🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹"رفیق شهید" ❣محسن با یک ارتباط #معنوی مستحکم و قوی با #شهید_کاظمی نشست و شهید کاظمی او را رهبری کر
🔻همسر شهید حججی:
موقع پرو لباس مجلسی یواشکی بهم گفت: «هنوز #نامحرمیم! تا بپسندی برمیگردم.» رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت.
🌷برای همه خریده بود جز خودش. گفت میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که #روزه گرفته است.
🌷ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟» گفت: «میخواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم.»
📕 کتاب سربلند
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
⚫سالروزتخریب قبور ائمه بقیع(علیهم السلام)⚫
💺 سخنران:
اُستاد حجت الاسلام نظری
🎙مداح:
کربلایی حسین شیرمحمدی
📆 زمان:
پنج شنبه ( 23خرداد)
⌚️ساعت 21
🚪مکان:
مشهد؛حجاب21
بیت شهیدنظرزاده(علامت پرچم )
برادران خواهران
🚩 #هیئت_محبان_جوادالائمه
(علیه السلام)
🍃🌹🍃🌹
👇👇👇👇👇👇👇👇
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣همسر شهید سیاهکالی مرادی 💝دانشگاه بودم 4 اردیبهشت بود و #تولد آقا حمید🎈 شب قبلش #افسرنگهبان بود و
#کلام_شهید:
🔸خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به #نامحرم برایتان عادی شود
🔹پناه می برم به خدا از روزی که #گناه فرهنگ و عادت مردم شود.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید: 🔸خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به #نامحرم برایتان عادی شود 🔹پناه می برم به خدا از رو
8⃣1⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠برشی از کتاب #یادت_باشد
🔰هفت عروس و داماد💍 قبل ما #عقدشان خوانده شد، محضر زیبایی بود😍 با پردههای کرم قهوهای که دو طرف عروس و داماد صندلی🛋 چیده شده بود، بالای سر #سفره_عقد هم حجلهای با پارچههای نباتی رنگ درست شده بود.
🔰نوبت #ما که شد داخل رفتیم و کنار سفره عقد نشستیم👥 عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو #میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم⁉️ هر هفت عروسی👰 که قبل از ما داخل رفته بودند #مهریه عقد موقت را بخشیده بودند
🔰به #حمید نگاه کردم، گفتم: نه من نمیبخشم❌ نگاه همه با تعجب به سمت من برگشت😯 ماتشان برده بود، #پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم: #بله میگیرم، حمید خندید😄 و گفت: چشم مهریه رو میدم، #همین_الآن هم حاضرم نقدا💰 پرداخت کنم.
🔰عاقد لبخندی زد و گفت: پس #مهریه طلب عروس خانوم، #حتما باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه👌بعد از فسخ #صیغه مقدمات را خواند. میخواستم قرآن📖 را با استخاره باز کنم ولی حمید پیشنهاد داد سوره #یاسین را بیاورم.
🔰لحظهای که خطبه خوانده میشد گفت: #فرزانه دعا کن، از خدا بخواه دعایی که من دارم مستجاب بشه🙏 نگاهی به چهره حمید انداختم👀 نمیدانستم #دعایش چیست⁉️دوست داشتم بدانم در چنین لحظه ای به چه #دعایی فکر میکند
🔰از ته دل💗 خواستم هر چیزی که از خدا خواسته اگر به #صلاح و خیر است همانطور بشود. حاج آقا سه بار #اجازه خواست که وکیل عقد ما باشد، گل را چیدم💐گلاب را آوردم، بعد گفتم: اعوذبالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، با اجازه #امام_زمان (عج) و پدر و مادرم و بزرگترها #بله😍
🔰حمید هم دقیقا #همین_جمله را گفت.عاقد خیلی خوشش آمده بود☺️گفت: خیلیها اومدن اینجا عقد کردن، ولی ✘نه بسم الله گفتن، ✘نه از امام زمان( عج الله) اجازه گرفتن. لحظه عقد این بار هم تا بله را گفتم #اذان_مغرب🔊 شد، حمید خندید، دست من را گرفت و گفت: دیدی #حکمت داشته، قسمت این بوده تو بلهها رو به من #موقع_اذان بگی.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💟همیشه برایم مثل یک #استاد بود، از زندگی #شهدا صحبت میکرد. خصوصیات آنان، نحوه زندگی وشهادتشان... ه
📌 #اطلاعیه
دومین سالگرد شهادت شهید مدافع امنیت و سرباز گمنام امام زمان (عج)، شهید حسن عشوری
با حضور حجت الاسلام و المسلمین سیدمهدی خاموشی
فردا 98/3/23 در رودسر برگزار می شود.
#عکس_باز_شود👆👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰کلا زن و مرد باید همدیگر را #درک کنند و مخصوصا زنها👌 برای علاقه ها💖 و اهداف و برنامه های درست و اله
🔻رزمنده اى که عروس ۱۰روزه اش رو بخدا سپرد و راهى #دم_عشق شد😭
🌷شهید هادی شجاع، اثبات کردکه وهب محصور تاریخ نیست و بادرک کل يوم #عاشورا، #وهب دیگر شد.
🌷مدافع حرم عقیله بنی هاشم شهید هادی شجاع
سه روز بعد عروسیش دعوت حق رو لبیک گفت و برای دفاع از حرم ناموس آل الله اعزام شد.
🌷هادی قبل اعزام تو مصاحبه ای به گزارشگر که ازش میپرسه تو که سه روزه #ازدواج کردی برای چی داری میری؟ با لبخند جواب میده ازدواج من بهونه ای بود برای زود رفتن !!
🌷واقعا #عاشق شهادت بود بعد محمودرضا بیضایی همه جا میگفت دعا کنید منم برم...
#شهید_هادی_شجاع🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #خانواده_موفق #قسمت_پنجاه_سوم: هوای نفس همیشه جوان! 🔻💖🔰🔰🔅 استاد
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#خانواده_موفق
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
استاد پناهیان:
🔴نفس بنی آدم جوان باقی میمونه ولو
اینکه استخوانهاش از شدت پیری درهم بپیچه
💟
این چه کلام شریفی است که از معصوم بما رسیده
🔶 خب ما باید ببینیم که اون زمان آیا احساس دیگه نداریم؟!
✔️بله داریم !
این احساس رو چجوری باید ارضا بکنیم ؟
چجوری سرحال باقی بمونیم❓
👆✅
🔰 یه جوری آدم باید برنامه زندگیشو تنظیم بکنه که در "دوران پیری" هم سرشار از
✔️احساسات
✔️هیجانات مورد نیاز
✔️لذائذ و محبتها
و شیرینی های مورد نیازش باشه🌺
👈 به یک چیزی عشق بورزه آرامش پیدا بکنه
😌
⛔️⛔️ بعضیا متاسفانه زندگیشون همین چند ساله جوونیه ؛
یجوری برنامه ریزی نمیکنند که روحشون "همیشه با نشاط شاداب و سرحال باقی بمونه"
✅✅ یکی از فواید "دقت در دستورات دینی" اینه که توانایی به انسان میده همه ی عمر رو زندگی کند👈 واقعا؛
🌺همه ی عمرلذت ببره
🌺همه ی عمر سرحال باشه☺️
وای بر خانواده ایی که دوران شیرینی شون
👈یعنی ماه عسل شون فقط یک ماه طول بکشه !!!
⛔️اونیکه ماه عسلش سی روز طول بکشه اون زندگی نکرده..
✔️ ماه عسل در قاموس یک انسان تربیت شده ی دینی👈 سی سال طول میکشه بصورت "مقدماتی"
👈 بعد از سی سال دیگه دوران اصلیش شروع میشه تا آخر عمر ماه عسلش ادامه داره🌺
😋❤️
اصلا این نگاه که ماه عسل سی روز رو ما شیرین تلقی کنیم
یک نگاه "غیر دینی" به انسانه🚫
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
امام زمانی - 2_mixdown.mp3
3.56M
#فایل_صوتي_امام_زمان 74
✍می گویند؛
آخرالزمان دوره ریزش ها و رویش هاست!
✨درست شبیهِ شب عاشورا،
که عده ای غربال شدند و عده ای با حسین، تا آخر آسمان، بال زدند.
وای بر من، اگر نخواهی اَم👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃✨🍃✨🍃✨ 🌷روزی مشغول فوتبال بودیم که ناگهان یکی از اعضای تیم حریف ناخواسته #سنگی روی پای احمد انداخت.
✅ #برق_نگاه_شهدا
🌸خوب که به #چشمانش نگاه کنی
در #برق نگاهش میبینی خیلی حرف دارد...
حرف هایی از جنس خدا ...
از جنس مردانگی ...
از جنس شهادت ...
🌸 خوبتر که نگاه کنی ...
#شرمنده میشوی از اینکه
همیشه نگاه #مهربانش به تو بوده
و تو از آن غافل بودهای...
#شهید_احمد_مشلب🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💟خواب دیدم، خواب #کربلا را، حضرت از ضریح مبارک بیرون آمد و فرمودند تو هم مال این دنیا نیستی خودت را
💠شهیدی که همیشه به فکر فقرا و یتیمان بود.
🌷ساعت از حوالی نیمه شب🌙 گذشته که #علی وارد روستایی حوالی ورامین میشود. در🚪میزند. تا باز شدن در، دست به کار میشود و در صندوق عقب ماشینش🚙 را باز میکند.
#گونی_برنج، گوشت، مرغ🍗و خلاصه همه ملزومات یک زندگی را پشت در میگذارد.
🌷در باز میشود و مردی👤 جلوی در ظاهر میشود. از #شرمندگی سرش را پایین😔 می اندازد. چشم راستش نابیناست وپلکش بسته و چشم چپش هم در وسط #پیشانیش است.
این چهره #مادرزادی، از همان کودکی او را از نعمت زندگی عادی محروم کرده بود😔
🌷در اوج فقر و نداری عزلت نشین شده بود. و چند ماهی🗓 هم میشد که از کار، #بیکارش کرده بودند. اگر خدا #علی را سرراهش قرار نداده بود....
🌷سرش را بالا میگیرد و از ته دل برایش دعا میکند؛ #جوون! الهےهر چی از #خدامیخوای بهت بده. دست به خاکستر بزنی طلا بشه."
و چقدر دعایش #خالصانه بود.
#شهید_علی_امرایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_169858844090958100.mp3
6.76M
🎵 #صوت_شهدایی
✨هنوزم شهیدا رو میارن
✨دلای شکسته بی شمارند
💔چه سخته مادری
چشمش به در باشه
💔چه سخته از عزیزش
بی خبر باشه...
🎤🎤 #میثم #مطیعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
⭐️امروز ندانم
زچـه دست #آمـده_ای
🌟کز اولِ روز
مـستِ مست آمده ای
⭐️گر خونِ دلمـ❣خوردی
ز دستت #ندهم
🌟زیرا که به #خونِ_دل
به دست آمده ای!
🔺وداع پدر و مادر
#شهید_محمد_جنتی🌷
با پیکــ⚰ــر پاک و معطر فرزندشان
در #معراج_شهـدا🌷
شادی روحش #صلوات🌸
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📹 ببینید | کلیپی از شهید مدافع حرم #جاویدالاثر کربلایی محمد جنتی اسم مستعار: حاج حیدر فاطمی متولد:
✍ #خاطره_شهدا
🌷در یک جلسه کاری که فرماندهان #پاکستانی زینبیون از منطقه هم حضور داشتند،
آقا سید عباس موسوی #موسس زینبیون و شهید محمد جنتی درباره ی برنامه های زینبیون که شامل رزمنده های زینبیون در منطقه و وسایل مورد نیاز آنها و درباره ی خانواده های شهداﺀ و جانبازان بود باهم #مشورت می کردند
که شهید حاج حیدر(شهید جنتی) برنامه ی #مفصلی را در این باره توضیح دادند.
🌷بعد از شنیدن این برنامه آقا سید عباس موسوی به ایشان گفتند :
"شما #چمران زینبیون هستید ...! "
چون که دکتر شهید چمران هم برای #حزب_الله مثل همین برنامه ریزی ها را کرده بودند.
#شهید_محمد_جنتی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5773876573560111708.m4a
8.78M
صدای فرمانده حاج حیدر درحال هدایت و رهبری نیروها در سوریه
#شهید_محمد_جنتی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃 ⚜محمدرضا #خـاکی بود. خیلی اهـل تفریـح و گـردش و بیـرون رفتن بود. واسه رفـقاش مرام و #معـرفت
🔻مادر شهید محمدرضا دهقان:
❣هر موقع که #دلتنگش میشویم پیش ما میآید و حتی بوی #عطر خاصی را که استفاده میکرد را استشمام میکنیم.
❣بارها شده هیچ کس در خانه نبوده و وقتی وارد خانه شدیم متوجه شدیم که بوی عطر محمدرضا در خانه است، حتی یکبار من از سرکار به خانه آمدم و اینقدر بوی عطرش زیاد بود که با #تعجب رفتم و تلفن را برداشتم که به شوهرم زنگ بزنم وقتی تلفن را برداشتم دیدم خود تلفن بوی #عطر میدهد و برایم خیلی عجیب بود.
❣مجلس شهید رسول خلیلی که از ما دعوت کرده بودند و رفته بودیم، من اصلا طاقت نداشتم در این مجلس بنشینم و آنقدر از محمدرضا و رسول صحبت کردند که حالم خیلی بد شد.
❣همین که #نیت کردم بلند شوم یک لحظه بوی عطر محمدرضا آمد و کنار من صندلی خالی بود و احساس کردم محمدرضا کنار من نشسته که حتی #برخورد شانههایش را احساس کردم.
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#سلام_عزیز_برادرم✋🌷😢
گاهی که #دلم از این زمینیان
می گیرد
پاهایم مرا بسوی
یک نقطه معلوم وپرطپش
میبرد
آنجاکه #میعادگاه_عشق
وجایگاه
سروقامتان
همیشه جاودان است!
آری #مزار_شهدا...
قلبم آنجا #آرام است ...
آرامتر ازهرلحظه ای که بوده است ... روی سنگ قبر شهدا نوشته هاو سروده هایی ناب و زیبا
چشم نواز ست
همه را بارها و بارها
می خوانم
و نمیگذارم #صدای شان
از درون ام #گم شود...
#پنجشنبه_ویاد_شهدا_باصلوات🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍برای #رفیق_آسمانی🕊 🍂 #سه_سال گذشت از اولین روزی که خبر آسمانی شدنت در دنیـ🌎ــا پیچید و هزار هزار
🔻به روایت مادر شهید:
همسرم چند روز قبل از تولد عباس، به مجلس #عزای اهل بیت رفته بود. با شنیدن روضه حضرت ابوالفضل دلش لرزیده و #نیت کرده بود نام پسرش را عباس بگذارد.
🌷یک سال #قبل از شهادت عباس #خواب دیدم که با پسرم وارد #باغ سرسبز و بزرگی شدم که #رهبر معظم انقلاب بر سکویی در باغ نشسته بودند. با عباس خدمت #آقا رفتیم و سلام کردم و احوال آقا را جویا شدم.
🌷آقا به #عباس اشاره کردند که: پیش من بیا. عباس کنار آقا نشست و آقا دو سه بار دست به سر پسرم کشید و به عباس جملاتی گفتند که بعد از خواب دیگر یادم نیامد آن جملات چه بودند.
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻به روایت مادر شهید: همسرم چند روز قبل از تولد عباس، به مجلس #عزای اهل بیت رفته بود. با شنیدن روضه
9⃣1⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 از دانشگاه و ازدواج تا شهادت
🌸🍃عباس مهرماه ۱۳۹۰ وارد دانشگاه امام حسین(ع) شد و بعد از پایان تحصیلات بهطور رسمی کارش را در #سپاه شروع کرد. یکبار که به محل کارش رفته بودیم، مسئولش خیلی از #اخلاق، #صبر و #ادب عباس تعریف میکرد. میگفت: «با اینکه کار عباس مرتب در ارتباط با ارباب رجوع بوده است، اما عباس برای هر مراجعه کننده ای که وارد اتاق میشد، #تمام_قد میایستاد و با روی خوش کار آنها را انجام میداد.»
🌺🍃سالهای آخر احساس میکردم عباس خیلی #بزرگتر از سنش است. از نظر من عباس همه ارکان وجودی یک #انسان_کامل را داشت، فقط مانده بود که #ازدواج کند. درباره ازدواج با او صحبت کردم و چند تا دختر خوب از جمله دختر عمویش را معرفی کردم. قرار شد فکر کند و به ما اطلاع دهد. از تهران تماس گرفت. #دختر_عمویش را انتخاب کرده بود.
🌹🍃مراسم نامزدی با قرائت خطبه محرمیت بین عروس و داماد ۲۸ بهمن ۹۴ برگزار شد و حالا همه دعاگوی داماد ۲۳ ساله و عروس ۱۷ ساله بودند.
🌼🍃دی ماه ۹۴ بود. گفت: میخواهم به سوریه بروم. راستش را بخواهید به فکر فرو رفتم. اما گفتم: برو، خدا پشت و پناهت. پدرش هم #راضی بود. عباس خیلی #خوشحال شد شاید باور نمیکرد، ما اینقدر زود راضی شویم. میخندید و میگفت: آفرین به شما. خانواده دوستانم به این راحتی راضی نشدند. فقط خواهرش و همسرش خیلی راضی نبودند. که خودش با همسرش صحبت کرد تا رضایتش را جلب کند.
🌸🍃عباس دوم اردیبهشت ۹۵ اعزام شد هر دو سه روز یکبار، با ما تماس میگرفت. در سوریه اول به زیارت حرم #حضرت_زینب(س) رفته بود. همرزمان عباس به ما گفتند که عباس #شهادت را از خانم گرفت
🥀🍃در آخرین تماس به من گفت: یادتان است، هنگام آمدن به من گفتید اگر شهید شدی #شفاعتم کن؟ جواب دادم: من گفتم، اما همه دعا میکنند که شما سالم برگردی. ما منتظریم. خندید و گفت: مادر! شاید دعای شما #برعکس مستجاب شود...
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
+ببخشید آقا! عاقبت به خیری هم #ایستگاه داره؟
*ایستگاه آخر بعد میدون شهادت
+کرایه اش چنده؟
*نفری یه نیت، یه نیت ازته دل...
آن روزها دروازه #شهادت داشتیم ولی حالا معبری تنگ...
هنوز هم فرصت برای #شهید شدن هست فقط باید دل را صاف کرد.....
اگرآه توازجنس نیازاست، درباغ #شهادت باز بازاست...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh