eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸این روحانی #خوزستانی که تنها 27 سال از عمرش می‌گذشت، "داوطبانه" به جبهه دفاع از حرم🕌 رفته بود و می‌
من و یک نسبت فامیلی از طرف مادرمان با هم داشتیم ولی قبل از خواستگاری همدیگر را ندیده بودیم❌ بعد از ازدواج تعریف می‌کرد 19 ساله که شده به مادرش می‌گوید قصد ازدواج💍 دارد ولی مادرش مخالفت می‌کند. می‌گفتند الان مصطفی پایین است و اگر چند سال دیگر ازدواج کند خیلی بهتر است. وقتی مادرش مخالفت می‌کند، مصطفی با بزرگ‌ترش که برای تمام مسائل با او مشورت‌ می‌کند موضوع را در میان می‌گذارد و از دلایلش👌 برای ازدواج و اینکه نمی‌خواهد به بیفتد، می‌گوید. وقتی دلایلش را بیان می‌کند برادرش قانع می‌شود که مصطفی یک زندگی را اداره کند آقا مصطفی مدنظرش این بوده که همسر آینده‌اش باشد. من را پیشنهاد می‌دهند که به منزلمان می‌آیند🏘 و مرا می‌‌پسندند. زمانی که برای خواستگاری آمد بود و سال 1388📆 ازدواج کردیم.  در مراسم خواستگاری تمام تکیه و صحبت‌هایشان بر روی مسائل بود. اصلاً طوری نبود که بخواهد درباره مادیات صحبت کند🚫 و بخواهد به من پول و خانه بدهد. گفت من تمام سعی‌ام را می‌کنم شما را کنم😍 ولی هیچ‌وقت به شما قول نمی‌دهم خانه و ماشین آنچنانی بگیرم. تمام تکیه‌اش این بود که (عج) و خدا کمکش می‌کند. هیچ‌وقت انتظار کمک از شخصی را نداشت❌ اصلاً چنین روحیه‌ای نداشت. فقط به خدا♥️ و امام زمان(عج) بود. من هم فقط ملاکم این بود که همسرم کسی باشد که مرا به که مدنظرم بود برساند و در کنار آقا مصطفی💞 به این خواسته‌ام رسیدم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
زندگى ام #بعد_ازتو انگار كه چيزى را كم داشته باشد😔 در سراشيبى #پايان است مثل آتش🔥 كه دلتنگى هايش💔 ر
🌾امیـدوارم ... (س) عنایتی کند تا به هـدفی🎯 که از ورود به داشته‌ام آن هم تنها خواستنِ شهادت🌷 از خـداوند بود، نائل آیم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۱۷۶ استاد پرهیزگار .MP3
921.6K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه اعراف✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از کانال چالشی فطرس
شرکت کننده 4⃣2⃣ چالش انتخاب زیباترین طرح گروه فرهنگی ارزشی گارد فطرس •ارائه ڪننده اَنواع قابهـآے گوشے📱 |•با مَضامین مذهبے و اَرزشے و فانتزی و سفارشی 📿🇮🇷 ❌موجود برای بیش از ۶۰۰ مدل گوشی 👇👇👇 لینک ورود 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1391525888C7745736a84
🔸ذره‌اي به دنيا نداشت🚫 مثل جوانان اول انقلاب بود. خيلي ساكت و كم حرف بود. حالت تبسم داشت🙂. در عين حال خيلي احساساتي💖 بود. 🔹مي‌گفت: به من دل نبند💕 من آدمي نيستم تا كهولت سن باشيم. مي‌گفت: من آنقدر در بيابان‌ها و گرماي 60 درجه🌡 مي‌گردم تا . 🔸در در گرماي 60 درجه بيابان‌ها از شدت گرما♨️ كلاه حصيري‌شان مي‌سوخت😓 مي‌گفت: دنبال چه مي‌گرديد من از اين بمب‌ها و نارنجك‌ها💣 دست بر‌نمي‌دارم آنقدر مي‌گردم تا به مرادم برسم☝️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب 4⃣1⃣ #استاد_پناهیان 🔻 💠بخش عمده‌ای از عبادت، در ذهن و اندیشۀ انسان است
❣﷽❣ 5⃣1⃣ 🔻 💠 «تمرکز پیدا کردن» دشوار است؛ اما غفلت (پرت‌کردنِ حواس) آسان است 💠 عملیات غفلت می‌تواند ارادی باشد؛ ما که غیرِ ارادی از خدا غافل می‌شویم، سعی کنیم ارادی از دنیا غافل بشویم! ____ 🔰 🔹خداوند گاهی اوقات، نعمات مادی و معنوی به بندگان خودش نمی‌دهد، فقط به‌دلیل اینکه آنها ظرفیت ندارند؛ یعنی آنها به‌جای اینکه از این نعمات، برای ارتقاء روحی یا مادی خود استفاده کنند، موجبات انحطاط خودشان را فراهم می‌کنند. خیلی بد است که یک چیزهای خوبی در مقدّرات آدم باشد اما بگویند: «چون ظرفیتش را نداشتی، این را به تو ندادیم، برای اینکه یک‌وقت خراب نشوی!» 🔹اصلِ ظرفیت‌داشتن، مربوط به ذهن است؛ یعنی انسان وقتی به یک نعمتی رسید، فکر و ذهنش به خطا نرود. البته ذهن انسان، هم موقعِ بلا و هم موقعِ نعمت، نباید به خطا برود. قرآن می‌فرماید: انسان نه در نعمت بگوید «رَبىِّ أَكْرَمَن» (به این معنا که من شایستۀ تحویل گرفتن هستم!) نه در بلا بگوید «رَبىِّ أَهَانَن» (فجر/16) یعنی خدا مرا خوار و زبون کرد! 🔹احمد بزنطی می‌گوید: با جمعی از اصحاب، خدمت امام‌رضا(ع) بودیم. جلسه که تمام شد، حضرت به من فرمود: شما بنشین. مقداری از شب گذشت، گفتم: اگر اجازه بدهید من بروم. حضرت فرمود: بمان. من خیلی خوشحال شدم؛ چون حضرت از بین اصحابش، مرا انتخاب کرد و با من گفتگو کرد و شب هم در منزل خود، مرا نگه داشت. سر به سجده گذاشتم و گفتم خدایا ممنونت هستم. وقتی بلند شدم، حضرت دستم را گرفت و فرمود: صعصعة بن صوحان در شب ضربت‌خوردن علی(ع) با اصرار، اجازۀ ملاقات و عیادت گرفت، وقتی می‌خواست بیرون برود حضرت به او فرمود: به رفقایت فخر نفروشی که من تو را راه دادم «وَ اتَّقِ الله» یعنی این حرف در ذهنت هم نیاید. کنترل ذهن به این می‌گویند! (دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ ع... قَالَ يَا صَعْصَعَةُ لَا تَفْتَخِرَنَّ عَلَى إِخْوَانِكَ بِعِيَادَتِي إِيَّاكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ؛ مستدرک‌الوسایل/۱۲/۹۰) 🔹بااینکه آقای بزنطی «الحمدلله» گفته بود، اما در ذهنش یک «منم» داشت. لذا امام‌رضا(ع) به او تذکر داد که تقوای ذهنی داشته باشد. در روایت هست: خدا گاهی توفیق عبادت به بنده‌اش نمی‌دهد برای اینکه دچار عُجب نشود. (وَ لَوْ أُخَلِّي بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَا يُرِيدُ مِنْ عِبَادَتِي لَدَخَلَهُ الْعُجْبُ؛ کافی/۲/۶۰) 🔹رسیدن به تقوای ذهنی، هزینه‌ای ندارد؛ یعنی نه پول باید خرج کنی، نه جان باید بدهی؛ فقط ذهنت را کنترل کن! نماز هم بهترین فرصت، برای تمرین کنترل ذهن است. حضرت امام(ره) می‌فرمود: یکی از اصلی‌ترین کارهایی که هر عارف صاحبدلی بلد است، این است که می‌تواند ذهن خودش را کنترل کند. 🔹یکی از راه‌های کنترل ذهن، غفلت است؛ یعنی غفلت از دنیا! سعی کنیم خودمان را از دنیا غافل کنیم. عملیات غفلت می‌تواند ارادی باشد؛ شما که غیرِ ارادی از خدا غافل می‌شوید؛ سعی کنید ارادی از دنیا غافل بشوید! 🔹آقای بهجت(ره) می‌فرمود: علاجِ ریا، ریا است؛ یعنی برای خدا ریا کن! (به‌سوی محبوب/۷۰) بگو: خدایا چرا من خودم را به دیگران نشان بدهم؛ خُب به تو نشان می‌دهم! نفسِ تو می‌خواهد خودش را پیش یک کسی عزیز کند، خُب برو پیش خدا ریا کن و خودت را عزیز کن. 🔹چارۀ غفلت هم غفلت است. هروقت دنیا به فکرت آمد، کنارش بزن. آقای بهجت(ره) می‌فرمود: «خواطر سوء را-که غیرِ ارادی به ذهنت می‌رسد- از ذهنت بیرون کن. اگر دوباره آمد، دوباره بیرون کن!» نمی‌خواهد خودت را اذیت کنی. هر موقع متوجه شدی که فکرت دارد به یک سمتی می‌رود، آن فکر را از ذهنت بیرون کن. غفلت یکی از بهترین راه‌های کنترل ذهن است. 🔹تمرکز پیدا کردن-به چیزهایی که خصوصاً ماورایی و غیبی باشند- دشوار است؛ اما پرت‌کردنِ حواس خود، آسان است. یعنی آدم می‌تواند حواس خودش را-از اموری که نباید به آنها فکر کرد- پرت کند. این یکی از مهم‌ترین تمرین‌ها برای کنترل ذهن است. «من به چه چیز‌هایی نباید فکر کنم؟» 🔹در یک آزمایش مشهور روان‌شناسی، در مقابل هربچه‌ای یک شیرینی گذاشتند و گفتند: هر کسی شیرینی خودش را نخورد به او جایزه می‌دهیم. بچه‌ها را ۲۰دقیقه با شیرینی تنها گذاشتند و از رفتارهایشان فیلم گرفتند. دیدند هر بچه‌ای که به شیرینی نگاه می‌کند-حتی اگر بر کلنجارِ درونی با خودش تمرکز کند-‌ بالاخره نمی‌تواند تحمل کند و شیرینی را می‌خورد. امّا هر بچه‌ای که صورتش را آن‌طرف می‌کند و خودش را به حواس‌پرتی می‌زند، شیرینی را نمی‌خورد. یعنی اینجا مبارزه فایده ندارد؛ فرار کن و از فکرش برو بیرون! ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_54389468.mp3
5.43M
🔈 📝 موضوع: (عج) 📌 قسمت هفدهم 👤 استاد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💐ای که مرا خـوانـده ای نـشـانـم بـده ! در ظـلـمـانی ام ، مــ🌝ـاه نـشـانـم بـده ... 🌷ولادت : ۶۴/۰۷/۰۱ دزفول 🌷شهادت: ۹۴/۱۱/۱۳ شمال حلب 🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و نمـ📿ـازی و بوســــه‌ای و آغـوشــی 💞 ➕دیدار آخر اینگونه بود.... 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#نگاهی و نمـ📿ـازی و بوســــه‌ای و آغـوشــی 💞 ➕دیدار آخر اینگونه بود.... #دیدار_آخر
📸سفر رهبر انقلاب به کرمان در سال ۱۳۸۴همراه با شهید حضور انقلاب برسر مزار شهید مغفوری در گلزار شهدا🌷 کرمان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
‌ ‌#رمان #نخل_سوخته 📚 📑 قسمت 2⃣ 📚📖تاریکی محض بود...منطقه تقریبا کوهستانی بود وسنگلاخ.حرکت دراین شر
📚 📑 قسمت 3⃣ 📚📖صدای ناله ی تخریب چی رو شنیدیم و صدای حسین که مرتب سرفه می کرد.با عجله به طرف بچه‌ها دویدیم حسین همونطور که سرفه می زد به ما رسید خون دهنش رو بیرون ریخت. 🔴هرچه می خواست جلوی سرفه اش رو بگیره نمی تونست.نگاه کردم،ترکش زیر گلویش خورده بود. ⁉️مانده بودیم در اون شرایط خطرناک که هر لحظه ممکن بودعراقی ها بریزن سرمون چطور جلوی صدای حسین وتخریب چی رو بگیریم.عراقی ها در فاصله‌ی بیست متری ما حتما متوجه انفجار وشعله ی آتش شده بودند.همگی آیه ی و جعلنا رو می خوندیم. 🚫حسین به تخریب چی اشاره کرد.من وحمید بالای سرش رفتیم.ظاهرا مین منفجر شده پایدار بود،یعنی چیزی شبیه مین سوسکی(این مین چهل سانت از سطح زمین فاصله دارد و از چهار طرف به وسیله ی سیم،تله می شود.) 🔴منطقه کوهستانی بود و آب باران میدان رو شسته بود،مین هم کج شده و سیم تله روی زمین افتاده بود.برای همین تخریب چی اون رو ندید وپایش رو روی سیم گذاشته بود . 🔴یک ترکش به پای تخریب چی ویک ترکش به گلوی حسین اصابت کرده بود. 🚫به کمک حمید سعی کردیم تا تخریب چی رو از میدان مین خارج کنیم،قمقمه ی تخریب چی لای سیم خاردار گیر کرده بود،وقتی اون رو کشیدیم سروصدای قمقمه وسیم خاردار هم به بقیه‌ی صداها اضافه شد. 🚫حسابی ترسیده بودیم هرلحظه منتظر بودیم عراقی ها سر برسند،سعی می کردیم از مناطق خارج شویم.همه اسلحه ها رو آماده شلیک کردیم،بلدچی که خیلی بیشتر ترسیده بود بلند شد که بالای شیار بره وفرار کنه. ‼️حمید فوری دوید و پایش رو گرفت وکشید داخل شیار،گفت:کجا داری میری؟گفت:می خوام برم بالا عراقی ها الان می رسند.حمید گفت:بالا بری که بدتره،میری تو شکمشون.همین جا بمون،الان همه باهم میریم. 🚫و رو کرد به من وگفت:تو مواظب این بلد چی باش،یه وقت راه نیافته وبره تا من به بچه ها برسم. 🚫من اومدم کنار ایستادم.باید مواظب بلد چی می شدم وهم حواسم به اطراف که عراقی‌ها سر نرسند وهم بچه‌ها رو ببینم. ✅حمید موفق شد تخریب چی رو از لای سیم خاردار نجات بده،حمید به حسین وتخریب چی کمک می کرد تا راه بیفتند،من هم از پشت سر مواظب بچه‌ها وعراقی ها بودم.از شیار که عبور کردیم تازه وارد کفی شدیم.همگی باتمام وجود واز ته دل آیه ی و جعلنا می خواندند. ✅خیلی عجیب بود،هنوز کسی به تعقیب ما نیومده بود.گویا وجعلنا عراقی‌ها رو حسابی کور وکر کرده بود. ادامه دارد.... ✔️به روایت عباس طرماحی 🔻 🌷 ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📚 📑 قسمت 4⃣ 📚📖انگار آیه ی و جعلنا عراقی ها رو کور وکر کرده بود.با اون انفجار وشعله ی آتش با اون همه سرو صدای حسین و تخریب چی وبا اون موقعیتی که در دل دشمن وزیر گوش عراقی‌ها داشتیم می بایست دیگه کارمون ساخته شده باشه.اما هنوز از عراقی‌ها خبری نبود. ‼️با اینکه مجروح داشتیم اما سعی می کردیم سریع راه برویم.من همچنان مراقب اطراف و پشت سرمان بودم.هر لحظه منتظر گشتی های عراقی بودیم. 🚫بعد از گذشتن از کفی و آخرین کمین وارد شیار یک رودخانه شدیم،راه زیادی مونده بود.حداقل دوساعت دیگه باید راه می رفتیم.تواین فاصله سرفه‌های حسین قطع شده بود اما نمی تونست حرف بزنه. ‼️ما مصیبت دیگه ای هم داشتیم،خط مقدم خودی دست ارتش بود وما زودتر از موعد مقرر برمی گشتیم،این اتفاق باعث شد نتونیم کارمون رو انجام بدیم واگه می خواستیم بدون توجه به این مساله برگردیم نیروهای خودی مارو با عراقی ها اشتباه می گرفتن وبه رگبار می بستن البته حق داشتن چون نمی دونستن برای ما چه اتفاقی افتاده. ⛔️در بد مخمصه‌ای گیر کرده بودیم بچه‌ها مجروح بودن اگه می رفتیم نیروهای خودی مارو می‌زدند اگه می ماندیم گشتی های عراقی. ✅تصمیم گرفتیم تا جایی که میشه به خط خودی نزدیک بشیم،در جایی نه چندان دور از خط مقدم کنار تخت سنگی توقف کردیم. 🕐ساعت حدود یک نیمه شب بود،می بایست تا ساعت 3که زمان برگشتمون بود صبر می کردیم،دیگه از منطقه خطر دور شده بودیم که عراقی‌ها تازه شروع به منور زدن روی محور کردن.احتمالا داشتن منطقه رو برای گشتی ها روشن می کردن. 🚫با اینکه روی تخت سنگ استراحت می کردیم مراقب اطراف وسمت عراقی‌ها بودیم.حمید به من گفت:شما منتظر باشین من میرم نزدیک خط ،شاید بتونم ارتشی هاروبا خبر کنم. 🚫حسین وقتی اینو شنید مانع رفتن حمید شد،بعد لحظاتی حمید کنارم نشست وبه آرامی گفت:عباس توسر حسین رو گرم کن و مواظب باش نفهمه تا من بروم. 🚫گفتم:حمید نرو خطرناکه ممکنه ارتشی ها اشتباهی به رگبارت ببندن، خب حقم دارن،صبر کن باهم میریم.گفت:نمیشه صبر کرد،همینطور از بچه‌ها خون میره،ممکنه عراقی ها هم هرلحظه سر برسن.گفتم:من نمی دونم ولی حسین ناراحت میشه. 🔴این زمزمه آهسته رو حسین شنید.تا حمید خواست چیزی بگه،یه مرتبه بلند شد وایستاد.حرف که نمی تونست بزنه با دست جلوی حمید رو گرفت واشاره کرد که نباید بره. 🕒حدود دوساعت روی تخت سنگ نشستیم.نزدیکی های ساعت 3بود که حسین بلند شد واشاره کردراه بیفتیم.دیگه مشکلی نبود،ونیروهای خودی انتظارمون رو می کشیدن. ✅به خط که رسیدیم کلمه رمز رو گفتیم و وارد شدیم،بلافاصله سوار ماشین شده وبه طرف مقر خودمان حرکت کردیم. ✔️به روایت عباس طرماحی 🔻 🌷 ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
YEKNET.IR -salahshoor_01.mp3
5.21M
احساسی 🍃اون گلهای یاسی🌸 که لاله لاله دادند 🍃رسم شدن به ماها نشون دادند🌷 🎤مهدی 👌فوق زیبا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣نامت شروع فصـ🍂ــل ☆•★هر ی توست ❣حتی اگر نباشی 👤 ☆•★باران بهانه ی ❣در های تلخم ☆•★کابوس را شکستـ⚡️ـم ❣آنجا چه جای کابوس⁉️ ☆•★این آشیانه ی ❣دلتنگ💔 می نویسم ☆•★یک صفحه از دلم را ❣حتی اگر ☆•★این خانه خانه ی توست....😔 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌼🍃 اذاتنفس ای نور سلام 🌼🍃معنای قشنگ وتر مَوتور👌 سلام 🌼🍃ای آیه‌ی تطهیر دلمـ♥️ 🌼🍃تقدیم نگاه پاکت😍ازدور 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هر دلمـ♥️ را، به گره می زنم باشد که از آن خورشیدی☀️ زاده شود تا دوست داشتنهایم💖 را به برساند ... 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - حق مردم - حجت الاسلام عالی.mp3
713K
♨️حق مردم بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊 پرواز پرستویی دیگر🕊 🔰مدافع حرم اعزامی از شهر ری، در راه دفاع از حریم اهلبیت(ع) در خلصه سوریه، به درجه رفیع شهادت🌷 نائل آمد. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 پرواز پرستویی دیگر🕊 🔰مدافع حرم #اصغر_پاشاپور اعزامی از شهر ری، #دیروز در راه دفاع از حریم اهلبیت(
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 حاجی جلو نرو خطرناکه 🚩آقا اصغر زشته منو از ۲تا گلوله میترسونی؟ از شجاع‌ترین فرماندهان ایرانی مدافع حرم، در درگیری‌های ظهر روز گذشته در خلصه، جنوب حلب به شهادت رسید. ... 🚩 سردار رشید اسلام حاج اصغر که یکی از یاران بسیار نزدیک حاج قاسم و از فرماندهان بسیار شجاع و رشید سپاه قدس در سوریه بود، به درجه رفیع نایل گشت و نتوانست دوری فرمانده‌اش را تحمل کند. شادی ارواح طیبه شهدا بویژه این شهید شجاع و والا مقام صلوات ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢بعد از شهادت دوستانش در دخانیه لحظه شماری میکرد برای ؛ توی نامه ای به دوستانش نوشته بود که من دارم میام... 💢توی عملیات دوم بعد از آزاد سازی دخانیه دعوت حق را لبیک گفت وبه جمع دوستان پیوست🕊 💢تاریخ شهادت ۱۲ مهر ۱۳۹۳ مزار باصفای این شهید مدافع حرن در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) قطعه ۵۰ میباشد ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh