🌷شهید نظرزاده 🌷
📽کلیپ #خودِ_شهید_صدرزاده ★معرفی کردن خودشون.... ↫چیشد که #رفتن.... ★ثبت نام کردنشون.... ↫چرا #ایرا
🔻برشی از کتاب #قرار_بی_قرار:
🌷سر #مزار_شهدا کمی حرف زد. بچه های #گردان_عمار هم مثل ما عاشقش شدند. هرکسی اورا میدید دیگر نمی توانست به راحتی از او دل بکند.
🌷مصطفی #قانون_جذب را خوب بلد بود. می دانست چه کار کند تا یکی را جذب بسیج و دم و دستگاه #امام_حسین(علیه السلام) کند.
🌷پدرش می گفت به مادرش گفته:(شما دعا کن من مؤثر باشم شهید شدم یا نشدم مهم نیست!) الان ما هرکدام به هر سمتی رفتیم به خاطر وجود #مصطفی بود...
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻برشی از کتاب #قرار_بی_قرار: 🌷سر #مزار_شهدا کمی حرف زد. بچه های #گردان_عمار هم مثل ما عاشقش شدند. ه
8⃣0⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸 روایتی از هـمسر
#شهـید_مصطفی_صدرزاده
🌸🍃یک روز بہ میدان شهدایِ گمنام
در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم ...
چند تا پله میخورد و آن بالا
پنج #شهید_گمنـام دفن بودند ...
من از پلہهـا بالا رفتم و دیدم کہ
مصطفی حتی از پلہهـا هم بالا نیامد !!
🌸🍃پایین ایستادہ بود وبا لحن تندی گفت:
« اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید،
هرجا بروم میگویم که شما کاری نمیکنید
هرجا بروم میگویم دروغ است که
شهـ🕊ـدا عند ربهـم یرزقــون هـستند،
میگویم روزی نمیخورید و
هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید
خودتان باید کارهای من را جور کنید».
🌸🍃دقیقا خاطرم نیست
که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود
من فقط او را نگاہ میکردم ...
گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم
او حتی بالا نیامد که فاتحهای بخواند؛
فقط ایستادہ بود و
زیر لب با شهدا #دعوا می کرد !!
🌸🍃کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا
حاجتــش را #گرفت ...
سه روز بعد از #عید_فطر بود که
برای اولین بار اعــزام شد.
🎋مصطفی اصلا برای ماندن نبود
نمی توانست بمــاند ...
آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود
گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود ...
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#باورکن_شهید_دوستت_دارد
❣همین که بر #مزارشان ایستاده ای
⇜یعنی تو را به حضور👤 طلبیده اند
❣همین که اشک هایت روان😭 میشود
⇜یعنی #نگاهت میکنند
❣همین که دست میگذاری بر مزارشان
⇜یعنی دستت را #گرفته_اند
❣همین که سبک میشوی از ناگفته های #غمبارت
⇜یعنی وجودت را خوانده اند👌
❣همین که قول #مردانه میدهی
⇜یعنی تو را به همرزمی👥 قبول کرده اند
🌺باور کن ،شهید #دوستت_دارد💞
که میان این شلوغی های دنیـ🌍ـا هنوز گوشه ی خلوتی برای دیدار #نگاه_معنویشان داری....
#اللهم_الرزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠ساده زیستی شهید 🔅از قول همسرش 🔸یادم می آید که در اتاق🚪 کارش روی زمین #مینشست و کارهایش را انجام
🌿برای تشکر🌿
❣زمان جنگ وقتی فرمانده نیروی زمینی بود چند ماه خونه نیومده بود. ☹️
❣یه روز دیدم در می زنند. رفتم پشت در، دو نفر بودند. یکیشون گفت: «منزل جناب سرهنگ شیرازی همین جاست؟» دلم هرّی ریخت. گفتم حتماً براش اتفاقی افتاده.😰
❣گفت: «جناب سرهنگ براتون پیغام فرستاده» و بعد یه پاکتی بهم داد.
اومدم توی حیاط و پاکت رو باز کردم. هنوز فکر می کردم خبر #شهادتشو برام آوردند. 😔
❣باز کردم دیدم یه #نامه توش گذاشته با یه انگشتر #عقیق. 😶
نوشته بود: «برای #تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت می کنم». 😇
از خوشحالی اشک توی چشمام جمع شد.😊
#شهید_علی_صیادشیرازی🌷
🍀 مقام معظم رهبری:
اگر بخواهید همسرتان به شما آن محبتش محفوظ بماند، باید رفتار خودتان را محبت برانگیز کنید.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا خیلی بهش #حساس بودم. دوست داشتم فقط برای من باشد. آخرین دفعه هم بهش گفتم: میخواهی ب
سلاحی که #امام_خامنه ای در خطبه نماز "عید فطر" دست شان بود از همان سلاح شهیدرضاحاجی زاده🌷 #دراگانوف_روسی می باشد...
رضا حاجی زاده🌷 از #تکاوران و تک تیرانداز لشکر عملیاتی بیست و پنج کربلا مازندران بود که در سال نود و پنج📆 در اردیبهشت ماه در #خانطومان سوریه به شهادت رسید🕊 و پیکر مطهرش #جاویدالاثر ماند.
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣ #بابا_محمودرضا❣ 🍄من بزرگ می شوم و #تو همان جوان رعنا می مانی😍 🍄چقدر ذوق می کنم که تو مثل #باباه
#آرزوی_شهادت
احمدرضا بیضایی برادر #شهيد :
یکی از چیزهایی که #محمود_رضا به من فهماند این بود که؛
" آماده شهادت بودن
با آرزوی شهادت داشتن فرق دارد."
#قابل_تأمل🤔
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#یا_صاحب_الزمان_عج
یک روز بیاید که ظهور پسر فاطمه را جشن بگیریم 😍💕
بر مدعی و کاذب این آل ظهور جشن بگیریم ✋❤
یک روز بیاید که به اذن نفس گرم مهدی عج 😍💕
از ره قدس تا کربلا را جشن بگیریم ❤🙌
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
058 - Boye Gole Yas.mp3
2.45M
🎤🎤استاد هاشمی نژاد
🔻یاران حضرت ولی عصر(عج)
🔻ترک گناه در جوانی و دستگیری اهلبیت(علیهمالسلام)
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠لباس گرم ❄️زمستان بود. جایی که بودند هوا به شدت #سرد بود و برف زیادی می بارید🌨. خیلی سرمایی بود. ک
#عاشقانه_شهدا💞
محمـد آقا با برادرم دوست بود و با هم #هیئت میرفتند☺️
خانواده ایشون چند باری منو دیده بودن
خیلےتمایل داشتند #وصلتے صورت بگیره😌
اما چون فاصله سنےمن و محمد آقا زیاد بود قبول نمےکردم😕 .
من متولد مرداد ۶۷ و محمد آقا شهریور۵۶ 📆
محمد آقا تو سفرے که به کربلا داشته در حرم #حضرت_عباس(ع) #متوسل به این بزرگوار شده و از ایشون همسر #مؤمن و محب اهلبیت(ع) را میخواد💞✌
️ همزمان با این موضوع بـرادرم یک بار دیگه این موضوع رو به من گفت و خواست بیشتر فکر کنم🙂
نمیدونم چیشد که موافقت کردم که بیاد☺️
از امام حسین(ع) هم خواستم هرچی خیر و صلاحه پیش روم بذاره😢😇 وقتے محمد آقا به خواستگاریم اومد تازه از #کربلا برگشته بود💐❤️ .
اول صحبتهامون یه روایت برام گفت:
« نجات و رستگاری در راستگویی است.»
تا این حرف رو شنیدم
یه کم دلهره ای رو هم که داشتم برطرف شد😇
گفت من خواب دیدم که خدا به من ۲دختر دوقلو میبخشه😍👭
و همسری خوب و مهربان دارم،
ولےهمه این چیزها رو میگذارمو #شهادت در راه خدا رو انتخاب میکنم. خوابهای محمد آقا همیشه رؤیای صادقه بود....
#شهید_محمد_پورهنگ🌷
#طلبه_شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #خانواده_موفق #قسمت_چهل_و_نهم: به چه قیمتی میخوای سرگرم کنی بچت
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#خانواده_موفق
#قسمت_پنجاهم: یه خانواده ی نورانی...
🔻🔘🔻⚫️🔵🔲
استاد پناهیان:
🔹السلام علیکم یا اهل بیت نبوه...
حالا اگه خوبا خانواده تشکیل بدند چی میشه!
معمولیا خانواده تشکیل بدند خوب میشن !
اگه خوبا خانواده تشکیل بدند چی میشه؟؟!⁉️
🔺این خانواده اگه مرد خانواده "علی بن ابی طالب" باشه و خانم اون خانه "صدیقه ی کبری فاطمه زهرا س" دختر رسول الله و سیده نساءالعالمین باشه،
این خونه چی میشه😊
⁉️
چقدر نورانی میشه...
✨💫✨☄✨
فرزندان معصومی که از این خانه خارج میشن
حسن و حسین علیهما السلام..💖🌺
زبان ما قاصره که نزدیک سادات جوانان اهل بهشت بشینیم...
بخواهیم توصیف کنیم عظمتشون رو؛
🔶 نگاه کن زینبش به کجا ها رسیده...
یه دختر گل و نازنینی که در آغوش چنین خانواده ای تربیت شده💖🌸
شما به بنده بفرمایید شخصیت اینجوری داریم ما؟
توی تاریخ به این سادگی پیدا میشه؟
🔷زندگی میکنه "با سه امام...."
و یه معصومه ی دیگری که پیامبر اکرم ص میفرماید: فداها ابوها(پدرش فداش بشه)💖
" با چهار معصوم " توی یه خونه داره زندگی میکنه..☺️
شما انتظار داری این زینب عظمت پیدا نکنه؟
✨👆
به شما عرض کردم اگر یک زوجی موافق باشن با هم دیگه
خدا به اون خانواده برکت میده. حالا اگر شدت این موافقت
شدت این تناسب👈 بشه، تناسب علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما چی میشه!؟؟😊
♻️ اثرش اینجوری میشه...👆🏻
هر کدوم از شما نزدیک این خانواده میشید، دلتون منقلب میشه...
😔👆
بعد از هزار چهار صد سال یه خونه ای درست شده اونجا در عالم خلقت ؛
این خونه ؛ "خونه همه ی ماهاست... "
شعاعش به همه ی ماها میرسه...
نزدیک بشو...
😭⚫️😭
چه خبراز نور محبت تو اون خونه ی عجیب؟..
🔷پیامبر گرامی اسلام ص می ایستاد دم در این خانه اذن دخول میگرفت..
نمیخوام شأن پیامبر اکرم رو از این خانه بیارم پایین تر نعوذ با لله که این خانواده همه ی افتخارشون به اینه که فدائیان رسول خدا هستند...
اما خود رسول خدا که محور عالم هستی است و اهل بیت شعاع نور وجود او هستند،
برای این خانه و خانواده اینقدر احترام قائل بود. همه میدیدند پیامبراکرم وقتی به خانه علی وارد میشه چجوری وارد این خانه میشه ؛
✨👆
چجوری از این خونه خارج میشه ....
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا❤️ 🌸بعد از هیئت رایه العباس، با لیوان #چای روی سکوی وسط خیابان #منتظرم میایستاد. 🌸وق
🍃❣🍃❣🍃
🌸بعد از #شهادت حاج عمار وارد مقر قبلیاش شدم. رزمنده ای #مسیحی به اسم 《یادمین》 جلویم را گرفت. گفت: فکر کنم شما رو با #حاج_عمار دیده بودم، ایرانی هستی؟
گفتم:بله
🌸گفت: حاج عمار روضهی ناتمامی رو برای من گذاشت و رفت.
گفتم: تو رو چه به روضه؟! مگه مسیحی نیستی؟!
🌸گفت:《چند وقتی با حاج عمار بودم. #جذبش شدم. میخواستم ببینم اسلام و شیعه چه چیزی داره که ازش آدمی مثل اون بیرون میاد. کم کم مسلمان و #شیعه شدم.
🌸یه روز بهش گفتم که فرمانده، داستان #حضرت_زینب(س) شما چیه؟! اون هم برام تعریف کرد که ایشون روز عاشورا همهی افرادش، حتی پسرانش هم شهید شدن و بعد از اون همه مصیبت، به حالت #اسارت اومدن شام. همون موقع حاج عمار رو با بیسیم صدا کردن که بره.》
🌸زار زار گریه میکرد که حاج عمار روضه را ناتمام گذاشت و رفت و #شهید_شد...
📚بخشی از کتاب عمار حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣°•.رفیق شهید.•°❣ گاهی از آن بالا💫 نگاهی به ما #اسیرانِ دنیـ🌍ـا کن دیدنی شده حال خسته ی😞 ما و چشم
🌱🌙🌱🌙🌱🌙
اوایل دهه هفتاد وقتی تازه به محل آمده بودیم، #پنجشنبه شبها یک دستگاه اتوبوس میآمد جلوی مسجد؛ نمازگزارها را سوار میکرد میبرد مسجد جامع برای #دعای_کمیل.
راه دوری بود از این سر شهر؛ تا آن سر شهر...
من بیشتر وقتها «#درس_دارم » را بهانه میکردم و توفیق پیدا نمیکردم شرکت کنم ولی محمودرضا هر هفته میرفت.
یادم هست بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت #گریه کرده بود پرسیدم: چطور بود؟!
گفت: «حیف است آدم این دعا را بخواند بدون اینکه بداند دارد چه میگوید.»
این حرفش از همان شب توی گوشم است و هیچوقت یادم نرفته هر وقت دعای کمیل میخوانم یا صدای خوانده شدنش به گوشم میخورد، #محمودرضا میآید جلوی چشمم ...
📌به نقل از برادر شهید ؛ احمدرضا بیضایی
#شب_جمعه
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
🚫وَلا لِشَيء مِنْ عَمَلِي الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَك ،َ لا اِلـهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ وَبِحَمْدِكَ #ظَلَمْتُ_نَفْسي ...😔😖
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
مسئولین خائن.mp3
3.27M
#فایل_صوتي_امام_زمان ۷۰
✍ما تـمام می کنیم؛
فصــلِ انتــظار تــو را....
✨مــن، تـــو، او ....
مـــا می شویم!
و دنیا را برای آمدنت، آماده میکنیم👆👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔻 #جهاد_فرهنگی_در_سوریه
🌷نزدیک #عید_فطر سال 92 بود
و به رزمندگان مقدار کمیپول
سوریه ای به عنوان #عیدی داده
بودند،
🌷با فرمانده هماهنگ کرده
بود تا در یکی از مساجد روزانه
نیمساعتکلاس #قرآن برگزار کند.
عیدی اش شد #هدیه تشویقی به
بچههای روستایی کلاس قرآن.
🌷وقتی با ماشین در روستا عبور
میکردند بچه ها شعارمیدادند
الله محی الجیش، محسن سرش
را بیرون میکرد و میگفت:
الله محی الاطفال، یعنی خدا
بچه ها را حفظ کند ...
#شهید_محسن_حیدری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5908774104688755374.mp3
5.6M
🎵 #صوت_شهدایی
🔺اسم زیبا #تو دارم بر لب
🔹میخونم #لبیک_یا_زینب✌️
🔻من هستم سربازِ گردانِ
🔹 #دختر پادشاه عرب
👈تقدیم به #مدافعان_حرم
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔻راه ناتمام شما ...
•⇜وسعت گامهــ👣ـایی را می طلبد
که در #صراط نلغزد❌ و
خستگی نشناسد
•⇜گامهایی که در هنگام صلاح و #ثواب پیشگام باشد✅ و بر دیگران پیشی بگیرد.
•⇜گامهایی که #راه را از بیراهه🔀 بشناسد و حرکت را بر سکون #مقدم دارد.
•⇜گام هایی مانند گام های #شما👌
#شهید_مهدی_زین_الدین:
💢هرگاه شهدا🌷رادر شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد #اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند😍
#یاد_شهدا_با_صلوات🌺
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
#آدینه ای دیگر
چشم براه و #منتظر،
طلــ☀️ـوع کرد
وآفتابش را بر گلدان های💐 ایستاده در اضطراب مسیر #انتظار، گسترانید.
↵هزار فوج #شاپرک
↵هزار طاق رنگین کمـ🌈ـان
↵هزار هزار جوانه🌱 و
↵هزاران دیده ی #مشتاق، به راهت خیره مانده اند ...
💥حتی عقربه های ساعت🕰 هم بیقرارِ #آمدنت هستند ...
#مهدی_جان❤️
چشم به راهیم که #بیایی...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_6021772873180382344.mp3
6.5M
▫️ای حتمی ترین وعده خدا!
از وقتی شنیده ام قرار است سرزده و بی خبر از راه برسی، با قلبی پر از امید به استقبال یک یک لحظه ها می روم...
🔘 #سخن_آوا " ناامیدی، هرگز!"
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره_شهدا 🌷دوران دبیرستان بودیم.. ابراهیم عصر ها رو توی بازار کار می کرد و درآمد نسبتا خوبی داش
💠ورزش باستانی
✨یکبار بچه ها پس از ورزش در حال پوشیدن لباس و مشغول خداحافظی بودند. یکباره مردی #سراسیمه وارد شد! بچه خردسالی را نیز در بغل داشت.
با رنگی پریده و با صدایی لرزان گفت:حاج حسن کمکم کن بچه ام مریضه دکترا #جوابش کردند.
✨ابراهیم بلند شد و گفت:لباساتون رو عوض کنید و بیائید توی #گود.
خودش هم آمد وسط گود. آن شب ابراهیم از سوز دل آن کودک را #دعا کرد.
آن مرد با بچه اش هم در گوشه ای نشسته بود و #گریه می کرد.
✨دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت بچه ها #روزجمعه ناهار دعوت شدید! با تعجب پرسیدم کجا؟
گفت:بنده خدایی که با بچه مریض آمده بود همان آقا دعوت کرده. بعد ادامه داد؛ الحمدالله مشکل بچه اش #برطرف شده؛ دکتر هم گفته بچه ات خوب شده برای همین ناهار دعوت کرده.
✨برگشتم به ابراهیم نگاه کردم مثل کسی که چیزی نشنیده، آماده رفتن می شد. اما من شک نداشتم دعای #توسلی که ابراهیم با آن شور و حال عجیب خواند کار خودش را کرده.
📚 سلام بر ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh