eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
6.6هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 عارفانه ترین نماز یک نظامی 🌿 برای نماز که‌‌‌‌ می‌‌ایستاد، شانه هایش را باز‌‌‌‌ می‌‌کرد و سینه‌‌‌‌‌‌اش را‌‌‌‌ می‌‌داد جلو. یک بار بهش گفتم: «چرا سر نماز این طور‌‌‌‌ می‌‌کنی؟» گفت: «وقتی نماز‌‌‌‌ می‌‌خوانی مقابل ارشدترین ذات ایستاده ای. پس باید خبردار بایستی و سینه ات صاف باشد.» با خودم خندیدم که دکتر فکر‌‌‌‌ می‌‌کند خدا هم تیمسار است. 🌸✨ الگوی علم و عرفان و مبارزه، شهید مصطفی چمران را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 سجده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی از جنس معرفت 🌿 همسر شهید: مصطفی بعد از هر نماز به سجده‌‌‌‌ می‌‌افتاد، صورتش را به خاک‌‌‌‌ می‌‌مالید و گریه‌‌‌‌ می‌‌کرد؛ چقدر طول‌‌‌‌ می‌‌کشید این سجده ها! وسط شب برای نماز شب بیدار‌‌‌‌ می‌‌شد. 🌸✨ الگوی علم و عرفان و مبارزه، شهید مصطفی چمران را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌺 آخرین مناجات امام 🍀 امام هرچه به لحظه‌های پایانی عمر نزدیک تر می‌شدند، در حالی که هر روز و هر ساعت از نظر جسمی رو به کاستی و ضعف و رنج بیشتر بودند، که به موجب روال طبیعی و سیر مادی و جسمانی بروز و ابراز بیشتر آثار تألم و ناله و جزع را می‌طلبید اما از نای وجودشان که جز برای خدا ننالیده بود به جای ناله از آلام جسمانی، زمزمه ذکر خدا و آهنگ روح انگیز وصل و قرب و لقاء حق برمی خاست و هیچ کس در این مدت کمترین ناله و اخمی از درد و الم جسمانی و شخصی از ایشان نشنید و ندید. فقط زمزمه مناجات و نوای عطرآگین عبادت و خشوعشان بود که فضای اطراف و چشم و گوش همه را پر کرده بود. ✍️ حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان 🆔 @ShamimeOfoq
🌺 صورتشان پر از اشک بود 🍀 امام حتی در بیمارستان نیز عبادات خاص خود را ترک نگفتند و بلکه با شور و حال بیشتری به عبادت می‌پرداختند. یکی از نزدیکان حضرت امام نقل می‌کرد: زمانی به اذان صبح باقی بود که وارد اتاق امام در بیمارستان شدم. ایشان را در حالت عجیبی یافتم. امام آن قدر گریه کرده بودند که تمامی چهره منورشان خیس شده بود و هنوز اشک‌های مبارک، همچون باران جاری بود و چنان با خدای خود راز و نیاز می‌کردند که من تحت تأثیر قرار گرفتم. وقتی متوجه من شدند، با حوله‌‌‌ای که بر شانه داشتند صورت مبارک را خشک کردند. 📚 حجت الاسلام آشتیانی [پاسدار اسلام، ش 93] 🆔 @ShamimeOfoq
🌺 برای هر نماز، عمامه می‌گذاشتند 🍀 امام در شدیدترین لحظات کسالت و در فراز و نشیب هایی که در دوران کسالت و بعد از عمل داشتند، مهمترین مسئله‌‌‌ای که کاملا مشهود بود و مد نظر ایشان قرار داشت، فقط انجام عبادت بود. آن هم نه به صورتی که بشود. با لغات وصف کرد. فقط دیدنش بزرگترین درس و زیباترین خاطره‌‌‌ای است که در ذهن هر شخصی می‌توانست بماند. بسیار عاشقانه و خالصانه؛ که کاملا مشهود بود. ایشان با وجود خستگی و کسالتی که داشتند تمام آدابی را که می‌خواستند رسما در مقابل مردم ظاهر شوند، اینها را انجام می‌دادند، با یک دقت مشتاقانه. این نکاتی که گفته می‌شود خیلی کمتر از آن چیزی است که آدم دیده است، چون قابل بیان نیست و در این زمینه حتی در حال خستگی و حالت درد، برای ادای نماز شب در همان ساعاتی که معلوم بود سال‌‌ها بدنشان آمادگی پیدا کرده است، در همان ساعات اطرافیان را صدا می‌کردند تا مقدمات کار را برای انجام نماز شب فراهم کنند. حتی از همان شب‌های بعد از عمل، که این موضوع برای ما خیلی تعجب آور است که یک شخص با آن کسالت، چنین کاری را با این همه دقت انجام دهد و این چیزی جز عشق و اخلاص که نهایتش آن حالت جذبه و کشش را ایجاد می‌کند، نمی‌تواند باشد و واقعا پوشیدن آن لباس سفید پاک و گذاشتن عمامه و سایر مقدماتی که گفته شد، اینها همه اش هر کدام خاطره‌‌‌ای است. کلاً دیدن هر لحظه قیافه ملکوتی امام، واقعا برای ما خاطره است. 📚 دکتر دوایی (پزشک معالج امام) [اطلاعات هفتگی، ش 2442] 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 وصیتِ مادر 🌿 مادرش گفته بود فقط یک وصیت‌‌‌‌ می‌‌کنم که خدای بزرگ را فراموش نکنی. پس از 20 سال که به میهن برگشته بود، نوشته بود: «ای مادر! به تو اطمینان‌‌‌‌ می‌‌دهم که در این مدّت دراز، حتی یک لحظه هم خدا را فراموش نکرده ام.» «از زبان شهید چمران با اندکی دخل و تصرف» 🌸✨ الگوی علم و عرفان و مبارزه، شهید مصطفی چمران را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 بیگانه از گناه 🌿 پدر شهید:‌‌‌‌ نمی‌‌خواهم بگویم (آقا مهدی و آقا مجید) معصوم بودند، نه، ولی من که پدرشان هستم، به خدایی خدا، گناهی از اینها سراغ ندارم! 🌸✨ فاتح خیبر، شهید مهدی زین الدین را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 مراقبه همیشگی 🌿 بهم گفت: «مرا موعظه کن، دست بردار نبود. من هم از قیامت‌‌‌‌ می‌‌گفتم و او‌‌‌‌ می‌‌گریست.» 🌸✨ یاد و خاطره فرمانده‌‌ی مفقودالاثر، شهید مهدی باکری را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 آرام و مطمئن با ایمان به خدا 🌿 یکی از خمپاره‌‌‌‌ها درست دو - سه متری بالای سرمان، پشت خاکریز خورد. صدای انفجارش خیلی بلند بود؛ کلی گرد و خاک رفت هوا. همه نیم خیز شدیم. سرمان را که بلند کردیم، دیدیم آقا مهدی ایستاده و دارد‌‌‌‌ می‌‌خندد. گفت: «این هم مأمور نبود.» 🌸✨ یاد و خاطره فرمانده‌‌ی مفقودالاثر، شهید مهدی باکری را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 مراقبت بر نماز اول وقت و با حضور قلب 1️⃣ نمازش را همیشه اول وقت‌‌‌‌ می‌‌خواند. 2️⃣ یکبار دیدم در طول نماز بدنش ثابت نیست و مثل برگ خزان‌‌‌‌ می‌‌لرزد. بعدها توجه کردم، دیدم همیشه از خوف خدا بر سر نماز‌‌‌‌ می‌‌لرزد. 🌸✨ یاد و خاطره پاسدار مخلص، شهید یوسف کلاهدوز را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 مداومت بر نماز شب 1️⃣ یکبار دیدم کسی در کنجی خلوت و تاریک، دستهایش به طرف آسمان بلند است و شانه هایش از گریه‌‌‌‌ می‌‌لرزد، جلو که رفتم دیدم کلاهدوزاست. 2️⃣ نیمه شب بود، خسته بودیم و خوابیدیم. ساعت دو بعد از نیمه شب از خواب بیدارشدم. صدای ضجه‌‌‌‌ می‌‌آمد. صدا آرام و ملایم بود. بلند شدم دیدم. کلاهدوز در گوشه حیاط مشغول نماز شب و ذکر است. 3️⃣ هر وقت که از گشت بر‌‌‌‌ می‌‌گشتم،‌‌‌‌ می‌‌دیدم در حال مناجات است و نماز شب‌‌‌‌ می‌‌خواند. همیشه وضو داشت. 🌸✨ یاد و خاطره پاسدار مخلص، شهید یوسف کلاهدوز را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 سیمش وصل بود 🌿 گاهی بعد از نماز ذکر مصیبتی خوانده‌‌‌‌ می‌‌شد. متأثر‌‌‌‌ می‌‌شد و اشک‌‌‌‌ می‌‌ریخت. 🌸✨ یاد و خاطره پاسدار مخلص، شهید یوسف کلاهدوز را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq