عهد
از آن نخست که در گوش من اذان دادند
خدای عزّوجل را به من نشان دادند
کشید بر سر من پیر باخدایی دست
و بعد خواند به گوشم: خدا بزرگتر است
قرار یافت دل بیقرار من ناگاه
به ذکر اشهد ان لا اله الا الله
زبان نداشتم و او شهادتینم داد
به گریه افتادم، تربت حسینم داد
اگر هنوز محرم سیاه میپوشم
به جای لالایی، روضه بوده در گوشم
به اشک روضه مرا شیر داده مادر من
حسین بوده از اول پناه آخر من
به شیرخوارگیام اصغر حسینم کرد
از آن نخست فدای سر حسینم کرد
جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد
پدر مرا به علیاکبر حسین سپرد
::
وصیت پدرم را هنوز یادم هست
چقدر بر دلم آن حرفهای ساده نشست:
«بهجز حسین مبادا مرید غیر شوی
الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی
نبند امید به هر بخششی و هر بذلی
نترس از افتادن، بیمۀ اباالفضلی
همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش
اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش»
به من کرامت این خاندان که شد معلوم
بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم
::
تو هم شبیه من، آری تو هم شبیه منی
نمیتوانی از این خانواده دل بکنی..
تو هم برای امام زمان خود یاری
تو هم به روی لب احلی من العسل داری
من و تو تحت لوای حسین ما شدهایم
درون خیمۀ او با هم آشنا شدهایم
من و تو جبهۀ مظلوم مقتدر هستیم
من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم
معلم من و تو از ازل خدا بوده
و درس اول ما عین و لام و یا بوده..
من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست
ببین، به بام فلک پرچم مقدس ماست
قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر
درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر
هنوز خیمۀ آل یزید پابرجاست
حسینیان! علم امروز روی دوش شماست
نمیرسد به محبان اهلبیت زیان
خداست یاور ما، کُلُّ مَن عَلَیها فان
✍🏻 #محمدحسین_ملکیان
🏷 #شعر_عاشورایی | #خانواده_حسینی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
رود بیقرار
رودیم و همیشه بیقرار آمدهایم
اشکیم و دوباره سوگوار آمدهایم
از لطف پدر همین برایم کافیست
ما گریهکن حسین بار آمدهایم
✍🏻 #عاطفه_جوشقانیان
🏷 #شعر_عاشورایی | #خانواده_حسینی
🇮🇷 @Shere_Enghelab