eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
897 دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
•• . الهی! همه عمر خود بر باد کردیم و بر تن خود بیداد کردیم شیطان لعین را شاد کردیم بود و نبود ما یکسان از غم ما را شادی رسان الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست دستم گیر، که جز فضل تو پناهم نیست 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
🌸 دنیا آنقدر جذابیت های رنگارنگ دارد که تا آخر عمر هم بدوی، چیزهای جدیدی هست که هنوز می توانی حسرتشان را بخوری ! پس یک جاهایی در زندگی ترمز دستی ات را بکش بایست و زندگی کن🍃 🌹 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
🌸🍃 ای دلبرخوش قلبم سرباز تواَم اینک در جنگ دوچشمانت سردار نخواهم شد گرمای تنت خواهم،حالم بخدا خوش نیست من مست یکم خوابم بیدار نخواهم شد خود را ز همه برتر میدانم  و میدانی در خانه ی مخروبه دیوار نخواهم شد بس غصه تو خوردم جانم به لبم آمد دیگربخدا هرگز غمخوار نخواهم شد از کوی تو بگریزم،باخاطره ات سازم یادت نرود دیگر سربار نخواهم شد مست نگهت گشتم،تاعرش خدا رفتم جزبا لب لعل تو هوشیار نخواهم شد 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
من فکر میکنم که تمام ستاره ها به آسمان گمشده ای کوچ کرده اند و شهر ، شهر چه ساکت بود من در سراسر طول مسیر خود جز با گروهی از مجسمه های پریده رنگ و چند رفتگر که بوی خاکروبه و توتون میدادند و گشتیان خسته خواب آلود با هیچ چیز روبرو نشدم افسوس من مرده ام و شب هنوز هم گویی ادامه همان شب بیهوده ست خاموش شد و پهنه وسیع دو چشمش را احساس گریه تلخ و کدر کرد آیا شما که صورتتان را در سایه نقاب غم انگیز زندگی مخفی نموده اید گاهی به این حقیقت یأس آور اندیشه میکنید که زنده های امروزی چیزی بجز تفاله یک زنده نیستند؟ گویی که کودکی در اولین تبسم خود پیر گشته است 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
در چشمان تو همه رازهاى شب لانه مى‌كنند كسی نمی‌داند چه رخ خواهد داد زمانى كه شب فرا مى‌رسد كسى مى‌تواند بگويد تو چه مى‌خواهى آسمان چه مى‌خواهد؟... 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
دلم برايت يکذره است کی می‌شود که ساعت وقارش را با بيقراری من عوض کند ؟ عقربه‌های تنبل آيا پيش از من به کسی که معشوق را در کنار دارد قول همراهی داده‌ايد ؟ 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
دو خوانش غزل ۱۹۱ حافظ.mp3
3.76M
غزل شمارهٔ ۱۹۱     آن کیست کز روی کرم با من وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند دلبر که جان فرسود از او کار دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند گفتم گره نگشوده‌ام زان طره تا من بوده‌ام گفتا منش فرموده‌ام تا با تو طراری کند پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده‌است بو از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند چون من گدای بی‌نشان مشکل بود یاری چنان سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند شد لشکر غم بی عدد از بخت می‌خواهم مدد تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
🌸🍃 هرچه  آمد به سرم تا به ابد پای شماست چون دلم عاشق و درگیر معمای شماست مستی روز  و  شبم را  به  شمــا مدیـــونم فکر من یکسره پیش قدو بالای شماست خوب من  هیچ کسی  مثل تو در دنیا نیست ماه شاید فقط اینجاست که همتای شماست آنقـــدر  خـــوب تو را  خلــق نمــوده  است خدا که خودش خیره شده غرق تماشای شماست رودم از پیــچ و خم  دره  گــذر خـــواهم کـرد شوق من بوسه زدن بر لب دریای شماست 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
🌸🍃 قصد دنیا از ازل تنها بنایِ عشق بود خلقتِ آدم شروعِ ربّنای عشق بود دید دل را میزند بی اختیاری را گرفت شاید از این جا خدا هم مبتلای عشق بود هم هبوط و هم صعود و هم جهنّم هم بهشت حاصلِ تلفیق ما با ماجرایِ عشق بود طرز فکرِ یوسف و ابسال با هم فرق داشت ور نه روحِ هر دو تسلیمِ رضای عشق بود عمر ما در زیر سنگِ آسیابِ زندگی ست خنده ها و گریه هامان خون بهایِ عشق بود یا امانت یا خیانت، عشق را یک سیب ساخت نقطه ضعفِ آدم از اوّل بلایِ عشق بود 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
داشت در یک عصر پاییزی زمان می ایستاد داشت باران در مسیر ِناودان می ایستاد با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است؛ چای می نوشید و قلب استکان می ایستاد ! در وفاداری اگر با خلق می سنجیدمش روی سکوی نخست این جهان می ایستاد … یک شقایق بود بین خارها و سبزه ها گاه اگر یک لحظه پیش دوستان می ایستاد در حیاط خانه گلها محو عطرش می شدند ابر، بالای سرش در آسمان می ایستاد! موقع رفتن که می شد، من سلاحم گریه بود هر زمان که دست می بردم بر آن، می ایستاد موقع رفتن که می شد طاقت دوری نبود جسممان می رفت اما روحمان می ایستاد از حساب ِعمر کم کردیم خود را، بعدِ ما ساعت آن کافه، یک شب در میان می ایستاد قانعش کردند باید رفت؛ با صدها دلیل باز با این حال می گفتم بمان، می ایستاد »ساربان آهسته ران کارام جانم می رود» نه چرا آهسته؟ باید ساربان می ایستاد! باید از ما باز خوشبختی سفارش می گرفت باید اصلا در همان کافه زمان می ایستاد 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
نسیم وحدت بگو به باد بپوشد لباس نامه‌بران را به گوش قدس رساند سلام همسفران را بگوید این همه، آماده‌اند تا چو شهیدان کنند سوی تو هموار، راه رهگذران را به جوش آمده امروز، خون هرچه مسلمان فرا گرفته طنین اذان، کران به کران را نسیم وحدت و بیداری از اشارت قرآن فرا رسیده و هشیار کرده بی‌خبران را کسی که چشم دلش وا شود به عزّت ایمان چگونه حمل کند بار ذلّت دگران را صراط نور که ذاتش نه شرقی است و نه غربی بشارتی‌ست به خورشید، منطق طیران را خوشا شهادت و آزادگی به شرط رسیدن برای حسن ختام، این دو روزۀ گذران را... محمدجواد_شاهمرادی 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
دو خوانش غزل ۱۹۱ حافظ.mp3
3.76M
غزل شمارهٔ ۱۹۱     آن کیست کز روی کرم با من وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند دلبر که جان فرسود از او کار دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند گفتم گره نگشوده‌ام زان طره تا من بوده‌ام گفتا منش فرموده‌ام تا با تو طراری کند پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده‌است بو از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند چون من گدای بی‌نشان مشکل بود یاری چنان سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند شد لشکر غم بی عدد از بخت می‌خواهم مدد تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
حاجتم از دل تنپوش زمین اوج گرفت و به خورشید رسید من به عطر گل سرخ وسط دلهره‌ی مبهم شهر من به لبخند پر از مهر خدا محتاجم قاصدک از طرف دوست پیامی دارد: وعده‌ی ما جمعه، اول دشت غزل سر سرچشمه‌ی شعر، جامه ای تضمین کن از کلام خوش آن خواجه‌ی شعر حافظ جان و چنین زمزمه کن "یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه‌ی احزان شود روزی گلستان غم مخور..."  سر تو سبز و سفر خوش گل من از خدا خواسته‌ام در شب قدر، تو را هدیه کند، به دل سرد زمین وعده‌ی آمدنت نزدیک است، "شاید این هفته بیایی شاید..." خدایا روزیمان کن زیارت با معرفت مولا و شهادت در راه ایشان را 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
🔸آخرین جمعه ی ماه رمضان است بیا شیعه آماده ی بخشیدن جان است بیا... 🔸سعی ما بوده کمی لایق دیدار شویم صاحبا، تشنه وصل تو زمان است بیا... 🔸حسرت دیدن روی تو به دلها مانده ای که دیریست رخت سرِّ نهان است بیا... 🔸کاش این جمعه بود جمعه آخر، مولا این امید همه ی منتظران است بیا... 🔸 است الی بیت مقدس باتو جیش اسلام مهیا به جهان است بیا... 🖋اسماعیل تقوایی 🌻اللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج 🌻 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
من هم بشوم اسیر این تب ای کاش خوابم نبرد از این تب امشب ای کاش مانند شهید عشق در کوی دمشق من نیز شوم فدای زینب ای کاش 👤 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
✅ رمضان یعنی ماهی که درآن با هر نفس کشیدنت می‌توانی دنیا را به خوشبختی نزدیک‌تر کنی ... پس حتی برای نفس‌هایت هم نیت ظهورکن ... ربّ شهر رمضان، امام مارابرسان اللهم عجل لوليڪ الفـرج التمـــــاس دعـــــای فـرج 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
ای معجزه قیام قامت ، ای قدس خون نامه عشق و استقامت ، ای قدس در راه رهایی تو جان می بازیم ای قبله دین ، سرت سلامت ، ای قدس 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
براندازان و ساده‌لوحانی که حرفهای براندازا رو باور میکنن دقت کنن این جمعیت دیشب تا صبح بیدار بوده، الانم روزه هستن، تشنه، گشنه، ساندیس هم نمیدن بهشون بلند شدن اومدن برای دفاع از یک کشور دیگه که مورد ظلم واقع شده. برای دفاع از خاک کشوری که غصب شده. حالا بنظرتون این جماعت برای خاک کشور خودشون چیکار میکنن؟ حالا دیگه برید دنبال بازی‌تون.... حسین‌دارابی 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸 هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن. التماس دعای فرج 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
🍃 برای دیدن روی تو ناله ها دارم خوشم اگر چه غریبم ولی تو را دارم تمام سوز دل من ز ناله های شماست ز درد هجر تو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه... ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم الا امیر سحر ای مسافر صحرا امید وصل تو را بین هر دعا دارم به کام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یار آشنا دارم مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست اگر زبان مناجات با خدا دارم بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شرم از شما دارم بدست خود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | قصیده‌ای از زبان یک زن فلسطینی قبل از شهادتش 🔹 شعرخوانی خانم جنةالقرینی، شاعر اهل سوریه در شب شعر فلسطین در حضور رهبر انقلاب. ۱۳۸۵/۰۱/۲۷ 📥 نسخه کامل مستند ترانه‌های بازگشت را ببینید👇 https://khl.ink/f/52505
باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟ حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ مبارک در وادیِ إغفرلنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیتهایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم، یک نفر کاری کُند لااقل باشم در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا : دیگر بس است ناله ی العفو، روضه خوان روضه بخوان که ما هوس روضه کرده ایم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام