eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقفالها. / 24 کتاب می‌گفت: چرا به نوشته‌های من فکر نمی‌کنید؟ مگر رویِ درِ دلهای‌تان قفل خورده است؟؟؟... ومن قفل درِ دلم را نگاه می کردم و وحشت می‌کردم! کتاب می‌گفت و ما گوش نمی‌کردیم...می‌دانی رفیق! بعضی کتابها مظلوم‌اند انگار، مهجورند، حرفشان حق است، ولی کسی باورشان نمی کند. داشتم فکر می‌کردم بعضی حرفها زمان ندارند، جاودانه اند، حرفِ حساب اند، یک عمر باید گوش کنی و تکرارشان کنی... مثل حرفِ همین کتاب: حرفی برایِ تمام فصول. ... 💞 @aah3noghte💞
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 رجزخوانی جدید و حماسی مهدی رسولی برای صهیونیست‌ها💪 مهدی رسولی مداح اهل بیت(ع) در هیأت ثارالله زنجان در آستانه فرارسیدن رجز جدیدی در خصوص جنایت‌های رژیم صهیونیستی خواند. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🔸سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت روز قدس 🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان مصادف با روز جهانی قدس به صورت زنده و تلویزیونی سخن خواهند گفت. 🔹این سخنرانی ساعت ۱۶ روز ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ از شبکه‌های داخلی و برون‌مرزی رسانه ملی پخش خواهد شد. ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•✌🏻🌱• امام خامنه‌ای: بزودی در «قدس» نماز می‌خوانیم؛ صهیونیست‌ها ۲۵ سال آینده را درک نخواهند کرد
💔 حسرتش به دلم مونــده که یکبار نمازی قسمـتم بشه بدون اینکه یادی از دنیا در اون باشه پر از یاد خدا بخونم.... دلم به دو رکعتش هم راضیست😢😔 ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت213 محسن که ده
💔

 
📕 رمان امنیتی  ⛔️
✍️ به قلم:  



نمی‌دانم خوشحال باشم یا ناراحت. از یک طرف، یک قدم جلو رفته‌ایم و از سویی، فهمیدم مهره اصلی در مرزهای ایران نیست.

شاید این دختر هم مهره اصلی نباشد؛ اما وقتی خارج از ایران نشسته و دارد به احسان دستور می‌دهد، یعنی مافوقش هم در ایران نیست.

با این وجود، برای این که خستگی از تن محسن برود، شانه‌اش را فشار می‌دهم:
- آفرین عالی بود. گزارشش رو بنویس و بهم بده.

محسن دفتر سررسیدی از کنارش برمی‌دارد و می‌گوید:
- آقا، الگوی رمزگذاری پیام‌هاشونو توی این دفتر نوشتم. می‌خواید خودتون بخونید.

جواد سرش را از روی لپ‌تاپش بلند می‌کند:
- البته اگه بتونید خط خرچنگ قورباغه اوباما رو بخونید!

و می‌زند زیر خنده. صورت تپل و سفید محسن گل می‌اندازد و می‌گوید:
- راست می‌گه آقا... خطم خیلی بده.

دفتر را باز می‌کنم و نگاهی به نوشته‌های درهمش می‌اندازم.

به این فکر می‌کنم که باید یک دور دیگر خودم نوشته‌های محسن را رمزگشایی کنم تا الگوی رمزگذاری احسان را بفهمم!🙄

با این وجود، لبخند می‌زنم و می‌گویم:
- اشکال نداره. می‌خونمش بالاخره. بازم ممنون. بعد از این که گزارشت رو نوشتی، یه ساعت خواب جایزه داری.

محسن به پهنای صورتش می‌خندد:
- دستتون درد نکنه آقا!😁

بی‌صبرانه برای خروج از اتاق و هوای خفه و دم‌کرده‌اش انتظار می‌کشم.

از اتاق بیرون می‌روم و به مسعود می‌گویم:
- خب؛ با این اوضاع باید بریم سراغ کدوم؟

مسعود دستش را داخل جیب‌هایش می‌برد و چندبار روی پنجه و پاشنه پایش جابه‌جا می‌شود.

منتظرم چیزی که در ذهنم چرخ می‌خورد، از دهان مسعود بیرون بیاید و همین اتفاق هم می‌افتد:
- صالح!

لازم نیست توضیح بدهد دیگر. خیره می‌شود به چشمانم و نگاهم را می‌دزدم؛ شاید چون می‌ترسم فکرم را بخواند.

با این وجود، هرچه در فکر من هست را بلند می‌گوید:
- صالح فقط یه بانیه. به کاری که می‌کنه اعتقاد نداره. پس شاید بشه دوبلش...

به اینجا که می‌رسد، جواد با عجله و درحالی که تندتند سر و وضعش را مرتب می‌کند، از اتاق بیرون می‌آید.

- کجا؟

جواد مقابلم می‌ایستد اما روی پا بند نیست. نفس‌نفس می‌زند:
- باید برم جام رو با کمیل عوض کنم.

- برو خدا به همراهت.

می‌دود به سمت در؛ اما با صدای من متوقف می‌شود:
- جواد!

سریع برمی‌گردد:
- جونم آقا؟

- حواست رو جمع کن، شاید لازم باشه صالح رو جلب کنیم.

سرش را کمی خم می‌کند:
- چشم آقا.

گوشی‌ام در جیبم ویبره می‌رود. شماره نیفتاده.

جواب می‌دهم و صدای حاج رسول را از پشت خط می‌شنوم:
- سلام عباس جان. خوبی؟ کارا روبه‌راهه؟

چقدر مهربان شده حاج رسول! فکر کنم حالا که نیستم، قدرم را دانسته!

-سلام حاجی! چه عجب یادی از ما کردین.

-ما که همش به یادتیم. هرچی دردسر و بدبختی برامون پیش میاد یادت می‌کنم.

-ممنون از محبت‌تون.

-خب دیگه خودتو لوس نکن. زنگ زدم بگم اون دختربچه‌ای که توی دیرالزور پیداش کرده بودی رو آوردن ایران!


... 
...



💞 @aah3noghte💞
http://eitaa.com/istadegi قسمت اول
💔 پیروزی در راه قدس ... 💕 @aah3noghte💕
💔 به‌عشق‌فلسطین‌ست‌شه‌خب؟