eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
378 عکس
105 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
گمشده یک خادمِ جان‌دادۀ آرام اینجاست یک چادر رنگ‌رنگِ خون‌فام اینجاست آغوشِ لطیف مادری گم شده است یک «کودکِ یک‌سالۀ بی‌نام» اینجاست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به‌پا خیزید ای فریادها! به رگبارِ ستم بستند، در باغِ حرم «دین» را به خون خویش آغشتند چندین مرغ آمین را به‌پا خیزید ای فریادها! هنگام ماتم نیست به بیرق‌ها بدل سازید چادرهای خونین را خبرها زرد، باورها همه خاکستری... پیداست که باد از دور آورده‌ست این ایمان رنگین را نخواهد کاشت بذرِ فتنه دیگر، خاک بیدار است وطن زنده‌ست، شب دیگر نگیرد جشن، تدفین را دروغ و فتنه و تزویر... سمت کیستند این‌ها؟ اجابت کرده‌اند این‌گونه نجوای شیاطین را اگر چه قله یخ بسته‌ست، رقص شعله‌ای در ماست که با هر گام، بر هم می‌زند این برف سنگین را تبی از نور می‌آید، زمان خواهد گرفت آن را طنین سورۀ فتح است، شب خواهد شنید این را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
گمنام با خون برسان به عرش پیغامت را آرامش لالایی آرامت را ای مادر مهربان در آغوش بگیر یک‌سالۀ بی‌مادر گمنامت را ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مادر سر کن مادر چادر گل‌پوشت را بسپار به هُرم نفسش گوشَت را این کودک مجروح تو را می‌خواهد بیدار شو و باز کن آغوشت را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کبوتران حرم لاله‌های شکفته در شیراز عطر و رنگ بهار داده به باغ رو به محراب نور وا شده، سرخ گلِ گلدسته‌های شاهچراغ بانگ خون و حماسه می‌آید از گلوی حماسه‌خوانی ما باز آواز کوچ پیچیده در هیاهوی آسمانی ما باد از باغ اشک زائرها دستمالی سپید آورده از مسیر کبوتران حرم کاروانی شهید آورده زن: شهیدی‌ست بین چادر نور مرد: آیینه‌ای خدادادی زندگی چیست؟ کودکی در خون گاه امّا به نام آزادی لاله‌های حریم شور و شعور شعر خون خوانده‌اند با حافظ آی زائر! زیارت تو قبول به سفر می‌روی؟ خداحافظ پر بکش رو به اوج، هم‌وطنم فارغ از دشمنان فرسوده ما همه هم‌دلیم و هم‌قسمیم آی زائر؟ خیالت آسوده ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پرواز اگر چه داغ دیده قلب میهن و افتاده خزان بر جان گلشن میان گیسوان رفته بر باد خوشا با چادر خونین پریدن ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چه غم از کشته شدن؟ هم زندگی، آزادی و زن را بلد است هم عزت و ایمان و وطن را بلد است ما را چه غم از کشته شدن؟ پس بکشید ما چادرمان کفن شدن را بلد است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ستاره‌ها چندین ستاره در حرم آن شب شهید شد شب آن‌چنان گریست که چشمش سفید شد آغوش مادری به شهادت رسیده بود وقتی که ماه کوچک او ناپدید شد آن قدر از نگاه زمین خون تازه ریخت چندین نهال یک‌شبه سرو رشید شد آن شب که باد روضه به لب داشت در حرم بی‌اختیار هق‌هق پرچم شدید شد تقویم گریه می‌کند آن روز تلخ را هرچند نزد آن شهدا روز عید شد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
از فراز گلدسته... هنگامۀ طاعت است و هنگام خروش غوغای دسیسه آید از دور به گوش شد وقت اذان و آسمان دلتنگ است ای خون من از فراز گلدسته بجوش! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وقتِ نماز... شیراز، نگینِ سرزمین، خونین شد فیروزۀ بی‌بدیلِ دین، خونین شد با دست سیاهِ داعشی، وقتِ نماز رؤیایِ سپیدِ آرتین خونین شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرثیۀ شیراز غم است و هرچه بگویم از این قضیه کم است نگو دروغ که راوی کبوتر حرم است به بال خونی گلدستۀ حرم بنگر از این شهادت صادق چه شاهدی بهتر شکسته آینه‌کاری، عزا گرفته حرم به دوش پیکر زوار را گرفته حرم.. کجاست آن‌که تسلی دهد دل ما را که غم گرفته دل احمد بن موسی را.. تفألی زدم و گریه کرد دیوان، گفت شکسته سینۀ حافظ ز داغ ایران گفت: «ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است» در این عزا دل حافظ غمین و محزون است چه کرده‌اند که امروزِ ما پر از درد است چه کرده‌اند که رخسارِ لاله‌ها زرد است در این زمانۀ سفله دگر دلی خوش نیست و کام سعدی شیرین‌سخن، پر از تلخی‌ست: «دل شکسته که مرهم نهد دگر بارش؟ یتیم خسته که از پای بر کَنَد خارش؟» حریم دوست همیشه محل احرام است گلوله خورده ببین کودکی که بی‌نام است گلوله خورده خدایا سرور و سبزی باغ گرفته شاهِ خراسان عزای شاهِ چراغ و خادمی که از این داغ شعله‌ور شده بود شهید بود و در آن دم شهیدتر شده بود گلوله خورده در این بین نخبۀ ایران آهای نخبه‌پرستان کجاست غیرتتان.. گلوله خورده زن مهربانِ آبادی کجاست مدعی حُقّۀ «زن... آزادی» گلوله می‌زند و سینه منفجر شده است دوباره درد در این خِطّه منتشر شده است مباد مرثیه ما را اسیر غم سازد حماسۀ شهدا را مباد کم سازد و روی سرخ شقایق مباد زرد شود و خون گرم شهیدان مباد سرد شود به دشمنان قسم خورده حرف ما این است که ضرب سیلی مردم مهیب و سنگین است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
انتقام از خون شما دوام خواهیم گرفت یکرنگی و انسجام خواهیم گرفت امروز عزادار شماییم، ولی فرداست که انتقام خواهیم گرفت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خون شهید این پرچم حق که سرخ و سبز است و سپید حیثیتش از خون شهید است، شهید پاییز، بهار شد دوباره از بس از خون جوانان وطن لاله دمید ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سربلند سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده‌ایم اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم اگر دل، دلیل است، آورده‌ایم اگر داغ، شرط است، ما برده‌ایم اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم! اگر خنجر دوستان، گرده‌ایم! گواهی بخواهید، اینک گواه: همین زخمی‌هایی که نشمرده‌ایم! دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست، عمری به سر برده‌ایم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
روشن است... هرچند به شور و اشتیاق آمده‌اند داس‌اند و به پابوسی باغ آمده‌اند این قوم که روشن است تاریکی‌شان امروز به کشتن چراغ آمده‌اند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وجدان جهان! نیّات پلیدشان برآورده نشد بر بار ضلالشان کسی گُرده نشد از آنچه که پیش آمده در شاهچراغ وجدان جهان چگونه آزرده نشد؟! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هوای گریه... شکسته بالِ نوپروازها، زخمی شده پرها بمیرم من، چه بهتی هست در چشم کبوترها! گلوله رد شده بی اِذن، هنگام اَذان از صحن ترک خورده‌ست آیینه، پریده رنگ مرمرها ببین! روی مفاتیح پدرها لاله روییده ببین! بوی شقایق می‌دهد مُهر برادرها سر سجاده، جایی در میان سجدۀ آخر هوای گریه دارد چادر زخمی مادرها چه بی‌‌ لالایی و بی ‌سرصدا خوابیده‌اند آرام عروسک‌های خون‌آلود در آغوش دخترها یکی سقا شده، آبی رسانده دست مجروحین یکی تنها شده، روضه گرفته بین پیکرها چه زیبایند این پروانه‌های شمع‌درآغوش چه آرامند روی دامن مولایشان سرها تو شاعر! از علی‌اکبر بخوان در گوش اشعارت تو مداح! از علی‌اصغر بگو بالای منبرها اگر فتنه، اگر غوغا، اگر آشوب، اگر بلوا بمان در قلعۀ ایمان و در باروی باورها خدایا! از تو و پیغمبرت در مکتب تکفیر برای قتل ما پاداش می‌خواهند کافرها شهادت سیب سرخی بود روی شاخۀ تقدیر که افتاد از قضا در دامن باآبروترها ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شاگرد حسین! چشمان تو دید، هر چه این شهر ندید شاگرد حسین! دانش‌آموز شهید! ای شهد لبِ تو از عسل شیرین‌تر برخیر ببین که قاسم از راه رسید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رفیق شهیدم ایران نکند به راه ایمان تردید از حملۀ گرگ‌ها نخواهد ترسید فردا سه‌ هزار حاج‌ قاسم رویَد از خون همین سه دانش‌آموز شهید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
اینجا چراغی هست هنگام مغرب بود وقت نماز دسته‌جمعی با درختان شد گنجشک‌ها از راه، می‌آمدند و شور بسیاری نمایان شد فواره قامت بست تکبیر او تلقین او بود و نمی‌دانست گلدسته‌ها مبهوت گل‌ها همه حیران و ناآرام... طوفان شد صحن حرم خونین حالا صدای نحس رعد و برق می‌آید جمع کبوترها ناگاه پاشید از هم و دنیا پریشان شد یکبار دیگر آه دارد صدای بغض گوهرشاد می‌آید آیینه‌ها مات‌اند... نم‌نم غزل بارید در شیراز و باران شد اینجا چراغی هست این شاه با خود نور امید فرج دارد با هر شهید آری دل‌های ما ثابت قدم در راه ایمان شد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
این خاکِ همیشه سبز... خون، گل شد و خاک لاله‌کاری شده است جوشیده و یک چشمۀ جاری شده است این خاکِ همیشه سبز را می‌بینی با خون شهید آبیاری شده است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«نامه‌ای از بهشت» برای آرتین در جمعه‌ٔ تلخی که به خانه بازگشت... آرتین! خوش‌آمدی! ما، چشم‌انتظار بودیم بهتر شده‌ست دستت؟ ما بی‌قرار بودیم یادت می‌آید آرتین؟ در آن حرم در آن شب مثل ستاره‌هایِ دنباله‌دار بودیم آن شب قطاری از نور، سوی بهشت می‌رفت ما را تو خوب دیدی، در آن قطار بودیم آرتین! بگو به خواهر، در جشن ازدواجش پای قرار هستیم، پای قرار بودیم آرشام، در بهشت است اما هنوز با تو هم‌بازی ‌است و همراه، ما ماندگار بودیم ما را خدا صدا کرد رفتیم سمت دریا ما رود رود رفتیم ما آبشار بودیم بر روی تخت وقتی از ما سؤال کردند دیدیم بغض کردی، ما آن‌ کنار بودیم آرتین! ببین برایت باران شده‌ست ایران ما نیز گریه‌های بی‌اختیار بودیم آرتین! گلم! از امشب، تو مرد خانه هستی محکم بمان عزیزم! ما استوار بودیم آرتین! برای ایران، سردار دیگری باش ما عاشقانه یک‌عمر با این دیار بودیم بهتر شده‌ست دستت؟ بهتر شده‌ست حالت؟ آرتین! خوش‌آمدی! ما، چشم‌انتظار بودیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
معنا شد... با رمز حجاب، غائله برپا شد تا پای ضریح، پای دشمن وا شد با پیکر غرق خون بانوی شهید آزادی و زندگیِ زن معنا شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرمان آشوبگران جوانِ ما را کشتند در زیر شکنجه، جانِ ما را کشتند ما دست ز آرمان نخواهیم کشید هرچند که آرمـان ما را کشتند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نمی‌میری تو هرگز مادر کجا بودی که چشمان تو تار است؟ مادر کجا بودی که زخمت بی‌شمار است؟ پیشانی تو، ماهِ پیشانی‌بلندم آیینه‌ای از شش‌جهت در انکسار است مقتل مگر دارد خیابان‌های این شهر؟ در این حوالی شمر در گشت و گذار است؟ مادر بمیرد پیرهن بر تن نداری مادر بمیرد پهلوان من شکار است انگشترت مثل خودت در هم شکسته مانده نگینی که مرا سنگ مزار است.. با خود نگفتند آرزو داری، جوانی؟ در خانه مادر داری و چشم انتظار است؟ جان می‌دهی اما نمی‌میری تو هرگز جان می‌دهی و مرگ از تو در فرار است تو می‌روی ای آرمان من، ولی باز با رفتن تو آرمانت برقرار است از کربلای تو هزاران لاله خیزد یاد تو تکرار شکوهِ این تبار است این زخم پهلوی تو خواهد کشت ما را این روضه از روز دوشنبه برقرار است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab