوید👥 که تا به آن لحظه هیچ آشنایی با هم نداشتیم🚫 شروع به شوخی کردیم تا تضعیف شده بچه‌ها بازگردد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸رفاقتشان👥 از مدتها پیش شکل گرفته بود، رفاقتی که #هیچکدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیایی فراموش🗯 نکر
📜وصیت شهید بی سر 📝مرا پشت سر و پهلوی خلیلی که "زیر پای زائرهای رسول" باشم دفن کنید💔 🔸اوج کرامت را ببین که میخواهد خاک پای رفیق شهیدش🌷 باشد. راستی ما که حتی خاک پای شدن را هم، بلد نشدیم! 😢😔 ✍پ.ن: برادرشهیدم🕊 ما کجا و شما کجا در یاری فرزندان فاطمه. دست ما رو هم بگیر، تا لااقل خوب و استوار راهت باشیم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh