eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#يزيديان می ‌پنداشتند كه ندای هل من ناصر #سيدالشهدا {علیه السلام} در صحرای #كربلا مدفون خواهد شد غ
7⃣7⃣4⃣ 🌷 💠به روایت پدر شهید 🔰هشت ماه از رفتن در تلاش بود که بتواند از ایران🇮🇷 اعزام شود. ⚡️اما چون اعزام رسمی نیروها وجود نداشت، از هیچ طریقی به نتیجه برسد. من هم جدی نمی گرفتم و تصور می کردم که مدتی بعد حال و هوای جهاد از سرش خواهد افتاد😊.پیش هر کسی می شناخت رفته بود و در آخر گفته بودند که اگر اولویتی هم باشد با است 🔰بعد از اینکه از ایران ناامید شد😞 همراه عمویش یک ماه مانده به سال ۹۳ به عراق رفت.در عراق با فردی که در یکی از گردان ها بود آشنا شدبلاخره توانست✌️ در یکی از پذیرش شود. 🔰در مدت کمی هم که در بود بر حسب نبوغ نظامی و رشادتی که از ویژگی های منحصر رزمندگان ایرانی است✊، خیلی زود بین عراقی شناخته شده می شود✔️.در آنجا نمی توانست بیکار بنشیند، رزمندگان عراقی به گونه ای بودند که می شدند که داعش👹 حمله کند سپس آنها دفاع👊 نمایند که همیشه نسبت به این مسئله منتقد بود. 🔰تا اینکه فرماندهشان به او گفته بود اگر بیست مرد جنگی داشتم، مطمئن باشید که منتظر حمله ی داعش نمی ماندم❌. پیش می آمد که بسته های امدادی ها که برای داعش از بالگرد هایشان🚁 می انداختند به دست نیروهای می رسید☺️، آنها بسته ها را به وحید می دادند که نحوه ی کاربرد ابزارها را برایشان کند؛ وحید زبان را در خواند بود تسلط کامل به آن داشت👌. 🔰دو روز مانده تا همرزمانش به وحید گفتند بیایید تا شروع عملیات به زیارت امام حسین (علیه السلام)🕌 برویم و برگردیم، او قبول نکرد🚫 و گفت امروز همین جاست و من جای دیگری نمی روم. 🔰وحید در آن مقطع بود، صبح روز عاشورا هم مسئولیت حراست از یک معبر را بر عهده داشت. او در بالای یک پشت بام مستقر می شود و از گروه ۲۰ نفری داعش👹 که از آن نقطه قصد نفوذ داشتند، ۱۲ نفر را به واصل می کند👊. 🔰کم کم داعش ها خودشان را به می رسانند و با پرتاب نارنجک💣 در مرحله ی اول او را از ناحیه ی زخمی می کنند. سپس وقتی وحید می خواسته جایش را عوض کند تیربار💥 را می بنندد و او را به می رسانند. 🔰بعد از شهادت وحید🌷 داعشی ها حملات را بیشتر کردند چون می خواستند به پیکر وحید⚰ دست یابند و تبلیغات شوم رسانه ای خود را انجام دهند😏. که متوجه این مسئله می شوند، تلاش می کنند که پیکر به دست داعشی ها نیفتند📛 که در این درگیری منطقه ی وسیعی از را از دست داعشی ها پاکسازی می کنند✌️. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣0⃣1⃣ به یاد #شهید_محـرم_ترک🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣5⃣5⃣ 🌷 🔹همیشه دوست داشتم همسر آینده ام و صادق باشد. مسائل مالی💰 و یا دیگر مسائل همیشه در برای من بود. 🔸وقتی با برای اولین مرتبه هم صحبت شدم☺️ از بسم الله که اول حرفهایش گفت👌 تا حرفهایش که تمام شد فهمیدم محرم همان کسی است که من در ذهنم💬 دنبالش هستم. 🔹در بین صحبت‌های‌مان از مباحث مالی صحبت نکردیم🚫. ، ایمان و توکل به خدا و احترام به پدر و مادرشان در صدر👌 صحبت‌های محرم بود. 🔸محرم یک و عاشقـ❤️ شغلش بود، آن شب🌘 هم از سیر تا پیاز های شغلش را برایم گفت. یک نظامی که دوست داشتند همسر آینده‌شان شرایط سخت شغلی اش را کند. 🔹شاید مجبور بود روزها و یا به دور از خانواده باشد و باید یک داشته باشد تا این شرایط و موقعیت‌ها را درک کند✔️. راوی:همسرشـهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃:❤️ ✍ به نقل از دوست شهید : هادی عاشق زیارت #شب_جمعه در کربلا بود وقتی هم که شهید شد چهار روز پیک
7⃣1⃣6⃣ 🌷 🔹هادی برای مبارزه با داعش👹 راهی منطقه سامراء شد. او با نیروهای همکاری نزدیکی داشت. 🔸دفعه اول حدود بیست روز طول کشید و کسی خبر نداشت🚫.چند بار به او زنگ زدم☎️ اما حرف خاصی نمی زد.نمی گفت که ، تا اینکه برگشت و تعریف کرد که در مناطق نبرد با مشغول مبارزه بوده. 🔹بار دوم زمان کمتری را در مناطق درگیری بود. وقتی به برگشت به منزل🏡 ما آمد. خیلی خوشحال شدم. به گفتم: چه خبر❓ توی اون مناطق چیکار می کنی؟! 🔸هادی می گفت: خدا ما رو برای آفریده، باید جلوی این آدم های از خدا بی خبر بایستیم👊.بعد یاد ماجرایی افتاد و گفت: این دفعه نزدیک بود بشم، اما خدا نخواست😔! 🔹باتعجب پرسیدم: چطور😨؟! هادی گفت: توی مشغول درگیری بودیم. نیروهای داعش قصد داشتند با فریب نیروهای ما خودشان را به محدوده حرم🕌 برسانند. 🔸در یکی از روزهای درگیری💥، یکی از نیروهای خودش را تا نزدیک حرم رساند اما یکباره لو رفت!چند نفر به دنبال او رفتند و این نیروی انتحاری وارد یک ساختمان🏚 شد. 🔹ما اش کردیم. من سریع به دنبال او وارد ساختمان شدم.آن نیروی داعشی موضع گرفته بود و مرتب شلیک💥 می کرد. اما در واقع محاصره بود اگر از پشت دیوار بیرون می آمد به واصل می شد. 🔸بعد از چند دقیقه⏱ گلوله های من تمام شد⭕️ و آرام از ساختمان آمدم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هم #بچه باشی و هم خیلی چیزها را #درک کنی خیلی #سخت است! خیلی... عڪس پدر پسرے🌱 #محمد_امین_جان فرزند شهید مدافع حرم #شهیدعلیرضا_بریری🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠قلبی به وسعت دریا از مشهد #انگشتری خریده بود که خیلی آن را دوست داشت، یک بار یکی از همکاران به او
شخصیت و خاصی داشت گاهی حاج قاسم برای بازدید به می آمد👌 می گفتیم: مرتضی تو هم یک عکس با سردار بگیر! 📸 می گفت: حالا وقت برای گرفتن زیاد است ✋ قصد نداشت واقعا به این کارها علاقه ای نداشت ...‼️ حتی وقتی فرماندهان دیگر برای بررسی منطقه می امدند به دلایل مختلف به های دیگر شهر می رفت🙁 می گفتیم: تو به منطقه داری بهتر است بمانی و راهنمایی کنی می گفت: دوستان هستند...آن ها بهتر از من منطقه را می شناسند✌️ این روحیاتش را نکردیم😞‼️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh