🔹انتقاد به رهبری 📹 این‌جا نائب المهدی تصریح می‌کنند که نقد علنی رهبر مطلوب است: نه تنها از انتقاداتی که به من می‌شود مطلقاً ناراحت نمی‌شوم، بلکه اگر این حرف‌ها زده نشود ناراحتم. هیچ اشکالی ندارد کسی در فضای مجازی یا روزنامه به من انتقاد کند. ☝️این مواجهه منطقی با منتقدان را قیاس کنید با برخورد انقلابی‌نماها که جوّ اختناق حاکم کردند!! منتقد، دوست است. او می‌خواهد من باشم، بدون عیب. پرچم نقد را اگر انقلابی‌ها دست بگیرند خیرخواهانه نقد می‌کنند و بازار نقّادان ناکس و ناکث، کساد می‌شود. ➕نقد حتی به معصوم هم مُجاز است، گرچه وارد نیست. نقد به امام و پاسخ من، بی عیبی امام را ثابت می‌کند و اعتقاد مردم به امام عمیق‌تر می‌شود. پس نقد، تقویت می‌کند و نه تضعیف. نظرات سیاسی امامین انقلاب مثل نظرات فقهی‌شان قابل نقد است. من تازه پس از بررسی و نقد باید مومن باشم یا کافر. تولید علم و تطور دانش با همین نقدهاست. 🔔 البته اگر امام در موضوعی مثل جهاد "حکم" داد این‌جا حتی اگر به زعم من، امام خطا کرده باید اطاعت کنم ولی اینجا هم منِ طلبه به نقدهای وارد به حکم جهاد باید پاسخ دهم. باب نقد و آغوش پاسخگویان همواره باز است. ✅ تبعیت از امام معصوم باید با چشم باز باشد و نه کورکورانه. تابع کور با یک باد، اعتقادَش به فنا رفت. پرسش و بحث و نقد، گره ذهن را باز می‌کند و اعتقاد به ولی فقیه را تثبیت می‌کند. کسی که حق است از نقد باک ندارد. نقد کن، جواب بشنو تا عقیده‌ات به رهبری بیشتر شود. رهنمود رهبری در دو کلیپ بالا این است که فضای بسته شکسته شود. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

🔹 حوزه‌ی علمیه‌ی نجف 🗣 انتقاد شهید محمد باقر صدر به حوزه‌ی علمیه‌ی نجف اشرف: ❓چرا حوزه‌ای که در این شهر صدها سال زیسته است، حالا کارش در همین شهری که سال‌ها در آن بوده است، به این بدبختی کشیده است؟! و کار به جایی رسیده است که امروز فرزندان همین شهر یا حداقل برخی از فرزندان این شهر، دشمن و کینه توز و بدخواه و در کمین نشسته این حوزه هستند. ⁉️آیا به نظر شما این مسئله پیش از آن‌که گناه آن‌ها باشد، گناه ما نیست؟ آیا مسئولیت این اتفاق پیش از آن‌که به عهده‌ی آن‌ها باشد، به عهده‌ی ما نیست؟ چون این ما بودیم که با آن‌ها تعامل نکریم، ما تا به حال با اجداد آن‌ها در تعامل بودیم، نه خود آن‌ها! ... 👌اگر هر یک از اهل علم به جای این‌که روز جمعه به کوفه برود و از صبح تا شب به شنا بپردازد، به جای آن که وقتش را به مشاعره بگذراند، به جای آن که وقتش را صرف هزاران هزار کار بیهوده بکند، به جای این کارها، اگر هزار طلبه هریک برای تنها پنج نفر از اهالی نجف یک مجلس تبلیغی تشکیل می‌دادند، الان ما یک پایگاه مردمی پنج هزار نفری داشتیم، مردم شهرمان احساس می‌کردند که ما با آن‌ها تعامل می‌کنیم، به فکرشان هستیم، سودی به حالشان داریم... . ❌ اما ما با مردم تعامل نکردیم و طبیعی است که چون ما کاری به کار آنها نداشته ایم، آنها هم کاری به کار ما نداشته باشند. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

🔹دهه‌ی بصیرت ✍️ سه شنبه شب، مصادف با ۱۹ دی در مسجد امام صادق قــــــم واقع در باجک 3 (فرهنگیان) سخنرانی خواهم داشت. 👌البته سه شنبه شب‌ها، هر هفته درس تدبر در قرآنِ ما بشکل ثابت و منظّم در این مکان دایر است و امکان حضور برای همگان فراهم می‌باشد. 📍موقعیت مکانی 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

🔹اعتکاف (برادران خواهران) 👈 ویژه‌ی دهه هشتادی‌ها 🔖 ثبت‌نام اعتکاف تا تاریخ 20 دی ماه از طریق کانون‌های فرهنگی ـ هنری مساجد استان قم انجام می‌شود. ⏰ اعتکافِ امسال از بامدادِ 5 بهمن آغاز و غروب روز 7 بهمن پایان می‌یابد. مکانِ برگزاری اعتکافِ برادران و خواهران، متعاقباً اعلام خواهد شد. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @SinJimDin

🔹یا شافی 🧕 یکی از مخاطبان، اطلاع دادند خواهرشان در بستر بیماری است و محتاج دعای مومنان. ✍ لطفاً به نیّت خمسه‌ی طیبه، پنج حمد شفا قرائت نمایید 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

⭕️ حقّ طلاق ❓حقِ طلاق، چرا از آن مَرد است؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 🔔حقِ طلاق درست است که از آنِ مرد است اما زن می‌تواند در ضمنِ عقدِ ازدواج، از شوهرش وکالتِ بلاعزل طلاق بگیرد گرچه این‌کار توصیه نمی‌شود. ☝️پس این حق، درست است که ابتدائا مالِ مَرد است اما قابلیتِ تفویض و واگذاری دارد. اما چرا این مَرد است که ابتدائا حقِ طلاق دارد؟ 1️⃣ گزینه "طلاق" آن‌گاه رویِ میز قرار می‌گیرد که روابطِ بینِ زن و مرد تیره و تار شده. تصمیم گیری در این فضای آشفته، بحرانی و ملتهب باید به عهده‌ی کسی باشد که بتواند هیجاناتِ احساسی‌اش را مهار کرده و از اقدام به تصمیمات عجولانه پرهیز کند. ☝️غالبا مَردها در این زمینه موفق ترند و احکام و قوانین بر معیار "غالب" وضع می‌شود و نه استثنائات. پس صلاحیت ابتدایی، از آن مرد است. این‌که یک زن در هنگام ازدواج و انتخابِ همسر، مرد و سرپرست شایسته‌ای برای خودَش انتخاب نکرده، عیب بر می‌گردد به خطای او در انتخاب و نه به حکمِ حکیمانه‌ی الهی. 2️⃣ علاقه مندیِ زن، واکنشی و معلولی است؛ یعنی در صورتی یک زن به مَرد علاقه مند می‌شود که محبتی از آن مَرد دیده باشد. حال اگر مرد نسبت به زنش بی علاقه شود، از لحاظِ طبیعی، زندگیِ مشترک دچارِ مرگ شده است و دلیلی برای ادامه‌ی زندگی نیست. ☝️اما اگر زن نسبت به شوهرش بی علاقه شود شوهر می‌تواند با ابراز محبت به زن، مجددا او را به خود علاقه‌مند کند و زندگی احیا می‌شود. 🔔در نهایت اگر مرد، واقعا صلاحیت نداشته باشد و در صدد ظلم به همسرَش باشد، این‌جا حاکم شرع و دادگاه صالحه این اختیار را دارد که به ماجرا ورود پیدا کند و مانع ظلم به زن شود. 🆔 @SinJimDin

👉1👈 ⭕️ فرمولِ استقامت ❓آیا امتحانات الهی با ظرفیت ما متناسب است؟ چگونه می‌توان سختی امتحانات را تحمل کرد یا ظرفیت خود را افزایش داد؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 🔔 یک معلم خیلی معمولی این را درک می‌کند که نباید برگه‌ی امتحانی یک دانشجو را در مقابلِ دانش‌آموز ابتدائی قرار دهد. آیا خدا این را درک نمی‌کند که امتحان را مطابق با ظرفیتِ افراد بگیرد؟! 🗣 خدا در قرآن می‌فرماید: "لایکلِّفُ اللهُ نَفساً إلا وُسعَها". یعنی تکالیف و امتحانات، مطابق با وُسع و ظرفیتِ ما است. امتحانات ابراهیم نبی که شاگرد اول مدرسه‌ی خدا است، بسیار سخت‌تر از امتحانات من است. ❓اما به هر حال ما احساس سختی و فشار می‌کنیم در جلسه‌ی امتحانِ خدا! چرا؟! خُب لابد سرِ وقتَش درسمان را خوب نخواندیم و معرفت و شناختمان را به موازات سخت شدن امتحان‌ها بالا نبُردیم! و حالا که درس‌ها تلمبار شده فکر می‌کنیم ظرفیتمان کم است!! 👌 و شاید از کلّ ظرفیتمان استفاده نکرده‌ایم که احساس کم ظرفیتی و کم آوردن در برابر امتحانات الهی به ما دست می‌دهد! سوره شرح از سه لطف خدا به بندگان سخن می‌گوید: ✍️ اول: شرح صدر و ارتقاء آستانه ظرفیت و تحمل؛ دوم: وضع وِزر و سبک شدنِ سنگینی‌های کمر شکنِ تکالیف. سوم: رفعِ ذکر و ارتقاء توجه و ارتباط با خدا که سبک کننده‌ی مشکلات است. ✅ اما سه لطف فوق وقتی شامل حال ما می‌شود که به یک قانون الهی پایبند باشیم: "إنّ مع العُسرِ یُسری"؛ تا وقتی که دست روی دست بگذاریم و غُر بزنیم و بگوییم نمی‌توانم و سختیِ آن کار را به تَن نمالیم، هیچ‌گاه به شیرینی و خوشی و موفقیت نخواهیم رسید. ☝️نمازِ شب خواندن سخت است؟ به هر ترتیبی که شده اگر چهل شب بیدار شوم و سختی اش را به جان بخرم، از چهل به بعد برایم شیرین می‌شود. حوصله‌ی مطالعه ندارم، به هر سختی که شده کم کم تدریجا تایم مطالعه‌ام را اگر زیاد کنم، سختیِ مطالعه برام شیرین می‌شود. در عرصه ورزشی، تحملِ تمریناتِ سخت و به جان خریدنِ دردها، منجر به قهرمانی می‌شود. 🔔 در مواقعِ اضطرار ما ظرفیتِ واقعیِ خودمان را می فهمیم! کسی که حوصله‌ی مطالعه ندارد، تازه شبِ امتحان می‌فهمد که ظرفیتِ 10 ساعت مطالعه‌ی مداوم را هم داشت!! کسی که گرگ دنبالش کند تازه می‌فهمد ظرفیت داشت یک کیلومتر هم بدود و... . پس توهمِ کم ظرفیتی در برابر امتحانات الهی به ما دست ندهد و با روش هایِ زیر، تنبلی را کنار گذاشته و ظرفیتمان را بالا ببریم: 1️⃣ آسیب‌شناسی: برای حلِ هر مشکلی اول باید آسیب شناسی کرد. دلیلِ تنبلی و کم‌ظرفیتیِ ما در امتحانات الهی و وظایفِ شرعی، علمی و کاری چیست؟ این که نا امیدم؟ یا کارهایم سنگین است؟ یا انگیزه و هدفِ درستی انتخاب نکردم؟ با تنبل ها رابطه دارم؟ بیماریِ جسمی دارم و یا غذاهایِ شُل کننده می خورم و... . هر کدامِ اینها یک راهکار مستقل دارد. 2️⃣ تدریج: بطورِ کلی راهکار "تدریج" میتواند کمک کند به افزایش ظرفیت. یواش یواش عادت بدهیم خودمان را به تحملِ مشکلات، به مطالعه و تحرک. مثلا بگویم برای شروع، فقط نمازهای واجبم را به هر ترتیبی که شده باید بخوانم. افزایشِ "تدریجیِ فشار" باعث میشود هم ضربه نخوریم و هم خیلی نرم پیشرفت حاصل بشود. 3️⃣ توبیخ و تشویق: توبیخ و تشویق میتواند به عنوان دو عامل موثر در پیشرفت کمک کند. اگر مثلا یک هفته نمازاهایم را سرِ وقت اقامه کردم، یک جایزه برای خودم بخرم. یا اگر خیلی شل بازی و بهانه گیری داشتم خودم را تنبیه کنم و مثلا سریالِ مورد علاقه ام را امشب نبینم و یا یه روز روزه ی تنبیهی بگیرم. 4️⃣ کارِ گروهی: انسان کارهای گروهی را دوس دارد. مثلا اگر حالِ مطالعه ندارم، با چند نفر از رفقا یک کارِ مطالعاتیِ جمعی راه بیندازم. با هم تبادل اطلاعات کنیم و لو در فضایِ مجازی. اینجا رقابت سالم ایجاد میشود و هم برکتش بیشتر است و هم اشتیاق زیاد میشود. 5️⃣ تحملِ سختی: انسان ها به کمال نمی رسند مگر اینکه سختی را به جانشان بمالند. اگه در برابرِ سختی جا خالی دادیم راکد می مانیم و می گندیم. پس نگویم سخت است. ➕ چه جدِ خوب و چه جدِ بد هر دو امتحانِ خدایند. همانطور که فقر و ثروت هر دو امتحانِ خدایند. چرا "نداشتن" را نشانه غضبِ خدا و "داشتن" را نشانه رحمتِ خدا میدانیم؟ 👌ایوبِ نبی در مقطعی از زمان، فقیر بود تا حتی که برای تهیه یک قرص نان، همسرش ناچار به فروختنِ مویِ سرش شد. آیا خدا بر ایوب غضب کرده بود؟ یا ثروتی که به قارون و فرعون داده شده بود نشانه رحمتِ خدا بود؟ نخیر هم ایوب و هم قارون، هم کنعان و هم معاویه بن یزید در حال امتحان بودند. انسان در نعمت با "شکر" امتحان میشود و در سلبی نعمت با "صبر". 🔔 مومن چون میداند همه این نقایص در صورتِ قبولی در امتحان، در آن دنیا به نحو احسن جبران میشود، بخاطر همین کمبودهایِ چند روزِ دنیا او را به اعتراض وا نمیدارد. ادامه👇👇👇 🆔 @SinJimDin

👉2👈 ادامه👆👆👆 6️⃣ موقتی بودن: همواره حواسمان باشد که پایانِ همه‌ی سختی‌ها، آسانی است؟ خداوند در آیه‌ی 5 و 6 از سوره‌ی شرح دو بار قانونِ "إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً" را تاکید می‌کند: "همانا در معیتِ این سختی، یک آسانی‌ای هست". حرفِ جرّ "مع" در قواعدِ عربی، دارای دو معنا است: 👈 معنای اول، مصاحبت: بمعنایِ در کنارِ هم و دوشادوشِ هم بودن. یعنی شما با دوستتان در یک ثانیه‌ی واحد، وارد کلاس شوید بدونِ جلو عقب. به این می‌گویند "معیّت". ☝️طبقِ این معنا، آیه به این شکل ترجمه میشود: "بموازاتِ سختی، شیرینی می آید". اگر سختی حجاب را تحمل کنم، همان زمان که تلبس به حجاب دارم شیرینی را حس می‌کنم. 👈 معنای دوم، توالی: بمعنای بدنبالِ هم و پی در پی است. شما از دوستتان، یک ثانیه دیرتر وارد کلاس شدید اما عُرفاً مُبصرِ کلاس، ورود شما را "باهم" ثبت می‌کند. به این هم عرب، می‌گوید "معیت" و برای رساندنِ این معنا هم از "مع" استفاده می‌کند. ☝️طبقِ این معنا، آیه به این شکل ترجمه می‌شود: "در پیِ تحملِ سختی، شیرینی می‌آید". اگر سختی 15 ساعت روزه‌داری را تحمل کنم، پس از پایانِ روزه در لحظه افطار، شیرینی را حس می‌کنم. ➕ وقتی حرفِ "مع" از لحاظِ علمِ ادبیات، ظرفیت داشتنِ هر دو معنای فوق را دارد، این‌جا معنا ندارد که بگوییم کدامیک درست است. گاهی در حینِ تحملِ یک فشار بخاطر اسلام، انسان لذتِ نگاهِ خدا را حس می‌کند بالمصاحبه؛ و گاهی باید 8 ماه سختی کشید تا در پایان شیرینیِ قبولی در کنکور را چشید بالتوالی. ☝️این سنّت و قانونِ الهی، با ادبیاتِ مطلق و کلّی آمده است. پس اگر بخاطرِ خدا و با رویکردِ توحیدی، سختی را تحمل کنیم قطعا به آسایش و خوش‌بختی و شیرینی خواهیم رسید: "پایانِ شبِ سیَه، سپید است". ➕ما در دنیا خیلی اوقات به آن‌چیزی که دلمان می‌خواهد نمی‌رسیم؛ و مثلا بیماری‌مان درمان نمی‌شود. اما چون بخاطر خدا این نقیصه را تحمل می‌کنیم، از جانبِ خدا، شرحِ صدر و افزایشِ آستانه‌ی تحمل به ما هدیه می‌شود. 👌بعبارتِ دیگر به یک توانمندی‌ای دست پیدا می‌کنیم که با وجودِ آن بیماری، به حالتِ سِلم و آسایش و یُسر می‌رسیم و آن بیماری را زیبا می‌بینیم. مثلِ زینبِ کبرا که در حوادث و مصائبِ کربلا فرمود همه چیز را زیبا دیدم: "وَ ما رأیتُ إلّا جَمیلاً". 🎵 لطفا این سخنرانی که بر پایه‌ی سوره‌ی شرح می‌باشد را نیز سرِ فرصت و با فراغت، گوش کنید.👇 🆔 @SinJimDin

⭕️ تدبر در سوره شرح ✔️ راه‌کارهای ارتقاء آستانه‌ی تحمل در سختی‌ها و امتحاناتِ الهی بر پایه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی شرح. ارائه شده در شهر اصفهان، سال 1394. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. #تدبر #سوره_شرح 🆔 @SinJimDin

⭕️رشد در سختی است 🗣 شهید مطهری: پدر و مادرهایی که از سرِ محبّت، انواع وسایل آسایش برای فرزندانشان فراهم می‌کنند، نادان هستند!! 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @SinJimDin

⭕️ سلبِ نعمت، نعمت است! 🗣 استاد شجاعی: کسی که خدا و حرم رو بهش مفت بدن و به قحطی و سراب نخورده باشه، قدرشو نمی‌دونه و تغییر نمی‌کنه. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @SinJimDin

🔹جدول مراقبات رجبیّه 👈 ســـال 1402 شمسی 📿 با این جدول، می‌توانید اعمال و اذکارِ هر روزِ ماهِ رجب را متناسب با زمان و توانِ خود، بشکلِ مرتب انجام دهید و گزینه‌ی مربوط را علامت بزنید. ✍️فرمتِ Pdf 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @SinJimDin

⭕️ حرِّم شَیبَتی علی النّار ❓آیا درسته که بعضی خانم‌ها توی دعایِ ماهِ رجب دستشون رو بزارن روی مو و بگن "حرّم شَعری علی النّار"؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ❌ بعضی از زنانِ عوام در دعایِ ماهِ رجب از مویِ خود می‌گیرند و بجایِ "حرّم شیبَتی" می‌گویند: "حرّم شَعری علی النّار"؛ یعنی آتش را بر مویِ من حرام کن!!!!! ☝️این تغییر در عبارتِ دعا و دست به موی سر گرفتن، بنوعی تمسخرِ دعا و دست بُردن به کلامِ امام معصوم است. اساساً شیب در عبارتِ "حرّم شیبَتی علی النار"، معنایَش مویِ سفید است و نه اختصاصاً ریش. "شیَّبنی" یعنی مویم را سپید کرد... . سپیدیِ مو کنایه از اظهارِ عجز و ناتوانی در برابر خداست. گویا ما با این تعبیر، به خدا عرضه می‌داریم که آتشِ جهنم را بر منِ ضعیف حرام نما. 📣 اصطلاحِ "حرّم شیبتی" و "دست به ریش بردن" در فرهنگِ اسلام، علامتِ اظهار عجز است. این اصطلاح در موردِ بقیه‌ی اعضاء بدن بکار نمی‌رود. بعنوانِ مثال ما در فارسی می‌گوئیم "سبیلم را گرو گذاشتم"!! در عربی، مشابهِ این تعبیر را در دعای شریفِ ماهِ رجب می‌بینیم. حتی زنان نیز هنگامِ التماس، دست به چانه می‌برند. ✅ پس در عبارتِ "حرّم شَیبتی علی النار"، کلمه‌ی "شیبه" به معنای ریش نیست تا افرادِ بی‌ریش مانندِ خانم‌ها ، کوسه‌ها و نوجوانان نتوانند این سلوکِ عبادی را انجام دهند. "شیبه" یعنی پیری که کنایه از ضعف و ناتوانی و عجز و نیاز است. بی‌ریش‌ها نیز به موضعِ ریش دست می‌کشند. 🆔 @SinJimDin

توجه توجه لپ تاپ من دچار مشکل شده و روشن نمی‌شه. اگه این نقص فنی تا ساعت شروع کلاس بر طرف نشه به سیستم جایگزین دسترسی ندارم و امروز درس نهج البلاغه برگزار نخواهد شد. عذرخواهی می‌کنم از همه‌ی عزیزان 😞 #صدری .

🔹لپ‌تاپم به فنا رفت!😱 ❗️کلِ تحقیقات، تألیفات، تقریرات، منابع، پروژه‌ها، تدریس‌ها، مقاله‌ها، نُت‌ها، فیش‌ها، یادداشت‌ها، ارائه‌هام و در یک کلام، کلِ سوادم و زحماتِ چندین و چند ساله‌م توش بود.😭 👨تعمیرکار: هارد باید جرّاحی بشه!!!🤔 👩همسرِ گرام: نذر کن، درست شه😔 👧معصومه سادات: پول جمع کنیم برای بابا لپ‌تاپ بخریم🙄 👦مهدی‌یار: آخ‌جون بابا دیگه کلاس نمی‌ره و پیشم می‌مونه😃 👌 دعا کنید یه جا بشه درستش کرد 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

🔹ایام بی لپ‌تاپی 🏠 در نجف با طلبه‌ای هم‌حجره بودم. روزی این طلبه مریض شد و من از او پرستاری می‌کردم تا اینکه بیماری او شدت گرفت و شرایطش بسیار سخت شد. 🕳 احساس کردم به حال سکرات افتاده است. کنارش نشستم و چون مطمئن شدم که در حال سکرات است، شهادتین را به او القا کردم؛ اما او هرچه سعی می‌کرد، نمی‌توانست..!! این در حالی بود که او همیشه نماز شب می‌خواند و پیوسته به زیارت امیرالمؤمنین می‌رفت. ❗️خیلی متأثر شدم.😔 با خود گفتم: این هم آخر و عاقبت ماست که پس از عمری که بر درِ این خانه خدمت میکنیم، هنگام مرگ باز هم به لکنت می‌افتیم. 👀 همین طور ناراحت بودم که دیدم دوستم از حالت مرگ درآمد و پس از دو سه روز کاملاً خوب شد. روزی از او پرسیدم: آیا یادت هست که در کنارت نشستم و گفتم بگو لا اله الا الله؟ گفت: بله. گفتم: پس چرا نمیگفتی؟ این لکنت برای چه بود؟ 🗣 تأملی کرد و اشک از چشمانش سرازیر شد. گفت: من از این دنیا به جز چند کتابی که در قفسه کتابخانه چیده‌ام، هیچ چیزی ندارم و سخت به آنها دل بسته‌ام. 📚 وقتی تو به من می‌گفتی بگو لا اله الا الله، شیطان در کنارم ایستاده بود و کتاب‌هایم را در دستش گرفته بود. او تهدید می‌کرد که اگر تکرار کنی، همه را در آتش می‌سوزانم. من هم به دلیل دلبستگی به کتاب‌ها زبانم بند می‌آمد. ✍️ پ.ن: دل‌بستگی به دنیا کم و زیاد ندارد. همین دل‌بستگی‌هاست که مرگ را برای ما ترسناک کرده است. البته این بدان معنا نیست که به چیزی علاقه نداشته باشیم؛ بلکه نباید به علایق خود دل ببندیم. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

🔹خوبِ تو کیه؟ 👊 جمهوری اسلامی رهبرش این آقاست. من می‌گم خوبه، تو می‌گی بده. خُب خوبِ من اینه، خوبِ تو کیه خوبِ من؟ هان؟ خووووووبتو بگو... 😂 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

⭕️ لیلة الرغائب ❓در موردِ شبِ آرزوها توضیح دهید. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: لیلة الرغائب به اولین شبِ جمعه ماهِ رجب گفته می‌شود. یعنی شبی که فردایَش جمعه است. البته روز پنج شنبه هم اعمالی دارد که مقدمه‌ی شبِ جمعه است. رغائب به دو معنا آمده است: 👈 اول بمعنایِ عطایا و بخشش‌ها 👈 دوم به معنای شبی که مردم به آن میل و اشتیاق دارند. ❌ بنابراین ترجمه‌ی رغائب به "شبِ آرزوها" غلط است. روایاتی که شبِ رغائب را شبِ نزولِ فرشته ها می دانند، نامعتبرند. ❗️همچنین جمعی از بزرگان نمازِ مستحبیِ لیلة الرغائب را قبول ندارند و حتی با تعبیرِ "بدعتِ زشت" از این نماز یاد می‌کنند. البته دستور این نماز، در کتابِ مفاتیح الجنان آمده و خواندنش بقصد "امید ثواب" و نه به قصد "دستور دین" مُجاز است. ✍️ اصلِ نمازِ لیلة الرغائب، در منابعِ اهل سنت آمده است. اولین بار سید بن طاووس ـ که از علمای شیعه است ـ نمازِ لیلة الرغائب را آن هم بدونِ ذکرِ سند در کتابِ "اقبال الاعمال" آوردند. علامه حلی هم با یک سندِ غیر قابل اطمینان این نماز را نقل کردند. 🗣 علامه مجلسی می گوید: "هر شبِ رجب، نمازی دارد که من سند معتبری برایش نیافتم و نمی خواستم آن را نقل کنم. اما چون مشهور بود اجمالا آوردمش. اما نمازِ لیلة الرغاب را نیاوردم چون سندِ معتبری از شیعه نیافتم". ➕ به هر حال راز و نیاز و ارتباط با خدا با هر زبان و در هر زمان و مکانی، مطلوب است و بجا آوردنِ اعمالِ مربوط به لیلة الرغائب که در کتاب مفاتیح الجنان آمده بقصد "رجاء" و امید به ثواب، جایز است. ❗️اما جشن‌هایِ فانتزی‌ای که اخیرا باب شده در اماکنِ عمومی گرفته می‌شود و گاهی آلوده به گناه است، با روحِ مناجات و نیایش سازگار نیست و جزء بدعت‌هایِ غلطی است که در دهه هایِ اخیر ایجاد شده. 🆔 @SinJimDin

🔹عزّت نفس ❓راهکار افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس چیست؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ❌ تعبیر "اعتماد به نفس" از روانشاسیِ مشرکانه‌ی غرب وارد ادبیات محاوره‌ای ما شده و با مفاهیمی نظیر "توکّل" ناسازگار است. اعتماد به نفس زمینه‌ساز رذائلی نظیر غرور، تفاخر و خودپسندی است. ✅ در نگاه موحدانه، انسان اعتماد به "ربّ" دارد و تکیه‌اش به خداست. پس بهتر است بجای "اعتماد به نفس" از تعابیری نظیرِ "عزّت نفس" و "کرامت انسانی" یا توجه به "استعدادهای خدادادی" استفاده شود. 📢 معنای عزت نفس: "عزت" به معنایِ بزرگداشت و "نفس" یعنی روح و خودِ انسان. بنابراین عزت نفس یعنی بزرگداشتنِ خود و دوری از ذلت و خواری و داشتن حسّ ارزشمندی. برای رسیدن به قله عزت نفس، رعایت نکاتِ زیر ضروری است: 1️⃣ ایمان: امام صادق می‌فرماید "خدا مؤمن را بواسطه‌ی ایمان و اسلام، عزیز کرده و مگر نشنیدی کلام خداوند در قرآن را که لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ". کسی که تکیه گاهِ بزرگی بنامِ خدا دارد، هیچ‌گاه دچار ذلت وحقارت نمی‌شود. 2️⃣ قناعت: امام صادق می‌فرماید "بی‌نیازی جستن از چیزی که در دست دیگران است موجب عزت مؤمن در دینش می‌شود". اگر انسان رویِ پای خود بایستد و نسبت به داشته‌هایش قانع باشد، لزومی ندارد دستِ گدائی به سمتِ دیگران دراز کند و عزتِ نفسش را بشکَند. 3️⃣ بخشش: رسول خدا می‌فرماید "شما را سفارش به عفو می‌کنم، عفو کردن موجب عزت می‌شود، پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند شما را عزیز کند". اگر کسی در برابر فحاشیِ همسایه بجایِ عفو، رویکردِ انتقام و مقابله بمثل داشته باشد، در برابر دیگران تحقیر شده و عزت نفسش از بین می رود. اما اگر ببخشد و خشمش را فرو ببرد، بزرگوار می‌شود و نفسش عزیز. 4️⃣ فروتنی: در روایت آمده بزرگ‌ترین مردم از جهت مقام و مرتبه کسی است که نفس خود را بشکند و تواضع نماید. کسی که اینگونه با مردم رفتار کند، در بین خدا، خود و مردم عزیز و بزرگ می‌شود و عزت نفس می یابد. 5️⃣ درستکاری: امام صادق می‌فرماید: "راست‌گویی عزت است". کسی که سالم و صادق عمل نکند، دیر یا زود رسوا میشود و در نگاهِ مردم ذلیل و خوار خواهد بود. 6️⃣ شناخت خود: توانایی‌ها و استعدادهای بالقوّه‌ی جسمی و روحی خود را بشناسیم و برای بالفعل کردن آن‌ها برنامه‌ریزی و تلاش کنیم. هر قدمی که پیشرفت می‌کنیم، به افزایش عزت نفس ما کمک می‌کند. ☝️مثلا در نگاهِ دینی، شما وقتی بدانید گل سر سبد خلقت و اشرفِ مخلوقاتِ هستی هستید و مسجود ملائکه‌اید این‌جا کرامت انسانی باعث می‌شود خود را عزیز و ارزشمند بدانید و با توکل به خدا حرکت کنید و هیچ‌گاه مأیوس نشوید. 🆔 @SinJimDin

🔹نماز خوب ❓من مربّی هستم؛ چطور می‌تونم مخاطبانَم رو به نماز دعوت کنم؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ☝️این صوتِ 45 دقیقه‌ای را اگر دورِ تند گوش بدهید خیلی وقتتان گرفته نمی‌شود. این‌جا سر فصل‌هایی را مطرح کرده‌ام که شما اگر با نیّتِ قربتاً إلی الله همین‌ها را پرورش دهید، می‌توانید بعنوان یک مربّی، مخاطبان و متربیان‌تان را به آستانه‌ی اقامه‌ی یک نماز خوب و موثّر برسانید ان‌شاء الله. 1️⃣ فراهم سازی مقدمات 1. توجیه (والدین + بچه‌ها) 2. تشویق 3. توبیخ ☝️نکته: تمام مراحل فوق باید با احترام و بدون اصرار انجام شود تا کشش قلبی هم به موازات توجیهِ عقلی، ایجاد شود. اگر بچه‌ها مقاومت کردند، حتما نکاتی که در این لینک گفته‌ام را مورد توجّه و عنایت قرار دهید. 2️⃣ نماز صحیح (رعایت شروط صحت) 3️⃣ نماز کامــــل (رعایت شروط کـــــمال) 4️⃣ نماز مقبول (رعایت شروط قبـولی) 🎙در خصوص نکته‌ی چهارم، استماع تدبر در سوره‌ی ماعون با لمسِ این لینک اکیداً توصیه می‌شود. 🆔 @SinJimDin

🔹عهد عاشقانه 👌به آرامشی که در چهره‌ی همسر شهید امیدزاده است دقّت کنید. او از همراهیِ 30 ساله‌ی خود با شهید می‌گوید. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

🔹 علی مولا 🎊 میــــــــــــــــلادِ مولی‌الموحدّین امـــام‌المــتّقیــن امیــر المومنین مبـــارک‌بــــاد🎊 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

⭕️ هدایتِ فرد لجوج ❓چه رفتاری داشته باشیم با کسی که از سرِ لجاجت، دین را نمی‌پذیرد و حتی ما را مسخره می‌کند؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ✍️ همیشه و همواره در عرصه‌ی تربیتی به این مسئله توجه کنیم که وظیفه‌ی ما فقط ارشاد، روشن‌گری و بیدار سازی است و نه اجبار! حتی اگر مخاطب، فرزندِ دل‌بندِ ما یا همسرِ ما باشد! خدا می‌توانست همه را جبراً هدایت کند اما هدایتِ جبری، مطلوبِ خدا نیست. ما نیز نباید این سنّت و قانونِ خدا را زیرِ پا بگذاریم. ❌اصرارهای شما برای هدایتِ اطرافیان اگر از حدّ اعتدال خارج شود، نتیجه‌ی عکس می‌دهد و طرفِ مقابل را در نپذیرفتنِ دین، جسورتر می‌کند. کسی که با وجودِ توجیه و روشن‌گری، باز هم متمایل به دین نمی‌شود، این‌جا اصرارِ شما، قطعاً بر ضلالتَش می‌افزایَد و نه هدایتَش. ✅ خدا در سوره‌ی عبس پیامبرش را نهی می‌کند از هدایتِ آن مَردی که پُشت می‌کند و روی بر می‌گرداند و می‌فرماید: "تو متصدّی هدایت کسی که خودش نمی‌خواهد نیستی". به خواب رفته را می‌توان بیدار کرد ولی کسی که خود را به خواب زده و نمی‌خواهد بیدار شود را هر چقدر بیشتر بیدار کنید، خود را خسته کرده‌اید! در نهایت او نیز بیدار نخواهد شد. پس از توجیه و روشن‌گری، او را رها کنید تا خودش ناز بکشد و برگردد. وظیفه‌ی ما و خدای ما و همه‌ی پیامبران، ابلاغ است و نه اجبار. ✍️ موضوعِ سخنِ ما در موردِ کسی نیست که مشتاق و تشنه‌ی تغییر و تحول است. سخن سرِ کسی است که آسمان و ریسمان را به هم می‌دوزَد که برای مثلا نماز نخواندنَش توجیه بیابد و به روندِ آلوده‌اش ادامه دهد. هر کاری‌اش هم می‌کنیم قانع نمی‌شود تغییرِ رویه بدهد. منطقِ شما در مواجهه با این فرد چگونه است؟ ☝️من خطاب به این شخص می‌گویم آن‌چه شرطِ بلاغ بود، گفتم! دیگر خود دانی! اصلا نماز نخوان! اصلا نماز نخواندنِ تو، چه لطمه‌ای به من یا خدا می‌زند؟ اصلاً هر کسی لیاقتِ نماز را ندارد!! ناز و التماسِ این فرد را که نباید بکشید شما. لوسَش نکنید. طبقِ منطقِ قرآن، انسان‌ها در برابرِ حق یا "یَسعی" هستند یا "استغنی". 1️⃣ یسعَی: خدا برای اولی‌ها به پیامبر می‌فرماید کسی که نزدِ تو می‌آید و تشنه‌ی هدایت است را دریاب و نسبت به او "تلهی" و غفلت نداشته باش: وَ اما مَن جاءک یسعی و هو یَخشی فأنت عنهُ تَلهّی؟! 2️⃣ إستَغنَی: برای دومی‌ها یعنی کسی که خودش را مستغنی و بی‌نیاز از هدایت می‌بیند و نمی‌خواهد حق را بپذیرد میفرماید: "وَ أمّا مَن استغنی فأنتَ لَهُ تصدی"؟! یعنی کسی که اظهار بی‌نیازی می‌کند، آیا تو متصدیِ هدایتَش هستی؟ ❓آیا کسی که با هزار ناز و ادا نمی‌پذیرد انتخاب‌گرِ سرنوشتِ خوب برای خود باشد و هیچ منطقی را نمی‌پذیرد آیا من متصدیِ اقناعَش هستم؟! کسی که روحیه‌ی حق‌پذیری نداشته باشد، اصرارِ من بر هدایتَش سه عیبِ اساسی دارد: 👈 1. او را لجوج‌تر می‌کند! نوجوانانی به ما مراجعه می‌کنند و می‌گویند ما حجاب و نماز و دین را دوست داریم. اما از بس والدینِ ما مکرر ما را به دین توصیه می‌کنند از لجِ والدین، بر خلافِ نظرِ آنان عمل می‌کنیم. 👈 2. دین و منطقِ عقل، بتعبیرِ سوره‌ی عبس، "مرفوعه‌ی مطهره" است. والا و عزیز است. پس او باید نازِ شما را بکشد. اصرارِ من این تصور را در او ایجاد می‌کند که جنس و کالای من بُنجُل است و او خودَش را طاقچه بالا می‌گیرد. کسرِ شأنِ دین و متدیّن است که نازِ کسانی را بکشد که بنایشان بر نپذیرفتنِ حق است. 👈 3. تمرکزِ شما رویِ این فرد، باعث می‌شود از وظایف و تکالیفِ دیگرتان بمانید. برای تشنگانِ بصیرت و هدایت وقت نگذارید. بتعبیرِ سوره‌ی عبس، تصدی‌گری (پرداختن) به هدایتِ آن مستغنی(حق‌ناپذیر)، منجر به تلهی (غفلت) از یَسعی (مشتاقِ هدایت) می‌شود. ✍️ لذا چه در مسائلِ فرهنگی و چه در مسائلِ سیاسی، مبنای جذب و مشارکتِ حداکثری سرِ جایَش محفوظ. اما من و شما باید وقتمان را برای کسانی بگذاریم که وقتی با آنان سخن می‌گوئیم ابرازِ استغناء نکنند؛ بلکه ابرازِ یَسعی کنند. ➕ وقتی می‌بینید سخن با او "آب در هاون کوبیدن" است اصلا با او در مورد دین سخن نگوئید و اگر اون هم سخن گفت یا از درِ تمسخر و طعنه در آمد، شما بزرگوارانه سکوت کنید. البته به او بفهمانید که این ترکِ گفتگو، از بابِ بی‌تفاوتی نیست. از بابِ بی‌مبالاتیِ تو است. وقتی نمی‌توان "عقلِ" کسی را با "منطق" و نطق و گفتگو تصرّف کرد، این‌جا باید تاکتیکِ خودتان را عوض کنید. از این به بعد باید با "محبت" و نه بحث و گفتگو، "قلبِ" او را تصرف کنید. در آینده سرش که به سنگ خورد، می‌گوید مادر، پدر یا همسرِ مهربانی دارم که در هر حال آغوشَش به رویِ من باز است؛ و در هر حال خیلی دعایش کنید که برگردد. 🆔 @SinJimDin

🔹مولود کعبه 🎊 ولادت مولای متقیان در خانه‌ی کعبه فضیلتی است منحصر به فرد که از جهات مختلفی قابل دقت و نظر است: 1️⃣ عظمت مولا آن‌قدر والا است که کانونی‌ترین نقطه‌ی زمین یعنی کعبه، پذیرایش می‌شود. 2️⃣ ورود زن نفساء به مسجد ممنوع است. حضرت مریم علیها سلام برای وضع حمل، از عبادت‌گاه خود دوری گزید و به مکانی دیگر رفت: "فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکاَنًا قَصِیًّا". ➕ اما در جریان ولادت امیرالمؤمنین، دیواره‌ی کعبه در برابر فاطمه‌ی بنت اسد شکافته می‌شود و سه روز در خانه‌ی خدا اقامت می‌گزیند. 3️⃣ کعبه، نماد توحید و بندگی است. چنین مکانی اگر تولدگاه کسی باشد، نشان از اتصال وی و پیروانش به توحیدِ ناب دارد. حتی می‌توان گفت شرط بندگی و درک مقام توحید، اعتقاد به ولایت امیر المؤمنین است. ✍️ و چه زیبا گفت آقا سید مرتضای عزیز در کتاب فتح خون: "عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است. یعنی باطن قبله را در امام، پیدا کن. امّا ظاهرگرایان از کعبه نیز تنها سنگ‌هایش را می‌پرستند. تمامیت دین به امامت است، امّا امام تنها مانده و فرزندان امیّه از کرسی خلافت انسانِ کامل تختی برای پادشاهی خود ساخته‌اند". 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin