امیری حسین و نعم الأمير.mp3
2.66M
#اربعین
#زمینه
🔹امیری حسین و نعم الأمير🔹
این اولین باره میشم کبوتری در هوای تو
این اولین باره میشم مسافر نینوای تو
این اولین باره میام پیاده تا کربلای تو
منم میشم راهی سمت حرم
میام به سوی تو با هر قدم
منم میام با پدر مادرم
چقدر خوبه که میبینم جادهها رو
چقدر خوبه که میبینم این صفا رو
چقدر خوبه که میبینم موکبای بهشت نجف کربلا رو
میام یا حسین دست من رو بگیر
امیری حسین و نعم الأمير
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این اولین باره تو دست من هم روشنه فانوس
این اولین باره میام مثه قطره تا اقیانوس
این اولین باره میام به سوی تو برا پابوس
منم به پابوست آقا میام
با تشنگی سمت دریا میام
با حسرت مشک سقا میام
چقد خوبه سیراب میشن تشنهلبها
پر از نور مهتاب میشه اینجا شبها
چقدر خوبه مثل برادر میمونیم ما ایرانیا با عربها
همه همدلیم دیگه تو این مسیر
امیری حسین و نعم الامیر
📝 #یوسف_رحیمی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
🔹آغوش بابا🔹
دختر
به فکر گرمی آغوش باباست
در آرزوی پر زدن بر دوش باباست
با تشت کوچک درد دل میکرد؛
میگفت: «اگر باران تویی
یکریز و پیدرپی
دیگر چه فرقی میکند در تشت یا بر نی»
میگفت:
«بابا!
باز هم خواب تو را دیدم
دیدم که پایین آمدی
روی مرا آرام بوسیدی
دیدم به من بال و پر پرواز بخشیدی
با هم از این ویرانۀ دلگیر و تاریک
تا آسمان رفتیم،
با هم به جای ابرها یکریز باریدیم
آیینه جاری شد
زمین لبریز شد از نور
یک رود...
صدها... نه...
هزاران رود
هنگام باران بود...
📝 #سیدحبیب_نظاری
📗 #هنگام_باران_بود
✅ @ShereHeyat_Nojavan
چقدر مونده تا رفتن؟.mp3
1.12M
#اربعین
#زمینه
🔹چقدر مونده تا رفتن؟🔹
سه روز دیگه، دو روز دیگه
چقدر مونده تا رفتن؟
خوابم نبرده، شبا رو اصلا
پر از شوق و شورم من
یه کولهپشتی دارم تو اتاقم
که روش پر از عکسای قهرماناس
علی لندی، حسین فهمیده
کنارشون حاج قاسمم اونجاست
این اولین باره
که دعوتم کرده، امام مهربونم
الهی با لطفش
تا آخر عمرم، تو این مسیر بمونم
«اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو روز دیگه، یه روز دیگه
چه دیر میگذره ساعت
همه وجودم، امید و شوقه
ندارم دیگه طاقت
رسیده وقت سفر بسمالله
ببین چه زود حاضر و آمادهم
دارم میام وا کن آغوشت رو
با کولهپشتیم الان تو جادهم
میخوام تو این روزا
رفیق بشم من با، تمام نوجوونا
زیادشم کم هست
رفیقی که باشه، فداییتون آقا
«اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه خورده سخت بود، ولی مهم نیست
فدای سرت آقا
با تاول پا، کنار میام من
کنارمه چون بابا
نوازشم میکنه با گریه
میگه الهی بمیرم واسهت
من اما گریه نکردم اصلا
تازه یه بیرق میگیرم واسهت
داریم میریم افسوس
تا سال بعد با عشق، دوباره برگردیم
قرارِ من! لطفا
بهم بگو بازم، قراره برگردیم
«اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله»
📝 #محمدجواد_الهیپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#پیامبر_خدا صلواتاللهعلیهوآله
🔹مهربانترین عابر🔹
کوچههای مدینه میدانند
که تویی مهربانترین عابر
تا که تو میرسی به رهگذران
بر لبت میشود گلی ظاهر
کودکان مثل شاپرکهایی
گل روی تو را که میبینند
بال و پر میزنند با شادی
تا سر شانهٔ تو بنشینند
تو طبیب تمام دلهایی
که به دنبال درد میگردی
توی دست تو نسخهای از نور
که شفا میدهد به هر دردی
تو بهاری که از زمین دلت
چشمههای زلال میجوشند
تشنگان دستهدسته میآیند
از صفای دل تو مینوشند
سخنان تو مثل خورشید است
روشنیبخش خانهٔ دلهاست
عطر خوشبوی نام نیکویت
آشنای تمام محفلهاست
📝 #محمد_عزیزی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🔹خطّ خورشید🔹
چِقَدَر آه مهربان بودی
حرفهای تو طعم خرما داشت
باغ سرسبز سینهات، ای خوب!
نخلهای بلند بالا داشت
روز و شب عطر مهربانی تو
در تمام مدینه میپیچید
تا به لبخند میگشودی لب
بوی گل توی سینه میپیچید
رفتی اما تو را نفهمیدند
جمع یاران مهربان حتی
بیکران بودی و نگنجیدی
در دل آسمانیان حتی
گرچه تنهاتر از پدر بودی
به خدا خوب امتحان دادی
پس زدی پردهٔ سیاهی را
خطّ خورشید را نشان دادی
📝 #تقی_متقی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_رضا علیهالسلام
🔹نمازِ باران🔹
آسمان خشک و خسیس، ابرها بیضربان
ناودانها خاموش، جویها بیجریان
حسرت جرعۀ آب، روی لبهای سفال
غنچۀ یک روزه، خاک شد در گلدان
آن همه گندمزار، جز نمک خوشه نداد
دست بر زانو داشت، پیرمرد دهقان
ناگهان جار زدند: آی مردم! فردا،
میرود دریایی به نماز باران
ای تو معنای حیات! گام بردار که مَرو
این زمینخورۀ پیر، شده از شوق جوان
میرسد سوز صدا، بود سرگرم دعا:
«رَبِّ اَنزَل مَطَرا دائماً بِالاِحسان»
ابرها غریدند، آسمان در مدحش،
خطبهای غرا خواند، بارشی بیپایان
با نگاهش جوشید، با دعایش نوشید
آب از هر چشمه، باغ از رود روان
ریشههایی بیتاب، خوشههایی سیراب
بس که نوشید از آب، مست شد تاکستان
بیم از خشکی نیست، چون تویی رحمت ابر
بیم از طوفان نیست، چون تویی کشتیبان
داشتم کنج حرم، جامعه میخواندم
ناگهانی آمد، باز هم آن باران
📝 #محمدمهدی_خانمحمدی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_مهدی علیهالسلام
🔹نسیم خوشخبر🔹
ای نسیم خوشنفس
کی میآیی از سفر؟
کی از آبشار گل
میکنی مرا خبر؟
شاپرک به دور خود
پیلهای تنیده است
وقت پر گشودنش
بیگمان رسیده است
کی برای شاپرک
بال در میآوری؟
یا برای قاصدک
بال و پر میآوری؟
رُفت و روب کردهایم
خانه را برای تو
تا دوباره پر شود
از صدای پای تو
ای نشانهٔ بهار
ای نسیم خوشخبر!
خستهایم و منتظر
کی میآیی از سفر؟
📝 #بیوک_ملکی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
سرود؛ عطر سلام.mp3
2.52M
#پیامبر_خدا صلواتاللهعلیهوآله
#سرود
🔹عطرِ سلام🔹
رو لبا عطر سلامی جاریه
یه سلام گرم و ساده، بیریا
این ترنم خوش بهاریه
که میاره توی دلهامون صفا
سلام بابا، سلام آقا
من با این سلامم عشق و ادبو هدیه میدم
سلام مولا، سلام جانا
دوست دارم وقت سلام باشم همیشه پیشقدم
منم آقا
به یادتون، لبریزِ بهشت، میشه لحظهها
سلام میدیم، بعدِ هر نماز، آقا به شما
«اَلسَّلامُ عَلیکَ یا رَسُولالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سایۀ لطفتونو مثل پدر
همیشه حس میکنم روی سرم
هدیهای قشنگتر از این ندارم
که بیام سلام بدم سمت حرم
سلام بابا، سلام آقا
میشنوم با گوش دل سلامتونو هنوزم
سلام مولا، سلام جانا
تو سلام دادن شما هستید همیشه پیشقدم
حتی حالا
با هر سلام، راهی میشه تا، صحنتون دلا
سلام میدیم، بعدِ هر نماز، آقا به شما
«اَلسَّلامُ عَلیکَ یا رَسُولالله»
📝 #سیدعلیاکبر_حسینپور
📝 #یوسف_رحیمی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#پیامبر_خدا صلواتاللهعلیهوآله
🔹گلِ سلام🔹
صبح زود بود
بچههای باصفای کوچهمان
-یاس و یا کریم با نسیم-
داشتند
پیش هم قرار میگذاشتند
تا گلِ سلام را
بیخبر به تو دهند
باز هم تو آمدی
مهربانتر از نسیم
در میان کوچهمان قدم زدی
باز بر لبت شکفت
یک سبد گل محمدی
باز هم
در سلام
از تمام بچهها جلو زدی!
📝 #محمد_عزیزی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_صادق علیهالسلام
🔹امام یعنی آفتاب🔹
بوی گل محمدی
بوی گلاب میدهی
هر چه سؤال سخت را
زود جواب میدهی
شناسنامهٔ تو را
در آسمان نوشتهاند
و با گل و گلاب و نور
گِل تو را سرشتهاند
چه جادههای روشنی
میان حرفهای توست
هنوز این زمین پر از
صدای آشنای توست
تو یاد دادهای به ما
که میتوان پرنده بود
تمام عمر مثل رود
به سوی او رونده بود
امام یعنی آسمان
امام یعنی آفتاب
امام یعنی آیهای
از آیههای آن کتاب
📝 #محمدکاظم_مزینانی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#فلسطین
🔹طوفان🔹
روزی از روزگاران دیرین
روزهای خوش و خوب و شیرین
کفتری در حرم آشیان داشت
شوق پرواز در آسمان داشت
لانهاش در پناه درختان
در امان بود از باد و باران
در دل لانه مهر و صفا بود
جیک جیک خوش جوجهها بود
لانهای گرم و خوش، لانهای سبز
سهم هر جوجهای، دانهای سبز
هر سحر مادر از لانه میرفت
در پی آب یا دانه میرفت
باز میآمد از راه هر بار
شاخۀ سبز زیتون به منقار
ناگهان کرکسی بال وا کرد
بر سر لانه چنگال وا کرد
سایهای شوم بر لانه افتاد
خانۀ جوجهها رفت بر باد
بال میزد به هر سو کبوتر
جوجهها هم به دنبال مادر
گاه آوارۀ کوه و صحرا
گاه در شهر غمگین و تنها
گاه در پشت درهای بسته
بال میزد هراسان و خسته
خسته از جستوجوهای بسیار
برگ زیتون زردی به منقار
آن کبوتر ز یاران ما بود
رنگ بال و پرش آشنا بود
اینک آن مرغ، غمگین و تنهاست
باز آواره در دشت و صحراست
آن کبوتر که یار من و توست
خسته در انتظار من و توست
ما که مرغان دشت بلاییم
با غم یکدگر آشناییم
ما ز چنگال خونین نترسیم
از پر و بال خونین نترسیم
بال در بال هم فوج در فوج
پر بگیریم مستانه در اوج
تا نشانی ز طوفان بپرسیم
راه را از شهیدان بپرسیم
بال در بال هم پر بگیریم
آسمان را سراسر بگیریم
تاجی از نور روی سر ما
قرص خورشید زیر پر ما
تا که آن خانه را پس بگیریم
آشیان را ز کرکس بگیریم
مثل رگبار باران بباریم
خانه را سر به سر گل بکاریم
📝 #قیصر_امینپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
هدایت شده از شعر هیأت | کودک و نوجوان
#شهیدان_غزه
🔹کودک فلسطینی🔹
کلاس درس او میدان جنگ است
سرودش، نفرت از تسلیم و ننگ است
مداد کودک آوارۀ قدس
تفنگ است و تفنگ است و تفنگ است
📝 #محمدرضا_سهرابینژاد
✅ @ShereHeyat_Nojavan