eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
402 عکس
116 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
مرگ سرخ بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین، این است که مرگ سرخ بِه از زندگیِ ننگین است حسین مظهر آزادگی و آزادی‌ست خوشا کسی که چنینش مرام و آیین است نه ظلم کن به کسی، نی به زیر ظلم برو که این مرام حسین است و منطق دین است همین نه گریه بر آن شاه تشنه‌لب کافی‌ست اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است ببین که مقصد عالیِ وی چه بود ای دوست! که درک آن سبب عزّ و جاه و تمکین است فراز نی سر وی گر رود، نباشد باک که سرفرازی طاها و آل یاسین است اگرچه داغ جوان تلخ‌کام کردش، گفت که مرگ در ره حفظ شرف چه شیرین است ز خاک مردم آزاده بوی خون آید نشان سروری و راه رهبری این است ز خون سرخ شهیدان کربلا «خوشدل» دهان غنچه و دامان لاله رنگین است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مشرق نی ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور معنی مکتب آزادی و آزادگی است سر و جان دادن و تسلیم نگشتن، بَرِ زور آمد از ذبح عظیم تو، سرافکنده خلیل ای که موسی شده حیران تو در وادی طور صبر، از صبر تو، لبریز شدش کاسۀ صبر چاک زد پیرهن صبر، به تن، سنگ صبور از عدو آب طلب کَردنَت از رحمت بود سلسبیلی تو خود و آب نبودت منظور.. شُهرت خانۀ خولی همه آفاق گرفت تا درخشید مه روی تو از شرق تنور سر فرو برد به دامان خجالت خورشید تا که شمش رُخَت از مَشرق نِی، کرد ظهور.. ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تأویل سرخ بگو این سوره را نازل کند لب‌سرخ‌تر امشب بگو تا ماه این سر را بگیرد زیر پر امشب دهان خشک دنیا، از تعجب باز می‌ماند تمام راه را طی کرده‌ای با پای سر امشب الا قرآن ناطق، شمّه‌ای از خون تلاوت کن که تا مقتل به مقتل، پر شود از این خبر امشب از این دریای خون باید سلامت بگذری، مولا! به ساحل می‌رسد، کشتی اصحاب خطر امشب پدر، با خط کوفی می‌نویسد سبز،‌ قرآن را قرائت می‌کند با سرخی رگ‌ها، پسر امشب... به پیغمبر بگو، این سوره تأویلش شهادت شد به این خاطر گرفته نیزه، قرآن را به سر امشب! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خون‌خواهی به همین زودی از این دشت سپیدار بروید یا لثارات حسین از لب نیزار بروید سرو در سرو، به خون‌خواهی قیس بن مسهّر نخل در نخل به خون‌خواهی تمّار بروید شب می‌آشوبد از آواز ستم‌سوزی مسلم کوفه را پنجره در پنجره بسیار بروید.. چه غم از فتنۀ پاییز و تبر‌های پس از این باغ را در وزش شعله نگه‌دار، بروید وقت خون‌خواهی هفتاد و دو خورشید بیاید وقتی از بیشه رجز‌خوانی مختار بروید به همین زودی از این ناحیه تکبیر بلند است از زمین لمعه‌ای از خون فراگیر بلند است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
أین المنتقم ما را دلی‌ست چون تن لرزان بیدها ای سرو قد! بیا و بیاور نویدها بازآ و با نسیم نگاه بهاری‌ات جانی دوباره بخش به ما ناامیدها ما جمعه را به شوق تو، تعطیل کرده‌ایم ای روز بازگشت تو آغاز عیدها بازآ که خلق را نکشاند به سوی خویش بازار پر فریب مراد و مریدها برگرد تا زمین و زمان را رها کنند چپ‌ها و راست‌ها، و سیاه و سفیدها بسیار دسته‌گل که برای تو چیده‌ایم این خاک، غرقه است به خون شهیدها خون حسین می‌چکد از نیزه‌ها هنوز برگرد و انتقام بگیر از یزیدها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطبه‌های طوفانی ای نام تو خطبه‌های طوفانی ما ای مایۀ جرأت و رجزخوانی ما خون تو به خاک این شرافت را داد تا مُهر شود برای پیشانی ما 📝 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رساترین فریاد آنجا که سکوت مرگ و استبداد است خون شهدا، رساترین فریاد است با این همه، در قیام ثاراللهی فریاد حسین، خطبۀ سجاد است ✍🏻 🏷 | علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی 👈 از اقدامات امام سجاد(علیه‌السلام) ✏️ رهبر انقلاب: ‌امام سجاد به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی کمر بست. چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابن‌زیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند... ممکن نبود حکومتها - ولو فاسد باشند؛ ولو بیدین و جائر باشند - بتوانند مردم را به ایجاد چنان فاجعه عظیمی؛ یعنی کشتن پسر پیغمبر و پسر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وادار کنند. ۱۳۷۲/۰۴/۲۳ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
شبیه تیغ دودم... بریده است سر از عصر اختناق آهت که جان به لب شده دشمن، از آه جانکاهت بخوان بخوان و تحدّی کن، ای کلامت نور! دو خط صحیفۀ سجادیه، به دلخواهت گلوی گرگِ ستم را درید تا برخاست شبیه تیغ دودم نالۀ شبانگاهت تو روضۀ عطشی، می‌شود بلند انگار صدای گریۀ آب از درنگ کوتاهت شبیه دست علی، پینه بسته پیشانیت خداشناس شود مستحق، سر راهت ✍🏻 🏷 | علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قافلۀ غم آن داغ مدام برقرار است هنوز از خون تو خاک شرمسار است هنوز آن قافله‌ای که راه انداخت غمت این‌قدر بدان که رهسپار است هنوز ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پایداری ما گواه سیرۀ عشق است داغداری ما به باغبانی درد است لاله‌کاری ما تنور لاله در این فصل آنچنان داغ است که می‏‌چکد عرق از روی شرمساری ما به راه خیزش ما گرچه نیزه کاشته‏‌اند جُوِی نکاسته از شور تک‌سواری ما به رود خستۀ تاریخ داده درس شتاب در آبراهِ هدف، موجِ بی‌قراری ما صفی ز لشکر عشق‌اند باد و باران هم غریب نیست شتابند اگر به یاری ما... شروع زندگی جاودانه با یار است در این غریب‌کشی، مرگِ اختیاری ما به زیر سایۀ طوباقدان عاشورا نرُسته سرو بلندی به استواری ما صلا زدی که: کسی هست یاری‌‏ام بدهد؟ بلی حسین من، آنک خروش آری ما اگر چه دیر صلایت شنیده‌‏ایم، اما بگیر هر چه غرامت ز خون جاری ما بگو به دشمن مغلوب ما که در راه است هنوز حادثۀ زخم‌های کاری ما... امید منتظران! با ظهور خود بزدای غبار اشک، ز چشم امیدواری ما «فرید» خط شهادت همیشه حایل باد میان خستگی و پای پایداری ما ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرد میدان پرنده کوچ نکرده‌ست زیر باران است اگرچه سنگ ببارد وگرچه طوفان است همین پرندهٔ سنگی که شکل غربت توست همین پرنده که بی‌ پر زدن پریشان است دگر نمی‌پرد از درد این هواپیما که در محاصرهٔ اوج راه‌بندان است خوشا به خلوت گنجشک‌ها که می‌دانند چقدر پر زدن از شانهٔ تو آسان است فرا نمی‌پرد از ارتفاع گندمزار پرنده‌ای که شب و روز در پی نان است خوشا به حال هر آن‌کس که مثل تو پر زد برای هرکه پری داشت، شهر زندان است و آسمان وصیت‌نامهٔ تو بود آری شناسنامهٔ تو برگ برگ قرآن است عقاب شهر به این راحتی نمی‌میرد که آشیانهٔ او آسمان ایران است نگاه کن تندیست درست مثل خودت هنوز هم که هنوز است مرد میدان است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چشم تو خراب می‌شود بر سر کفر کُند است برای حنجرت خنجر کفر آرامش چشمان علی‌اکبری‌ات انداخته اضطراب در لشکر کفر ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تصور کن... تصور کن تو در سنگر، وَ داعش در کمین باشد تصور کن جهانت شکل یک میدان مین باشد تصور کن بیفتی دست داعش، تازه در دستت عقیق سرخ باشد، «یاعلی» نقش نگین باشد تصور کن که روی بازویت لبیک یا زینب و نامت نام فرزند امیرالمؤمنین باشد تصور کن علی باشی و تنها، آن‌طرف اما سپاه ناکثین و مارقین و قاسطین باشد... تصور کن بپرسند از کجایی؟ شیعه‌ای؟ باید برای هر سؤالی پاسخت در آستین باشد تصور کن لبانت خشک باشد مثل اربابت فقط دلواپس طفلت نباشی، فرقش این باشد! تصور کن نفربرهای دشمن اسب باشند و ببینی پیکر یاران تو روی زمین باشد تصور کن کسی که می‌برد با خود تو را، شمر است تصور کن برادر! کربلا شاید همین باشد چه خواهی کرد؟ مثل من تو هم پاهات می‌لرزد؟ اگر یک سمت دنیا باشد و یک سمت دین باشد؟ هزاران بار دیدم عکس آخر را، نفهمیدم چه باعث می‌شود یک مرد تا این حد متین باشد گمانم چشم «محسن» رو به قاب تازه‌ای وا شد گمانم حق در آن تصویر، با «روح الامین» باشد :: جوابم را ندادی ای برادرجان! چه خواهی کرد؟ تصور کن تو باشی، شمر باشد، دوربین باشد! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چه پایانی از این بهتر؟ عنایت می‌کند دلبر، وساطت می‌کند خنجر که بی سر پر بگیری در هوای حضرت بی سر چگونه زیستی؟ ای گرمی ظهر عطش با تو! که چون خورشید، زیبا جلوه کردی لحظۀ آخر تو افتادی به خاک اما نیفتاده‌ست این بیرق و برمی‌خیزد از خون تو صدها محسن دیگر نمی‌دانم نمی‌دانم چه رازی در نگاه توست که چون من خیره می‌ماند به چشمت هر تماشاگر نگاه تو پر از ایمان، نگاه دشمنت حیران لبالب یک نگاه از خیر بود و یک نگاه از شر حسین آمد به بالین تو، زینب هم به همراهش چه رؤیایی از این خوش‌تر؟ چه پایانی از این بهتر؟ خوشا نذر شهید کربلا آن‌گونه جان دادن خوشا تنها، خوشا تشنه، خوشا زخمی، خوشا بی سر ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عشق حسینی... گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را مرور می‌کنم امشب غم تمام جهان را غم عراق و یمن را که شعله‌شعله در آتش غم دمشق پریشان و غزّۀ نگران را دلارهای یهودی، ریال‌های سعودی ببین که برده به غارت چگونه امن و امان را چه کودکان یتیمی که مانده بی‌سر و سامان چه مادران غریبی که برگ‌ریزِ خزان را... صدای ناله و شیون زِ هر کرانه بلند است چگونه خواب ربوده‌ست چشم آدمیان را؟ جهان اگرچه کویر سکوت و بهت و تماشاست در این دیار ببین رودهای در جریان را ببین شکوه و شهامت چگونه ریشه دوانده ببین قیامت قد هزار سرو روان را ببین که عشق حسینی و آرمان خمینی چگونه باز به میدان کشانده پیر و جوان را درود بر شرف و عزت جوانِ دلیری که در هوای حرم نذر می‌کند سر و جان را چگونه دم بزنم از مدافع حرم عشق چگونه وصف کنم آن حماسه‌های عیان را سلام ما به خلیلی و صابری و علی‌دوست به غیرت همدانی که خیره کرده جهان را سلام ما به عزیزی و باغبانی و عطری چه عاشقانه برانگیختند رشک جنان را درود بر تقوی، شاطری و فاطمی‌اطهر که خوانده‌اند «أوَفَیتُ» به‌ لب امام زمان را سلام بر سر اسکندری که بر سر نیزه گرفت از دل هر بی‌قرار تاب و توان را «سری به نیزه بلند است در برابر زینب» خدا کند که نبیند رقیه زخم سِنان را سری که بر سر نیزه رهاست عطر صدایش وَ غرق نور خدا می‌کند کران به کران را و «أی منقلبٍ» می‌رسد به گوش دوباره دمی نمی‌برم از یاد شمرهای زمان را... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دفاع از حرم قدم در دفاع از حرم برندارد سپاھی که تیغ دودَم برندارد مگر گرگ را می‌شود رام کردن؟ که گرگ است، دست از ستم برندارد ستمدیده بر سر چه خاکی بریزد اگر داد و فریاد ھم برندارد؟... مسلمان غم و رنج ھمسایه‌اش را ببیند، قدم از قدم برندارد؟ مگر می‌تواند کسی روز غوغا اباالفضل باشد، علم برندارد؟ بدا شاعری که سر غنچه‌ای را بریده ببیند، قلم برندارد! کسی که سراپا علی شد امامش دگر اشعری را حَکم برندارد بزرگ است دریا؛ بگویید ھر کس به دریا رسیده‌ست، کم برندارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پیام عاشورا قد قامت تو کلام عاشورا بود آمیخته با قیام عاشورا بود سجّاد! پس از غروب آن ظهر غریب سجّادۀ تو پیام عاشورا بود ✍🏻 🏷 | علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کربلا یکباره خزان هجوم آورد به باغ خم شد کمر درخت‌ها از این داغ هر گوشه صحن سیبِ سرخی افتاد این صحنۀ کربلاست یا شاهچراغ؟ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
نذر شهادت نقاره می‌زنند... چه شوری به پا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... که حاجت‌روا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... نوای جنون کیست؟ بر سنگ‌فرش صحن حرم خط خون کیست؟ آهنگ دیگری‌ست که نقاره می‌زند خون کبوتری‌ست که فواره می‌زند هنگامه تقرب حبل‌الورید شد آن‌کس که داشت نذر شهادت شهید شد.. عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند سرمست عطر یار، هوای جنون کنند چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟ حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند از گرد آفتاب حرم دورمان کند هم‌سنگریم و همدم و همراه و هم‌قسم آری به خون فاطمیون حرم قسم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
محرم پر از آه و پر از غم بود امشب حرم لبریز ماتم بود امشب دوباره گل به گل داغ کبوتر محرم در محرم بود امشب ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
اُمّت عشق از داغ حرم که شعله‌ور می‌گردیم در دایرۀ خوف و خطر می‌گردیم ما اُمّت عشقیم و امام ما گفت: «ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم» ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
زنده‌تر پابوس تو این بار به سر می‌آییم از صحن و رواق و بام و در می‌آییم حالا که در شهادت اینجا شده باز ما را بکشند! زنده‌تر می‌آییم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رزق شهادت حرم یکپارچه غرق دعا و معنویت بود و قلب زائران لبریز از عشق و محبت بود در و دیوارها با زائران تسبیح می‌گفتند دل آیینه‌ها سیراب از نور هدایت بود نماز مغرب و شیرینی هم‌صحبتی با حق قنوت لاله‌ها چشم‌انتظار استجابت بود صفوف بندگی یک یک نماد وحدت خلق است به‌جز خالق، چه معبودی سزاوار عبادت بود؟ شبیه ابن ملجم ناجوانمردی رسید از راه که قلبش از علی‌گویان پر از اکراه و نفرت بود صدای دلخراش تیر دل‌ها را پریشان کرد دل شاهِ چراغ اما قوی و باصلابت بود سیاهی با سلاح کینه زد بر سنگر خورشید چقدر این دیو بدسیرت سراپایش قساوت بود اگرچه تیرهای داعشی شلیک شد آن روز اگرچه خصم تکفیری به دنبال جسارت بود تن خونین گل‌هایی که پرپر شد میان باغ تن مظلوم زائرهای سرشار از ارادت بود خدا گلچین نمود از بین آن‌ها بهترین‌ها را سعادت داشت هرکس رزق آن روزش شهادت بود ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
باب بهشت از عطر دل‌انگیر خدا پر شد باغ از لالۀ تازه‌اش بگیرید سراغ یکبار دگر شهید... یعنی باز است یک باب بهشت از حرم شاهچراغ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab