🌷شهید نظرزاده 🌷
همـہ مے گویند: خوش بحـال فلانی شهیــد شد🕊 ⚡️امــا هیچکس حــواسش نیست که فلانی برای شهیــد شدن #شهیـ
5⃣0⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰به خاطر حرفهایی که به #مادرم زده بود از دستش عصبانی شدم😐 و گفتم «محمد یا منو مسخره کردی یا خودت را آدم یا #شهید میشود یا زن میگیرد دوتاش با هم نمیشود🚫».
🔰بعد یک حالت #جدی به خودش گرفته و مثل کسانی که استاد هستند و با شاگردشان حرف میزنند به من گفت: تو خجالت نمیکشی😟! من باید برای تو هم #حدیث بخوانم.
🔰گفتم حالا چه حدیثی را به من میگویی، گفت: « #امیرالمومنین میفرماید برای دنیایت جوری برنامه ریزی کن تا ابد زندهای👌 و برای #آخرتت جوری کار کن که همین فردا میخواهی بمیری🍂».
🔰من خیلی #امیدوار شدم و گفتم الحمدالله باز حواسش به این دنیا است و به #محمدرضا گفتم«بابا راضی شد حله✅!»
🔰بعد ذوق کرد و همان #راضیام ازتها را شروع کرد و گفت به نیابت از تو یک زیارت خوب در حرم #حضرت_زینب به جا میآورم☺️.
راوی:مادرشهید🌷
#شهید_محمدرضا_دهقان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهیدمحمدمهاجری
🔅خدایا : سرودمان را شنیدی ، انالله و اناالیه راجعون .
🔅خدایا : آوایمان را شنیدی، لاالله الاالله.
🔅خدایا : شعرمان را شنیدی، فبای آلاء ربکما تکذیان.
🔅پروردگارا، کتابمان قرآن، پیمانمان ایمان، جرممان قیام، راهمان اسلام، پیشوایمان امام، سلاحمان وحدت، درسمان جهاد و مقصدمان #شهادت است
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نریمانی خانواده شهدا.mp3
13.52M
نمی دونم تا به کی باید آقا بمونم
رفیقان شهید بشن ولی من جا بمونم
دنبالم شهادتم ولی عرضه ندارم
یه نگاه به من بکن میدونم گنه کارم😭
🎤با نوای #سید_رضا_نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔹بازمزمۂ سرود یارب رفتند
🔹چون تیرشهاب در #دل_شب رفتند
🔸تا زنده شود رسالت خون حسین
🔸با نام شکوهمند #زینب رفتند
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شبتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 5⃣8⃣ 💠ابرقو آزاد باید گردد 🔸در #عملیات نصر 7 با برادری که یزدی بود، تعدادی از #اسیران
🌷 #طنز_جبهه 6⃣8⃣
🔸چیزی به #عید_غدیر نمانده بود. همه بچه های گردان در تکاپوی آماده کردن محل و دعوت از #روحانی و کنجکاوی برای مستحبات این روز و شیرینی و.... بودند.
🔹از قضا روحانی👳 #شوخ_طبعی هم آمد و....
🔸تو #نمازخونه که چادری پشت پادگان کرخه بود نشست و هر بار چند 👬👬نفر میومدن و براشون #صیغه_برادری می خوند🙏 و🚶 میرفتن.
🔹شب🌚 بعد از نماز مغرب بالای #منبر رفت و گفت: شنیده بودم شما رزمندگان انسان های #باحالی هستید و....
🔸بعد تن صدایش را #تندتر کرد و گفت: بابا از صبح نشستم هر کی دست یه 👬 نفر رو گرفته میاد پیشم می گه حاج آقا 👳 اینو برام #صیغه کن 😢😂.....
🔹و شلیک😂😂😂 #خنده بچه ها که تا دقایقی همانطور ادامه داشت و یادگاری از آن روز برایمان ماند.
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
مداحی آنلاین - بیانات دلنشین امام هادی - آیت الله جوادی آمنمل.mp3
451.3K
♨️ چه کسانی در دنیا سود بردند؟
موضوع👈 #امام_هادی (ع)
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎤آیت الله #جواد_آملی
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهید_ابن_یامین_جهاندار
خدا یا چه بگویم از آن #بسیجی کم سن و سال با این که خاک سر و رویش را پوشانده و خستگی و بی خوابی در چهره اش نمایان می باشد، می بینی در حال عبادت است و از خدا می خواهد که این کارها را به درگاه خودش قبول کند🙏 و در همین حال به ندای خداوند خود #لبیک گفته و توسط از خدا بی خبران عراقی به شهادت🌷 می رسد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6⃣0⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠گذشت؛ گاهى خوش....
🔰در مدت ٩ ماه #اسارت در دست کوموله ها، چه شکنجه هایی را که تحمل نکردیم😖، #محمدرضاابراهیمی و بچه های گروه را وادار می کردند، پای برهنه توی برف ها☃ راه بروند، به جای #غذا علف☘ می دادند، شب ها 🌙هم که در طویله می خوابیدیم.
🔰حدود #هفت_ماه، آب به تن ما نخورده بود🚱، همان یک دست لباسی که از اول اسارت به ما داده بودند، تن ما بود، اندازه کف دست هر وعده به ما نان 🍪می دادند، روحیه قوی محمدرضا باعث می شد، بچه ها جلوی #کوموله ها کم نیاورند.
🔰یادم است هر چند وقت یک بار، مکان استقرارمان را عوض می کردند🔄، آخرین جا هم #طویله ای بود که گوسفندهای🐏🐐 آن را انداخته بودند بیرون و ما را جای آنها نشاندند😕، پنجره ها را گِل مالی کرده بودند، هیچ روشنایی وجود نداشت🌚، شب و روز باید #فانوس روشن می کردی
🔰يك روز با پیشنهاد #محمدرضا، بچه ها همه با هم صدای گوسفند درآوردیم😅! نگهبان آمد و گفت: «این سر و صداها چیه؟» محمدرضا گفت: «با انصاف! لااقل ما را آوردید اینجا، یک کم جویی، چیزی هم می ریختید توی این #آغول، مشغول باشیم.» بعد بچه ها زدند زیرخنده😂، روحیه بچه ها با این حرف تقویت شد.
راوى: آزاده سرافراز #رزمنده_حسین_علیزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh