14.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فریادرس حقیقت دین زهراست
رسواگر دین مستبدّین زهراست
از یکتنه ایستادنش فهمیدم
سرسلسلهٔ جهاد تبیین زهراست
📝 #مهدی_جهاندار
✅ @ShereHeyat
💠 انواع نگرش در مدح اهلبیت
در بررسی مدح و شیوههای مدیحهپردازی در اشعار شاعران از گذشته تا امروز، میتوان به چهار نوع نگرش دست یافت.
1⃣ مدح ویژگیهای الهی ائمه معصومین؛ مثلاً «عصمتالله» یکی از صفات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) است و مصراع «منم که عصمتاللَّه و به ساق عرش، زیورم» مدحی است در معرفی جنبه الهی یا تکوینی ائمه معصومین. بیان این نوع مدحها نشانگر تسلط محتوایی شاعر به شخصیت الهی اهلبیت است.
نمونهها:
حدیث قدسی«لولاک» معتبر سندیست
که هر چه کرد خدا خلق، از برای تو بود
#علی_انسانی
یا:
شنیدهای که نبی از ملال اوست ملول
شنیدهای که خدا با رضای اوست رضا
شنیدهای که برای شفاعت امت
رسول، فاطمه را میزند به حشر صدا
شنیدهای که اگر پا به حشر نگذارد
برات عفو به دستی نمیرسد فردا
#غلامرضا_سازگار
2⃣ معرفی و مدح رفتارهای انسانی و الگوبخش اهلبیت که قابلیت تکرار و تجربه آن در هر عصر و زمانی وجود دارد. در این نوع اشعار، ضمن روایت رفتار الگوبخش، شاعر به دنبال تحلیل رفتار و نهایتاً معرفتافزایی مخاطب است.
مثلاً اینکه حضرت زهرای مرضیه(علیهاالسلام) سه شب بیقوت و بینان زندگی کردند و به یتیم و فقیر و اسیر طعام بخشیدند. یا موضوع پیراهنبخشی حضرت در شب عروسی که به آیه شریفه قرآن کریم عمل فرمودند؛ «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» یعنی لباس برتر و نوِ خودشان را برای اهدا به فقیر انتخاب کردند نه لباس کهنهای را. اشاره هنری و شاعرانه و حسی به این نمونه رفتارها -که در سیره ائمه اطهار نمونههای فراوانی سراغ داریم- بسیار به شعر شاعر عیار و ارزش میبخشد.
نمونهها:
چه مادری، که به تفسیر درس عاشورا
حریم مدرسه کربلاست دامن او
بمیرم آن همه احساس بیتعلق را
که بار پیرهنی را نمیکشد تن او
دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد
پیام میچکد از چلچراغ شیون او
#غلامرضا_شکوهی
و:
زهرا كه «اِنَّ اَكرَمَكُم» ترجمان اوست
در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است
#محمدجواد_غفورزاده
3⃣ مدحهای کلی که صبغۀ روشنگری و معرفتافزایی در آن کمرنگ یا بیرنگ است. در این نوع مدیحهها به رسم و سنت شاعران مدیحپرداز پیشین به ظواهر شخصیت اهلبیت توجه میشود:
فاطمه دارد رخی که ماه ندارد
ماه چو او حسن دلبخواه ندارد
و یا با دیگر شخصیتهای الهی و معنوی مقایسه و نهایتاً معرفی میشود بی آنکه رفتارشان جزئینگری و جزئینگاری شود:
عیسی بَرَد آرزوی بیماری
کاینجا به بهانۀ شفا آید
یا:
موساست عصا به کف شبانت
خورشید، گدای آستانت
این نوع ابیات، غرورآفرین اما خنثی است و مخاطب را در همان سطح معمولیِ آگاهی نسبی و سطحی نگه میدارد. همانگونه که ذکر شد، در این نمونه وصفها -که نوعی کلیگویی و مبهمسُرایی است- مخاطب بهره چندانی از معرفت بهدست نمیآورد.
4⃣ مدح ذوقی و استنباطی که بر پایه تحلیلهای ذوقی (شاعرانه همراه با حُسن تعلیل) و برداشتهای شخصی شاعر ارائه میشود که دو رویۀ سالم و ناسالم همراه با اغراقها یا حتی مبالغه و غلو است! تبیین، تفکیک و ارائه مدیحههای سالم و قابل دفاع، از اهداف مهمی است که در گزینش اشعار شاعران پیشکسوت در این مجموعه دنبال شده است. برخی نمونههای سالم این نمونه اشعار را در این مجموعه خواهید خواند.
بهشت روی زمين، خانۀ گِلين تو بود
که ناز فضّه خريد و به زر نياز نداشت
#محمدجواد_غفورزاده
📗 #آینه_بیغبار (دفتر اول، ص۳۶)
✍🏻 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
✅ @ShereHeyat
پنج نوبت، فرصت سبز حضورم دادهاند
پنج ساغر باده از دریای نورم دادهاند
هر سر موی مرا، پیوند با یاد خداست
در حریم شوق او فیض حضورم دادهاند
با نوای قدسی «حَیّ عَلی خَیرِ العَمَل»
میوۀ صبر و ظفر، از نخل طورم دادهاند
بانگ تکبیری که از گلدستهها پر میکشد
مژدۀ قرب خدا، از راه دورم دادهاند
دامن سجادهام رنگین شد از اشک سحر
چلچراغی روشن از جنس بلورم دادهاند
میزند آتش به جانم، عشق در هر رکعتی
در دل این شعلهها جان صبورم دادهاند
زیر سقف آسمانی رنگ محراب دعا
ربناهای قنوتم، شوق و شورم دادهاند
میچکد از ذکر تسبیحات من بوی گلاب
از گلستان دعا گویا عبورم دادهاند
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/5002
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹یار مظلومان🔹
كسی كه جان عزیزش، عزیز، پیشِ خداست
به جان هرچه عزیز است، سیدالشهداست
برای مردِ خدا نیست، بیم جان هرگز
كه در مصاف، خطرآشنا و بیپرواست
حسین یاور دین بود و یار مظلومان
حسین خاطرهای تا همیشه پا برجاست
تو را كه مانده به دل حسرتی ز عاشورا
بیا ببین كه جهان صحنهای ز عاشوراست
به خونِ خلق خدا دست ظلم رنگین است
غریو خلقِ ستمدیده روز و شب برپاست
كجاست دست رهانندهٔ خداجویان؟
كه فتنههای زمان در كمین آدمهاست
اگر تو یاور دینی، حسین را دریاب
كه وقت یاری خورشید كربلا حالاست
ز خدمتی كه برآید ز دست، دست مدار
كه در حمایت خلق خدا، خدا با ماست
برای رونق این دین، قیام كرد حسین
قیام او به حقیقت قوام دین خداست
قیام كرد كه برپا بماند اصل نماز
كه این چراغ به ما روشنیرسان، فرداست
حسین دین خدا را، ز خون بهاری كرد
بهار دین خدا در گل نماز شماست
📝 #محمدجواد_محبت
🌐 shereheyat.ir/node/881
✅ @ShereHeyat
#شعر_انتظار
#غزل
🔹پیغام آشنا🔹
از هرچه میرود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روحپرور است
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای؟
من در میان جمع و دلم جای دیگر است..
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ
صحرا و باغ زندهدلان کوی دلبر است..
جانا، دلم چو عود بر آتش بسوختی
وین دم که میزنم ز غمت دود مجمر است
شبهای بی توام شب گور است در خیال
ور بی تو بامداد کنم روز محشر است..
سعدی خیال بیهُده بستی امید وصل
هجرت بِکُشت و وصل هنوزت مُصوّر است..
📝 #سعدی_شیرازی
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#حماسه_نه_دی
#غزل
🔹صبر و بصیرت🔹
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جان دادگان زندۀ این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّار وار همنفس رهبریم ما
«اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکۀ آخریم ما
📝 #محمدمهدی_سیار
🌐 shereheyat.ir/node/1118
✅ @ShereHeyat
#حضرت_علی_بن_محمد علیهماالسلام
#شهید_اردهال
#مربع_ترکیب
🔹دو مشهد🔹
سفرۀ نذری مادر باز هم برکت گرفت
نامت آمد جبرئیل از زائران سبقت گرفت
هر کسی از یک طریقی آمد و حاجت گرفت
قالی کاشان به پایت بوسه زد، قیمت گرفت
خوب فهمیدی که عشق مردم ایران علیست
اینهمه راه آمدی گفتی فقط سلطان علیست
عشق از نور علی، نوری مجدّد آفرید
از همان دم که علی بن محمد آفرید
مستی ما را خدا اینگونه بیحد آفرید
حال ما را دید در ایران، دو مشهد آفرید
از سر ایران الهی کم نگردد سایهات
خوش به حال هر کسی که میشود همسایهات
در کنارت گرمتر میجوشد اینجا آب هم
آسمان خاک قدمهای تو شد، مهتاب هم
او نمیدید اینهمه لطف تو را در خواب هم
در کنار تو سپهریتر شده سهراب هم
نرم و آهسته مرا لبریز حاجت میکنی
حتما آقا شاعران را هم شفاعت میکنی
خوب بابایت برایت ماجرا را گفته بود
داغها را دیده بود و روضهها را گفته بود
داغ سرهایی که شد از تن جدا را گفته بود
با تو حتما ماجرای بوریا را گفته بود
آمدی تا مثل جد تشنهات پرپر شوی
دور از شهر خودت باشی و بیلشکر شوی..
📝 #مجید_تال
✅ @ShereHeyat
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
از دوست هرآنچه میرسد زیباییست
ای شیعه پیام ام کلثوم این است
📝 #سیدمحمد_رستگار
✅ @ShereHeyat
💠 بخشی از خطبۀ #حضرت_ام_کلثوم (علیهاالسلام) در کوفه
«یا اَهلَ الکوفَةِ!
سوئَةً لَکُم مالَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُموهُ وَ انتَهَبتُم اَموالَهُ
وَ وَرِثتُموهُ وَ سَبَبتُم نِسائَهُ وَ بَکَیتُموهُ فُتُّباً لَکُم وَ سُحقاً...»
تمام همهمهها غرق در سکوت شدند
صدای گریۀ او شهر را تکان میداد
میان قوم عرب یک نسبشناس نبود؟
شکوهِ خطبه، علی را فقط نشان میداد
نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب
که این حماسه به او قدرت بیان میداد
کلام دختر نهجالبلاغه نافذ بود
و درس مردی و غیرت به کوفیان میداد
خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید،
اگر خدا به شما عمر جاودان میداد
به پاس این همه مدّت که دم تکان دادید
خلیفه کاش همانقدر استخوان میداد
در این معامله، کوفی سفیه بود، سفیه!
که دین خویش نفهمیده رایگان میداد
نشستهاید سر سفرۀ حرام آنقدر
که نامههای شما نیز بوی نان میداد
و رودهای روان را بر آن کسی بستید
که اذن بارش باران به آسمان میداد
شما به نام محمّد چقدر میکشتید
خدا اگر به علی همچنان جوان میداد»
و کاش خطبۀ او تا همیشه جاری بود
و کاش گریه کمی بیشتر امان میداد
📝 #محمدمهدی_خانمحمدی
🌐 shereheyat.ir/node/191
✅ @ShereHeyat
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#غزل
🔹تو زینبی🔹
ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
هر جا تو باشی خواهرت آنجاست بیتردید
هر جا تو باشی ردّ پایی از برادرهاست
اما تو پنهانی در این پیداییِ روشن
اینگونه پیدا بودنِ پنهان عجب زیباست!
تو زینبی تو ام کلثومی... یکی هستید
«صغری» و «کبری» چیدن تاریخ بیمعناست...
در خطبههایت خطبههای فاطمه جاریست
در خطبههایت خطبههای مرتضی پیداست
تو خطبه خواندی کوفه و شام از نفس افتاد
این حرفها تیز است، برندهست، بیپرواست
از شعلههای شعرهایت سوخت جان شهر
در سینۀ مردم هنوز از گریهات غوغاست
از آن روایتهای سوزان میشود فهمید
در سینهات تا لحظۀ پرواز عاشوراست...
📝 #حسین_صیامی
🌐 shereheyat.ir/node/3632
✅ @ShereHeyat
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#غزل
🔹خواهر خون خدا🔹
زینب صُغراست او؟ یا مادر کلثوم بوده؟
یا خطوط درهم تاریخ نامفهوم بوده؟
کِی به دنیا آمده؟ کی رفته؟ کی همسر گزیده؟
در کدامین خاک مدفون است؟ نامعلوم بوده!
«مجلسی» فرموده: در بازار کوفه خطبه خوانده
«شیخ طوسی» گفته: پیش از کربلا مرحوم بوده!
«مامَقانی» چیزهایی گفته، «شهرآشوب» چیزی
در کتاب «طبرِسی» چیزی دگر مرقوم بوده
از چه دورانی سخن میگویی ای تاریخ! وقتی،
جعل و تحریف و سندسوزی در آن مرسوم بوده...
از چه دورانی سخن میگویی ای تاریخ! وقتی،
تالی قرآن او شمشیر بر حلقوم بوده
از چه دورانی سخن میگویی ای تاریخ! وقتی،
هر کجایش را که میبینی علی مظلوم بوده
شیون هیهات مِنّا الذلّه میآید به گوشم
سرنوشت سرخ عاشوراییان محتوم بوده
خواهر خون خدا هرجا که باشد کربلاییست
دختر خیر النّسا هرکس که شد معصوم بوده
پس ملالی نیست هرکس هرچه میخواهد بگوید
ما رأیت الّا جَمیلا قصهای منظوم بوده
پس ملالی نیست زیرا آنکه میداند، میآید
آنکه سِرّ خاندانش سالها مکتوم بوده
پس ملالی نیست؛ برمیخیزد از جا قائم ما
آنکه تیغش مظهر یا حیُّ یا قیّوم بوده...
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/3618
✅ @ShereHeyat
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹سنگ صبور خواهر🔹
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایۀ تاج سرت باشی
صدف باشی و بیاندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحتالشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب
مدینه از حسن هم یک نفر مظلومتر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازهای دارد
نمیداند مگر که هر کسی اندازهای دارد
در این مکتب که حفظ شأن کعبه میشود لازم
تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنیهاشم
برادرزادههایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها
سوار ناقه خواهرها، به روی نی برادرها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها
گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را..
📝 #مجید_تال
🌐 shereheyat.ir/node/2127
✅ @ShereHeyat