💔
من طبیبی سراغ دارم که
پولِ دارو و دوا نمےخواهد
در اِزای شفا از این مردم
جز دلی مبتلا... نمےخواهد💔😭
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
💕 @aah3noghte💕
💔
یادش بخیر...
آن رفیق شفیقی که مےگفت
"تنها چیزی که در آن #ریا نیست.... #صبر است"...
بعضی حرفا رو باس قابش ڪنی
و بکوبی به دیوارِ بےقراریای دلت💔
تا یادت نره چند چندی!!!
آقا جواد
فهمید ڪه آزمون بندگی در چیست!
آرے... بندگی در #اخلاص است و
#اخلاص_در_صبر_جلوه_گرے_مےڪند
دعایمان ڪن تا صبر پیشگی را یاد بگیریم.
#صبر در طاعت
#صبر در مصیبت
#صبر در معصیت
#شھیدجوادمحمدی
#بندگی
#رفاقت
#صبر
#اخلاص
#شھادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
پمپئو وزیر امورخارجه امریکا گفته:
چون دیپلمات های امریکایی اجازه ندارند در تهران باشند و آزادانه بچرخند
پس دلیلی نمےبینیم که ظریف و دیپلمات های ایرانی هم
آزادانه در نیویورک پرسه بزنند!
✍کاری ندارم که #دیپلماسی_لبخند جناب ظریف، عاقبت دامان خودشم گرفته و از گندم امریکا (بخوانید گندم ری) نخواهد خورد ؛
سوالم از پمپئو اینه که
ایران چند بار باعث جنگ یا حامی جنگ تو امریکا شده⁉️🤔
در تاریخ چند شهروند معمولی امریکا به دست نظامیان ایرانی در خاک امریکا
مورد تعرض قرار گرفتن یا کشته شدن⁉️
#اندڪےبصیرت
شهید شو 🌷
💔 قسمت شصت و چهارم #بےتوهرگز ❤️ 🌀جراحی با طعم عشق برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پری
💔
قسمت شصت و ششم
#بےتوهرگز ❤️
🌀با پدرم حرف بزن
پشت سر هم زنگ می زد … توان جواب دادن نداشتم …
اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمی کرد که می تونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم …
توی حال خودم نبودم … دایسون هم پشت سر هم زنگ می زد …
– چرا دست از سرم برنمی داری؟ … برو پی کارت😡 …
– در رو باز کن زینب … من پشت در خونه ات هستم …
تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه…
– دارو خوردم … اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان!😒…
یهو گریه ام گرفت … لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم … حتی بدون اینکه کاری بکنه … وجودش برام آرامش بخش بود …
تب، تنهایی، غربت … دیگه نمی تونستم بغضم رو کنترل کنم 😭…
– دست از سرم بردار … چرا دست از سرم برنمی داری؟ …
اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟…
اشک می ریختم و سرش داد می زدم …
– واقعا … داری گریه می کنی؟ … من واقعا بهت علاقه دارم…
توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی داری؟ …
پریدم توی حرفش …
– باشه … واقعا بهم علاقه داری؟ … با پدرم حرف بزن … این رسم ماست … رضایت پدرم رو بگیری قبولت می کنم😏 …
چند لحظه ساکت شد … حسابی جا خورده بود …
– توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟ …😳🤔
آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم … دیگه توان حرف زدن نداشتم …
– باشه … شماره پدرت رو بده … پدرت می تونه انگلیسی صحبت کنه؟ … من فارسی بلد نیستم …
– پدرم شهید شده … تو هم که به خدا … و این چیزها اعتقاد نداری …
به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم … از اینجا برو … برو …
و دیگه نفهمیدم چی شد … از حال رفتم …
قسمت شصت و هفتم
#بےتوهرگز ❤️
🌀46 تماس بی پاسخ
نزدیک نیمه شب بود که به حال اومدم … سرگیجه ام قطع شده بود …
تبم هم خیلی پایین اومده بود … اما هنوز به شدت بی حس و جون بودم …
از جا بلند شدم تا برم طبقه پایین و برای خودم یه سوپ ساده درست کنم 🍲…
بلند که شدم … دیدم تلفنم روی زمین افتاده … باورم نمی شد …
46 تماس بی پاسخ از دکتر دایسون 🙁😳…
با همون بی حس و حالی … رفتم سمت پریز و چراغ رو روشن کردم …
تا چراغ رو روشن کردم صدای زنگ در بلند شد …
پتوی سبکی رو که روی شونه هام بود … مثل چادر کشیدم روی سرم و از پله ها رفتم پایین …
از حال گذشتم و تا به در ورودی رسیدم … انگار نصف جونم پریده بود …
در رو باز کردم … باورم نمی شد … یان دایسون پشت در بود😲…
در حالی که ناراحتی توی صورتش موج می زد … با حالت خاصی بهم نگاه کرد … اومد جلو و یه پلاستیک بزرگ رو گذاشت جلوی پام …
– با پدرت حرف زدم … گفت از صبح چیزی نخوردی … مطمئن شو تا آخرش رو می خوری …
این رو گفت و بی معطلی رفت …
خم شدم از روی زمین برش داشتم و برگشتم داخل … توش رو که نگاه کردم … چند تا ظرف غذا بود … با یه کاغذ … روش نوشته بود …
– از یه رستوران اسلامی گرفتم … کلی گشتم تا پیداش کردم … دیگه هیچ بهانه ای برای نخوردنش نداری …
نشستم روی مبل … ناخودآگاه خنده ام گرفت …
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
ماه گرفتگی از ساعت ۱۲:۳۰ شب
نمازآیات یادتون نره
چله دعای توسل
روز سیزدهم
فراموش نشهシ
💔
آنانڪہ
گــمنامند؛
#زهرائی تبارند...
📸دوربین عکاسی #شھیدهادی_ذوالفقاری که هنگام شهادت همراه شهید بوده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
ظاهر.mp3
6.29M
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا شهیدی که 110جلد کتاب نوشت.... #شھیدس
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
شهیدی که ۲۰سال از عمرش را خارج از کشور بود‼️
#شھیدسیدمحمد_پاکنژاد:
در سال 1318 در یزد متولد شد.
اجدادش از علمای طراز اول شهر و حوزه علمیه یزد بودند.
وی دوره ابتدایی را در دبستان ملی اسلام و تحصیلات متوسطه را در یزد و تهران طی کرد.
پس از اخذ دیپلم با توجه به علاقهای که به مذهب داشت، #لبنان را برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دانشگاهی انتخاب کرد.
در لبنان همچنین از محضر امام موسی صدر کسب فیض کرد و برای ادامه تحصیل به #آلمان و #سوئیس رفت.
دکترای خود را در رشته اقتصاد و پایان نامه ای تحت عنوان «مسائل اقتصادی در اسلام» اخذ کرد.
پس از پیروزی انقلاب به عنوان عضو هیئت مدیره کاغذ و چوب منصوب و خدمات صادقانهای در جهت تهیه طرحهای اقتصادی برای وزارت بازرگانی انجام داد
و در فاجعه هفت تیر 1360 به شهادت رسید
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
💔
پاسخ تهیه کننده «گاندو» به سخنان رئیس دفتر رئیس جمهور
مجتبی امینی:
جناب آقای واعظی؛ سریال گاندو توهم و تخیل نیست، سریال گاندو صدای در گلو مانده مردم ایران است‼️
چه شد که دشمنان مردم و شبکه های معاند از جمله بی بی سی و سی ان ان به محتوای سریال گاندو حمله کردند و شما هم حمله کردید؟😏
پاسخ یک گزینه بیشتر نیست، سریال گاندو #حقیقت_و_اقتدار_جمهوری_اسلامی را به رخ جهان کشاند و کیست که نداند که نمایش حقیقت تلخ است
و برخی را به شکایت وا میدارد.
fna.ir/datvou
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
💕 @aah3noghte💕
💔
قرار نیست همه یه تیپ و
یه شکل و
یه قیافه باشن
تا اجازه داشته باشن به کشور
#خدمت کنن
این جوون تو کادر
#شھیدحسن_طهرانی_مقدم هستن
که شاید تیپ و ظاهرشون
به مزاج بعضیا خوش نیاد
اما حرف از #خدمت به میهن که شد
بیشتر از مدعیان #وطن_پرستی
پای کشورش خون دل خورد...
#شھیدحسن_طهرانی_مقدم
#خدمت
#کورش_پرستی
#ادعای_دینداری
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
مطالب #خاص و #ویژه شهدایی ـ مذهبی را اینجا بخوانید☝️
💔
غروب روز سہ شنبه...
#سه_شنبه_های_جمکرانی...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🌷 #بسم_رب_المھدی 🌷 #و_آنڪہ_دیرتر_آمد #پارت_نوزدهم... شده پشت سرش تا آن سر دنی
💔
🌷 #بسم_رب_المھدی 🌷
#و_آنڪہ_دیرتر_آمد
#پارت_بیستم...
نمی دانم چرا مطمئن بودم احمد که برود ، یقین من از دیدن سرور به خیال بدل می شود ، همان چیزی که پدر و مادرم مرا به آن نسبت می دادند .🙁
....
محمودسکوت کرد و از پنجره به بیرون خیره شد.
پسرش باسینی هندوانه واردشد.🍉 بوی هندوانه سرحالم آورد. چقدر بجا بود.😋
همان طور که قاچی هندوانه به دهانم میگذاشتم گفتم:
"آن حنظل هایی که خوردید به خنکی و شیرینی این هندوانه ها بود؟"
محمودفارسی گفت :
"بسی شیرین تر و گواراتر از هر میوه ای که در دنیا پیدامیشود"
پرسیدم :
"به من گفتند شما شیعه حضرت علی(علیه السلام) هستید، چطور شد که بعدها به شعیان پیوستید؟"🤔
مسلم قاچی هندوانه به دهان گذاشت وگفت :
"هنوز بقیه ماجرا مانده.....
حیف که مجبورم بروم اما باید قول بگیرم که باز هم ماجرا را برایم تعریف کنید."
محمودگفت:
"خدا میداند چند بار این قضیه را شنیده ای و باز مثل روز اول اشک میریزی و اشتیاق نشان میدهی..."🙂
مسلم دست به زانو زد و برخاست و گفت:
"هزار بار هم که بشنوم کم است.... پس هوای کاتب ما را داشته باش و به فکر جمعی باش که از برکت این ماجرای تو اثر میگیرند".
بلند شدم و با مسلم روبوسی و خداحافظی کردم.
محمود تا دم در او را بدرقه کرد
وقتی از در وارد شد، از هیبت و روشنایی صورتش دلم لرزید.....
اگر #مرید_امام چنین باشد پس #خودش چگونه موجودی است؟....!
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
چون بزرگواران همراه،
زحمت تایپ رو کشیدن،
کپی بدون ذکر لینک مورد رضایت نیست
May 11
💔
#یهبازیِقدیمی بود...
#گلیاپوچ؟!
من میگم #گلِ...
نه اشتباه گفتی #پوچِ...
و اما بله.... تو بازے دنیا #شُـــہـداءگل بودن
و ما #پوچ...!!!
شاید باورش برام سخت باشه اما یادِ #سیدِشهیدانِاهلِقلمشهیدآوینیبخیر که فرمودند :
"پندار ما این است که #ماماندهایم و#شهدارفتهاند ، اما#حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است وشهداماندهاند."
#رفیقِشهیدم اے گلچین شدهےِ دست تقدیرِ روزگار ،
براے ما دعاڪن ...
خودت میدونی چی از این دنیا میخواهیم...!! .
مرا #دریابدریابدریاب...
#جواددریاب...
#شھیدجوادمحمدی
#گل
#پوچ
#رفاقت
#شھادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
پیام مامور دستگیری جیسون رضائیان (محمدِ گاندو) به جناب ظریف!!
آقای ظریف جیسون در حدی نیست که درباره اش حرف بزنیم😏
اما دعوت شما را قبول مےڪنم...
✍ پرونده جیسون برای محمد
در حدی نیست که بخواهد
راجع بهش حرف بزند
حالا ببینین
اگه ادامه گاندو ساخته بشه،
دست کیا رو میشه و کیا شاکی میشن😏
#اندڪےبصیرت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 قسمت شصت و ششم #بےتوهرگز ❤️ 🌀با پدرم حرف بزن پشت سر هم زنگ می زد … توان جواب دادن نداشتم …
💔
قسمت شصت و هشتم
#بےتوهرگز ❤️
🌀 احساست را نشان بده
برگشتم بیمارستان … باهام سرسنگین بود …
غیر از صحبت در مورد عمل و بیمار … حرف دیگه ای نمی زد …
هر کدوم از بچه ها که بهم می رسید … اولین چیزی که می پرسید این بود …
– با هم دعواتون شده؟ … با هم قهر کردید؟🤔😉
تا اینکه اون روز توی آسانسور با هم مواجه شدیم …
چند بار زیرچشمی بهم نگاه کرد … و بالاخره سکوت دو ماهه اش رو شکست …
– واقعا از پزشکی با سطح توانایی شما بعیده اینقدر خرافاتی باشه …
– از شخصی مثل شما هم بعیده … در یه جامعه مسیحی حتی به خدا ایمان نداشته باشه …
– من چیزی رو که نمی بینم قبول نمی کنم …
– پس چطور انتظار دارید … من احساس شما رو قبول کنم؟
منم احساس شما رو نمی بینم …
آسانسور ایستاد … این رو گفتم و رفتم بیرون …
تمام روز از شدت عصبانیت، صورتش سرخ بود😡
چنان بهم ریخته و عصبانی … که احدی جرات نمی کرد بهش نزدیک بشه …
سه روز هم اصلا بیمارستان نیومد … تمام عمل هاش رو هم کنسل کرد …
گوشیم زنگ زد …
دکتر دایسون بود …
– دکتر حسینی … همین الان می خوام باهاتون صحبت کنم… بیاید توی حیاط بیمارستان😐
رفتم توی حیاط … خیلی جدی توی صورتم نگاه کرد … بعد از سه روز … بدون هیچ مقدمه ای …
– چطور تونستید بگید محبت و احساسم رو نسبت به خودتون ندیدید؟
من دیگه چطور می تونستم خودم رو به شما نشون بدم؟
حتی اون شب … ساعت ها پشت در ایستادم تا بیدار شدید و چراغ اتاق تون روشن شد … که فقط بهتون غذا بدم …
حالا چطور می تونید چشم تون رو روی احساس من … و تمام کارهایی که براتون انجام دادم ببندید؟😡🤔
قسمت شصت و نهم
#بےتوهرگز ❤️
🌀زنده شون کن
پشت سر هم و با ناراحتی، این سوال ها رو ازم پرسید … ساکت که شد … چند لحظه صبر کردم …
– احساس قابل دیدن نیست … درک کردنی و حس کردنیه… حتی اگر بخواید منطقی بهش نگاه کنید …
احساس فقط نتیجه یه سری فعل و انفعالات هورمونیه … غیر از اینه؟
شما که فقط به منطق اعتقاد دارید … چطور دم از احساس می زنید؟ …
– اینها بهانه است دکتر حسینی … بهانه ای که باهاش … فقط از خرافات تون دفاع می کنید …
کمی صدام رو بلند کردم …
– نه دکتر دایسون … اگر خرافات بود، عیسی مسیح، مرده ها رو زنده نمی کرد!!!
نزدیک به 2000 سال از میلاد مسیح می گذره … شما می تونید کسی رو زنده کنید؟ …
یا از مرگ انسانی جلوگیری کنید؟ …
تا حالا چند نفر از بیمارها، زیر دست شما مردن؟ …
اگر خرافاته، چرا بیمارهایی رو که مردن، زنده نمی کنید؟ …
اونها رو به زندگی برگردونید دکتر دایسون … زنده شون کنید …
سکوت مطلقی بین ما حاکم شد … نگاهش جور خاصی بود…
حتی نمی تونستم حدس بزنم توی فکرش چی می گذره… آرامشم رو حفظ کردم و ادامه دادم …
– شما از من می خواید احساسی رو که شما حس می کنید … من ببینم … محبت و احساس رو با رفتار و نشانه هاش میشه درک کرد و دید …
از من انتظار دارید … احساس شما رو از روی نشانه ها ببینم … اما چشمم رو روی رفتار و نشانه های خدا ببندم …
شما اگر بودید؛ یه چیز بزرگ رو به خاطر یه چیز کوچک رها می کردید؟ …
با ناراحتی و عصبانیت توی صورتم نگاه کرد …
– زنده شدن مرده ها توسط مسیح … یه داستان خیالی و بافته و پردازش شده توسط کلیسا بیشتر نیست …
همون طور که احساس من نسبت به شما کوچیک نبود …
چند لحظه مکث کرد …
– چون حاضر شدم به خاطر شما هر کاری بکنم … حالا دیگه… من و احساسم رو تحقیر می کنید؟ …
اگر این حرف ها حقیقت داره … به خدا بگید پدرتون رو دوباره زنده کنه …
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #بےتوهرگز❤️ قسمت اول 🚫این داستان واقعی است🚫: #مردهای_عوضی😒 همیشه از پدرم متنفر بودم مادر و
ریپلای به قسمت اول
داستان واقعی #بےتوهرگز ❤️
💔
من و تو
مثل یڪ مرداب ماندیم...
خوشا آنان
ڪہ مثل #رود رفتند
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
مطالب #خاص و #ویژه شهدایی ـ مذهبی را اینجا بخوانید☝️
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا شهیدی که ۲۰سال از عمرش را خارج از کشور
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
#شھیدرضا ترابی
در سال 1336 در تهران متولد شد.
خانوادهای فقیر در یکی از محلات جنوب شهر داشت و هنوز بیش از 13 سال نداشت که پدرش را از دست داد.
در سال 1356 به دانشگاه #صنعتی_شریف راه یافت و در رشته #برق به تحصیل پرداخت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه شد.
پس از پیروزی انقلاب عضو حزب جمهوری اسلامی شد
و مسوولیت #تبلیغات شاخه دانشجویی حزب را بر عهده گرفت
او عاقبت در شامگاه هفتم تیر در انفجار دفتر مرکزی حزب به شهادت رسید.
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
💔
یڪسلامازمنِدرماندهبہ
#سلطان بدهد
هرڪساینشعرمراخواند و خراسانے بود..💚
#چهارشنبهامامرضایی
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 🌷 #بسم_رب_المھدی 🌷 #و_آنڪہ_دیرتر_آمد #پارت_بیستم... نمی دانم چرا مطمئن بودم احمد ک
💔
🌷 #بسم_رب_المھدی 🌷
#و_آنڪہ_دیرتر_آمد
#پارت_بیست_و_یڪم...
پسر با نشستن محمود بلند شد برود اما پدرش او را صدا کرد و گفت:
"مهدی جان! بیا"
مهدی ایستاد.
به پدر، لبخند شیرینی زد. جلو آمد و به اشاره او سرش را روی زانوی پدر گذاشت.
محمود رو به من گفت:
"خسته تان کردم. میخواهید بقیه ماجرا را روز دیگر بگویم؟"🙂
دو زانو نشستم و گفتم :
"ابدا ! اگر میدانستید چقدر مشتاقم، یک لحظه هم مکث نمیکردید. مگر این که خودتان خسته شده باشید."😅
سرش را تکان داد و در حالی که موی مهدی را نوازش میکرد، گفت :
"فقط وقتی یادم می افتد که چه سال هایی را در گمراهی گذرانده ام غبطه میخورم...
هر چند غبطه خوردن سودی ندارد....😔
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
💔
#ایھاالارباب
در اصل...
#هجران تشنگی و #وصل باران است
حِسّی که من دارم
همان حِسّ بیابان است
#بیابان_هم_که_باشی، #حسین_آبادت_مےکندمثل ڪربلا....
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
💕 @aah3noghte💕
💔
یه #آیھ هست که مےفرماید:
"خداوند با بعضی علامات و نشانه ها، شما رو هدایت مےڪنه!"
رفیقی ڪه نشان از نشانه هاے خدا داشته باشه ،
میشه نور✨
و اون نور اگه تو زندگیت بتابه ، زندگیت میشه #نورٌعلینور...🌈
من با نشانه و علامات خدا پیدا شدمـ
ڪھ یڪی از اون نشانه ها ...
نگاهِ #تُ بود...
نگـاهتو ازم نگیــر❤️
#شهیدجوادمحمدی
#رفیق
#نگاه_آسمونی
#ستاره_راه
#رفاقت
#شھادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
#اصفهانیها_آماده ✌️✌️✌️
✌️ اجتماع عظیم #دختران_انقلاب در حمایت از #حجاب در #اصفهان
🔹 با حضور خانواده شهدا
🔸و اولین حضور خانم #مینا_علینژاد در اصفهان
📣 وعده ما :
27 تیرماه ، ساعت 17 ، #حسینیه_رضوی
#پنجشنبه_۲۷تیر_همه_میآییم
♦️حضور هر ایرانی به نیابت از یک #شهید
✅ گروه مردمی آمرین به معروف صراط در اصفهان(دختران انقلاب)
حماسه ای دیگر رقم خواهیم زد💪