eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 اذان مغرب به افق آغوش مهربان خداوند. ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 اکثر کسانی که به دوزخ می‌روند، به خاطر نفهمیدن این حقیقت است! 👈🏻 این رو به فرزندتون یاد بدید. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 شهید بهشتی فرمودن دانشجو مؤذن جامعه است؛ اگر خواب بماند، نماز ملت قضا میشود... خواب نمونی رفیق! ... 💞 @aah3noghte💞
💔 آمدن سمت حریمت همه رویای من است دوری از صحن و سرای تو، خودِ کابوس است ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 به لطف مادرم از کودکی دچار تو ام همیشه در نظرم بوده آشنا حرمت " أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی ا
💔 قسم به قبله‌ی هفتم، که کعبه‌ی فقرا حریم محترم توست یا ✨ " أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا" ... 💞 @aah3noghte💞
💔 یا ایهالذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم واشکروالله ای کسانی که ایمان اورده اید! از نعمت های پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید و شکر خدا را به جای آورید، سوره بقره، آیه ۱۷۲ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🤲🏻 به خاطر... نمیدونم همینحوری شکرت یهویی شکرت الکی و بخاطر هزار دلیل بی دلیل دیگه شکرت برای یبارم که شده جای همه ی ناشکریام... ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۱۲۳) وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَ
✨﷽✨ (۱۲۴) إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ‌ و (بياد آور) هنگامى كه به مؤمنان مى‌گفتى: آيا شما را كفايت نمى‌كند كه پروردگارتان شما را به سه هزار فرشته‌ى فرود آمده يارى كند؟ 🔊 پیام ها - يكى از وظايف رهبرى، اميدوار كردن و توجّه دادن مردم به امدادهاى غيبى است. «إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ» - اميد به لطف خداوند براى يك رزمنده ضرورى است. «أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ» - ملائكه به فرمان خداوند در خدمت مؤمنان قرار مى‌گيرند. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ» - در جهان بينى الهى، زندگى انسان‌ها با جهان فرشتگان مرتبط است. «يُمِدَّكُمْ ...» - امدادهاى الهى، براساس ربوبيّت اوست. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ» - يكى از اسباب امدادهاى الهى در جبهه‌ها، نزول فرشتگان است. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
4_5873216499941910517.mp3
6M
💔 🎤•|کربلایۍوحید‌شکرۍ|• 🔊زمینه_گِرِفتارُم‌گِرِه‌اُفتادِه‌تُو‌کارَم،یا اِمام‌رِضا‌دوسِت‌دارَم..؛😭💔•~ ↓ های امام رضایی ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 | حمله به بانوان در غرب 🔸 تصور کنید در ایران به این شکل به غیر مسلمانان حمله شود...! 🔰 برشی از سخنرانی اینه اون آزادی در غرب که همه جا جار میزنن؟😏 ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت78 روزهای س
💔


🔰  🔰
📕رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم: 



باید وارد اتاق خانه بشوم تا ببینم راهی هست که از طریق خرابه‌های خانه به راهم ادامه بدهم یا نه؟

در اتاق کاملا از جا درآمده و روی زمین افتاده است. خدایا من را ببخش که وارد خانه مردم می‌شوم... .

قبل از این که قدم به داخل خانه بگذارم، نگاهم به شیر کنار حیاط می‌افتد و یادم می‌آید که تشنه‌ام. چیزی از جیره آبم نمانده است.

چون هنوز در منطقه تحت تصرف تحریرالشام هستم، می‌توانم امیدوار باشم برای سلامتی خودشان هم که شده آب را مسموم نکرده‌اند.

با اکراه می‌روم به سمت شیر آب و با فشار دست، سعی می‌کنم اهرمش را بچرخانم. اهرم با صدای نخراشیده‌ای می‌چرخد؛ اما آبی از شیر خارج نمی‌شود. 

نفسم را بیرون می‌دهم. بی‌خیال...فعلا می‌شود تشنگی را تحمل کرد.

قبل از این که کمر راست کنم، چشمم به یک خمپاره‌انداز شصت میلی‌متری می‌افتد که میان بوته‌های خودروی باغچه جا خوش کرده است.

این نشانه خوبی نیست. ممکن است کسی داخل خانه باشد. آرام کمر راست می‌کنم و با دقت حیاط را می‌پایم. 

هیچ صدایی از داخل خانه نمی‌آید. کنار خمپاره‌انداز خبری از گلوله خمپاره نیست.

این یعنی یا خیلی وقت است که با این خمپاره‌انداز شلیک نکرده‌اند، یا همین حالا همه گلوله‌هایشان را روی سر بچه‌های ما خالی کرده‌اند.

به پنجره‌ی بدون شیشه نگاه می‌کنم. خرده‌شیشه‌هایش پخش شده‌اند کف حیاط و پرده‌اش از پنجره بیرون زده.

کسی را داخل خانه نمی‌بینم. به سختی پاهای چسبیده به زمینم را تکان می‌دهم تا برسم به اتاق.

به خودم دلداری می‌دهم که اگر کسی داخل خانه بود، با شنیدن صدای چرخاندن شیر باید متوجه حضورم می‌شد و بیرون می‌آمد.

بعد هم سریع جواب خودم را می‌دهم که شاید کمین کرده باشد.

قدم به اتاق که می‌گذارم، بوی بد وحشتناکی زیر بینی‌ام می‌زند و چهره در هم می‌کشم.
وحشتناک است! این می‌تواند یک هشدار باشد. گوش تیز می‌کنم.

صدای فش‌فش بی‌سیم می‌آید و وقتی دقتم را بیشتر می‌کنم، صدای کسی را می‌شنوم که پشت بی‌سیم حرف می‌زند.

خون در رگ‌هایم یخ می‌زند و در همان حال می‌ایستم. بدترین اتفاق برای یک مامور امنیتی و اطلاعاتی اسارت است و دوست ندارم به هیچ وجه تجربه‌اش کنم.

ذکر  روی لبم جان می‌گیرد.

می‌چسبم به دیوار پشت سرم و تمام خانه را از نظر می‌گذرانم؛ پنجره‌های شکسته و پرده‌های پاره، وسایل بهم ریخته و شکسته، لباس‌های ریخته بر زمین، دیوارهای زخمی از اثر گلوله و ترکش و قاب عکس‌هایی با شیشه شکسته که افتاده‌اند روی زمین.

معلوم است آدم‌های این قاب عکس، تمام زندگی‌شان را رها کرده، جانشان را برداشته و فرار کرده‌اند.

روی یکی از دیوارهای زخمی، بالای این ویرانی‌ها، باز هم با اسپری مشکی لا اله الا الله نوشته‌اند. به نام خدا و به کام خودشان، روزگار مردم را سیاه کرده‌اند...😏

هرچه جلوتر می‌روم، بوی بد شدیدتر می‌شود و بیشتر مشامم را می‌آزارد.

انگار منشاء این بوی بد، یکی از اتاق‌هاست. بوی تعفن است؛ بوی لاشه گندیده یک حیوان.

گوش‌هایم ده برابر قبل به صدا حساس شده‌اند. تمام بدنم نبض می‌زند.

نارنجک را از جیب شلوارم بیرون می‌آورم و در دست می‌گیرم. من اسیر نمی‌شوم، حتی به قیمت .

این بوی تعفن کم‌کم دارد من را به مرز تهوع می‌برد. دستم را روی صورتم می‌گذارم تا صدای عق زدنم در نیاید.

حس می‌کنم الان است که تمام دل و روده‌ام را بالا بیاورم.

یکی دو روز است که چیزی نخورده‌ام و حالا بوی تعفن و گرسنگی با هم به معده‌ام حمله کرده‌اند.

باز هم حالت تهوع... چفیه‌ام را روی دهان و بینی‌ام می‌گیرم. چشمانم سیاهی می‌روند و الان است که از هوش بروم.

به نزدیک در اتاق که می‌رسم، صدای بی‌سیم را واضح‌تر می‌شنوم:
- أ تسمعنی ابوعدنان؟(صدامو می‌شنوی ابوعدنان؟)



اتاق را نگاه می‌کنم. ابوعدنانی که در بی‌سیم صدایش می‌زنند دراز به دراز کف زمین افتاده است.

اَه...اول صبحی این دیگر چه بود؟!😖

...
...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...
شهید شو 🌷
💔 اینقدر باخدا خلوت کردند که خدا دستشون رو گرفت و بُرد حیاط خلوتِ خصوصیش #شهید_جواد_محمدی #شه
💔 میگفت: پرواز اندازه ی آدمو برملا می‌کنه... هرچی بالاتر میری بـالا و بالاتر میری ، دنیا از دید تو بزرگ‌تر میشه و تو از دید دنیا کوچکتر..! ✍بعضیا با اینکه خلبان نبودند اما چقدر قشنگ، عظمت آفرینش دنیا رو درک کردند و خود را برای خدا ، کوچک نمودند و خدا خریدارشان شد... ... 💞 @aah3noghte💞