eitaa logo
شعر هیأت
9.5هزار دنبال‌کننده
914 عکس
163 ویدیو
13 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹سر کوی دوست🔹 خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهرا تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی اگر پرندهٔ جانم سلام من نرساند «مَنِ المبلّقُ عَنّی اِلی سُعادَ سلامی» چگونه وصف تو گویم که در کلام نگنجی چه از قیام تو گویم، که قامتی ز قیامی سخن ز صبر نگویم، که خویش اسوهٔ صبری رسالتت نستایم، که در پیام تمامی تویی تو، زینت «اَب» زینب ای عصارهٔ عصمت تو حلم فاطمه، علم علی، تو روح پیامی... جمال عشق درخشید با پیام تو آن‌سان که در کمال بدین جلوه کس ندید کلامی سزد که از تو شود سرفراز رایت قرآن که زان خطابه بلرزد ز خشم، دشمن خامی اگر کلام شود هر نفس که شرح تو گوید کجا ز عهده برآید ز وصف چون تو مقامی تو سایبان یتیمان، طلایه‌دار حسینی صلای نهضت حق، قسط و عدل را تو دوامی چه نوش کرد گل ما، مگر ز جام صبوری که دسته دسته گل جان نثار کرده، به جامی به کربلاست روان بی‌امان سپاه حسینی هلا صبورترین! این سپاه را تو نظامی مراست آرزوی آن‌که آستان تو بوسم تو ای فروغ دل ما، تو ای که زینت شامی خوشا طواف سر کوی دوست کردن و مردن چنین خوش است «سپیده»! سفر به حُسن ختامی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1183@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹عقیلهٔ هاشمیان🔹 ...تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد فاطمه فخر مصطفی بر همه از تو ولی، فخرکنان فاطمه... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایهٔ تو سایه‌ات عمۀ ساداتی و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود ای تو، به هر غمی امید حسین کشتهٔ عشقی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینۀ نجاتی... نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم معنی اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1179@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹زهرای کربلا🔹 گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری گفتیم دختر اسدالله غالبی ‌ایام کوفه آمد و دیدیم، حیدری تو از زمان کودکی‌ات تا بزرگی‌ات شیواترین مُفَسِّر الله اکبری تو از کدام طایفه هستی که مستقیم فیض از حضور علم خداوند می‌بری بر شانه‌های سبز تو بار رسالت است تو اولین پیمبر بعد از پیمبری ای آفتاب روشن شب‌های کربلا ای زینب مدینه و زهرای کربلا «ای ماورای حد تصور، کمال تو» بالاتر از پریدن جبریل، بال تو... غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیده‌ایم در انعکاس‌ آینه‌های زلال تو نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ گیرم که خیمۀ تو به تاراج رفته است گنجینه‌های باغ بهشت است مال تو از گوشه‌های چشم تو، ساحل درست شد از سایۀ عفاف تو، محمل درست شد ای سایۀ بلند اباالفضل بر سرت ای بال جبرئیل گلستان معبرت مهتاب هم رشیدی قد تو را ندید از بس که چون هلال گذشت از برابرت شب‌زنده‌دارِ شامِ غریبانِ کربلا! دل‌بستۀ نماز شب تو برادرت ای خطبۀ رسای تو نهج‌البلاغه‌ات وی محمل بدون جهاز تو منبرت ای قلۀ نجابت و ایثار جای تو عطر حضور فاطمه دارد صدای تو 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4202@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹عقیله🔹 هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی عقیلة‌العرب از عشق دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلف یار و گرفتار می‌کند از چشم یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب شنیدنی‌ست آن شیرزن که زینت شیر خدا شود باید امیر قافلۀ کربلا شود در پایمردی از همۀ مردها سر است کوثردلی که در رگ او خون حیدر است... زن دیده‌اید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟ دربند و سربلند، اسیر و امیروار... زن دیده‌اید اسوۀ هر مرد و زن شود؟ زن دیده‌اید مثل علی بت‌شکن شود؟ غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید جز شوق یار، در عطش کربلا ندید شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهل‌بیت وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت» با «ما رَاَیت»، بندگی‌اش را تمام کرد حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد... «از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است» این دخترت، علی! چه‌قَدَر، شکل مادر است! هر بار، تا صدا زده‌ای نام زینبت انگار نام دیگر زهراست، بر لبت آن زهره‌ای که چادر زهراست بر سرش ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش باغ حیاست؛ کوچ بیابانی‌اش مبین فخرُالنّساست؛ بی‌سر و سامانی‌اش مبین... بانوی صبر! صبر سواران سر آمده آه از نهاد مردم عالم، برآمده... «اَمَّن یُجیب» را تو بخوان، بانوی دمشق! ای مُضطری که پیش تو شد سربریده، عشق... بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود روشن زمین، به جلوۀ صاحب‌زمان شود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/747@ShereHeyat
از غیب ترنّم حضوری آمد از قلۀ آسمان چه نوری آمد بعد از حسن و حسین در خانۀ وحی «زینب» چه فرشتۀ صبوری آمد @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹اَلسلامُ علیکِ یا زینب🔹 آفتابی شدی و چشمانت آسمان آسمان درخشیدند علی و فاطمه، حسین و حسن از نگاهت ستاره می‌چیدند آیه‌های بلند تفسیرت واژه‌هایی همیشه محکم داشت خانۀ آسمانی زهرا دختری مثل تو فقط کم داشت گاه کامل شود، گهی غایب اَنتِ بدرٌ فلا الیکِ مَغیب گنبدت عین اشک روشن بود حین وجهُ الزمانِ کانَ تَریب روز اول حسین جلوه نمود عین آیینه‌ها تماشا شد خواستی عشق را نشان بدهی چشم تو رو به کربلا وا شد با عنایات مادرانۀ تو زائر جادۀ دمشق شدیم در حرم جمع شاعران جمع است ما در این صحن اهل عشق شدیم غیرتت کاخ ظلم را لرزاند خطبه‌هایت شبیه زهرا بود کلمات تو ذوالفقار علی اقتدار تو تیغ مولا بود تو پرستار عالمی زینب! مردم این روزها پر از دردند تو نبودی، مدافعان حرم وقت غربت چه‌کار می‌کردند؟ باید از راه زینبیّون گفت با زبان شکور و قلب صبور باید از صبح زینبیّه سرود ایستاده به سمت روز ظهور 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4902@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹دو بال سرخ🔹 پرنده پر زد و پرواز کرد از چینۀ دیوار دل تنگم صدا می‌زد: مرا همزاد خود پندار خوشا مشتاق تو آغوش باز آسمان باشد خوشا پرواز، پروازی رها بر روی گندمزار که لطف دیگری دارد از آن بالا نظر کردن به پستی‌های این دهکورۀ ناچیز بی‌مقدار خدا در هر مکان حس می‌شود اما از آن بالا به ما نزدیک‌تر، نزدیک‌تر هم می‌شود انگار خدا پرواز بر بام بهشتش را عنایت کرد به مقطوع‌الیدینِ جنگ موته، جعفر طیار همان ماهی که کسب فیض کرد از محضر خورشید که حتی شب به نورانیت او می‌کند اقرار سخاوت‌های آن دست کریمش نُقل هر محفل کرامت‌های او بوده است نَقل کوچه و بازار کسی در فکر تطمیعش نیفتاده‌ست، نه هرگز که عبد مصطفی کی بوده عبد درهم و دینار؟ همه دارایی‌اش را پای این یک جمله می‌بخشد شده ره‌توشه عقبای او «الجار ثم الدار» اگر در راه حاجاتت هزاران پیچ و خم دیدی مسیر استجابت، با نمازش می‌شود هموار نماز جعفر طیار چون گنجینۀ نور است در گنجینه را وا کن از آن ذکر و دعا بردار تمام لحظه‌ها سمت خدا بار سفر بسته‌ست چه فرقی می‌کند جزو مهاجر بود یا انصار؟ که هجرت کرده بود از خود، جهاد اکبر این بوده‌ست تمام لحظه‌ها با نفس اماره‌ست در پیکار «فَمَن... يَرجُو لِقَاءَ رَبِّهِ» در شأن او بوده «فَمِنهُم مَن قَضَىٰ نَحْبَه» از او می‌گفت دیگر بار فیُشبه بالنبی خَلقه، فیُشبه بالنبی خُلقه نبی بوده‌ست در صورت، نبی بوده‌ست در رفتار قصیده بر ضریح چشم‌هایش می‌زند بوسه به استقبال آن دلداده می‌آید پیمبروار زمان رجعتش از وادی غربت مصادف شد به فتح قلعۀ خیبر، به دست قامع الکفار هلا برخیز حَسّان! طبع شعرت را شکوفا کن بخوان از پاکی طیّار و از بی‌باکی کرّار از آن سو کوه می‌آمد از این سو مرد دریا دل بلال! الله اکبر سر بده در لحظۀ دیدار ولی دلخونم از تحریف، از تحریفِ زیبایی ولی دلگیرم از تاریخ، از تاریخ پنهان‌کار معاذ ابن جبل عقد اخوت خوانده با جعفر؟! معاذ الله از این نسبت، از این گفتار استغفار تو تنها با علی بودی برادر، با علی تنها حریم «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار» به جنگ موته رفتی و علی چشم انتظار تو... خبر آمد خبر چون شعله‌ای افتاد بر نیزار خبر خونین خبر سنگین خبر اشک و خبر تلخ است خبر آمد خبر در خاک و خون غلتیدن سردار که اوج روضه این شد با دهان روزه جان دادی خبر می‌گفت با جام شهادت کرده‌ای افطار دم رفتن همه دیدند پرچم بین دستت بود خبر می‌گفت از افتادن دستان پرچمدار دو بال سرخ از یاقوت داری جای دستانت فدای آن همه از خود گذشتن، آن همه ایثار پس از تو انکسار از چهرۀ شیر خدا می‌ریخت پس از تو می‌شود هفت آسمان روی دلش آوار الهی اینچنین داغی نبیند هیچ‌کس هرگز الهی اینچنین داغی نگردد باز هم تکرار نباشی گرگ‌ها بی‌شک نقاب از چهره می‌گیرند پس از تو عرصه بر شیر خدا هم می‌شود دشوار اگر در ماجرای کوچه شمشیر علی بودی کجا دستان مولا بسته می‌گردید بالاجبار اگر بودی اگر که جای زهرا خطبه می‌خواندی میان شعرها دیگر نمی‌شد حرفی از مسمار نبودی، روزهای بعد تو تاریک شد تاریک حقیقت همچنان خورشید بود، انکار شد انکار علی آن روزها در غصۀ هجران تو می‌سوخت شهادت می‌دهد روز قیامت آن در و دیوار 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5362@ShereHeyat
آن نور همیشه منجلی فاطمه است سرّ ابدی و ازلی فاطمه است آن گل که به آفاق دهد بوی بهشت زهرای محمد و علی، فاطمه است 📝 @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹عطر جانماز🔹 باغ اعتبار یافت ز سیر کمالی‌ات گل درس می‌گرفت ز اوصاف عالی‌ات هفت آسمان، مسخّر عرفان ناب تو هفت آسمان، محیط شهود جلالی‌ات شب افتخار داشت تماشا کند تو را در لحظۀ نماز، در اوج زلالی‌ات با عطر جانماز تو تکریم می‌شوند صدها فرشته بال زنان در حوالی‌ات می‌رفت آبروی تجمّل میان خاک تا شهره شد حکایت ظرف سفالی‌ات... ای شهر پر ز آینه، ای خانه خانه نور ما نیستیم عاقبت آیا اهالی‌ات!؟ نسل تو چشمه چشمه در آفاق جاری است کوری خصم طعنه‌زن لااُبالی‌ات امّا توان حضرت خورشید را گرفت صرف تصوّر سفر احتمالی‌ات! حالا ز غم تهی‌ست دلِ از صفا پُرَت از یاد تو پر است ولی جای خالی‌ات! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4435@ShereHeyat
علیهاالسلام فرازی از یک 🔹شهید اول راه علی🔹 رُخت فروغ خداوند دادگر دارد قَدت نشان ز قیام پیامبر دارد میان خلق شود چون محبتت تقسیم، پیمبر از همگان سهم بیشتر دارد به دانه دانۀ اشک تو می‌خورد پیوند که ناله، سوز دگر در دل سحر دارد خدا ثنای تو را در کتاب خود گوید رسول، مِهر تو را همچو جان به بر دارد... حدیث وصف تو ننوشته ماند و باز از آن بسی زمانه روایات معتبر دارد ز عزم توست ولایت، دوام اگر بگرفت ز صبر توست رسالت، بقا اگر دارد نسیم شهر مدینه بِه خُلد ناز کند که هر شب از حرم مخفی‌ات گذر دارد... تو با خدا ز ازل بوده، تا ابد هستی؛ که گفته دخت نبی عمر مختصر دارد؟ به هر دلی نگرم از طریق مُلک حجاز به شوق کوی تو، رو جانب سفر دارد نبوّت از تو به پا ماند و تا ابد برجاست ولایت از تو به کف، رایت ظفر دارد... گذشته است بسی قرن‌ها و، بر دل خصم هنوز هم سخنت حکم نیشتر دارد خطابه خواندن تو حیف؛ خاصه در جایی که اجتماع، دل کور و گوش کر دارد ندای کفر به نطق تو در گلو خفه شد همای دین ز قیام تو بال و پر دارد ز غصه‌ات چه بگویم؟ که قصۀ آن را به صد هزار زبان، شعله‌های در دارد شهید اوّل راه علی‌ست محسن تو که جان به کف ز پی ‌یاری پدر دارد... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2054@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹حریم ولایت🔹 اگر به شکوه، لب خویش وا کند زهرا مدینه را به خدا کربلا کند زهرا... مدینه! با چه امیدی پس از پیمبرِ عشق دل شکستۀ خود را رضا کند زهرا؟ به سوی کلبۀ احزان اگر روان نشود، علاج عقدۀ دل را کجا کند زهرا؟ به احترام حریم ولایت علوی‌ست، که سینه را سپر صد بلا کند زهرا همین که می‌کند آهنگ خطبه در مسجد قیامت از سخنانش به پا کند زهرا مدینه! خاطر همسایه کی خبر دارد؟ که در نماز شب، او را دعا کند زهرا مدینه! باز مکن بال مرغ آمین را اگر که خواهش مرگ از خدا کند زهرا مدینه! با چه زبانی به یاس کوچک خود حکایت دل دردآشنا کند زهرا؟ دعا کنید که یک لحظه هم اگر شده است ز روی لطف نگاهی به ما کند زهرا... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2782@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹دیوار و در🔹 کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در‎ سینۀ آیینه را می‌شد سپر، دیوار و در زخم بود و شعله‌ای، بال هما آتش گرفت زآشیان سوخته دارد خبر دیوار و در...‏ خانۀ وحی پیمبر در بلا پیچید و شد، باغ پرپر، سرو زخمی، نوحه‌گر دیوار و در...‏ دختر پیغمبر و تدفین پنهانی به شب؟‎! وای بر امّت، کند لب وا اگر دیوار و در حیرتی دارم من از صبری که بر حیدر گذشت‎ ذوالفقار آرام بود و شعله‌ور، دیوار و در استخوانی در گلو، خاری به چشم، آتش به جان‎ ناله‌ها در چاه گاهی، گاه بر دیوار و در گریۀ پنهان حیدر از نفاقی آشکار شاهد سوز علی شب تا سحر، دیوار و در از فدک تا کربلا، یک خطّ طغیان بیش نیست‎ سوخت آنجا خیمه، اینجا در شرر، دیوار و در 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2277@ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ویژه فاطمیه 📹 رهبرانقلاب: امیرالمؤمنین این روزها با سینه پر از غم با عزیزه خود وداع میکند ⚠️ دل او پر از غم است اما اراده‌اش ‌کم نشده ⛔️ غمهایی که کوهها را میشکند، انسان مؤمن را نمیتواند بشکند ☑️ @Khamenei_ir
علیهاالسلام 🔹ریحانه🔹 ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت ظاهراً گردانده زهرا دستۀ دستاس را باطناً دور فلک بی اذن او گردش نداشت نیمِ عمرش با نبی بوده‌ست، نیمی با وصی از ازل عمر کسی اینقدر گنجایش نداشت... شانه بر گیسوی طفلان پریشان می‌کشید دست اگر بالا می‌آمد، دست اگر لرزش نداشت رنج او را روز اگر می‌دید می‌شد شام تار لحظه‌ای بعد از پدر ریحانه آرامش نداشت... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4461@ShereHeyat
🔰بیانیه جمع گسترده‌ای از جامعه هیأت‌های حسینی، منبری‌ها، ستایشگران اهل‌بیت(ع) و فعالان عرصه هیأت در واکنش به توهین به ساحت مقدس اهل‌بیت(ع) جهت دریافت فایل باکیفیت جهت استوری به آدرس زیر مراجعه کنید: @admin1542 💠جامعه‌‌ایمانی‌‌مشعر ✅ @www1542org
علیهاالسلام 🔹مرهم🔹 سر می‌گذارد آسمان بر آستانت غرقیم در دریای لطف بی‌کرانت محبوب‌تر از هر کسی نزد رسولی آغوش او همواره می‌شد میزبانت چون مادری دلسوز، مرهم می‌نشاندی بر زخم او با دست‌های مهربانت نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر، تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت حق علی را غصب کردند و پس از آن انداختند آتش به جان آشیانت می‌سوختی در شعله‌های کینه‌هاشان آه از دلت آه از دل آتشفشانت... با دست‌های بسته حیدر را که بردند با چشم خود انگار دیدی رفت جانت پشت سر حیدر خودت را می‌کشاندی آه از تن مجروح و از اشک روانت هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه ناگاه دیدی می‌رسد فصل خزانت پیچید در خانه برای آخرین بار بوی تنور داغ و بوی عطر نانت بانو تو حتی بعد از این‌که پر کشیدی بودی به فکر کودکان نیمه‌جانت بند کفن وا شد تو با مهری فراوان آغوش وا کردی به روی کودکانت آن کودکانی که پس از تو رنج دیدند ای کاش پایان داشت اینجا داستانت یا لااقل بانو نمی‌رفتی تو ای کاش آن روز در گودال با قدّ کمانت دیدی حسینت را که تنها و غریب است دیدی که غرق خون شده اینک جوانت با ناله تا گفتی بُنَیَّ عرش لرزید عالم همه حیران شد از صبر و توانت گفتی که آبت هم ندادند، آسمان سوخت وقتی شنید این واژه‌ها را از زبانت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5327@ShereHeyat
📚 کتاب 📖 گزینش و تحلیل اشعار فاطمی ✍🏻 📗 دفتر اول (منتخب مدایح فاطمی هفت شاعر پیش‌کسوت ولایی) ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/2997 📓 دفتر دوم (منتخب مراثی فاطمی هفت شاعر پیش‌کسوت ولایی) ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/2536 📘 دفتر سوم (گزینش و تحلیل چند شعر فاطمی) ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/3957@ShereHeyat
📚 معرفی کتاب 📖 گزینش و تحلیل اشعار فاطمی ✍🏻 📗 معرفی دفتر اول شاعر ولایی‌سرا نمی‌تواند در برابر زیبایی‌ها بی‌تفاوت باشد و همواره احساس و اندیشه زلالش را در مسیر بیان زیبایی‌های ادراک شده قرار می‌دهد. آنگاه که شاعر ولایی‌سرا، یکی از ذوات مقدس اهل‌بیت‌ را مدح می‌کند، در حقیقت شعرش آینه‌ای‌ست بی‌غبار که محل تجلی زیبایی شده است. آنچه در این مجموعه می‌خوانید، نمونه‌های منتخب مدایح فاطمی هفت شاعر پیش‌کسوت ولایی‌سراست. شاعرانی که سال‌های متمادی، دل در گرو محبت آل‌الله داشته‌اند و ذوق، احساس، توان فنی و سرمایه‌های علمی-فرهنگی خود را خاضعانه در خدمت شعر ولایی نهاده‌اند و امروز حق عظیمی بر گردن همه شاعران و مادحان دارند. ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/2997 📓 معرفی دفتر دوم شعر«رثا» به جهت تکیه شاعر بر ذوق و احساس، همواره در معرض تهدید سقوط در ورطۀ دروغ‌سازی و یا سطحی‌نگری است؛ شاهد بر این سخن، وفور مراثی غیرقابل دفاع در شعر شاعران ولایی‌سُرای عصر ماست. از بزرگ‌ترین نقایص شعری و از خطاهای غیرقابل اغماض برخی شاعران ولایی‌سُرا، نگاه سطحی به تاریخ اهل‌بیت، اتکا به مراثی شفاهی، سرایش مراثی صرفاً با هدف گریاندن مخاطب و... است که نهایتاً به غفلت از اهداف و وظایف مهم رسانۀ شعر در هیأت (ایجاد انگیزش حماسی و تقویت محبت و معرفت نسبت به اهل‌بیت با بیان مدایح ایشان) منجر شده است و امروزه، تحلیل، نقد و پالایش این شیوه مرسوم، وظیفه‌ای همگانی است. اثر حاضر، دومین مجموعه گزینش و تحلیل بخشی از اشعار هفت شاعر پیش‌کسوت ولایی‌سُراست که با هدف تحقق این وظیفه، تهیه و ارائه شده است. ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/2536 📘 معرفی دفتر سوم این کتاب به دنبال آن است که با طرح چند سؤال مهم، ذهن مخاطبان را به کلنجار وادارد: ـ مرز بین سادگی و ساده‌اندیشی، عامیانه‌سرایی و عوامانه‌سرایی تا چه حد در ذهن ما ترسیم شده است؟ ـ شاعران امروز -که شعرشان در هیأت‌ها به وفور خوانده می‌شود- آیا شعرشان از قابلیت‌های ماندگاری بهره‌مند است؟ ـ آیا زبان حال‌ها، گزارش‌های تاریخی، تحلیل‌های مضمون‌محور، وصف‌ها و تصویرپردازی‌ها، تصویری درست، قابل دفاع و باورپذیراز اهل‌بیت در ذهن مخاطب ترسیم کرده است یا خیر؟ نکته مهمی که در این کتاب با ارائه شعر متناسب، مطرح می‌شود این است که قطعاً می‌توان در هیأت شعری خواند که هم واقعاً «شعر» باشد و هم جذاب، عام‌پسند و تأثیرگذار باشد؛ یعنی تمام مخاطبان (عام و خاص) را راضی نگه دارد و حتی سطح ادراک هنری و معنوی آنان را ارتقا دهد. ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/3957@ShereHeyat