eitaa logo
شعر هیأت | نوحه و سرود
5.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
3 ویدیو
3 فایل
🚩 دسترسی سریع به مجموعه نوحه‌ها و سرودهای تولید شده در پایگاه «شعر هیأت» 🌐 shereheyat.ir/poetry/nohe
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹یا فاطمة الزهرا🔹 بی‌تو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمة الزهرا... چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا... بر خرمن جان او، چون شعله شرر می‌زد می‌ریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا... هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4433@ShereHeyat_Nohe
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹روضه‌خوان حسین🔹 فدای حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود بهار، با همه سرسبزی‌اش خزان شده بود چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد برای عرض ادب، سخت امتحان شده بود به عشق «شیر خدا» از یل دلاور خود گذشت اگر چه در این راه نیمه‌جان شده بود چه امتحان بزرگی! که در رثای حسین -و نه به خاطر فرزند- روضه‌خوان شده بود اگر چه پیر شد از داغِ بی‌امان، اما به پشتوانهٔ زینب دلش جوان شده بود فدای «اُمّ اَبیها» شدن علامت داشت به این سبب قد «اُمّ البنین» کمان شده بود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1302@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹ام الادب🔹 ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس‌آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک‌جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی‌نور می‌شد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی‌نور می‌شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می‌گیرد رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3585@ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹عشق ما عباس توست🔹 باز کن چشمان از اندوه مالامال را چار داغ تازه داری، چارفصل سال را پا به پای چار فصل داغ‌هایت مثل ابر بارها خون گریه کردم، منتهی الآمال را... داغ پشت داغ، پشت داغ، پشت داغ... آه داغداران خوب می‌فهمند این احوال را... چار داغت را نیاوردی به رو، گفتی حسین کرد بارانی سؤالت، روز استقبال را عشق تو خون خدا و عشق ما عباس توست او که از حق، جای دستانش گرفته بال را... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1304@ShereHeyat_Nohe
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹تو زینبی🔹 ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست هر جا تو باشی اسم بابایت علی آن‌جاست هر جا تو باشی خواهرت آن‌جاست بی‌تردید هر جا تو باشی ردّ پایی از برادرهاست اما تو پنهانی در این پیداییِ روشن این‌گونه پیدا بودنِ پنهان عجب زیباست! تو زینبی تو ام کلثومی... یکی هستید «صغری» و «کبری» چیدن تاریخ بی‌معناست... در خطبه‌هایت خطبه‌های فاطمه جاری‌ست در خطبه‌هایت خطبه‌های مرتضی پیداست تو خطبه خواندی کوفه و شام از نفس افتاد این حرف‌ها تیز است، برنده‌ست، بی‌پرواست از شعله‌های شعرهایت سوخت جان شهر در سینۀ مردم هنوز از گریه‌ات غوغاست از آن روایت‌های سوزان می‌شود فهمید در سینه‌ات تا لحظۀ پرواز عاشوراست... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3632@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹آسمانی غریب🔹 گفت:«سُرّ من رَأی»، ترجمان «سامرا»ست من ولی دلم گرفت... این حرم چه آشناست چون نجف شکوهمند، چون مدینه رازدار داستان آن ولی داستان کربلاست... ماهِ تا ابد تمام! السلام یا امام! ذکر ما علی الدّوام، گریه‌های بی‌صداست آنچه بر زبان ماست، نام مهربان توست آنچه بر زبان توست، اسم اعظم خداست از زمان کودکی، در پی‌ات دویده‌ایم از همه شنیده‌ایم، گرد راه تو شفاست باغ‌هایی از بهشت، گوشۀ عبای توست این عبای مصطفی، این عبای مرتضاست مجلس شراب را چشم تو به هم زده‌ست چشم تو هنوز هم، مستی مدام ماست ما شهید می‌شویم، روسفید می‌شویم روزگار، بی‌وفا... عاشق تو باوفاست ای هدایت نجیب! آسمانی غریب! مضطریم و منتظر، یادگار تو کجاست؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/197@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹یا علیَّ النَّقی🔹 دلم امشب گدای سامرّاست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیَّ النَّقیّ و یا هادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاکبوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مَهْبِطَ الْوَحْی» و «مَعْدِنَ الرَّحْمَة» دل دریایی و زلال شماست ذرّه با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «مَن عَصاکُم فَقَد عَصَی الله» است که مطیع شما، مطیع خداست... «قَد نَشَرتُم شَرایِعَ الاَحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولُکُم صِدق، فِعلُکُم حَقٌّ اَمرُکُم مُتَّبَع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نَفَس جاری تو عین دعاست... مشعل جامعه کبیرۀ تو به یقین رهگشای اهل ولاست... و خدا در طلیعۀ خلقت عرش خود را به نورتان آراست... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3994@ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹محبت مرتضى🔹 نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟ به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد سوى انبیا، سوى اولیا، ز طریق حب و ولا بیا كه به جایى ار برسد كسى، ز طریق حب و ولا رسد... ز ره طلب به ولى برس، ز ره ولى به على برس كه به خضر تا نرسد كسى، نتوان به آب بقا رسد... نه به كعبه رو نه به دیر رو، نه به فكر رو نه به سیر رو ز منیّت ار گذرد كسى، ز ره على به منا رسد به مروت ار بنهى قدم، تو به مروه‌اى، به خدا قسم! به ره على ز صفا قدم، نهد ار كسى، به صفا رسد به على اگر تو یكى شوى، ز دنس رهى و زكى شوى به جز این اگر ملكى شوی، ملكیتت به خطا رسد... نه همى ز «ناد علىِ» او، شود آبگینه «سینجلى» ملكوت هم پى صیقلى ز غبار او به جلا رسد نرسد اگر كه ز لافتى، به ثبوت نفى تو زاهدا نه ز «لم» رسد، نه ز «لو» رسد، نه ز «ما» رسد، نه ز «لا» رسد به مریض دل نرسد شفا، ز دواى بوعلى از خدا مگر از محبت مرتضى، مرض دلى به شفا رسد من «كبریایى» خسته را، بده ساقیا ز مى‏ ولا ز شراب حب على مگر همه درد من به دوا رسد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1348@ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹ذکر عارفان🔹 چه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علی چه بود روشنای جان؟ علی علی علی علی که بود خالق جهان؟ خدا خدا خدا خدا که داشت از خدا نشان؟ علی علی علی علی... هزار نغمه پیش از این، سروده‌اند در زمین ولی یکی‌ست جاودان: علی علی علی علی... اگر خدا خدا کنی، تمام شب دعا کنی ندا رسد از آسمان: علی علی علی علی... که بوده کعبه مولدش؟ کنار حق تولدش؟ به‌جز امیرمؤمنان؟ علی علی علی علی به خوابگاه مصطفی که خفت وقت ابتلا شب هجوم بی‌امان؟ علی علی علی علی... به بدر و خندق و اُحد، به خیبر و حُنَین شد چه کس هماره جانفشان؟ علی علی علی علی که در رکوع، بی‌ریا، زکات داده بر گدا چنان‌که کرده حق بیان؟ علی علی علی علی... مهی چنین مبارکت، الا زمین! مبارکت بچرخ دور او بخوان: علی علی علی علی... علی‌ست ذکر اولم، علی‌ست ورد آخرم و اسم حیّ لامکان: علی علی علی علی... نگاه ما به سوی تو، به جستجوی روی تو در این جهان و آن جهان: علی! علی! علی! علی!... در آن زمان که هیچکس، نیایدش به لب نفس بگیر دست ناتوان، علی! علی! علی! علی!... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4534@ShereHeyat_Nohe
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹کیست این زن...🔹 کیست این زن، اینکه بر بالای منبر ایستاده در میان این همه شمشیر و خنجر ایستاده کیست این زن، اینکه با تیغ زبان آتشینش روبه‌روی صاحبان سبحه و زر ایستاده گرچه از دشمن فراوان زخم خورده داغ دیده مثل کوهی باز هم الله‌اکبر، ایستاده گاه بالای سر سرهای بی‌تن گریه کرده گاه بالای سرِ تن‌های بی‌سر ایستاده در کلامش خشم و آرامش تو گویی تواَمانند آری آری آن طرف انگار حیدر ایستاده کیست این زن، زینب کبراست یا زهرای ثانی این‌که در این مسجد بی‌بام و بی‌در ایستاده زن مگو، بنت‌الجلال اخت‌الوقاری آسمانی مثل کوه محکمی پشت برادر ایستاده با وجود آن همه زخم زبان از اهل کوفه راست‌قامت عین عباس دلاور ایستاده خم به ابرویش نیامد از ملامت‌های دشمن بر سر حکم الهی چون پیمبر ایستاده کیست این زن، این‌که چون سروی میان آتش و دود با وجود آن همه داغ مکرر ایستاده شام، تاریک است و خیل کوفیان در شب شناور زینب اما مثل ماهی روی منبر ایستاده زینب است این دختر حیدر که از مردان عالم آری آری، یک سر و گردن فراتر ایستاده پرچم شاه شهیدان تا ابد بالاست بالا بر سر پیمان خود تا صبح محشر ایستاده 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3339@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹ذکر عارفان🔹 چه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علی چه بود روشنای جان؟ علی علی علی علی که بود خالق جهان؟ خدا خدا خدا خدا که داشت از خدا نشان؟ علی علی علی علی... هزار نغمه پیش از این، سروده‌اند در زمین ولی یکی‌ست جاودان: علی علی علی علی... اگر خدا خدا کنی، تمام شب دعا کنی ندا رسد از آسمان: علی علی علی علی... که بوده کعبه مولدش؟ کنار حق تولدش؟ به‌جز امیرمؤمنان؟ علی علی علی علی... به بدر و خندق و اُحد، به خیبر و حُنَین شد چه کس هماره جانفشان؟ علی علی علی علی که در رکوع، بی‌ریا، زکات داده بر گدا چنان‌که کرده حق بیان؟ علی علی علی علی... مهی چنین مبارکت، الا زمین! مبارکت بچرخ دور او بخوان: علی علی علی علی... علی‌ست ذکر اولم، علی‌ست ورد آخرم و اسم حیّ لامکان: علی علی علی علی... نگاه ما به سوی تو، به جستجوی روی تو در این جهان و آن جهان: علی! علی! علی! علی!... در آن زمان که هیچکس، نیایدش به لب نفس بگیر دست ناتوان، علی! علی! علی! علی!... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4534@ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹محبت مرتضی🔹 نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟ به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد سوى انبیا، سوى اولیا، ز طریق حب و ولا بیا كه به جایى ار برسد كسى، ز طریق حب و ولا رسد... ز ره طلب به ولى برس، ز ره ولى به على برس كه به خضر تا نرسد كسى، نتوان به آب بقا رسد... نه به كعبه رو نه به دیر رو، نه به فكر رو نه به سیر رو ز منیّت ار گذرد كسى، ز ره على به منا رسد به مروت ار بنهى قدم، تو به مروه‌اى، به خدا قسم! به ره على ز صفا قدم، نهد ار كسى، به صفا رسد به على اگر تو یكى شوى، ز دنس رهى و زكى شوى به جز این اگر ملكى شوی، ملكیتت به خطا رسد... نه همى ز «ناد علىِ» او، شود آبگینه «سینجلى» ملكوت هم پى صیقلى ز غبار او به جلا رسد نرسد اگر كه ز لافتى، به ثبوت نفى تو زاهدا نه ز «لم» رسد، نه ز «لو» رسد، نه ز «ما» رسد، نه ز «لا» رسد به مریض دل نرسد شفا، ز دواى بوعلى از خدا مگر از محبت مرتضى، مرض دلى به شفا رسد من «كبریایى» خسته را، بده ساقیا ز مى‏ ولا ز شراب حب على مگر همه درد من به دوا رسد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1348@ShereHeyat_Nohe
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹بهار تبسم🔹 امشب میان گریه و لبخند خود گمم سرشار از طلوع بهار تبسمم دریایم و تپیده به لب‌هام نبض موج تا آسمان رسیده شعور تلاطمم جارو به برج و باروی اندیشه می‌زنم تا سائل مدایح معصوم پنجمم من شاعر صداقت گل‌های قاصدک من جابر سلام رسولان مردمم... صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم دریای علم تو بچشاند اگر خمم پیچیده در تلاوت معصوم نام تو عطر گل محمدی‌ات در تکلمم بر خاک‌های مرقد نورانی تو ساخت گلدسته‌ها و گنبد زرّین تجسمم امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده امشب که بین گریه و لبخند خود گمم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2132@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹محبت مرتضى🔹 نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟ به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد سوى انبیا، سوى اولیا، ز طریق حب و ولا بیا كه به جایى ار برسد كسى، ز طریق حب و ولا رسد... ز ره طلب به ولى برس، ز ره ولى به على برس كه به خضر تا نرسد كسى، نتوان به آب بقا رسد... نه به كعبه رو نه به دیر رو، نه به فكر رو نه به سیر رو ز منیّت ار گذرد كسى، ز ره على به منا رسد به مروت ار بنهى قدم، تو به مروه‌اى، به خدا قسم! به ره على ز صفا قدم، نهد ار كسى، به صفا رسد به على اگر تو یكى شوى، ز دنس رهى و زكى شوى به جز این اگر ملكى شوی، ملكیتت به خطا رسد... نه همى ز «ناد علىِ» او، شود آبگینه «سینجلى» ملكوت هم پى صیقلى ز غبار او به جلا رسد نرسد اگر كه ز لافتى، به ثبوت نفى تو زاهدا نه ز «لم» رسد، نه ز «لو» رسد، نه ز «ما» رسد، نه ز «لا» رسد به مریض دل نرسد شفا، ز دواى بوعلى از خدا مگر از محبت مرتضى، مرض دلى به شفا رسد من «كبریایى» خسته را، بده ساقیا ز مى‏ ولا ز شراب حب على مگر همه درد من به دوا رسد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1348@ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹بهار تبسم🔹 امشب میان گریه و لبخند خود گمم سرشار از طلوع بهار تبسمم دریایم و تپیده به لب‌هام نبض موج تا آسمان رسیده شعور تلاطمم جارو به برج و باروی اندیشه می‌زنم تا سائل مدایح معصوم پنجمم من شاعر صداقت گل‌های قاصدک من جابر سلام رسولان مردمم... صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم دریای علم تو بچشاند اگر خمم پیچیده در تلاوت معصوم نام تو عطر گل محمدی‌ات در تکلمم بر خاک‌های مرقد نورانی تو ساخت گلدسته‌ها و گنبد زرّین تجسمم امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده امشب که بین گریه و لبخند خود گمم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2132@ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹ذکر عارفان🔹 چه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علی چه بود روشنای جان؟ علی علی علی علی که بود خالق جهان؟ خدا خدا خدا خدا که داشت از خدا نشان؟ علی علی علی علی... هزار نغمه پیش از این، سروده‌اند در زمین ولی یکی‌ست جاودان: علی علی علی علی... اگر خدا خدا کنی، تمام شب دعا کنی ندا رسد از آسمان: علی علی علی علی... که بوده کعبه مولدش؟ کنار حق تولدش؟ به‌جز امیرمؤمنان؟ علی علی علی علی به خوابگاه مصطفی که خفت وقت ابتلا شب هجوم بی‌امان؟ علی علی علی علی... به بدر و خندق و اُحد، به خیبر و حُنَین شد چه کس هماره جانفشان؟ علی علی علی علی که در رکوع، بی‌ریا، زکات داده بر گدا چنان‌که کرده حق بیان؟ علی علی علی علی... مهی چنین مبارکت، الا زمین! مبارکت بچرخ دور او بخوان: علی علی علی علی... علی‌ست ذکر اولم، علی‌ست ورد آخرم و اسم حیّ لامکان: علی علی علی علی... نگاه ما به سوی تو، به جستجوی روی تو در این جهان و آن جهان: علی! علی! علی! علی!... در آن زمان که هیچکس، نیایدش به لب نفس بگیر دست ناتوان، علی! علی! علی! علی!... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4534@ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹یا فاطمة الزهرا🔹 بی‌تو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمة الزهرا... چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا... بر خرمن جان او، چون شعله شرر می‌زد می‌ریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا... هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4433@ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹دیر آمدم...🔹 دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌سوخت هیأت، میان «وای مادر» داشت می‌سوخت دیوار دم می‌داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛ منبر داشت می‌سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌سوخت آتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می‌خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می‌سوخت آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می‌سوخت سربند یا زهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می‌سوخت باید به یاران شهیدم می‌رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می‌سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می‌سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹اما نشد🔹 خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را، نشد مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش وا شد، نمی‌گویم چطور این‌قدَر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط می‌دانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود هرچه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد هرچه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود هرچه گشتم، گوشواره آخرش پیدا نشد... آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری آن قامت به‌جز در پای یکتا، تا نشد... چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹کاش...🔹 شاید او یوسف ذریۀ طاها می‌شد روشنی‌بخشِ دل و دیدۀ بابا می‌شد شاید او در دل گهواره زبان وا می‌کرد همدم فاطمه -فِی المَهدِ صَبِيّا- می‌شد شاید او بین مناجات و نماز شب خویش جلوۀ روشنی از حضرت موسی می‌شد شاید او از همۀ اهل جهان دل می‌بُرد مثل پیغمبرمان خوش قد و بالا می‌شد شاید او در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری می‌شد شاید او مثل اباالفضل میان صفین ذوالفقار علی عالی اعلی می‌شد شاید او مشک به دوش از وسط نخلستان از حرم با رجزی راهی دریا می‌شد شاید... اما چه بگویم که چه شد در آتش؟! کاش او پاسخ این شاید و اما می‌شد 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹چراغ آه🔹 بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را کز آتش دل کرده‌ام روشن چراغ آه را از بس که دود آه من گردید سدّ راه من در کوچه‌های شهر خود گم کردم امشب راه را گفتم به شب زاری کنم، خون جگر جاری کنم صبح آمد و دادم ز کف این رشتۀ کوتاه را باید که اسرار درون از سینه‌ام ناید برون ورنه به آتش می‌کشم با ناله مهر و ماه را... رزم‌آوری آزاده‌ام اما ز پا افتاده‌ام زیرا که از کف داده‌ام دخت رسول‌الله را هر گه که با سوز درون از خانه می‌آیم برون چشمم شود دریای خون بینم چو آن درگاه را «میثم» اگر روشن دلی هشدار! کز راه علی دشمن به آگاهی برد یاران ناآگاه را 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹ماه مدینه🔹 دوست دارم از غمت یا فاطمه تنها بگریم از یتیمان تو پنهان، در دل شب‌ها بگریم دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره تا سحر با یاد تو، ای زهرۀ زهرا بگریم دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم دوست دارم چون که وارد می‌شوم در خانۀ تو سر به دیوارش نهم، از محنت دنیا بگریم دوست دارم سر فرود آرم منِ بی‌کس به چاهی برکشم فریاد غربت، های‌های آنجا بگریم دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند گه به نخلستان و گاهی در دل صحرا بگریم دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم از غم امروزشان، وز غصّۀ فردا بگریم.. 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹تو اُمّ اَبیهایی🔹 ای نور خداجویی در آینۀ جانت باز این دل شیدا شد مجنون و غزل‌خوانت... تو روح تولّایی، تو زهرۀ زهرایی تو اُمّ اَبیهایی، عالم همه حیرانت... اخلاص و یقین تنها با نام تو معنا شد ایثار شکوفا شد در پرتو ایمانت حق خوانده تو را کوثر در آیۀ اَعطَینا ای خیر کثیر تو گل‌های فراوانت هستی به سجود آمد جنت به وجود آمد وقتی که رسول‌الله زد بوسه به دستانت دستاس صبوری‌ها با دست تو می‌گردد هر چند که می‌چرخد افلاک به فرمانت در عشق و جهان‌سوزی، در معرفت‌آموزی شد جان و دل زینب آیینۀ عرفانت مَهریه تو آب است مِهر تو جهان‌تاب است ذرات جهان دارند سر در خط پیمانت شرح سعۀ صدری، معنای شب قدری ای گسترۀ هستی سجادۀ ایمانت ای خطبۀ تو سوزان، در مسجد پیغمبر آهنگ فدک دارد فریاد گل‌افشانت بر غربت و غم‌های مولای خداجویان پهلوی تو شد شاهد، بازوی تو بُرهانت گلبرگ شقایق‌ها تا رنگ شفق دارد یا انسیةالحورا! چشم من و احسانت... 📝 @ShereHeyat_Nohe
علیهاالسلام 🔹صدای حق🔹 هر کسی باشد صدای حق، صدای فاطمه‌ست آیه «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمه‌ست هر طرف مانده‌ست مظلومی میان شعله‌ها ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمه‌ست تا همیشه «مثل زهرا پای حق می‌ایستیم» هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمه‌ست وقت پیکار است با خصم خدا و خصم خلق کشتن مرحب به شوق مرحبای فاطمه‌ست گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی این طنین انقلاب بچه‌های فاطمه‌ست راه قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت کربلا آیینۀ عزم و وفای فاطمه‌ست «مادرم مظلومه بود و یاور مظلوم‌ها» اولین مظلوم عالم مرتضای فاطمه‌ست دست مولا بسته شد با ریسمان فتنه‌ها ناجی اُمَّت ید مشکل‌گشای فاطمه‌ست شد طواف فاطمه در کوچه‌ها دور علی بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمه‌ست شد علمدار علی، زهرای هجده ساله‌اش محسن شش‌ماهه پشت در فدای فاطمه‌ست فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمه‌ست کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس بعد از این بیت علی، ماتم‌سرای فاطمه‌ست 📝 @ShereHeyat_Nohe