eitaa logo
شعر هیأت
9.3هزار دنبال‌کننده
895 عکس
163 ویدیو
12 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹اعجاز عشق🔹 دلش را برده‌ای، هر وقت صحبت کرده‌ای بانو! محمد را، چنین غرقِ محبت کرده‌ای بانو! تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این‌ است به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کرده‌ای بانو! به محراب دو ابرویش، تماشا کرده‌ای حق را میان معبد چشمش، عبادت کرده‌ای بانو! اگر زر باختی، بردی دل ماه دو عالم را چه سودی، در میان این تجارت کرده‌ای بانو!.. تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا تمام هستی‌ات را، نذرِ اُمّت کرده‌ای بانو!.. نبودی در خُم، اما با علی داماد و مولایت به لطف دست زهرایت، تو بیعت کرده‌ای بانو! چه دُرّی، در دل دلدادگی دیدی، که از دنیا به یک پیراهن کهنه، قناعت کرده‌ای بانو! به آن دست کریمت، دارم امّیدی که در محشر ببینم شاعرت را هم شفاعت کرده‌ای بانو! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5263@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹ندای وحدت🔹 از زبان ذوالفقار... هم‌نوا بود با چکاچک من غرّش آسمان و هوهوی باد گوش دنیا شنیده است مگر؟ چون غریو صدای من فریاد هستی من زبان سرخ من است از حقیقت هماره دم زده‌ام بارها در میان معرکه‌ها ختم بیداد را رقم زده‌ام بارها در میان معرکه‌ها لشکر کفر در کمینم بود آنچه جان می‌ستاند از دشمن برق چشمان تیزبینم بود چشم بگشا که در دل تاریخ! آنچه پیداست رد پای من است! گوش خود تیزتر کن و بشنو! اندکی بغض در صدای من است گرچه آشفته بودم و بی‌تاب گاهِ صبر آمد و غلاف شدم گرچه جانم سراسر آتش بود آب سردی بر اختلاف شدم کنج دیوار خانهٔ مولا سر من بود اگر چه گرم قنوت سال‌ها در غلاف دم نزدم وا نکردم دهان مگر به سکوت! سال‌ها در رکاب صاحب صبر! خون دل خوردم و گزیدم لب! من نبودم اگر میان نیام که نمی‌ماند نامی از مکتب! تیغ بودم ولی رسالت من! نه بریدن، که وصل کردن بود دین حق را برادری کردن مثل دِینی به روی گردن بود اینک اما چرا؟ نمی‌دانم؟ عده‌ای بی‌قرارتر از من آتش معرکه شدند و شده‌‌ست تیغشان ذوالفقارتر از من! در هیاهوی فتنه‌ها باید اقتدا کرد یک‌صدا به امام فتنه را سربریدن آسان نیست که خواص‌اند چشم و گوش عوام بهتر از من مگر گواهی هست من که دیدم امام اُمّت را در هیاهوی فتنه نشنیدم از لبش جز ندای وحدت را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4321@ShereHeyat
🔹پایان یکی‌ست🔹 خاکریز شیعه و سنی در این میدان یکی‌ست خیمه‌گاه تفرقه با خانهٔ شیطان یکی‌ست لات و عزی با نقاب دین به میدان آمدند بت‌شکن‌ها خوب می‌دانند: بت‌گردان یکی‌ست داعش و تکفیری و وهابی و القاعده پشت این دستان پیدا، نیت پنهان یکی‌ست سال‌ها با اسم آزادی، کبوتر کشته‌اند این جهانِ در ستم آزاد، با زندان یکی‌ست تن به ذلت هرگز! اما جان به جانان می‌دهیم در تمام عصرها، رسم جوانمردان یکی‌ست مرز، چیزی نیست! حتی از زمان هم رد شدند از نگاه اهل ایمان، بدر و خان‌طومان یکی‌ست چنگ باید زد به حبل‌الله و از آتش گذشت عروةالوثقی یکی، پیمان یکی، فرقان یکی‌ست هر حریمی حرمتی دارد بپرس از محرمان حرمت آل نبی با حرمت قرآن یکی‌ست باز «بسم الله مجراها و مرساها» بخوان موج‌ها بسیار، اما نوح کشتی‌بان یکی‌ست صالحان، میراث‌داران زمین خواهند شد این حکایت، فصل‌ها دارد، ولی پایان یکی‌ست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1751@ShereHeyat
🔹دست در دست🔹 دل اگر تنگ و جان اگر خسته‌ست گاه گاهی اگر پریشانیم روبرو صخره‌ای اگر باشد یک به یک موج‌های طوفانیم دین ما دین آب و آیینه‌ست بی‌قرار امیر آدینه‌ست داغ‌هایی به روی این سینه‌ست گاه اگر مثل ابر گریانیم گاه مهر نبی نشانهٔ ماست گاه‌گاهی شکوه شمشیرش «فاتقوا الله یا اولی الباب» ما همیشه مرید قرآنیم «و یدالله فوق ایدیهم» عشق یعنی عبادتی بی‌مرز عقل اگر ماه و عشق اگر ابر است ما پریشان وقت بارانیم لحظه‌های دفاع از ایمان لحظه‌های شکوه اسلام است پای دشمن اگر وسط باشد بی‌گمان رهسپار میدانیم هر کجای جهان اگر باشیم راه ما راه عشق و همراهی‌ست یوسف عاشقیم و در همه حال چشم در راه خاک کنعانیم نیست باکی اگر که درگیری‌ست دشمن ما اگر که تکفیری‌ست جنگ‌شان از سر شکم سیری‌ست ما در این رزم‌گاه می‌مانیم یک جهان مانده در شجاعت ما وحدت ماست رمز عزت ما شیعی و سنی‌اند دوشادوش دست در دست هم مسلمانیم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1105@ShereHeyat
آن جانِ جهانِ جود برمی‌گردد ـ بر اجدادش درود ـ برمی‌گردد مردی که شنیده‌اید غیبت دارد با آن‌که نرفته بود برمی‌گردد 📝 🏷 @ShereHeyat
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹صحیفۀ صلوات🔹 امشب شکوه عشق جهانگیر می‌شود روح لطیف عاطفه تصویر می‌شود امواج سربلندی و آزادی و شرف از هر کران مکّه سرازیر می‌شود قرآن ببوس و «اَشرَقَتِ‌الاَرض» را بخوان این آیۀ مبارکه تفسیر می‌شود تبریک باد آمنه را کز حریم او نور است و نور و نور که تکثیر می‌شود.. از انعکاس نور وی از مکّه تا به شام هر سنگ خاره، آینه‌تأثیر می‌شود الله اکبر از نفسش کز فرشتگان هر سو بلند نغمۀ تکبیر می‌شود.. چون کاخ باشکوه مدائن، ز هیبتش در لرزه کاخ فتنه و تزویر می‌شود.. داروی دردها و جواب سؤال‌هاست قرآن کتاب او که جهانگیر می‌شود.. در سایۀ عدالت و اخلاص و وحدت است تکبیر او که چیره به شمشیر می‌شود.. در آسمان، تجلی هر روز آفتاب خُلق عظیم توست که تصویر می‌شود.. گردد صحیفۀ صلوات فرشتگان بر صفحه‌ای که نام تو تحریر می‌شود.. تنها همین نه آیۀ تطهیر مدح توست یادت همیشه مایۀ تطهیر می‌شود نام تو زنده‌تر شده، یاد تو تازه‌تر چندان که دهر، کهنه، جهان‌، پیر می‌شود.. محتاج یک نگاه توأم ای که هر کجا خاک از نگاه لطف تو اکسیر می‌شود.. 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5228@ShereHeyat
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹رحمت خدا🔹 تو آمدی و در رحمت خدا وا بود و غرق نور، زمین، بلکه آسمان‌ها بود بهار بود و ربیعش از آن جهت خواندند که این سلاله‌ای از شاخسار طوبی بود در آسمانِ شب مکّه، قدسیان گفتند خدا، ستارۀ احمد چقدر زیبا بود گرفت نور تو جغرافیای عالم را شب ولادت خورشیدِ عالم‌آرا بود زمین زمین همه می‌سوخت در لهیب گناه و ذات پاک تو از هر بدی مبرّا بود... از آسمان‌ها بوی فرشته می‌بارید شگفت واقعه‌ای در تمام دنیا بود ألَم یَجِدکَ فقیراً خدات روزی داد ألَم یَجِدکَ یَتیماً خدات مأوا بود... نیافرید جهان را مگر به خاطر تو اگر که خلقت، منظور حق‌تعالی بود عبور کردی از آفاق و انفسِ عالم از آن مسیر که مسدود بر مسیحا بود همای سدره‌نشینِ مقام أو أدنی! به کُنهِ جاه تو اندیشه را کجا جا بود؟ برای نافله وقتی قیام می‌بستی بهشت، گوشۀ سجادۀ تو پیدا بود چه آیه می‌خواندی که حجاب‌ها می‌رفت و قفل‌های جهان پیش روی تو وا بود بنازم این همه شوکت که عبد درگاهت ولیّ ایزد منّان، علیّ أعلا بود... ز مکّه رفتی و تاریخ هم دگرگون شد اگر که هجرت آن روز یک معمّا بود فدای این همه مهر و عطوفت و رحمت که در دقایق آخر تو را غم ما بود زبان الکن ما بسته است در مدحش «خروش»! این همه یک قطره پیش دریا بود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2508@ShereHeyat
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹مسیح من!🔹 زمین، به زمزمه می‌آید، همان شبی که تو می‌آیی همان شب آمنه می‌بیند، درون چشم تو دنیایی ستاره‌ای بدرخشید و رسید و ماهِ دل ما شد چه سرنوشت دل‌انگیزی، چه عاشقانۀ زیبایی همین که آمده‌ای از راه، حجاز، محو تو شد، ای ماه! یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی! سلام ماه بنی‌هاشم! سلام بر تو ابوالقاسم! دل از نگاه تو شد مُحرم، چه حج محشر و گیرایی چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب که شد یقین به دل راهب، همان ستودۀ عیسایی به هیچ آینه، جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی به دختران نهان در گِل، بیا محمدِ نازک‌دل! ببار تا که شود نازل، به قلب پاک تو، زهرایی به آرزوی نگین تو، درآمده‌ست به دین تو مسیح من! به کمین تو، نشسته است یهودایی قسم به لیل و به گیسویت، به ذکر یاحق و یاهویت به آیه‌ آیۀ ابرویت، به آن دو چشم تماشایی در این هزارۀ ظلمانی، میان این همه حیرانی برای این شب طوفانی، بخوان از آن دل دریایی! از او که خال تو را دارد، که نام و حال تو را دارد به شانه‌، شال تو را دارد، می‌آید او و تو می‌آیی بخوان که در عرفاتم من، کنار آب حیاتم من طنین یک صلواتم من، به شوق این همه زیبایی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1099@ShereHeyat
معراج تکلم است امشب، صلوات ذکر لب مردم است امشب: صلوات آتشکده‌های غصه، خاموش شدند میلاد تبسم است امشب، صلوات 📝 @ShereHeyat
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹شفیع اُمّت🔹 زهی بهار که از راه می‌رسد، این‌بار که ذکر نعت رسول است بر لب اشجار هزار چشمه خطابش کنند در اوراد هزار شاخه سلامش دهند در اذکار زمین ز حلّۀ سبز محمّدی، مفروش هوا ز عطر خوش نام مصطفی، سرشار حدیث سرمدی‌‌اش، شمع خلوت اوتاد صفای احمدی‌اش، شرح سینۀ ابرار ز باغ حُسنش، تلمیح کوچکی‌ست، بهشت ز حُسن باغش، تشبیه ساده‌ای‌ست، بهار دلیل خلق جهان است، یا اُولِی‌الألباب! ز چشم غیر نهان است، يَا اُولِی‌الأبصار! پیمبری که وجودش مگر بشارت نیست که هم بشارت از او رحمت است و هم انذار به جز جمال محمّد که جلوه‌اش ازلی‌ست کسی نچیده ز باغ جهان گل بی‌خار خوشا سرودن نامش که هر زمان تازه‌ست چو نغمه‌ای که شود دلنشین‌تر از تکرار.. شفیع و شافی اُمّت، رسول خاتم حق به جان او صلوات خدا، هزاران بار دلا ز نعت خصالش دمی مبند زبان هم از درود و سلامش دمی فرو مگذار کسی که بر سر خلق است، سرور و مولا کسی که در دو جهان است، سید و سالار دلا اگر به هوای بهشت می‌نالی دل از جهان بکَن و بر جهان او بسپار درود هر دو جهان بر رسول و آل - بگو! به دشمنان نبی لعنت خدا - بشمار! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5247@ShereHeyat
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹عطر صدایت🔹 قبل از تو انسان حرف انسان را نمی‌فهمید گل را نمی‌دانست، باران را نمی‌فهمید... انسان قبل از چشم‌هایت هر چه می‌کوشید‌ پیدایی آن ذات پنهان را نمی‌فهمید هر شب می‌آمد بشنود عطر صدایت را حتی ابوجهلی که قرآن را نمی‌فهمید در «بی‌زمان» بوسیده پایت را وَ الّا رود در خود معطل بود و «جریان» را نمی‌فهمید تا آمدی انسان به انسان گل تعارف کرد قبل از تو انسان حرف انسان را نمی‌فهمید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4320@ShereHeyat
(علیه‌السلام) «لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى یُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» پیوسته دعا در حجاب است (و به اجابت نمی‌رسد) تا زمانی که بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود. 📗 الکافی، ج‏۲، ص۴۹۱ 🔹صلوات بعد از دعا🔹 هرچند دعای عاشقان پر دارد زیباییِ پرواز کبوتر دارد در پرده بُوَد اجابت اما صلوات بفرست که آن حجاب را بر‌دارد 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹وارث احمد🔹 اى نفس صبحدم! دعاى که دارى؟ بوى خدا مى‌‏دهى، صفاى که دارى؟ عطر بهشتى، ز خاک پاى که دارى؟ مژده چه آوردى و براى که دارى؟ تا بفشانیم جان، تو را به خوش آمد ماه ربیع است و نوبهار کرامت ماه شکوفایى کمال و شهامت در تن هستى دمید، روح سلامت از برکات طلوع، روز امامت‏ باز گشودند باب لطف مجدّد صبح دلان صبح صادق است ببینید باغ بهشت از شقایق است ببینید جلوهٔ رب‌المشارق است ببینید روز تجلّاى خالق است ببینید وز رخ زیباى جعفر بن محمد... نور ولایت دمیده از نظر او چشمهٔ کوثر رهین چشم تر او باقر دریاى علم و دین، پدر او هم پدر او امام و هم پسر او نور دل حیدر است و وارث احمد نهضت علمى که آن امام به‌ پا کرد کارى چون خون سیدالشهدا کرد از سر اسلام دست فتنه جدا کرد آنچه رسالت به عهده داشت ادا کرد شاهد حسن ازل نشست به مسند گر همه عالم قلم به دست برآرند تا به قیامت مدیح او، بنگارند یک ز هزاران فضیلتش نشمارند آن که به شاگردی‌اش چهار هزارند جمله به فقه و کلام و فلسفه، ارشد ز آن همه یک چند چهره‌‏هاى درخشان عالم و آگاه در معارف قرآن مؤمن طاق و هشام و جابر حیّان زادهٔ مسلم، دگر مفضّل و صفوان کان همه بودند چون زراره سرآمد... من که به لب، نغمهٔ ثناى تو دارم هر چه که دارم من از عطاى تو دارم دست به زنجیرهٔ ولاى تو دارم پاى به زنجیرم و هواى تو دارم دست برون آور و بگیر مرا یَد... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1103@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹صبح صادق🔹 ای كوی تو، كعبۀ خلايق‏ طالع ز رخ تو، صبح صادق ای پایۀ منبرت فراتر از کرسی هفت چرخ اخضر تا نام ز ماه و مهر بوده‌ست خاک در تو، سپهر بوده‌‌‌ست گفته‏‌ست خرد، بس آفرينت صد‌ها چو «هشام»، خوشه‌چينت گردش، ز فلک، اشاره از تو استاد خرد، «زراره» از تو چون «مؤمن طاق» از تو آموخت‏ لب بر لب هر چه مدعی دوخت انديشه هر آنچه بود مُجمَل‏ بشنيد مفصل از «مُفَضّل»... كی مكتب تو، نظير دارد؟ صدها چو «ابوبصير» دارد تا مشعل علم، «جابر» افروخت‏ بس نكته، خرد كه از وی آموخت‏ شد شهره به دهر، مذهب تو «حمران» و «ابان» و مكتب تو... فانی نه، كه جاودانه‌‏ای تو دريايی و بی‌كرانه‌‏ای تو... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1102@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹صادق آل محمد🔹 در مسجدالنبی چه مؤدب نشسته‌اند از خلسۀ صبوح، لبالب نشسته‌اند قوم قلم به دست که در پیش منبرند محو نگاه شارح مذهب نشسته‌اند با ورد صبحگاه امام‌اند هم‌نفس گاهی شهید جذبۀ یارب نشسته‌اند مثل ابوبصیر فراوان که در سکوت با درس صبح آمده تا شب نشسته‌اند با دفتر و دوات، شیوخ مذاهب‌اند خود معترف به جهل مرکب نشسته‌اند پیران فقه و فلسفه احساس می‌کنند ابجد نخوانده باز به مکتب نشسته‌اند آن قوم بی ستاره در آن سو منجم‌اند بی اعتنا به اختر و کوکب نشسته‌اند سر گشتگان جبری و دهری به اختیار مسحور بحث و وسعت مشرب نشسته‌اند پهناور است گسترۀ خطبه‌های او آنجا چه بی‌شمار مخاطب نشسته‌اند.. بر منبر است او که شکوهش زبانزد است شمس‌الضحی‌ست صادق آل محمد است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5258@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹مؤمن عشق🔹 از قضا ما را خدا از اهل ایمان می‌نویسد ما أطیعوالله می‌دانیم، قرآن می‌نویسد «قُل تَعالَو نَدعُ» می‌خوانیم، ثابت می‌کند ما مؤمنِ عشقیم، آری آلِ عمران می‌نویسد در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر ما مسلمانِ علی هستیم، سلمان می‌نویسد.. صادقُ الوَعدیم، ما را عشق اینسان می‌پسندد صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می‌نویسد حرف از ابراهیم از آتش می‌شود، کو یارِ صادق؟ از تنورِ خانه می‌پرسم، گلستان می‌نویسد سرّ «تبیاناً لِکلِّ شیء» یعنی او که حتی طفلِ مکتب‌خانه‌اش تفسیر تبیان می‌نویسد آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل علم یعنی قالَ صادق، اِبنِ حیّان می‌نویسد خیل عشاقش فراوان‌اند شاهد دارم از عشق عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می‌نویسد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5260@ShereHeyat
تو همچون غنچه‌های چیده بودی که در پرپر شدن خندیده بودی مگر راز حیات جاودان را تو از فهمیده‌ها فهمیده بودی 📝 @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹عطر تبسم🔹 تاجی از آفتاب سر قم گذاشتند نوری ز عشق در دل مردم گذاشتند بانو! تو آمدی، سر هر سفرۀ تهی سیب گلاب و سبزه و گندم گذاشتند باران گرفت و عطر هزاران گل انار... روی لبِ کویر، تبسّم گذاشتند از برکت قدوم شما شوره‌زارها رودی شدند و سر به تلاطم گذاشتند این شهر را به عشق شما «شهر اهل‌بیت» شهر ستارگان زمین... قم گذاشتند «این‌جا برای چیدن یک خوشه یاد تو هر گوشه از حریم تو را خم گذاشتند» دستان مهربان تو را آسمانیان بر شانه‌های خستۀ مردم گذاشتند... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3953@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹صبح شبستان🔹 قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش جاده خوشبو شده انگار كه بیرون زده است عطر دلتنگی گل از چمدان سفرش! قدمت پشت قدم‌های برادر جاری كوه سرریز شده چشمه به چشمه هنرش! در سفرنامه نوشتن چه مهارت دارد اشک چشمان تو با آن قلم شعله‌ورش گرچه دلتنگی تو سبک خراسانی داشت مانده در دفتر قم، بیت به بیت اثرش عطر معصوم تو در صبح شبستان پیچید كرد آیینه در آیینه پرآوازه‌ترش! پر از آواز كبوتر شده این شهر انگار كه خراسان به قم افتاده مسیر و گذرش! بی‌گمان دور ضریح تو نمی‌گردانند هركه چون دانۀ اسپند نسوزد جگرش! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2387@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹خواهر عشق🔹 این زن که خاک قم به وجودش معطر است تکرار آفرینش زهرای اطهر است تکرار آفرینش افلاک بر زمین تکرار آفرینش عرش مصوّر است این جلوۀ فرشته صفت این شکوه غیب بر خاک می‌نشیند و از خاک برتر است دست سخاوتش پر از آمال دوستان چشم محبتش به غریبان مضطر است همشیرۀ شقایق و همراز رازقی با آفتاب مشرقی عشق خواهر است این زن که از نیایش او مست عالم‌اند معصومه است مریم آل پیمبر است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4335@ShereHeyat
💠 علِّمُوا اَولادَکُم شِعرَ العَبدی «اهمیت شعر در آموزش معارف دینی به فرزندان» 🔹همان‌گونه که والدین حقوق بسیاری به گردن فرزندان خود دارند، در متون دینی حقوقی نیز برای فرزندان نسبت به والدین قرار داده شده است که والدین موظف‌اند به آن‌ها جامه عمل بپوشانند. برخی از این حقوق عبارت‌اند از: انتخاب نام نیک، تربیت مؤدبانه، سوادآموزی، رعایت عدالت در برخورد بین فرزندان، روزی حلال، آماده‌سازی زمینه ازدواج، آموزش اعمال دینی مانند نماز و قرآن و آموزش مباحث اعتقادی. اساسی‌ترین این موارد مباحث اعتقادی است، چرا که بنیه فکری فرزند را رقم می‌زند و هر فرد مطابق با نوع تفکراتش رفتار خواهد کرد. 🔸در روایات اهل‌بیت(علیهم‌السلام) یکی از بهترین و مؤثرترین راه‌ها برای آموزش مباحث اعتقادی به فرزندان آموزش از طریق شعر بیان شده است. نقل شده است که امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، نسبت به اشعار پدرشان حضرت ابوطالب(علیه‌السلام) فرموده‌اند: «تَعَلَّموه و عَلِّموه اولادَکم فَاِنَّه کان عَلی دینِ الله و فیه علمٌ کثیرٌ (۱)؛ اشعار ابوطالب(علیه‌السلام) را یاد بگیرید و به فرزندانتان آموزش دهید چرا که این اشعار بر پایه دین خدا سروده شده‌اند و در آن‌ها دانسته‌های فراوانی است.» امام صادق(علیه‌السلام) نیز خطاب به جمیع شیعیان چنین نکته‌ای را ناظر به اشعار سُفیان بن مُصعَب معروف به «عبدی کوفی» فرموده‌اند: «یا مَعشرَ الشّیعه عَلِّموا اولادَکُم شعرَ العبدی فَاِنَّه عَلی دینِ الله».(۲) 🔹بی‌شک طراوت و لطافتی که شعر به دلیل وجود وزن و ظرافت‌های بدیعی دارد، بسیار برای نوجوانان جذاب‌تر از یک متن معمولی است. برای همین سفارش شده است که معارف را از طریق شعر آموزش بدهند که نوجوانان طبق این شیوه، انگیزه بیشتری برای حفظ دارند و بهتر در ذهنشان تثبیت می‌شود. «اهمیت آموزش به واسطه شعر مورد نظر پیروان سایر ادیان نیز قرار گرفته و مسیحیان و یهودیان نیز برای نشر تفکرات خود از این شیوه بهره فراوان می‌برند.»(۳) 🔸اما نیاز است به چند نکته در خصوص این روایات توجه شود: 1️⃣ در هر دو روایت به جای تشویق فرزندان به حفظ اشعار، از تعبیر «عَلِّموا» استفاده شده است، یعنی اشعار را به فرزندانتان آموزش دهید. این نشان می‌دهد که اشعار این دو بزرگوار صرفاً یک شعر مذهبی سطحی نبوده که با خوانش و حفظ آن بتوان بهره کافی را از این اشعار برد؛ بلکه باید در قدم اول به فرزندان تعلیم داده‌ شود که این شعر یا این بیت به کدام داستان تاریخی اشاره دارد یا متضمن کدام آیه قرآن است و یا تلمیح به کدام روایت دارد. «فیه علم کثیر» نشان از آن دارد که فرزندان با در ذهن داشتن یک شعر، آیات، روایات و داستان‌های مذهبی فراوانی را با خود مرور می‌کنند. علامه امینی پس از تعریف بسیار از عبدی، او را با صفت «به نظم درآورنده احادیث دشوار» معرفی کرده و ۴۵ صفحه از کتاب گران‌سنگ الغدیر را به ذکر اشعار او و شرح آیات و روایات به کار برده شده در اشعار او اختصاص داده است. برای نمونه همین یک بیت عبدی «الصّادقون النّاطقتون - السّابقون اِلی الرَّغائب» به دو آیه «کونوا مع الصادقین» (توبه، ۱۱۹) و «السابقون السابقون اولئک المقربون» (واقعه، ۱۰) اشاره دارد. علامه در توصیف عبدی نوشته است که «هرچه از اشعار عبدی دیده‌ایم همه در وصف اهل‌بیت(علیهم‌السلام) بوده است.» و تذکره‌نویسان از او به «شاعر اهل‌بیت» تعبیر می‌کنند.(۴) وقتی چنین اشعاری محور آموزش قرار بگیرد پیداست که نوجوان با چه آموزه‌هایی تربیت خواهد شد.
2️⃣ در ادامه نوبت به عبارت «فانه علی دین الله» می‌رسد. معنای ظاهری عبارت حکایت دارد که این اشعار در مورد موضوعات دینی سروده شده‌اند. اما عمیق‌تر که بنگریم می‌توانیم نکته دقیق‌تری را برداشت کنیم و آن در امان بودن سروده‌های این دو بزرگوار از گزند آسیب‌های شعر دینی است. مگر شعر دینی آسیب هم دارد؟ بله دارد. شیوه کار عبدی این بود که از امام صادق(علیه‌السلام) حدیثی را می‌آموخت، آن را به نظم می‌کشید و به امام عرضه می‌کرد. مثل آنجا که از تفسیر آیه ۴۶ سوره اعراف «و عَلی الاَعرافِ رِجالٌ یَعرِفونَ کُلًّا بِسیماهُم» از امام سؤال کرد که حضرت آن را به وجود مقدس نبی اکرم (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) و اوصیای ایشان تفسیر فرمودند؛ عبدی از حضرت اجازه گرفته و فی‌المجلس قصیده‌ای در این باره می‌سراید.(۵) همین اشراف امام بر شعر باعث می‌شد که ایردات احتمالی شعر چه از لحاظ مضمونی و چه از لحاظ ادبی، مشخص و در بازنگری برطرف شوند. کوچک‌ترین خطای در شعر می‌تواند ممدوح را از عرش به فرش بیاورد، خصوصاً در شعر آیینی که بال خیال شکسته‌تر و دایره لغات بسته‌تر است. کم نیستند اشعاری که برای بیان منقبت یا مرثیه‌سرایی اهل‌بیت(علیهم‌السلام) سروده شده‌اند، اما به دلیل نداشتن مهارت لازم یا بی‌دقتی شاعر، مضمون غیر قابل دفاعی بیان شده است که خود شاعر به آن التفات ندارد. مثل آن شاعر که ابیاتی را در مدح امام باقر(علیه‌السلام) سرود و به حضرت عرضه کرد و انتظار تشویق از جانب حضرت را داشت اما حضرت شعر او را نپسندیده و فرمودند: «گویا تو داری اموات را مدح می‌کنی».(۶) این نشان می‌دهد هر شعری که به نام شعر دینی سروده می‌شود، لزوما بر مبانی دین استوار نیست و «علی دین الله» نیست. گاهی عدم تجربه کافی و عدم دقت شاعر باعث می‌شود شعری که با نیت خالصانه سروده شده است، بیش از این‌که مروج دین باشد، آسیب‌زا باشد و شعری در جامعه نشر پیدا کند که محتوایش ضد ارزش‌های دینی است. شعر باید قبل از انتشار نقد شود تا اگر ایرادی در آن هست برطرف شود. 3️⃣ در میان شاعران مذهبی که تعدادشان کم نیست، به شعر این دو نفر برای آموزش به فرزندان سفارش شده است. این نکته نشان می‌دهد شعر مذهبی برای این قشر، معیار خاص خود را دارد که این معیارها بیشتر در شعر این دو بزرگوار دیده شده است. مثلا از اوزان خوش‌آهنگ و کوتاه استفاده شده که هم جذاب است و هم برای حفظ کردن مناسب است: «لَقَد اُعطیتَ ما لم یُعطِ خَلقاً - هَنیئاً ذا امیرالمؤمنینا».(۷) تعداد ابیات اشعار آن‌قدر زیاد نیست که حفظ آن را سخت کند. کلمات و عباراتِ به کار رفته در شعر برای مخاطب نوجوان ملموس‌تر است و از کلمات و ترکیبات غریب استفاده نشده است. استفاده از شیوه پرسش و پاسخ نیز یکی دیگر از شگردهای عبدی در شعر است که مناسب ذهن کنجکاو و پرسشگر نوجوانان است.(۸) یا مثلا نوع عاطفه، نگاه شاعر، عناصر فنی به کار گرفته شده و مطالب معرفتی بیان شده، برای مخاطب نوجوان قابل فهم است. به هر حال روایت گویای این مطلب است که شعر این قشر از جامعه باید معیار خود را داشته باشد و لزوماً هر شعر آیینی مناسب این سن نیست. 4️⃣ لحاظ کردن سهل‌الوصول بودن شعر برای نوجوانان هیچ‌گاه نباید باعث شود که شاعر از لحاظ فنی در شعر کم بگذارد. این‌که شاید نوجوان شعر را نفهمد، دلیل موجهی برای تنزل سطح فنی و ادبی شعر نیست بلکه راه صحیح به کار بردن عناصر فنی شعر هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی در حد درک نوجوان است تا دیگر شاعران نتوانند ایراد فنی و محتوایی از شعر بگیرند و شاعر متهم به عوامانه‌سرایی نشود. گواه این مطلب گفته سیدحِمیَری در مورد عبدی است. سید که خود از شعرای مذهبی عصر امام صادق(علیه‌السلام) است و از طرف حضرت ملقب به عنوان «سیّدالشعرا» شده است، در مورد عبدی می‌گوید: «من از همه شاعرتر هستم غیر از عبدی».(۹) عبدی در سرودن شعر مذهبی از به‌کارگیری عناصر شعری غافل نبوده مثلا در بیت: «لایَقبلُ الله لِعبدٍ عَمَلاً – حتی یُوالیهِم لِاخلاصِ الوَلاء» در کنار انتقال مفهوم به واج‌آرایی حرف لام نظر داشته است. یا در بیت: «صَفّاهُمُ اللهُ تَعالی وَ ارتَضی – وَ اختارَهُم مِنَ الاَنام وَ اجتَبی» با به کار بردن سه فعل «صَفّاهُم، اِرتَضی و اِجتَبی» باعث شده تا وجود مقدس نبی اکرم(صلوات‌الله‌علیه‌وآله)، امیرالمؤمنین و امام حسن(علیهماالسلام) به‌صورت ناخودآگاه در ذهن خواننده تداعی شوند.(۱۰) شعر عبدی در عین حال که برای قشر نوجوان مناسب بوده، جایگاه تثبیت شده‌ای هم بین شاعران سرشناس داشته است. اگر عبدی تخصص لازم را در سرودن نداشت، امام صادق(علیه‌السلام) این‌گونه والدین را به تعلیم اشعار او سفارش نمی‌کردند، چرا که ممکن بود ناخواسته انحرافاتی را وارد عقاید فرزندان کند.
🔹خلاصۀ کلام، این‌که شعر قشر نوجوان معیارهای خاص خود را دارد که باید به صورت جداگانه به آن پرداخته شود و اصولاً هر شعری با درون‌مایه مذهبی لزوما مناسب این سن نیست. سرودن شعر برای این قشر نباید باعث شود به بهانه عدم فهم نوجوان، اصول فنی شعر را زیر پا بگذاریم. شعر مناسب این سن را باید یا شاعر متخصص در عرصه نوجوانان سروده باشد یا لااقل بر مناسب بودن آن صحه گذاشته باشد. مهم‌تر از همه این‌که به شعر نوجوان نباید از نگاه معرفتی به دید سطحی نگریست بلکه شعر این قشر باید دارای مفاهیم عمیق معرفتی و دینی باشد تا با تکرار آن، مبانی دینی در ذهن نوجوانان نهادینه شوند. ✍🏻 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۳۳۱. ۲. إختيار معرفة الرجال (رجال الكشی)، ص۴۰۲، ح۷۴۸. ۳. بررسی شعر و اندیشه دینی در زبان‌های زنده جهان، ص۱۷۰و۱۷۱ (گفتگو با حجةالاسلام سیدمحمد مهاجرانی). ۴. الغدیر، ج۲، زندگی‌نامه عبدی. ۵. مقتضب الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص۴۸. ۶. بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۴۵، ح۲۹. ۷. به تو چیزی عطا شده است که به هیچ‌کس عطا نشده است و آن صفت امیرالمؤمنین است. ۸. برگرفته از کتاب سفیان ابن مصعب عبدی، نوشته سیدهاشم محمد. ۹. اغانی، ج۷، ص۲۹۰. ۱۰. بررسی شعر و اندیشه دینی در زبان‌های زنده جهان، ص۱۷۷ (گفتگو با حجةالاسلام سیدمحمد مهاجرانی). 🌐 shereheyat.ir/node/5347@ShereHeyat
🔷 فرصت ارسال آثار به پنجمین جشنواره بین‌المللی شعر حوزه (اشراق) تا ١۵ آبان‌ماه تمدید شد. ✅ @eshragh_shear@ShereHeyat
تيغيم که در فراز، رعب‌انگيزيم هنگام فرود، خون دشمن ريزيم بی‌پشت بُوَد جوشن ما روز نبرد يعنی که نيامديم تا بگريزيم 📝 @ShereHeyat