شِیخ .
بخوانید روایت نخلِ عاشق را. بوعلی سینا در فصل اول رسالهی العشق، مطرح میکند که عشق ویژهی آدمیزاد
آنچه انسان را از مردگان متمایز میکند حیات است و اگر کسی عشق نداشته باشد و در مسیر نباشد از این حیات بهرهای نخواهد داشت ولو اینکه نفس بکشد یا راه برود.
و نقطه مقابلش کسی است که عشق را به خانهی قلبش راه دهد و تمام وجودش را فدای عشق کند و دار و ندارش را در طبق اخلاص، تسلیم او نماید؛ او بزرگترين سود را از این معامله نصیب خویش نموده است.
حسنمحمودی
پدر مهربان.mp3
6.27M
گوینده: آقایمیر
نویسنده: طلبهیجوانِحزباللهی
انتشار : @AGHAYE_MIR/261
شِیخ .
حوالی ساعت شش عصر قرار هرروزهی ما با اونهاست :) از صبح که بیدار میشم تا عصر، ذهنم مشغولِ و قلبم مشتاق.
ذهنم مشغولِ اینه که از چی بهشون بگم؟ چطور باهاشون صحبت کنم که قلبای مهربونشون ذوق کنه؟ .
و قلبم مشتاق اینه که زودتر ساعت بگذره و دیدار فرا برسه. قلبا و عمیقا دوسشون دارم. درسته که وقتی میرسیم اونها با ذوق و هیجان میان سمتمون، بغلمون میکنن و از دلتنگی هاشون میگن. اما خدا میدونه حس ما ده برابر اونهاست(:
یعنی من اگر چاره داشتم دونه به دونه اونهارو میبوسیدم، مثل بچه ها از دیدن دوبارهشون ذوق میکردم و موقع رفتن های های اشک میریختم...
اما خب نمیشه ..
خدایا ما عبد گناهکار توییم و سرمون پایینه. اما انقدر بنده های کوچک تو مهربون و با محبت هستن که بی دلیل مارو دوست دارن. این خیلی قشنگه:)
خدایا ازت ممنونم که این ایام رو با وجود این فسقلی ها برای ما شیرین کردی. و باعث شدی حس کنیم قدر یه ذره کوچک به درد دستگاه اباعبدالله الحسین ع خوردیم. خدایا دمت گرم(:
طلبهیجوانِحزباللهی
#روز_نوشتهای_دلی
کی گفته که عشق فقط واسه آدم بزرگهاست؟ من خودم از قبل دبستان دلم امام حسین ع رو میخواست :)🌿
از رباب نشیندهام
شاید نگفتهاند آنقدر که باید.
من هم ننوشته ام. نه در دفتر خاطراتم، نه در صفحات مجازیام و نه حتی در حاشیه کتابهایم.
اما باید از او گفت؛ از عشقِ بی حد و اندازهاش به امام حسین علیه السلام، از احساس مادری و عجیبی که به علی اصغر داشت. از وجود مبارکش در زمین کربلا... از چگونگی حیاتِ او پس از ماجرای عاشورا، از شخصیتِ عجیب و برجستهاش.
همهاش را هم که رها کنیم و نگوییم. نمیتوانیم غمِ عظیمی را که پس از شهادت علی اصغر بر روی قلب او نشست نادیده بگیریم. و روایت نکنیم. نمیتوانیم به راحتی عبور کنیم. آنها که دریافتند احساسِ مادری چیست و تجربه کردهاند؛ یقینا میتوانند بفهمند که رباب چگونه بر تشنگیِ علی صبوری کرد و چقدر سخت بود که لبهای ترک خوردهی نوزداش را ببیند و کاری از دستش بر نیاید...
دانی که چرا طفل به هنگام تولد در همهمه و زمزمه و آه و فغان است؟ چون قبل تولد ز رباب قصه اصغر بشنیده زین رو به ابد اشک به طفلان روان است.
✍🏻 طلبهیجوانِحزباللهی
#محرم | #علی_اصغر
@Sheikh_Alii