eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ‏فَدَعا رَبَّهُ اَنی مَغلُوب فَانتَصِر. پس پروردگارش را چنین خواند ؛ من دیگر به تنگ آمده ام به فریادم برس! سوره‌ قمر ... 💞 @aah3noghte💞
💔 زهره قائمی، تروریستی که شهید صیاد شیرازی رو ترور کرد، از اعضای منافقین بود که سال 67 توبه کرد، از زندان آزاد شد، بلافاصله در عراق به منافقین پیوست و چند سال بعد فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران رو به شهادت رسوند! شاید عجیب باشه که جریانی در کشور، در انتخابات سال 96، با دفاع شیادانه از منافقین، برای خودش رای جمع کرد!😏 🗓 21 فروردین، سالروز شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی ... 💞 @aah3noghte💞
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 راوی راه آسمان 👈 رهبرانقلاب: مشتری همیشگی بودم 🔺️ شهید آوینی میگفت: این جوانهای ما به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین ➕حضور رهبرانقلاب در مراسم تشییع شهید آوینی ... 💞 @aah3noghte💞 💻 @Khamenei_ir
💔 ❤️ ... گنگ ترین ڪلمه در تاریخ انسانیت است! گنگ ترین ڪلمه در دایره لغات من... ڪلمه اے ڪه هیچگاه مفهومش را نفهمیدم... نفهمیدم دل ڪندن، قید دنیا و لذت هایش را زدن یعنے چه؟! نفهمیدم سیزده ساله بودن و زیر تانڪ رفتن یعنے چه؟! نفهمیدم قمقمه ے خالے، با زبان تشنه و جنگیدن یعنے چه؟ نفهمیدم ریش هاے خضاب شده به خون یعنے چه؟! نفهمیدم آب سرد شط ،لباس نازڪ غواصے،شب تارے، تیر در قلب و غرق شدن یعنے چه؟! نفهمیدم خمپاره سر را بردن یعنے چه ؟ نفهمیدم بدن دوخته شده به سیم خاردار یعنے چه؟ نفهمیدم مفقودالاثر یعنے چه؟ نفهمیدم استخوان هاے جوان رعنا در آغوش مادر یعنے چه...؟ اصلا میدانے شهید... من هنوز خیلےچیزها را نفهمیدم؛ ڪه اگر فهمیده بودم باید در ڪنار نامم شهید بود...! 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۱۵۶) الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ
✨﷽✨ (۱۵۷) أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‌ آنانند كه برايشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هايى است و همانها هدايت يافتگانند. ✅ نکته ها - كلمه «صلوات» از واژه‌ى «صلو» به معنى ورود در نعمت ورحمت است، بر خلاف واژه‌ى «صلى» كه به معناى ورود در قهر و غضب است. مانند: «تَصْلى‌ ناراً حامِيَةً» - خداوند بر مؤمنانى كه در مشكلات، صبر و مقاومت كرده‌اند، خود درود و صلوات مى‌فرستد؛ «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» ولى درباره مؤمنان مرفّه كه زكات اموالشان را مى‌پردازند، دستور مى‌دهد پيامبر صلى الله عليه و آله درود بفرستد. «صلّ عليهم» 🔊 پیام ها - خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود مى‌كند. «عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ» - تشويق صابران از طرف خداوند، به ما مى‌آموزد كه بايد ايثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از كرامت واحترام خاصّى برخوردار باشند. «عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ ...» - تشويق، از شئون ربوبيّت و لازمه تربيت است. «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» - هدايت صابران، قطعى و مسلّم است. با آنكه در قرآن، هدايت يافتن بسيارى از انسان‌ها، تنها يك آرزو است؛ «لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ» ولى در مورد صابران، هدايت آنان قطعى تلقّى شده است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» - هدايت، مراحلى دارد. با اينكه گويندگانِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‌» مؤمنان و هدايت‌شدگان هستند، ولى مرحله بالاتر را بعد از صبر و دريافت صلوات و رحمت الهى كسب مى‌كنند. «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 . چهار روز دیگه همگی به یه مهمونی بزرگ دعوتیم :) آماده‌ای؟! ... 💕 @aah3noghte💕
💔 تا انسان توجه اش به غیرِ خداست، نسبت به حقایق هستی نامحرم است و از باطنِ خلقت، آگاه نیست.✨ °¦ شیخ رجبعلی خياط♥️¦° ... 💕 @aah3noghte💕
💔 تو ڪہ قلــ❤️ــب دوستان را بہ مفارقت شڪســـــتے ... پدرمعزز ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷 از چند پلهٔ سنگی پایین رفتم. فقط همین. و در کمتر از یک ماه ، ماجرایی را از سر گذراندم که زندگی ام رو زیر و رو کرد . گاهی فکر میکنم شاید آن ماجرا را به خواب دیده ام یا هنوز خوابم و وقتی بیدار شدم می بینم که رویایی بیش نبوده. اسمی جز معجزه نمیتوانم روی آن بگذارم. گاهی واقعیت آن قدر عجیب و باور نکردنی است که آدم را گیج می‌کند. وقتی برمی‌گردم و به گذشته ام فکر می‌کنم ، پایین رفتن از چند پله را سر آغاز آن ماجرای شگفت انگیز می‌بینم. پدر بزرگم می‌گوید :« بله ، ماجرای عجیبی بود ، اما باید باورش کرد. زندگی ، آسمان و زمین هم آن قدر عجیبند که گاهی شبیه یک خواب شیرین به نظر می‌آیند. آفریدگارِ هستی را که باور کردی ، ایمان خواهی داشت که هرکاری از دست او برمی‌آید.» همه چیز از یک تصمیم به ظاهر بی‌اهمیت شروع شد. نمی‌دانم چه شد که پدربزرگ این تصمیم را گرفت. ناگهان آمد و گفت:«هاشم! باید با من بیایی پایین.» و من ناچار با او رفتم پایین. بعد از آن بود که فهمیدم چطور پیش آمدی کوچک می‌تواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد. خدای مهربان ، زیبایی فراوانی به من داده بود. پدربزرگ که خودش هنوز از زیبایی بهره‌ای دارد ، گاهی می‌گفت :« تو باید در مغازه ، کنارم بنشینی و در راه انداختن مشتری‌ها کمک کارم باشی ؛ نه آن که در کارگاه وقت گذرانی کنی.» می‌گفت :« من دیگر ناتوان و کُندذهن شده ام. تو باید کارها را به دست بگیری تا مطمئن شوم بعد از من عهدهٔ ادارهٔ کارگاه و مغازه برمی‌آیی.» در جوابش می‌گفتم :« اجازه بده زرگری را طوری یاد بگیرم که دست کم در شهرحلّه ، کسی به استادی من نباشد. اگر در کارم مهارت کامل نداشته باشم ، شاگردان و مشتری‌ها روی حرفم حسابی باز نمی‌کنند.» 🍂 ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞