این جلوۀ ناب، جلوهای دلخواه است
بر شمس شموس بهتر از هر ماه است
سوگند به نص آیۀ «اعطینا»
او کوثر دوم رسولالله است
📝 #سیدهاشم_وفایی
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#چارپاره
🔹دردانهٔ امام رضا🔹
با حضورت ستارهها گفتند
نور در خانۀ امام رضاست
کهکشانها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانۀ امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهرهات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بیعصا میگذشتی از دریا
با خداوند همکلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
«کودکیهایتان بزرگی بود»
در همان کودکی امام شدی
رزق و روزی شعر دست شماست
تا نفس هست زیر دِیْن توایم
تا جهان هست و تا نفس باقیست
ما فقط محو کاظمین توایم
من به لطف نگاهت ای باران
سوی مشهد زیاد میآیم
دست بر روی سینه هربار از
سمت باب الجواد میآیم
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1327
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹باب المراد🔹
عشق گاهی در جدایی گاه در پیوندهاست
عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست
عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست
عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست
عشق میآید که بعد از شب سحر پیدا شود
عشق گاهی میرسد تا یک نفر بابا شود...
ای زمین از عرش، بر فرش آسمانت را ببین
ای پرستوی مهاجر آشیانت را ببین
ای دل غمگین امام شادمانت را ببین
امشب ای سلطان ولیعهد جوانت را ببین
ای امام مهربان باب المرادت آمده
میوهٔ قلبت، دل آرامت، جوادت آمده
مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر
میشود طفلی که از او نیست طفلی خوبتر
سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر
کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر
کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو
مردمان ری فدای روی گندمگون تو
سبط موسی هستی و کار مسیحا میکنی
مثل عیسایی که در گهواره لب وا میکنی
بیعصا هم معجزه مانند موسی میکنی
دیدهٔ کور «موفق» را تو بینا میکنی
بر حقیری بنیعباس دامن میزنی
پور اکثم را به تیغ علم گردن میزنی...
📝 #محمدعلی_بیابانی
🌐 shereheyat.ir/node/1324
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔹باران گرفته🔹
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
میبارد انوار کرم از هر کرانه
شبهای دلگير زمين پايان گرفته
از سوی جنت سورۀ ياسين رسيده
خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته
داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش
آرى دعای حضرت جانان گرفته
نسل امامت میشود پاينده با او
از برکتش دلهای شيعه جان گرفته
او میرسد جود و سخا معنا بگیرد
در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد
::
عالم همه قطره اگر دريا تو هستی
کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی
فيض وجود توست رزق اهل دنيا
باران جود عالم بالا تو هستی
ماندهست ابتر، کيدِ بدخواهان شيعه
روشنترين تفسير أعطينا تو هستی
مانند کوثر چشمۀ جاری نوری
با اين حساب آیينۀ زهرا تو هستی
ای که دل از بابا ربوده خندههایت
آرامش هر لحظۀ بابا تو هستی
ابن الرضایی، تو کريم بن کريمی
ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی
::
چشمان تو خورشيد هر اهل يقينیست
چشمان تو جنت! نه جنتآفرينیست
با عشق تو قلبی نمیسوزد در آتش
در هر نگاه روشنت خُلدِبرينیست
گويا گره خورده دلم با عرش اعلی
هر رشته از مهر شما حبلالمتينیست
من روزی هر سالهام را از تو دارم
چشمان من بر دستهای نازنينیست
جود تو دارد جلوههای هَل اَتایی
مولا! شفيع ما به درگاه خدايی
::
هر شب دل من سائل باب المراد است
آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است
آنجا که اميد و پناه آخر ماست
آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است
جز آستان تو پناهی که نداريم
اين استغاثه با تمام اعتقاد است
در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم
دلهای ما پروانۀ باب الجواد است
هر شب دل من در هوای کاظمين است
در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است
📝 #یوسف_رحیمی
🌐 shereheyat.ir/node/213
✅ @ShereHeyat
جهان را میشناسد، لحظۀ غمگین و شادش را
از این رو سخت در آغوش میگیرد جوادش را
پسر مثل پدر میخندد این یعنی که از حالا
میان این دو قسمت میکند دشمن عنادش را
جهان از بعد عیسی اولینبار است با حیرت
درون قالب یک طفل مییابد مرادش را
چه طفلی؟ طفل معصومی که پیرِ دیر را حتی
هوایی میکند از نو بسازد اعتقادش را
چه ذکری بر زبان دارد؟ چه رازی در بیان دارد؟
که هر عالِم به این معیار میسنجد سوادش را
قدم آهسته برمیدارد و پیوسته تا منزل
که راه مستقیم از او بجوید امتدادش را
به جای کاظمین امسال هم راهی شدم مشهد
نشد تا سرمۀ چشمم کنم خاک بلادش را
بهشت است این حرم از هر دری وارد شود شاعر
ولی من دوست دارم بیشتر بابالجوادش را
📝 #محمدحسین_ملکیان
🌐 shereheyat.ir/node/1328
✅ @ShereHeyat
💠 تنزیل مقام انبیا یا مدح واقعی اهلبیت
🔹 یکی از نکاتی که در شعر بسیاری از شاعران جوان ولاییسرا به خصوص در اشعار مدحی، بسامد فراوان دارد؛ این است که برای نشان دادن عظمت و رفعت مقام ممدوح -که همانا حضرات معصومین (علیهمالسلام) هستند- گاه به کوچک شمردن و تنزیل مقام انبیای الهی یا ملائک مقرب الهی میپردازند که این شیوه متأسفانه گاهی در آثار پیشکسوتان شعر اهل بیت (علیهمالسلام) نیز دیده میشود.
🔸درست است که از معارف و روایات شیعی فضل و رفعت مقام اهلبیت (علیهمالسلام) بر همهٔ موجودات حتی انبیای الهی دانسته میشود اما نکته اینجاست که تنزیل مقام انبیای الهی دربرابر اهلبیت (علیهمالسلام) مدح و فضیلتی به شمار نمیرود. مدح واقعی زمانی اتفاق میافتد که شاعر ابتدا به جایگاه واقعی و رفعت مقام انبیا اشاره کند، آنگاه فضیلت ممدوح خود را نیز بیان نماید. به تعبیر سادهتر، پایین آوردن کسی به معنای بالا بردن دیگری نیست.
🔹بیتی از این غزل محمدحسین ملکیان، شاهد مثال خوبی برای ارائهٔ الگوی صحیح در این مورد است. شاعر در این بیت هم به مقام رفیع حضرت عیسی (علیهالسلام) اشاره داشته و هم منزلت امام جواد (علیهالسلام) را بیان کرده است:
جهان از بعد عیسی اولینبار است با حیرت
درون قالب یک طفل مییابد مرادش را
✍🏻 #حسن_بیاتانی
🏷 #یک_شعر_یک_نکته
🌐 shereheyat.ir/node/1329
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_جواد (علیهالسلام)
«اَلْقَصْدُ إلَی اللهِ تَعَالَی بِالْقُلُوبِ أبْلَغُ مِنْ إتْعَابِ الْجَوَارِحِ بِالْأعْمَالِ»
توجه قلبی به سوی خداوند متعال، سودمندتر است از به زحمت انداختن اعضا و جوارح برای انجام اعمال.
📗نزهة الناظر، ص۱۳۴؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۶۳
🔹توجه قلب🔹
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
اعضای وجود خویش را رنجه مکن
دل را به حریم کبریا بند بزن
📝 #محمدابراهیم_لکزیان
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹پرواز بهار🔹
جلوۀ روی تو در آینه تا پیدا شد
عشق، بیحُسن تو در خاطره، ناپیدا شد
چون «یدالله» که شد جلوهگر از آیۀ عشق
باز در دست خدا، دست خدا پیدا شد
ای دل خلق به زنجیرِ ضریح تو دخیل!
نورِ چشمانِ تو چون شمسِ ضُحی پیدا شد
مثلِ پروازِ بهار از نفسش گل میریخت
آن که چون غنچه در آغوش رضا پیدا شد...
ذرّه شد همسفر شوق، که در بزم وجود
آفتاب رخ تو در همهجا پیدا شد
در دل، ای روشنیِ عاطفههای ابدی!
آنچه گم بود، ز انوار شما پیدا شد
در کلام دل ما رایحۀ عشق نبود
عشق با نامِ تو در دفتر ما پیدا شد...
سجده بردیم چو مشرق به سراپردۀ نور
آفتابِ رخت از پنجره تا پیدا شد
📝 #غلامرضا_شکوهی
🌐 shereheyat.ir/node/3678
✅ @ShereHeyat
#امام_جواد علیهالسلام
#غزل
🔹خورشیدِ دانایی🔹
تو را همراه خود آوردهاند از شرق بارانها
تو را ای زادهٔ شرقیترین خورشید دورانها
چه بذر برکتی آوردهای از آسمان با خود
چه خیری از زمینِ خود درو کردند دهقانها
چه لحنی و چه حرفی در بیان و بر زبانت بود
که تسبیح سخن افتاد از دست سخنرانها
به رویت چشم میبستند ای خورشیدِ دانایی
بزرگی تو کوچک دیده شد در چشم نادانها
سؤالی را که میپرسند محکوم جواب توست
چه پاسخها گرفت از باب علمت، جهل انسانها
مگر از چشمهٔ نامت نمیجوشد خیال شعر
چرا اینقدر کم جاری شدی از چشم دیوانها..
نبر بخشندگی را با خودت از سفرهٔ دنیا
نرو! در حسرت جود تو میمانند مهمانها
سفارش کن مرا هم نزد بابای رئوف خود
اگر یادی کند فرزند، میبخشند سلطانها
📝 #جعفر_عباسی
🌐 shereheyat.ir/node/5875
✅ @ShereHeyat
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی
غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی
دفزنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا»
سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی
نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه
تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی
شدهای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من
بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی
«همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی
آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی
وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی
با تو، بیخود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی!
بی تو، چرخیدنِ بیعشق؛ چه احرام حرامی!
پسر حیدری و خاتم جود است به دستت
شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی
عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده
بردهای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم
بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟
«من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد
ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی
به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت
بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی
ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بیشک
که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی
نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش
که خروش قلمم را، برسانم به قیامی
📝 #قاسم_صرافان
🌐 shereheyat.ir/node/2145
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹لا حول و لا قوة الا بالله🔹
در قبلهگه راز فرود آمد ماه
یا زادگه علی بود بیتالله
از كثرت اشتیاق، دیوار شكافت
تا اینكه ره وصال گردد كوتاه
مهمان چو در آغوش حرم جای گرفت
افكند خدای پرده بر سِرُّ الله
در بسته و دیوار به هم آمده بود
جمعی همه خیره گشته بر آن درگاه
از راز و نیاز بنده و معبودش
در خلوت آن خانه نشد كس آگاه
در باز نشد گرچه بسی كوشیدند
هر دیده به صد سؤال میكرد نگاه
هرجا سخن از قصۀ بیتالله بود
افتاد حكایت حرم در افواه
نومید شدند و مات و حیران ماندند
تا باز مگر خدای بگشاید راه
تا اینكه به پیش چشم حیرتزدگان
دیوار شكافت بار دیگر ناگاه
از بیت خدا برون یدالله آمد
لاحولَ و لا قوةَ إلّا بالله
شد حبس نفسها چو جمالش دیدند
تا آینه گَرد غم نگیرد از آه
با بنتِ اسد خود اسدالله آمد
از بیت احد مهر درآمد با ماه
بوسند خلایق حجرالاسود را
چون یاد كنند از آن خط و خال سیاه
خاموش حسانا كه مقام است بلند
ترسم بود این گفته كوتاه گناه
📝 #حبیب_چایچیان
🌐 shereheyat.ir/node/2147
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹مولا اوست🔹
ما همه بندهایم و مولا اوست
كه علی با حق است و حق با اوست
ما همه ذرهایم و او خورشید
ما همه قطرهایم و دریا اوست
محفلآرای بزم وادی طور
مشعلافروز طور سینا اوست
آنكه لعل لبش به وقت سخن
كند احیا دو صد مسیحا اوست
آنكه بیرون كشد ز چنگ غروب
قرص خورشید را به ایما اوست
آنكه در بارگاه قرب خداست
محو رخسار حق سراپا اوست
آنكه در گوش خاكیان گوید
قصهٔ راز آسمانها اوست
از شرف آنكه روی دوش نبی
جای دست خدا نهد پا اوست
با نبی آنكه گفت در خلوت
راز معراج آشكارا اوست
آنكه هر دم ز حال قاتل خویش
شود از روی لطف جویا اوست
آنكه در حق دشمنان كردهست
رحمت و شفقت و مدارا اوست
دل پروانه میتپد از شوق
هر كجا شمع محفلآرا اوست..
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐 shereheyat.ir/node/1342
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#مثنوی
🔹حرم خدا حرم شد🔹
امشب حرم خدا حرم شد
از مقدم یار محترم شد
کعبه شده محو و مات و مدهوش
دیوار ز هم گشوده آغوش
هر قطعۀ سنگ، کوه طوریست
هر نخلۀ خشک، نخل نوریست
در زمزمههای آب زمزم
آوای علی علیست هر دم
ای هجر، شب وصال تبریک
مجد و شرف و جلال تبریک
هر ریگ روان شده ثناگو
با ذکر علی علی علی هو
سر زد ز صفا صفای مطلق
ای مروه بگو علی علی حق
حوران همه جان به کف نهادند
در پشت مقام ایستادند
ای کعبه زهی زهی سعادت
میلاد تو شد از این ولادت
ای کعبه سعادتت مبارک
ای بیت، ولادتت مبارک
بر خویش ببال مام کعبه
طفل تو بُود امام کعبه
دلبند تو پیر کائنات است
طفل تو امیر کائنات است
روزی که نبود نام هستی
میکرد علی خداپرستی
از صبح ازل علی، علی بود
پیوسته به هر ولی، ولی بود
در بود و نبود مقتدا بود
او بود و محمد و خدا بود
ای نفس رسول و جان قرآن
ای دست خدا، زبان قرآن
خورشید بلند بام کعبه
از صبح ازل امام کعبه..
تو احمد و احمد است حیدر
یک روح که دیده در دو پیکر؟
گفتار همارۀ تو تنزیل
شاگرد قدیمی تو جبریل
در لیلۀ قدر، قدر قدری
در صحنۀ بدر، بدر بدری
میدان نبرد پایبستت
شمشیر نیازمند دستت
تو قلۀ عرش را امیری
یا همدم کودک صغیری؟
غیر از تو که، ای خدای را شیر
بخشیده به خصم خویش شمشیر؟
در مُلک وسیع حق امامی
با پیر فقیر هم کلامی
با آنکه امام جمع بودی
در بزم فقیر، شمع بودی
تو مالک عرش در زمینی
حیف است میان ما نشینی
در عرش امام آفتابی
در فرش چرا ابوترابی؟
ای قلب تو خانۀ محمد
جای تو به شانۀ محمد
تو بتشکن و خداپرستی
بر شانۀ وحی بت شکستی
ای پشت سرت دعای کعبه
ای بتشکن خدای کعبه
ای مهر تو لطف بینهایت
توحید و نبوت و ولایت
روزی که نه آب و نه گِلم بود
جای تو به خانۀ دلم بود
با مهر تو روی خود نمودم
با مهر تو چشم خود گشودم
دل را به ولات زنده کردم
گه گریه و گاه خنده کردم..
هر شب که به گاهواره خفتم
تا صبح علی علی شنفتم
عمری به محبتت اسیرم
تا با تو بمانم و بمیرم
ای مهر تو بود و هست میثم
فردا تو بگیر دست میثم
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/2148
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر🔹
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان
«یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان
با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی
همچنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی
دانۀ اشكی چنان آیینه صافت میكند
سوز آهی محرم بزم عفافت میكند
رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند
ذات حق دعوت برای اعتكافت میكند
معتكف در مسجد آنچه دید جز آنجا نبود
اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود
مادری كاو را ببخشد عالیِ اعلی علی
پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی
میرسد بر گوش جانش نغمههای یا علی
اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی
چون سر آمد اعتكافش، عشق شد همدوش او
تا برآمد آفتابی بود در آغوش او
ای حرم در باز كن جانانه را در بر بگیر
تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر
چون صدف این گوهر یكدانه را در بر بگیر
خانه را بگشا و صاحبخانه را در بگیر
در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند
خود كمر در خدمت این كودك و مادر ببند
ای حرم غسل زیارت كن جمالش را ببین
چهرۀ چون ماه و ابروی هلالش را ببین
خط بكش بر روی بتها خطّ و خالش را ببین
بر سر دست رسول الله مقالش را ببین
كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان
هرچه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان
چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد
از نگاهش عقدۀ غم بر پیمبر باز شد
شهر علم مصطفی را بر جهان در باز شد
حجت داور لبش با نام داور باز شد
ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین
آیههای مؤمنون را از امیرالمؤمنین
اختیارش با خدا و عالمش در اختیار
مرد میدانهای علم و حلم و مجد و افتخار
جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار
كاش میشد یك علی وین ویژگیها آشكار
این نخواهد شد ولی از مكتب ایثار او
كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او
📝 #سیدرضا_مؤید
🌐 shereheyat.ir/node/216
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹قد أفلَحَ المُؤمِنُونَ🔹
«سه روز» بود، که در مکّه بیقراری بود
نگاه کعبه، پر از چشمانتظاری بود
«سه روز» صبح شد و، سایبان «حِجر و حَجَر»
سحابِ رحمت و ابرِ امیدواری بود
به احترام شکوفایی گل توحید
«سه روز» کار حرم عشق و رازداری بود
زِ هجر روی علی، کار «حِجر اسماعیل»
در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود
پس از «سه روز» از آن روی ماه پرده گرفت
حرم که محرم اسرار کردگاری بود
صفای آینه از چشم «مَروه» میتابید
شمیم عاطفه از، «مُستَجار» جاری بود
زمین به مقدم مولود کعبه، مینازید
هوا هوای بهشتی، زمان بهاری بود
فرشتگان خدا، در مقام ابراهیم
سرودشان، غزل عشق و بیقراری بود
سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید
علی، که زمزمۀ چشمه در صحاری بود
::
قسم به وحی و نبوّت که در کنار نبی
علی تمام وجودش، وفا و یاری بود
نشست بر لبش آیات «مؤمنون» آری
علی که جلوۀ آیات جاننثاری بود
چگونه نخل عدالت نمینشست به بار
که اشک چشم علی، گرم آبیاری بود
امیر ظلمستیز، افسر یتیمنواز!
یگانه آینۀ عدل و استواری بود
همین نه «مکّه» از او عطر ارغوانی یافت
«مدینه» از نَفَس او بنفشهکاری بود
علی، تجسّم اخلاص و صبر بود و امید
علی، تبلور ایمان و پایداری بود
علی، به واژۀ آزادگی تَقدّس داد
علی، تجلّی ایثار و بردباری بود
جهان کوچک ما حیف درنیافت که او
پر از کرامت فضل و بزرگواری بود!؟
قسم به کعبه که سجّادۀ گلافشانش
زِ خون جبهۀ او باغ رستگاری بود...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/1332
✅ @ShereHeyat
گویند حریم کعبه، در داشته است
از «سیزده رجب» خبر داشته است
از شدّتِ اشتیاقِ دیدار علی
دیوار حرم، شکاف برداشته است
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹عروةُ الوُثقی🔹
صاحب اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى» علیست...
بین آیات الهی، آیت کبری علیست
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست
در کمال بندگی یکتای بیهمتا علیست
حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا»
حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علیست
آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است
ای مسلمانان به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علیست...
سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن
چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علیست...
«اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ»
در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علیست
از «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَمَ» بپرس
تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علیست
آسمان «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه»
سفرهدار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علیست
نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است
«عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علیست
لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»
در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علیست
در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل»
رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علیست
اختر تابندۀ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى»
ماه ظلمتسوز «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى» علیست...
نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او
باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علیست
روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر
صاحب قدر و معارج، شاهد إسری علیست
عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام
زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علیست
«یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم»
یا الهی! مظهر اسمائک الحسنی علیست
یاد او «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند
در نماز قرب ذکر الله اکبر یا علیست
سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد
رازدار «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علیست
بشنو از احمد حدیث «حیثما دار» علی
تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علیست
تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد»
بهترین توصیف فتحش «لا فتی الا علی»ست
ذوالفقار، اثبات حق و نفی باطل میکند
بیگمان فاروق اعظم در جهان تنها علیست...
📝 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🌐 shereheyat.ir/node/3923
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹دردانهٔ کعبه🔹
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهٔ کعبه برون آمده بود
روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز
کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز
عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد
قبله مایل به علی بن ابیطالب شد
از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت
کعبه در بدرقهاش چند قدم با او رفت
قفس کعبه شکستهست دم پرواز است
برو از کعبه که آغوش محمد باز است
آینه هستی و با آینه باید باشی
خانهزادِ پسر آمنه باید باشی
همهٔ غائلهها گشت فراموشِ نبی
کودکیهای علی پر شد از آغوش نبی
مستی اهل سماوات دوچندان شده است
عطر گیسوی علی خورده به تنپوش نبی
تا بچیند رطب تازهای از باغ بهشت
رفته دردانهٔ کعبه به سر دوش نبی
که نبی بوده فقط این همه سرمست علی
که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی
چشم در چشم علی، آینه در آیینه
حرفها میزند اینک لب خاموش نبی
دور از من مشو، ای محو تماشای تو من
نگران میشوم از دور شدنهای تو من
من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن
وحی میریزد از آهنگ لبت، حرف بزن
مینشینم به تماشای تو تنها، آری
هر زمان خستهام از مردم دنیا، آری
بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد
همهٔ دهر اگر شعب ابیطالب شد
خوب شد آمدی ای معنی بیهمتایی
بیتو هر آینه میمردم از این تنهایی
دین اسلام در آن روز که بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آن کس که خریدار شدش حیدر بود
باعث گرمی بازار شدش حیدر بود
وحی میبارد و من دوختهام دیده به تو
تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو
در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم
از رسولان دگر با تو اولوالعزمترم
میرود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1341
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹حقیقت تابان🔹
تویی که میدمی از عرش هر پگاه، علی
منوّرند به نور تو مهر و ماه، علی
زمان بدون تو مثل کلافِ سردرگم
زمین بدون تو یک تودۀ سیاه، علی
چه حاجت است به برهان؟ حقیقت تابان!
که خود تویی به کمالات خود گواه، علی
یکی شبیه تو کو در عوالم امکان؟
چگونه عقل نیفتد به اشتباه، علی؟
کجا کسی به حریم تو راه خواهد یافت؟
هنوز محرم تو نیست غیر چاه، علی..
بدون جنگ، جهان را به صلح خواهی برد
که عشق، فتح قلوب است بیسپاه، علی
مگر اشارۀ تو صبح را بتاباند
دعای نیمهشب و ورد صبحگاه، علی..
چقدر این در و آن در زدن، کریم تویی
مرا گدای در این و آن مخواه، علی
به جدّ و جهد میسّر نمیشود دیدار
مگر مرا برسانی به یک نگاه، علی
از آستان تو سائل نمیرود محروم
فقیرم و به تو آوردهام پناه، علی
به دلشکسته نظر میکنند اهل وصال
شکستهایم و گواه است اشک و آه، علی
جواب پرسش دشوار «ماالحقیقه» تویی
درآمدی و رسیدم به صبحگاه، علی
📝 #قربان_ولیئی
🌐 shereheyat.ir/node/5018
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹فتح قریب🔹
هر نصر من الله به شمشیر علی بود
هر فتح قریب از دل چون شیر علی بود
در خیبر و بدرش همه یکپارچه گفتند:
پیروزی اسلام به شمشیر علی بود
آن رعشه که بر کاخ معاویه درافتاد
پیداست که از نعرۀ تکبیر علی بود
در سینه اگر بغض علی داشت عجب نیست
چون سینۀ دشمن هدف تیر علی بود
یک قوم در اندیشۀ تحقیر علی بود
یک طایفه مشغول به تکفیر علی بود
گفتند و نماندند ولی نام علی ماند
الحق که علی شاهد تکثیر علی بود
حتی به سکوتش کمر تفرقه خم شد
این وحدت ما حاصل تدبیر علی بود
صد رنگ عوض کرد بشر در طی ایام
تاریخ کجا شاهد تغییر علی بود؟
فرمود که دوزخ چه بسا خلق نمیشد
در هر دل اگر مهر فراگیر علی بود
پیغمبر ما آینۀ حسن خدا بود
در آینه هر آینه تصویر علی بود
هنگام سحر فاطمه بر منبری از نور
با یازده آیینه به تفسیر علی بود
از خاک نجف شاخۀ انگور بر آمد
این معجزۀ تاک به اکسیر علی بود
ایوان نجف! هان تو شهادت بده فردا
این دل همۀ عمر به تسخیر علی بود
📝 #جواد_محمدزمانی
🌐 shereheyat.ir/node/221
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#نهج_البلاغه
#غزل
🔹عروة الوثقی🔹
دارد از جایی بشارتهای پنهان میدهد
بیشتر نهج البلاغه بوی قرآن میدهد
عروة الوثقیست «بسم الله الرحمن الرحیم»
هرچه کم داری بخواه از او، به قرآن میدهد
این اگر «جناتُ تجری تحتها الانهار» نیست
پس چرا یک جرعه از آن مرده را جان میدهد
چشم میبندم میان بارش رحمانیاش
سطر سطر آیههایش بوی باران میدهد
بعد قرآنش خدا با «هذهِ عَذبٌ فرات»
جامی از این میچشاند جامی از آن میدهد
این همان ذکر است یعنی «نحنُ نزّلنا علی»
تا کتاب الله ناطق را به انسان میدهد
گوش کن فریاد «اُوصیکِم بِتَقوَی الله» را
دردها را با همین یک نسخه درمان میدهد
آخرت جای خودش مردم، ولی هر حکمتش
کار دنیای شما را نیز سامان میدهد
مالک اشتر علی را خوب میفهمد نه ما
او که با سر پای فرمان علی جان میدهد
مکتب عشق است و شاگردی یک درس علی
منصب «سَلمانُ مِنّا» را به سلمان میدهد
جرج جرداق مسیحی هم حواری علیست
این مسیحی با علی بوی مسلمان میدهد...
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/3922
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹نورٌ عَلی نُور🔹
اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور
آیینهای، آیینهای سر تا به پا نور
آیینهای و خلق حیران صفاتت
تابیده بر جان تو از ذات خدا نور
چشمی که توفیق تماشای تو را داشت
جسم تو را جان دیده و جان تو را نور
در حلقۀ عشاق تو ای صبح صادق!
بر هر لبی گل کرده «یا قدوس»! «یا نور»!
قرآن وصفت سوره سوره باشکوه است
فرقان، نبأ، یوسف، قیامت، هَل اَتی، نور
از کعبه تا مسجد مسیر روشن توست
از آسمان تا آسمان، از نور تا نور
خورشیدی و بر شانۀ خورشید رفتی
فریاد میزد آسمان: «نورٌ عَلی نُور»
تو بوتراب و همسر تو مادر آب
اصل شما، وصل شما، نسل شما نور
پایان کار دشمنان توست با نار
آغاز راه دوستان توست با نور
در مدح تو چشم غزل روشن! که دیدهست
وصف تو را از ابتدا تا انتها نور
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🌐 shereheyat.ir/node/2323
✅ @ShereHeyat
چشم وا کردی و آغوش خدا جای تو شد
کعبه لبخند به لب، محو تماشای تو شد
پلک وا کردی و آغاز شد آن لحظه بهشت
خاک آن ذرهای از خاک کف پای تو شد
نام خورشید برازندۀ چشمان تو، نه
نور خورشید کمی از ید بیضای تو شد
عشق همراه تو در کعبه به دنیا آمد
عشق برخواسته از صورت زیبای تو شد
از همان لحظه دلش خواست که تغییر کند
قبله آن لحظه که سرمست تماشای تو شد
خنده از روی لب کعبه نیفتاده هنوز
کعبه یک قلب پر از شوق تولای تو شد
عرق شرم به پیشانی این شعر نشست
که پی درک تو و حل معمای تو شد
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
🌐 shereheyat.ir/node/4969
✅ @ShereHeyat
دُرج ولایت؛ احادیث منظوم علوی.pdf
761.6K
📗 «دُرج ولایت»
(چهل رباعی برگرفته از احادیث امیر بیان
حضرت مولا امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه)
✍🏻 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
✅ @smhroknabadi
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
فرازی از یک #مسمط
🔹کتاب فضل🔹
نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی
نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی
شده مات، عقل موحدین همه در جمال تو یا علی
چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی
نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی..
تویی آن که غیر وجود خود به شهود و غیب ندیدهای
همه دیدهای نه چنین بود، شه من! تو دیدۀ دیدهای
فقرات نفس، شکستهای؛ سُبَحات وهم، دریدهای
ز حدود فصل، گذشتهای؛ به صعود وصل، رسیدهای
ز فنای ذات به ذات حق بود اتصال تو یا علی
چو عقول و افئده را نشد ملکوت سِرّ تو منکشف
ز بیان وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف
همه گفتهاند و نگفته شد ز کتاب فضل تو یک الف
فُصَحای دهر به عجز خود ز ادای وصف تو معترف
بُلَغای عصر به نطق خود شدهاند لال تو یا علی..
نه همین بس است که گویمت به وجود جود مکرّمی
نه همین بس است که خوانمت به ظهور فیض مقدّمی
تو منزّهی ز ثنای من، که در اوج قدس قدم نهی
به کمال خویش مُعَرِّفی، به جلال خویش مسلّمی
نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی..
نه فرشته یافته در بشر چو تو ذوالکرم، چو تو ذوالعطا
نه بشر شنیده فرشته را به چنین صفت، به چنین صفا
به خدا ظهور عجائبی چو تو نیست در بشر از خدا
که تعجب است به حق حق ز تو آن قناعت و این سخا
به طراز سورۀ هل أتی چه نکوست فال تو یا علی
تو که از علایق جان و تن به کمال قدس مجرّدی
تو که بر سرائر معرفت به جمال انس مخلّدی
تو که فانی از خود و متّصف به صفات ذات محمّدی
به شئون فانی این جهان نه معطّلی نه مقیّدی
بود این ریاست دنیوی غم و ابتهال تو یا علی
تو همان تجلی ایزدی که فراز عرشی و لامکان
دهد آن فؤاد و لسان تو ز فروغ لوح و قلم نشان
خبری ز گردش چشم تو حرکات گردش آسمان
تو که ردّ شمس کنی عیان به یکی اشارۀ ابروان
دو مسخر آمده مهر و مه هِله بر هلال تو یا علی
هله ای موحّد ذات حق! که به ذات معنی وحدتی
هله ای ظهور صفات حق! که جهان فیضی و رحمتی
به تو گشت خلقت کُن فَکان که ظهور نور مشیّتی
چو تو در مدینۀ علم حق ز شرف مدینۀ حکمتی
سَیَلان رحمت حق بود همه از جبال تو یا علی..
منم آن مجرد زندهدل که دم از ولای تو میزنم
ره کوه و دشت گرفتهام قدم از برای تو میزنم
به همین نفس که تو دادهای نفس از ثنای تو میزنم
شب و روز حلقۀ التجا به در سرای تو میزنم..
ز چه رو به پرسش حال ما نشود مجال تو یا علی؟..
📝 #فؤاد_کرمانی
✅ @ShereHeyat