eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 دادار عالم و آدم همواره سالار و سرورم را مسرور دارد! 🍀 به مناسبت برگزاری کنگره بین المللی حضرت زهرا سلام الله علیها، آیت الله حسن زاده آملی صحیفه نور خود را تقدیم رهبر انقلاب می‌کند و در نامه‌ای به محضر مقام معظّم رهبری می‌نویسد: ✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ این صحیفه نور موسوم به «فصّ حکمه فی کلمة فاطمیة» به مناسبت تأسیس نخستین کنگره تجلیل و تکریم از عصمة الله الکبری و ثمرة شجرة الیقین و احسن منازل القرآن و بقیة النبوة و مشکوة الولایة و الامامة حضرت فاطمه بنت خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم که به فرمان همایون و خجسته‌ی رهبر عظیم الشأن کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران جناب آیت الله معظّم ‌خامنه‌ای کبیر - متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف - در ساری مازندران ایران برگزار می‌شود، با سلام و تحیت خالصانه و ارائه ارادت‌ بی‌پیرایه و درود نوید جاوید، به حضور آن قائد ولّی وفّی و رائد سائس حفّی، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» تقدیم می‌گردد، و عرض می‌شود. «یا ایها العزیز جئنا ببضاعة مزجاة» دادار عالم و آدم همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد. ✍️ حسن حسن زاده آملی، 14 شهریور 1376 🆔 @ShamimeOfo
🌷 صبر کنید حاج شیخ هم بیاید 🌿 حضرت امام رحمة الله علیه به شهید محلاتی خیلی علاقه داشتند و برای وی احترام زیادی قائل بودند. اگر در موضوعی خاص، امام‌‌‌‌ می‌‌خواستند تصمیم بگیرند و شهید محلاتی حضور نداشتند،‌‌‌‌ می‌‌فرمودند: «صبر کنید حاج شیخ هم بیاید!» حضرت امام تعبیر خودمانی «حاج شیخ» را در مورد شهید محلاتی به کار‌‌‌‌ می‌‌بردند. 🌸✨ یاد و خاطره عالِم مبارز، شهید حجت الاسلام فضل الله محلاتی را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌺 سیدعلی، محبوب سیدروح الله 🍀 در زمان جنگ، آیت الله ‌خامنه‌ای به تیپ الغدیر تشریف بردند. من نیز در خدمت ایشان بودم. معظّم له در جمع رزمندگان استان یزد، سخنرانی کردند، سپس به سنگر فرماندهی رفتیم. ناهار را در آن سنگر صرف نمودیم. آیت الله سیدروح الله خاتمی نیز حضور داشتند. ایشان با دست‌‌‌های لرزان خود، کاسه بزرگی را برداشت. مقداری ماست داخل آن ریخت و بعد شروع به درست کردن دوغ نمود. دوغ آماده شد. کاسه دوغ را خدمت مقام معظّم رهبری آورد و فرمود: آقا! دوغ را برای شما درست کرده ام. آیت الله ‌خامنه‌ای فرمودند: شما خیلی به زحمت افتاده اید، خودتان میل بفرمایید. آیت الله سید روح الله خاتمی گفت: «اول شما تناول بفرمائید چرا که من آن را برای شما آماده کرده ام. شما بفرمایید و سپس از باقیمانده آن به عنوان تبرّک خواهم خورد.» مقام معظّم رهبری خواستند کاسه را بگیرند که آیت الله خاتمی فرمود: «نه! می‌خواهم با دست خودم به شما دوغ بدهم!» بعد با دست لرزان خود کاسه را نگه داشت و آقا از آن دوغ آشامیدند. پس از آن که مقام معظّم رهبری از آن دوغ نوشیدند، آیت الله سیدروح الله خاتمی کاسه را بر زمین گذاشت، آن را چرخاند و بعد لب‌‌‌های خود را برهمان جایی که آقا از آن جا دوغ میل کرده بودند گذاشت و دوغ را آشامید. ‌‌ 📚 حجت‌الاسلام ذوالنوری، فرمانده تیپ مستقل 83 امام صادق علیه السلام 🆔 @ShamimeOfoq
🌺 محبوبیت مردمی 🍀 چند سال قبل از پیروزی انقلاب، مأموران شاه دنبال من بودند. و بارها مرا به زندان برده بودند. یکی از روزها که برای رساندن پیامی از حضرت امام قدّس سرّه به بیرجند رفته بودم، مرا دستگیر کردند. چند روز در زندان شهربانی بیرجند بودم، ولی این بار با دفعات قبل بسیار متفاوت بود. شیرین ترین خاطراتم به همین چند روز مربوط است. در روزهایی که زندانی بودم، همه نیروهای زندان، ناهار و شام مهمان من بودند! مردم وقتی مطلع شدند که من دستگیر شده‌‌ام برای من غذا آوردند و با این کار علاقه خود را به من نشان دادند. همه نوع غذایی بود، و می‌توانست یک میهمانی بزرگ را جوابگو باشد. من به اندازه معمول غدا می‌خوردم و بقیّه را به مأموران و نیروهای زندان می‌دادم. ✍️ رهبر معظّم انقلاب حضرت آیت الله ‌خامنه‌ای 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 محبوب و دوست داشتنی 🌿 ریخته بودند دور و برش و سر و صورت و بازوهاش را‌‌‌‌ می‌‌بوسیدند. هر کاری‌‌‌‌ می‌‌کردی،‌‌‌‌ نمی‌‌توانستی حاجی را از دستشان خلاص کنی. انگار دخیل بسته باشند، ول کن نبودند. بارها شده بود حاجی، تو هجوم محبت بچه‌‌‌‌ها صدمه دیده بود؛ زیر چشمش کبود شده بود، آن قدر سر و گردن حاجی را از این طرف و آن طرف‌‌‌‌ می‌‌کشیدند که تا مدت‌‌‌‌ها گردن ایشان درد‌‌‌‌ می‌‌کرد حتی یک بار انگشتش را شکسته بودند. باید با فوت و فن برای سخنرانی‌‌‌‌ می‌‌آوردیم و‌‌‌‌ می‌‌بردیمش. یک بار سریع سوار ماشینش کردیم تا چند صدمتر، ده بیست نفری به ماشین آویزان بودند. آخر مجبور شدیم بایستیم و حاجی بیاید پایین. 🌸✨ یاد و خاطره فرمانده‌‌ی محبوب، شهید محمدابراهیم همت را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 خیلی فدایی داشت 🌿 آتش دشمن سنگین شد. هر لحظه احتمال شهادت حاج همت وجود داشت. یک دفعه دیدیم تعدادی از بسیجیان که متوجه حضور حاجی شده اند، او را به زمین انداخته اند و دور او را گرفته اند؛ از بدن‌‌های خودشان سپری ساخته بودند تا مانع شوند به حاجی آسیبی برسد. 🌸✨ یاد و خاطره فرمانده‌‌ی محبوب، شهید محمدابراهیم همت را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 دکتر، چشم و قلبِ لبنانی ها 🌿 جنوب لبنان به اسمِ دکتر مصطفی،‌‌‌‌ می‌‌شناختندش.‌‌‌‌می‌‌گفتند: «دکتر مصطفی چشم ماست، دکتر مصطفی قلب ماست.» 🌸✨ الگوی علم و عرفان و مبارزه، شهید مصطفی چمران را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 موفق در عرصه انتخابات مجلس 🌿 در انتخابات اولین دوره‌‌ی مجلس شورای اسلامی به صورت منفرد شرکت كرد و علی رغم آن همه جو مسموم و بدون آن که ستاد تبلیغاتی داشته باشد از سوی مردم قدر شناس تهران با بیش از یک میلیون رأی بر کرسی نمایندگی نشست. 🌸✨ الگوی علم و عرفان و مبارزه، شهید مصطفی چمران را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 محبوب و دوست داشتنی 1️⃣ همسر شهید: به محض اینکه وارد‌‌‌‌ می‌‌شد بچّه‌‌های یتیم دورش را‌‌‌‌ می‌‌گرفتند و از سر و کولش بالا‌‌‌‌ می‌‌رفتند؛ مثل زنبورهای یک کندو. مصطفی، پدرشان، دوستشان و هم بازی شان بود. 2️⃣ کم کم همه‌‌ی بچّه‌‌‌‌ها شده بودند مثل خود دکتر؛ لباس پوشیدنشان، سلاح دست گرفتنشان، حرف زدنشان. بعضی‌‌‌‌ها هم ریششان را کوتاه‌‌‌‌ نمی‌‌کردند تا بیش تر شبیه دکتر بشوند. بعداً که پخش شدیم جاهای مختلف، بچّه‌‌‌‌ها را از روی همین چیزها‌‌‌‌ می‌‌شد پیدا کرد. مثلاً از این که وقتی روی خاکریز راه‌‌‌‌ می‌‌روند نه دولاّ‌‌‌‌ می‌‌شوند، نه سرشان را‌‌‌‌ می‌‌دزدند. 🌸✨ الگوی علم و عرفان و مبارزه، شهید مصطفی چمران را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 بهترین دوست شما کیست؟ 🌿 یکی از همکلاسان سؤالی طرح کرد که: «بهترین دوست شما کیست؟» مصطفی در میان بچّه‌‌های دانشکده‌‌ی فنی، بیشترین رای را آورد. 🌸✨ الگوی علم و عرفان و مبارزه، شهید مصطفی چمران را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 محبوب و دوست داشتنی 🌿 بعد از سخنرانی ول کنش نبودند. این قدر دور و برش‌‌‌‌ می‌‌ریختند و‌‌‌‌ می‌‌بوسیدندش که از کارهای بعدیش عقب‌‌‌‌ می‌‌افتاد. بنده خدا تو همین گیر و دار چند بار خورد زمین. 🌸✨ یاد و خاطره فرمانده‌‌ی مفقودالاثر، شهید مهدی باکری را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 محبوب نیروها 1️⃣ وقتی خبر رسید شهید شده، توی حسینیّه انگار زلزله شد. کسی‌‌‌‌ نمی‌‌توانست جلوی بچّه‌‌‌‌ها را بگیرد. توی سر و سینه شان‌‌‌‌ می‌‌زدند. چند نفر بی‌‌حال شدند و روی دست بردنشان. 2️⃣ یک روز زین الدّین، با هفت هشت نفر از بچّه ها،‌‌‌‌ می‌‌آمدند خط. صدای هلیکوپتر‌‌‌‌ می‌‌آید. بعد هم صدای سوت راکتش. بچّه ها، به جای اینکه خیز بروند، ایستاده بودند جلوی زین الدین. اکثر شان ترکش خورده بودند. 3️⃣ عصبانی بودم. رفتم پیش آقا مهدی وگفتم: «تمومش کنین. نیروها خسته ن. پنجاه روز‌‌‌‌ می‌‌شه مرخصی نرفته ن، گرفتارن.» گفت: «شما نگران نباشین. من براشون صحبت‌‌‌‌ می‌‌کنم.» توی میدان صبحگاه جمع شان کرد و بیست دقیقه برایشان حرف زد. یک ماه ماندند. عملیّات کردند. هنوز هم روحیّه داشتند. بچّه ها، بعد از سخنرانی آن روز، تو اردوگاه، آن قدر روی دوش گردانده بودنش که گرمازده شده بودند. 🌸✨ فاتح خیبر، شهید مهدی زین الدین را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq