eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
178 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
369 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 🕊️شهید (ابوسجاد)🕊️ 🔹یکی از اولین نیروهای بود. مردی پرتلاش و دلسوز... 🔸آخرین بار که او را دیدم، یک ماه قبل از شهادتش بود. با شوخی بهش گفتم: سید جان، نورانی شدی، نکنه شهید بشی؟! 🔹با حسرت گفت: ما کجا و شهادت کجا؟! گلویش را بغض گرفت... 🔸گفت: تمام دوستانم، دستمزدشان را گرفتند، رفتند ولی من لایق نبودم، دیگه خسته شدم. کاش بی ‌بی زینب(س) دستمزد منو هم می‌داد، می‌رفتم. 🔹من بهش گفتم: سید جان فعلا کار داری، بهت نیاز است... 🔸گفت: بیشتر از ۳ سال خدمت کردم دیگه بسه... سرانجام در ایام محرم دستمزدش را گرفت و با لب خندان به جمع دوستان شهیدش پیوست. 🔺 راوی: همرزم شهید •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰اقامه نماز اول وقت شهید در نبرد با سال ۹۶ از ستاد فرماندهی لشکر فاطمیون، مأموریت گرفته بود که به عنوان نیروی رسانه به تیپ حضرت ابالفضل العباس (ع) اعزام شود. وقتی دیرالزور را از چنگ داعش پس گرفتند، تروریست‌ها به بیابان‌های جنوب دیرالزور گریخته بودند و گاهی حملاتی را به مواضع فاطمیون انجام می‌دادند. دستور رسیده بود که همه بادیه و بیابان‌های جنوبی دیرالزور باید از وجود داعشی‌ها پاکسازی شود، رزمندگان لشکر فاطمیون برای عملیات آماده شدند و راهی شدند. عملیات با طلوع خورشید آغاز شد و آن‌ها با سرعت زیادی در تعقیب تروریست‌ها بودند. به وسط بیابان‌ها رسیده بودند که هنگام نماز ظهر شده بود. ناگهان یکی از ماشین‌ها از مسیر پیشروی کمی خارج شد و ایستاد. از ماشین پیاده شد، کنار خودرو جانمازش را پهن کرد و به نماز ایستاد. برای آن رزمنده جالب بود که بداند آن فرد کیست که در آن شرایط خطرناک و وسط این بیابان‌ها می‌خواهد نمازش را اول وقت بجا بیاورد، به او نزدیک شد. آن فرد کسی نبود جز 🕊️سردار شهید سیداحمد ،🕊️ از فرماندهان خدوم لشکر . •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💠بعد از تشییع حسین رفتیم خونه تو خونه بحث شد ڪه شــ‌هدای سوریه شــ‌هید هستن یا نه؟؟؟ یکی از همسایه ها اومده بود خونشون خطاب به عکس شهید میگه، میگن شماها شهیدید! اگر درسته امشب برات زیارت عاشورا میخونم بیا به خوابم ... شهید نه تنها اون شب بلکه هر شب به خواب همسایه میرفته که بنده خدا ترسیده میگه دیگه نیا به خوابم ... فرمانده شون بعد از نقل این خاطره میگه حسین اون دنیا هم دست از شیطنت برنمیداره...! 🔰نقل از فرمانده 🕊️شهیـد مدافع‌ حرم‌ 🕊️ ✨لشکر غیور 🥀 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰‏شهید مدافع حرم ‎ که آرزوی زیارت کربلا را داشت و پیکرش بعد از شهادت زائر امام حسین(ع) شد! به خانواده شهید گفتند برای شناسایی شهید معراج الشهدا بیایید، تابوت شهید را که آوردند روی تابوت نوشته بود شهید "سید شیرآقا حسینی" تابوت را که باز کردند؛ دیدند پیکر شهید عراقی است. ‏وقتی بررسی کردند متوجه شدند پیکر شهید سید شیرآقا با پیکر یکی از شهدای ‎ عوض شده. پیکر شهید به زیارت امام حسین(ع) رفته بود و بعد از دو هفته پیکرش برمیگردد و در بهشت معصومه(س) قم به خاک سپرده میشود. ولادت: ۱۳۵۸ سمنگان شهادت: ۱۳۹۲/۱۰/۹ حومه حلب. 🕊️ مدافع حرم 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 زهرا(س) گفتند: فردا خودم عملیات را فرماندهی می‌کنم 🔹روز قبل از شهادتش به اتفاق جمعی از دوستانش منطقه‌ای را گرفته بودند و دو شهید هم داده بودند. دوستان انصار که همراهش بودند گفتند بعد از عملیات و گرفتن روستا خوابید و روز بعد با چهره بشاش گفت دیشب مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در خواب دیدم که گفت شب گذشته که عملیات کردید، لحظه لحظه آن را دیدم. اما عملیات فردا را خودم فرماندهی میکنم. عملیات انجام شد و منطقه مهمی را هم در سوریه آزاد کردند. 🔺راوی: سردار علی‌ اصغر گرجی‌زاده فرمانده حفاظت سپاه درباره شهید مدافع حرم 🕊️ مدافع حرم 🕊 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔸 تشییع پیکر شهید در تهران 🔹مراسم تشییع پیکر شهید مدافع حرم «محمد جعفری گنجی» امروز پنج‌شنبه ۱۸ خرداد در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا با مداحی محمود کریمی و حضور جمع کثیری از مردم شهید پرور تهران برگزار شد. 🕊️🕊️ در نبرد با داعش در تاریخ ۳۱ فروردین ۹۴ به شهادت رسید. 🔹این شهید در سال ۹۳ برای دفاع از حرم اهل بیت توفیق حضور در سوریه داشت و در عملیات بصیری الحریر توسط جبهةالنصره اسیر، شکنجه و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرش مفقود شد. 🔹پیکر این شهید پس از تفحص در سوریه، از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهید مدافع حرم ‎ "احمدشکیب احمدی" متولد کابل بود؛ پدر، عمو، دو دایی و پدربزرگش توسط طالبان تیرباران شدند و با مادر و دایی اش راهی پاکستان شد. اما مادرش ایران را ترجیح داد چون میدانست فقط در ایران است که میتواند او را تربیت دینی کند و در پناه اهلبیت(ع)باشد. در زینبیه اصفهان ساکن شدند و بعد از مدتی احمد شکیب راهی مدرسه شد. سال ۸۳ همراه دایی اش به افغانستان برگشت. او درس خواندن را آنجا ادامه داد و سال ۹۱ دانشگاه کابل قبول شد. سال ۹۴ به مادرش زنگ زد که آیت الله خامنه ای جنگ علیه داعش را جهاد اعلام کرده است و من منتظر چنین موقعیتی بودم و به ایران میایم. به ایران برگشت و بعد از ده سال مادرش را دوباره دید. در یکی از اعزام ها به کمرش ترکش اصابت کرد و مادرش گفت دیگر نرود اما او گفت نذر کردم ۲ سال در خدمت بی بی باشم قول میدهم تمام که شد در خدمت شما باشم. اربعین آن سال مادرش را به دمشق برای زیارت دعوت کرد. شب اربعین حرم حضرت رقیه(س) و روضه بی بی حال و هوای عجیبی داشتند. داخل حرم، نگاه پر معنایی به مادرش کرد و گفت: مادر، شما مانند حضرت زینب(س) دختر شهید و خواهر شهید هستی و اگر خدا بخواهد مادر شهید هم می­شوی. او سرانجام در شبهای قدر به تاریخ ۹۷/۳/۱۳ در منطقه بوکمال به شهادت رسید. 🕊️ مدافع حرم 🕊 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 مدافع حرم ‎ "سید محمدحسین رضوی" ملقب به "حُرشاه" شهید رضوی طلبه یکی از مدارس علمیه قم بود و به سه زبان فارسی، عربی و اردو صحبت میکرد. بعد از شهادت دوستانش (شهیدان مرتضی حیدری، سید مصطفی موسوی، محمدحسین مومنی از ‎ و آفتاب حسین) در این دو سال اخیر پیگیر اعزام به سوریه بود و بالاخره توانست ثبت نام کند و دوره های آموزش تخصصی را بگذارند. خانواده شهید اجازه نمیداد ولی با گذشت زمان و خوابهای صادق مادر شهید، پدر شهید راضی به اعزام شد. ایشان هفت ماه در جبهه ها حضور داشت و بدلیل اینکه زبان بلد بود مترجم فرمانده دسته نیز بود. ایشان از شجاعت یک اسیر ایرانی خیلی تعریف میکرد که بعدها معلوم شد شهید محسن حججی را میگفت. این اواخر هم مدام میگفت یا زخمی میشوم یا شهید، میگفت هیچ جای جهان را به صفای اینجا نمیفروشم. محل شهادت: سوریه/بوکمال 🕊 مدافع حرم 🕊 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💢فرمانده جوان چطور آماده محرم می‌شد؟ 💥💚از ملیت های مختلف / مابه خون خواهی اولادعلی آمده ایم💚💥 اسمش مهدی بود، اما علاقه زیادی به حضرت علی‌‌اکبر(ع) داشت، وقتی قرار بود ماه محرم فرا برسد، خودش را مهیای ورود به عزای حسینی می‌کرد، معتقد بود برای ورود به این ماه باید با ادب کامل وارد شد، حتی از لحظه‌ای که لباس سیاه می‌پوشید. 🌹 «میرزا مهدی صابری» همیشه در آستانه محرم این توصیه را به دوستانش داشت که برای ورود به مجلس عزای امام، لباس سیاهت را با وضو بپوش، رو به قبله بپوش، چند روز هم پیشواز برو تا این پیراهنت یک خرده کهنه شود! با لباس نو توی محرم نروی. 🕊️ 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 🔹پوتین‌هایش خیلی کهنه بود. گفتم: حاجی شما فرمانده یک لشکر هستید. این پوتین‌ها برازنده شما نیست. یک لحظه صبر کنید.» 🔹سایز پوتین‌های را می‌دانستم. یک جفت پوتین خوب که یکی از دوستان برایم هدیه آورده بود را به ابوحامد تقدیم دادم. با خوشرویی پذیرفت. 🔹همان جا پوتین‌ها را به پا کرد. می‌خواستم پوتین‌های قدیمی را دور بیاندازم اما قبول نکرد. پوتین ها را توی پلاستیک گذاشت و همراه خود برد. 🔹یک هفته بعد با کمال تعجب دیدم که دوباره همان پوتین‌های قدیمی را به پا کرده است. گفتم «حاجی از پوتین‌های جدید خوشتان نیامد؟» 🔹گفت «نه اتفاقا خیلی هم خوب بودند ولی جایی برای نماز رفته بودم وقتی آمدم بیرون پیداشون نکردم» و خندید. 🔹بعدها فهمیدم همان روز وقتی برای سرکشی به خط رفته بود، پوتین‌ها را به یکی از نیروها داده بود. ✨ 🕊سردارشهیدمدافع‌حرم 🕊 ✨[(ابوحامد) فرمانده و بنیانگذار ] 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰روایت همسر محترم شهید از نحوه ی اعزام شهید به سوریه بچه های فاطمیون حامد را از خود می دانستند و حامد نیز خودش را جدا از انها نمی دانست و همیشه این را می گفت: که بچه های خیلی مظلومند خیلی مظلوم واقع شدند. هیچ مداحی قبل از حامد برای افغانها و اردوگاه رفسنجان نمی خواند. حامد می رفت و برایشان می خواند از همین جا کم کم با تیپ فاطمیون آشنا شد، حتی با چند تن از رزمندگان مدافع حرم رفسنجان تصمیم داشت به سوریه برود، بعد که دید با فاطمیون سریع تر به سوریه می رسد تصمیم گرفت با انها همراه شود. هر کسی که به حامد می گفت چرا می روی می گفت نمی دانید چه جنایتهایی می کنند!! باید بروید و ببینید آنجا زن جوان را از کمر بریدند.. اگر مسلمان هم نباشی انسان که باشی نمی توانی طاقت بیاری.. اگر ما نرویم باید میدان شهدای رفسنجان با داعش بجنگیم.. ✨شهادت: ۱۳۹۶/۲/۳ 🕊شهیدمدافع‌حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰روایت همسر محترم شهید حامد بافنده از نحوه ی اعزام شهید به سوریه؛ 🔹بچه های فاطمیون حامد را از خود می دانستند و حامد نیز خودش را جدا از انها نمی دانست و همیشه این را می گفت: که بچه های خیلی مظلومند خیلی مظلوم واقع شدند. 🔹هیچ مداحی قبل از حامد برای افغانها و اردوگاه رفسنجان نمی خواند. حامد می رفت و برایشان می خواند از همین جا کم کم با تیپ فاطمیون آشنا شد، حتی با چند تن از رزمندگان مدافع حرم رفسنجان تصمیم داشت به سوریه برود، بعد که دید با فاطمیون سریع تر به سوریه می رسد تصمیم گرفت با انها همراه شود. 🔹هر کسی که به حامد می گفت چرا می روی می گفت نمی دانید چه جنایتهایی می کنند!! باید بروید و ببینید آنجا زن جوان را از کمر بریدند.. اگر مسلمان هم نباشی انسان که باشی نمی توانی طاقت بیاری.. اگر ما نرویم باید میدان شهدای رفسنجان با داعش بجنگیم.. 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰در پادگان منطقه در حال آموزش بودیم که دیدم دو تا ماشین کار ما نگه داشتند. اولین نفر از اتومبیل پیاده شد. 🔸شروع کرد به احوال پرسی با نیروها. بچه‌های هم با حاجی عکس یادگاری می‌گرفتند. من کمی دورتر ایستاده و مات چهره‌ی زیبای بودم. چشمش به من خورد، جثه من نسبت به بقیه ریزتر بود و از همه جوان‌تر بودم. 🔸حاجی منو صدا زد گفت بیا نزدیک. رفتم کنارش و دست نوازش روی صورتم کشید. گفت: «ماشالله با این سن و سال چطوری خودت رو رسوندی منطقه؟» فقط مات چهره نورانی و پرصلابتش شده بودم. 🔸حاج قاسم نگاه خاصی به نیروهای فاطمیون داشت. همانطور که بچه‌ها هم از صمیم قلب عاشقش بودند. 🔹راوی: رزمنده فاطمیون 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush