شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_سی_و_نه - بابات دلش نمی خواست مامانت اذیت بشه ، مامانتم خب تو ناز و نعمت
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_چهل
هانیه خانم با کف دست به صورتش می کوبد: یاابالفضل العباس(ع)!
عمو طول و عرض اتاق را می پیماید ، و هانیه خانم در آشپزخانه یا خود چیزی زمزمه می کند.
داماد های هانیه خانم خسته از کارهای نذری پزی گوشه ای افتاده اند و از ماجرای من شگفت زده اند ...
زن عمو پشت تلفن سعی دارد ماجرا را برای مادر توضیح دهد....
و نرگس که تلاش می کند به من که مثل مرده ها شدم چیزی بخوراند ....
من هم یک گوشه کز کرده ام ..بی هیچ حرکتی ،نه حرفی ، نه اشکی ، نه صدایی...
خیره ام به عکس پدر و در دل از هجده سال زندگی بدون پدر و ارزوهایم می گویم ...
این وسط تنها کسانی که بی خیال اند نوه های هانیه خانم اند که خستگی ناپذیر بازی می کنند...
نجمه از اشپزخانه بیرون می اید : ناهار اماده ست بفرمایید در خدمت باشیم..
عمو انگار چیزی که نشنیده باشد : می گوید چرا حامد بی خبر رفت؟
نجمه که متوجه حال عمو شده ، با نگاهی پاسخ دادن را به همسرش واگذار می کند...
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_چهل هانیه خانم با کف دست به صورتش می کوبد: یاابالفضل العباس(ع)! عمو طول
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_چهل_و_یک
محمد چند بار اب دهانش رو قورت میدهد و گلویش را صاف می کند : والا حاج اقا خیلی هم بی خبر نبود....
میدونستیم میخواد بره، ولی این قضایا پیش اومد فراموشمون شد ، اون بنده خدا هم رفت لابد دیرش شده بود دیگه...
عمو تکیه می دهد به دیوار : منظورم اینه که چرا خداحافظی نکرد؟
محمد با درماندگی می گوید : اینو باید از خودشون بپرسید ! حامد همیشه اینطوره...
هانیه خانم درحالی که بشقاب ها را در سفره می گذارد غر میزند :
-عین بابای خدا بیامرزشه ، یهو بی خبر یه کاری می کنه ...
عمو از پاسخ گرفتن ناامید می شود :
- حالا کجا رفته ؟ یعنی رفته اونجا چیکار؟
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا
ادامہ دارد...🕊️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_چهل_و_یک محمد چند بار اب دهانش رو قورت میدهد و گلویش را صاف می کند : وال
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_چهل_و_دو
محمد ، دختر کوچک و شیرینش را روی پایش می نشاند و پاسخ می دهـد :
ما فکر کردیم شما در جریان ماموریتش هستـید ! رفته برای امنیت زوار ، سامرا ، گفت اگه کربلا شلوغ شد شاید کربلام بره ...
هانیه خانم کنار سفره رها می شود و میزند زیر گریه : این بچہ اخرش خودشو به کشتن میده ..
جمله آخر محمد بدجور تکانم می دهد و نگرانی به وجودم چنگ می اندازد ، نگران غریبه ای شده ام که الان آشنا در آمده...
نـگرانم .... نگران مجهولی که حالا از هر معلومی معلوم تر است ، نگران واژه غریبی به نام برادر ، یادم نمی آید برای نیما نگران شده باشم..
بااینکه از یک مادر هستیم ولی چندان علاقه ای به او ندارم ، نمی دانم باید درباره این برادر جدید چه حسی داشته باشم؟
نرگس که تا الان با گوشی اش کشتی می گرفت ، ناگاه می گوید: بلاخره روشن شد ! الان بر می داره !
هانیه خانم بر می گردد با اظطراب می گوید : بزار رو بلندگو! ....
نرگس اطاعت می کند ، بعد از چندبار بوق زدن ، صدای ناواضحی از پشت خط می گوید :
-جانم مادر؟
هانیه خانم خودش را به نرگس می رساند و گوشی را می قاپد : تو کجا سرتو زیر انداختی رفتی بچه ؟
صدای خنده می اید :
شرمنده تون شدم مادر ، ببخشید ، اخه پروازم داشت دیر می شد، این ماموریتم نمی شد کاریش کنم ، باید میرفتم حتما ، شرمنده ...
نویسنده خانم فاطمه شکیبا...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #کرامات_شهدا #شهید_حسینعلی_اکبری اهل درچه اصفهان : شهید حسینعلی اکبری بوی عطر عجیبی داشت نام عط
💔
✖️شهیدی که پس از شهادت چشمانش را باز کرد
#آیت_الله_صدیقی
#آیت_الله_مصباح
#کرامات_شهدا
#شهید_علیاکبر_صادقی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
🌿 بندگی یعنی
در کوچه پس کوچه های زندگی
دست کسی را بگیری...!
🏴السلام علیک یاصدیقه الشهیده🏴
سلامبزرگواران.باتوجهبهاینکهایامفاطمیهدومهم شروعشده،حقیروچندتن ازبزرگواران درنظرداریم ان شاءالله به جای مراسم برای ایشون،به نیازمندان شهرخیرات بدهیم...
💛 دوستان عزیزی که به هر نحوی میخواهند مارا دراین امریاری بفرمایند لطفا کمک های نقدی خود را به این شماره کارت بفرستند🙏🙏🙏
6037697588661204
•° حسین حاجی زاده •°
هرسوالی دراین خصوص داشتید به ایدی زیرمراجعه فرمایید👇
●[@momenanee313●]
لطفا پس از واریز رسید رو به این همین آیدی ارسال کنید.👆
شهید شو 🌷
🌿 بندگی یعنی در کوچه پس کوچه های زندگی دست کسی را بگیری...! 🏴السلام علیک یاصدیقه الشهیده🏴 سلامبزر
♥️ مگر می شود نیازمندی را در گوشه ای از این آب و خاک دید و کمکی هر چند هم کم به او نکرد؟!!!
🌱 با صدقه دادن و کمک به افراد نیازمند و تنگدست مردان خدا روی زمین باشید.