eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
6هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ نذر کردم تا هرچه دارم مال تو چشم هاے خسته😔 پر انتظارم مال تو یک دل💗 دیوانه دارم باهزاران آرزو آرزویم هیچ، قلب بیقرارم مال 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
در چشم های تو😍 روییده است با نجوای حرف می زند عشـ♥️ـق پیچکی است که به آن آب داده ای هر ، از سمت شرق آسمان جای تو را در دلمـ💖 باز می کند 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نحوه شهادت مدافع حرم شهید مصطفی صدر زاده 🔰چون تیر تو سینه اش خورده بود و شُش سوراخ شده بود💔 و با نفس کشیدنش، بالا میاورد....و چند دقیقه بیشتر....😔 🔸درگیری💥 بسیار سخت بود و با توجه به فشار سنگین دشمن، هر لحظه ممکن بود دستور صادر بشه، لذا گمان اینکه نکنه پیکرش🌷 جا بمونه، خیلی اذیتم میکرد. 🔹همه دنبال کار خودشون بودن و چون رو از دست داده بودیم، روحیه ی همه تضعیف شده بود، پیکر مطهرش⚰ رو با زحمت رو دوشم گذاشتم و اصلا حواسم به دور و اطرافم نبود که مدام به سمتمون اندازی میشه. 🔸حدود 200 متر به سختی و زحمت😓 حرکت کردم و هر چند قدم می ایستادم و نفس تازه میکردم و باهاش میکردم 🔹چون روی سینه اش فشار بود، از دهانش خون❣ میومد و لباس و صورتم از خون رنگین شده بود "اون لباسم رو یادگار دارم" 👈راوی: ابوعلی دوست وهمرزم شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰هستند کسانی که استعداد دارند اما جرأت رفتن ندارند🚷 آن ها بروند دانشگاه 🔸با شروع جنگ تحمیلی از همان روزهای‌ اول جنگ لباس رزم برتن‌ کرد ‌وقتی گفت ‌می‌خواهـد به جبهه ‌برود همه گفتند تو زیادی داری حیف است بروی در این بیابان‌‌ها خرج شوی‌، در جوابشان ‌گفته ‌بود: 🔹"کسی که این استعداد را به من داده، خیـلی راحت و در یک چشم برهـم زدن می توانـد آن را از من جوری که دیگر حتی اسم خـودم هم یادم برود💬؛ هستند کسانی که استعداد دارند اما‌ جبهه رفتن ندارند، آنها بروند دانشگاه، ما می رویـم جبـ♥️ـهه..." همیشه می گفت: جنـگ در همه امور مـا است... ✍پ.ن: این شهید عزیز پس از چند روز نگهداری در به اهواز منتقل شد تا در بهشت آباد این شهر به خاک سپرده شود، نکته عجیبی که درباره این شهید زبانزد است زیبایے😍 است که چند روز پس از و به هنگام تدفین بر لبان این عزیز نقش بست. 🌷 شهادت: عملیات والفجر ۸ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷۹
صفحہ ۱۷۹ استاد پرهیزگار .MP3
859.5K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه انفال✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🚩مراسم میلاد ام الشهداء #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) 💺سخنران: حجت الاسلام فروتن 🎤مداح: کربلایی محمدعلیزاده 📆زمان: پنجشنبه(۲۴بهمن)-ساعت۱۹ 🚪مکان: #مشهد-حجاب۲۱ #بیت_شهید_نظرزاده (علامت پرچم) خواهران برادران #هیئت_محبان_جواد_الائمه (علیه السلام) 🍃🌷🍃🌷 @ShahidNazarzadeh
🌼🍃↻❣↺🍃🌼 هست تو این راه تا خون "عمادی" هست♥️ هستـــ تو این رزم تا وقتی جهادی✊ هست 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی می‌خواهند به استقبال بروند ⇜با بهترین سیما😍 ⇜با لباس ⇜و بهترین می روند🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یه خاطره بامزه از شهید به روایت "حاج احمد متوسلیان": 🌴حاج همت روی دست ما زده بود! من خیال می کردم خودم آدمِ هستم! اما حاج همت رویِ دست ما زده بود😅 او یک سری از تصاویر کوچکِ برچسب دار از را تویِ جیبش، گذاشته بود 🌴و هر چند لحظه ای یک بار، کاغذ پشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که را، در کفِ دستش مخفی کرده بود، به طرفِ مأموران پلیسِ سعودی👹 می رفت و با آنها صحبت می کرد و را در روی کلاه کاسکت سفید رنگِ مأموران پلیس سعودی می چسباند😄 🌴پلیس ها هم که از علتِ شدیدِ مردم بی خبر بودند، دائم به آنها چشم غرّه می رفتند😂 در آن روز حدود ۵۶نفر از مأمورانِ قلدر ، ندانسته به توفیق تبلیغ تصویرِ حضرت امام♥️مفتخر شدند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⃣2⃣ 🔻 💠امام‌صادق(ع): اگر زیاد به نعمت‌هایی که خدا به دیگران داده، نگاه کنید، اندوه شما طولانی می‌شود 💠وقتی به تو خوش گذشته و به‌خاطرش خدا را شکر می‌کنی، این قیمتش بالاتر از صبر در بلاست! 💠علی(ع) می‌فرماید: متقین در دنیا همانند خوشگذران‌ها لذت می‌برند 💠خدا خوشحال می‌شود بنده‌اش از نعمت‌اش استفاده کند، لذّت ببرد بعد از او تشکر کند _ 🔹 امام باقر(ع) می‌فرماید: «لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ فَيَزِيدَهُمْ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُم»(کافی/2/426) به خدا قسم، خدا از مردم فقط دو چیز می‌خواهد، یکی اینکه اقرار کنند به نعمت تا خدا نعمتشان را زیاد کند، و دیگر اینکه اقرار کنند به گناه تا خدا آنها را ببخشد. خدا بیشتر از این‌دو، انتظاری از بنده‌اش ندارد! اقرار به نعمت هم خیلی پیچیده نیست و احساس درونی نمی‌خواهد، همان نگاه و توجه به نعمت کافی است. 🔹در روایات برای اینکه توجهِ انسان به نعمت‌ها، عمیق‌تر شود، راهکارهایی یاد داده‌اند که در واقع، تکنیک‌های تقویت توجّه است. امروزه در دنیا این‌طور حرف‌ها بسیار خریدار دارد و اینها را به اسم تکنیک معرفی می‌کنند و مردم هم اجرا می‌کنند و نتیجه می‌گیرند؛ چقدر هم بازارش گرم است. یکی از این تکنیک‌ها این است که می‌فرماید: وقتی انسان یاد نعمتی افتاد سر به سجده بگذار؛ به‌خاطر شکرِ خدا. «إِذَا ذَكَرَ أَحَدُكُمْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَضَعْ خَدَّهُ عَلَى التُّرَابِ شُكْراً لِلَّهِ» (کافی/2/98) این‌کار در تقویت توجّه، مؤثر است. 🔹اگر می‌خواهی تمرین کنی که زیاد به یاد نعمت‌های خدا بیافتی، باید به یک چیزهایی هم نگاه نکنی(توجه نکنی) امام‌صادق(ع) می‌فرماید: «إِيَّاكُمْ أَنْ تَمُدُّوا أَطْرَافَكُمْ إِلَى مَا فِي أَيْدِي أَبْنَاءِ الدُّنْيَا...» (اصول‌سته‌عشر /209) بپرهیزید از اینکه زیاد نگاه کنید به چیزهایی که به دیگران دادیم- زیاد نگاه نکردن از مقولۀ کنترل ذهن است- اگر چشمت افتاد، رها کن، کسی که زیاد به نعمت‌هایی که خدا به دیگران داده نگاه کند، اندوهش طولانی می‌شود و هیچ ‌وقت ناراحتی‌اش برطرف نمی‌شود، نعمت‌هایی را که خدا به خودش داده، کوچک تلقّی می‌کند لذا شکرش برای خدا کم خواهد شد. همیشه نگاه کن به کسی که کمتر از توست، این‌طوری بهتر می‌توانی شاکر نعمت‌های خدا باشی و مستحق زیادکردن نعمت می‌شوی. 🔹در روایت هست: «الْحَالُ الَّتِي تُوجِبُ الشُّكْرَ أَفْضَلُ مِنَ الْحَالِ الَّتِي تُوجِبُ الصَّبْر» (امالی صدوق/ص613) شکر بالاتر از صبر است. یعنی به تو خوش گذشته است و می‌گویی «خدایا شکر»؛ این قیمتش بالاتر از صبر در بلاست. چون نگاه‌کردن به موضوع شکر، شیرین است، لذا امکان طولانی‌شدن دارد یعنی می‌توانی نگاهت را به‌مدت بیشتری روی آن موضوع نگه داری. 🔹یکی از مقوله‌های مهم، حسن‌ظنّ به خداست؛ خداوند بر اساس حسن‌ظنّ ما، نعمات و مقدّرات ما را تغییر می‌دهد. حالا چه کسی می‌تواند این حسن‌ظن را به خدا پیدا کند؟ کسی که تجربۀ شکر دارد. کسی که همیشه به‌خاطر نعمات، تشکّر می‌کند باورش نمی‌شود که خدا او را بزند و خدا هم او را نمی‌زند. خیلی‌ها فکر می‌کنند رابطه با خدا مثل رابطه با پادشاهان و زورگویان است! درحالی‌که رابطه با خدا، مثل رابطه فرزند با مادر است؛ البته خیلی بالاتر از آن! 🔹اگر همیشه به نعمات نگاه کنیم، نعمات‌مان زیاد می‌شود و حال‌مان هم همیشه خوب خواهد بود. ولی آیا می‌شود آدم در این دنیا همه‌اش خوش بگذراند بعد هم به بهشت برود؟ بله؛ نکند فکر کردی خدا از ما توقّع دارد حتماً اذیت بشویم و بعد، ما را به بهشت ببرد؟ نه، این‌طور نیست! سؤال: پس جهاد فی‌سبیل‌الله، عبادات، طاعات، انفاق در راه خدا و این سختی‌کشیدن‌ها چه می‌شود؟ اگر این سختی‌ها را با عشق انجام بدهی، سختی‌اش را حس نمی‌کنی و فکر نمی‌کنی که به‌زحمت افتاده‌ای. 🔹 اگر یک مهمان بسیار عزیز به خانۀ شما بیاید که دوست داشته باشی خودت را برایش بکُشی، ده برابرِ حالت عادی کار می‌کنی و خسته هم نمی‌شوی؛ چون از سرِ عشق و محبت، داری زحمت می‌کشی. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: متقین در دنیا همانند عیّاش‌ها و خوشگذران‌ها لذت می‌برند (فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ؛ نهج‌البلاغه/27) خدا خوشحال می‌شود بنده‌اش از نعمت‌ها استفاده کند و لذّت ببرد و بعد، از او تشکر کند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃عصبانی گفت: نگه دار ببینم این کیه، پیاده شد و رفت طرف مرد کُرد، هیکلش دو برابر حاجی بود، 🍃بهش گفت: ببینم، تو کی هستی؟ کارت چیه؟ گفت: من کومله‌م، چنان سیلی محکمی بهش زد که نقش زمین شد، بعد بالای سرش ایستاد و بلند گفت: ما توی این شهر فقط یک طایفه داریم، اون هم جمهوری اسلامیه، والسلام. 🔰حاج احمد متوسلیان 📚یادگاران، جلد 9 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سردار شهید سلیمانی: 🌷عماد مغنیه و سایر شهدا، عاطفی ترین انسان ها بودند، اما کشش و تعلق بالاتری هم در آنها بود که غلبه می کرد بر آن عاطفه... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✨🌺✨🌺✨🌺 🔹جانباز قطع نخاعی ناصر توبه‌ای در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان‌های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد. 🔸سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار والدین خود برود به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت: "من دو روز به خانه شما می آیم." 🔹لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت؛ بعد به سمت خانه خودش می‌رفت. تا شهید نباشی، شهید نمی‌شوی✅ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 📖قسمت 7⃣1⃣ 📚📖خاطره ی دیگه ای که از حسین دارم مربوط میشه به عملیات والفجر چهار.اون زمان در نقطه ای به نام کوه سلطان مستقر بودیم ،محور شناسایی هم تپه ی شهدا بود. ✅اونجا غالب شناسایی ها رو حسین به تنهایی انجام می داد.لاغر اندام و سبک بود.فرز و سریع.هوش و ذکاوتش هم که جای خود داشت. ✅به خاطر دید مستقیم دشمن روی منطقه مجبور بود که شبها راه بیفتد.صبح زود می رسید پای تپه شهدا تا شب صبر می کرد و بعد می رفت میون عراقی‌ها. ✅یک شب که تازه از راه رسیده بود دور هم جمع شدیم و نشستیم به صحبت،گفتیم حسین تو که این همه میری جلو یه بار برای ما تعریف کن چه کار می کنی و چه اتفاقاتی می افته. ✅جمع خودمونی بود وحسین راحت می تونست حرف بزنه.لبخندی زد و گفت:اتفاقا همین پریشب یک اتفاق جالب افتاد.رفته بودم روی تپه ی شهدا و توی سنگر عراقی‌ها رو می گشتم که یه مرتبه منو دیدن. 🔴من هم سریع فرار کردم.اونا دنبالم افتادن.من تا جایی که می تونستم با سرعت از تپه پایین اومدم.نرسیده به میدون مین چشمم به شکاف کوچکی افتاد که گوشه ی تپه تراشیده شده بود. 🔴فورا داخل اون رفتم جا برا نشستن نبود به ناچار ایستادم،خیلی خسته بودم،دائم چرتم می گرفت.چند بار در همون لحظه حالت خوابم برد.دوباره بیدار شدم. ‼️عراقی‌ها از تپه پایین اومدن و شروع به جستجو کردن.اول فکر کردن توی میدان مین باشم،به همین خاطر اونجا رو به رگبار بستن، حدود یکی دوساعت تیر اندازی می کردن،بعد اومدن و پشت میدان مین رو گشتن. ✨من همانطور ایستاده مشغول ذکر گفتن بودم. ✔️به روایت از حمید شفیعی 🔻 🌷 ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📚 📖قسمت 8⃣1⃣ 📚📖عراقی‌ها همه جا رو گشتن،اما اصلا متوجه شکاف نشدن.من هم خوابم می برد و بیدار می شدم و ذکر می گفتم. ⁉️به حسین گفتم:توی اون شرایط چطور خوابت می برد؟-گفت:اتفاقا بد نبود یه چرتی زدیم و خستگیمون هم در رفت.-گفتم:این اتفاقات تو روحیه ات تأثیری نگذاشته بود،نترسیده بودی. ✅با خنده گفت:اصلا،خیلی با صفا بود.کیف کردم.جای توهم خالی بود.-گفتم:خب بعد چی شد؟-گفت:هیچی عراقی‌ها خوب که همه جا رو گشتن و خسته شدن نا امید و دست از پا درازتر رفتن تو سنگراشون منم یه سرو گوشی آب دادم و وقتی مطمئن شدم که دیگه خبری نیست از شکاف بیرون اومدم. ✅میدان مین رو رد کردم و به خط خودمون برگشتم.وقتی خاطره ی حسین تمام شد همه بچه‌ها نفس راحتی کشیدن.این اولین بار نبود که حسین در چنین شرایط خطرناکی گیر می افتاد. ✨شجاعت وشهامت او برای همه جا افتاده بود. شاید یکی از دلایلی که بچه‌ها اصرار می کردن تا او از خاطراتش و از اتفاقاتی که موقع شناسایی براش اتفاق افتاده تعریف کنه،همین شجاعت او بود. ✨می دونستن او به خاطر روحیه ی بالایی که داره همیشه تا مرز خطر و گاهی حتی آنسوی مرز خطر هم پیش می رود و قطعا خاطرات جالبی می تونه داشته باشه. ✔️به روایت از حمید شفیعی 🔻 🌷 ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_28782842.mp3
13.99M
🎧🎧🎧 دوست شهیـــد من😍 خنده نکن، دلا رو دیوونه نکــن⭕️☺️ 🎤 به یاد دوست گوش جان دهید |🎧😌✋| 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
به مهتاب🌝 نگاه کن به ستاره و و اطلسی و رقص پروانه🦋 به روی شانه های بنگر که از راه رسیده تا من دوباره عاشقت شوم♥️ 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا