#رمان_واقعی_فرار_از_جهنم
به قلم: شهیدسید طاها ایمانی
#قسمت_اول :
اتحاد، عدالت، خودباوری
❤️من متولد ایالت لوئیزیانا، شهر باتون روژ هستم.
ایالت ما تاثیر زیادی در اقتصاد امریکا🇺🇸 داره همیشه در کنار بزرگ ترین سازه های اقتصادی، بزرگ ترین جمعیت های کارگری حضور دارن … .
هر چقدر این سازه ها بزرگ تر و جیب سرمایه دارها کلفت تر میشن …
فلاکت و فاصله طبقات هم بیشتر میشن …
و من در یکی از پایین ترین و پست ترین نقاط شهری به دنیا اومدم … .😒
💙شعار مدارس و دانشگاه های ما: اتحاد، عدالت، اعتماد و خودباوریه … این چیزیه که از بچگی و روز اول، هر بچه ای توی لوئیزیانا یاد می گیره …
ما در سایه #اتحاد، جامعه ای سرشار از عدالت بنا می کنیم
و با #اعتماد و #خودباوری به خودمون کشور و آینده رو می سازیم …
ولی از نظر من، همه شون یه مشت مزخرفات بیشتر نبود … .😏
برای بچه ای که در طبقه ما به دنیا بیاد … چیزی به اسم عدالت و آینده وجود نداره …
برای ما کشوری وجود نداشت تا بهش اعتماد کنیم … برای ما فقط یک مفهوم بود … جنگ … جنگ برای بقا … جنگ برای زنده موندن … .🔥💥
بله … من توی منطقه ای به دنیا اومدم که جولانگاه قاچاقچی ها و دلال های مواد مخدر، دزدها، آدمکش ها و فاحشه ها بود …
منطقه ای که هر روز توش درگیری بود … تجاوز، دزدی، قتل و بلند شدن صدای گلوله، چیز عجیبی نبود … درسته …
من وسط جهنم متولد شده بودم … و این جهنم از همون روزهای اول با من بود … .
من بچه ی یه فاحشه دائم الخمر بودم که مدیریت و نگهداری خواهر و برادرهای کوچک ترم با من بود …
من وسط جهنم به دنیا اومده بودم … .😔
#ادامه_دارد...
#انتشار_داستان_بدون_ذکر_لینک_کانال_ممنوع
💕 @aah3noghte💕