eitaa logo
ماهنامۀ سوره
604 دنبال‌کننده
187 عکس
18 ویدیو
13 فایل
ماه‌نامهٔ «سوره» ارتباط با ادمین؛ @Sourehmagazine_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش دوم) (و مستضعفان به مستکبران می‌گویند: «وسوسه‌های فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهی ما شد)، هنگامی که به ما دستور می‌دادید که به خداوند کافر شویم و همتایانی برای او قرار دهیم!» و آنان هنگامی که عذاب (الهی) را می‌بینند پشیمانی خود را پنهان می‌کنند (تا بیشتر رسوا نشوند)! و ما غل‌وزنجیرها در گردن کافران می‌نهیم؛ آیا جز آنچه عمل می‌کردند به آن‌ها جزا داده می‌شود؟!) پس وقتی سخن از مستضعف به میان می‌آید، به دلالتی تضمّنی سخن از یک صف‌بندی در کار است؛ صف‌بندی مستضعف-مستکبر؛ صف کسانی که ضعیف شمرده شده‌اند، ضعیف داشته شده‌اند و صف کسانی که خود را بزرگ می‌بینند و بزرگ می‌دارند به دنبال برتری بر دیگران‌اند. این ضعیف‌ داشته‌شدن البته دارای شدّت و ضعف است؛ و البته ظاهرترین نمونه آن، کسانی‌اند که تحت ظلم واقع شده‌اند؛ در آیه ۷۵ سوره نساء در توصیف مستضعفین وارد است: «َالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا» (مستضعفین همان مردان و زنان و فرزندانی‌اند که از ظلم ظالمان به ستوه آمده، از خدا می‌خواهند که ایشان را از آن شهر ستم‌پیشه خارج فرماید.) حسب این آیه شریفه، صف‌بندی مستضعف-مستکبر همان صف‌بندی تاریخیِ عدل و ظلم است. پیمان امامت بر این صف‌بندی استوار است. امام امام است زیرا حبّ مستضعفین در دل دارد؛ امام است چرا که پیش از امامت در پیوند برادری با مستضعفین است؛ امام است چرا که رضایت مستضعفین در امامت او است؛ «فَرَضِيتَ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِكَ إِمَاماً». 🔻 پیمان امامت در عرف متحجران آیا می‌شود چنین معنایی را تخته‌بند تاریخ و اختلافات تاریخی کرد؟! آنچه مورخین و تاریخ‌زدگان از امامت و ولایت برای ما نقل می‌کنند، خالی از این معانی است. آنان ماجرای امامت را به اختلافی تاریخی بر سر وصایت رسول‌الله(ص) تقلیل می‌دهند. اول اثبات می‌کنند که رسول خدا(ص) مانند هر رسول دیگری برای امت خود یک وصیّ قرار داده بود. سپس اثبات می‌کنند که این وصی دیگران نبودند، بلکه علی بن ابی‌طالب(ع) بود و تمام! در نوشته‌های آنان هیچ توضیحی دربارهٔ جوهرهٔ امامت نمی‌یابیم؛ می‌گویند که «الحق مع علی» اما نمی‌گویند که این «حق» چیست؟ می‌گویند علی امام است، اما نمی‌گویند که امام چیست؟ اطاعت آنان اطاعت از نام‌هایی تاریخی است و انزجار آنان هم انزجار از نام‌هایی تاریخی. هرجا که دعوای زنده‌ای میان حق و باطل هست، این‌ جماعت نیستند و اگر باشند هم به‌نام نام‌های مقدس تاریخ در جبهه اباطیلِ زنده سربازی و کارگری می‌کنند. از تبری می‌گویند، اما تبری را در سطور منجمد تاریخ حبس می‌کنند و از تولی می‌گویند، اما تولی را منحصر در وقایع تاریخی گذشته فهم می‌کنند. انگار دعوای حق و باطل جایی در میانه‌های قرن سوم با آغاز دوران غیبت پایان‌یافته است. دیگر مستضعفی نیست که حُبّش مایهٔ پیمان امامت باشد؛ دیگر ظلمی نیست تا ندای «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ» در گوششان کارگر افتد. سوال اینجا است که وقتی ظلمی نیست تا جهادی باشد و وقتی مستضعفی نیست تا پیمان امامت جاری باشد، تبری و تولّی چه معنا دارد؟ البته که برای متحجرین که دورترین افراد نسبت به حقیقت امامت و ولایت بایدشان خواند، تبری و تولی معنا دارد؛ مثلاً در جشن‌های کذا در ایام نهم ربیع. امامت باقی است، زنده و جاری است؛ چه پیمان امامت زنده است. وقتی اساس امامت حبّ مستضعفین و برادری با ایشان است، پس تولی به ولایت و امامت هم پاسداشت همین نسبت و دفاع از ایشان و به بیان قرآن جهاد در راه مستضعفین است: «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ». چنانکه گفته شد، آنچه در این صف‌بندی در برابر مستضعفین قرار دارد، جبهه و صف مستکبرین است. پس تبرّی -که روی دیگر پاسداشت پیمان امامت است- در اصل تبرّی از صف اسکتبار است. حسب این معنا، تبری صرفاً تبری از کسانی نیست که در تاریخ نامشان به عنوان دشمنان ائمه هدی(ع) آمده باشد؛ بلکه تبرّی، تبری از هر آن کسی است که به پیمان امامت و رضای ناس و مستضعفین جفا کند. @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش سوم) در زیارت شریفه عاشورا که نماد و نمود واضحی از تبرّی و تولّی است چنین می‌خوانیم؛ «اللهم العن اول ظالـم ظلم حقّ محمد و آل‌محمد(ع) و آخرَ تابعٍ لهم». حق محمد و آل‌محمد(ع) پاسداشت پیمان ایشان است؛ که همان مبارزه با ظلم و اهل‌ظلم و جهاد در راه مستضعفین باشد. قید «و آخر تابعٍ» زائر را توجه می‌دهد به اینکه متوقف در چند مصداقی که مورخین نقل کرده‌اند نشود، بلکه پی‌جوی تبرایی واقعی از هر ظالم و جائری در عصر خود نیز باشد. وقتی پیمان امامت متکی بر صف‌بندی مستضعف و مستکبر و صف‌بندی عدل و ظلم است، حقیقت تبری، تبری از ظلم و صف ظلمه و حقیقت تولی تولی به عدل و اهل‌ عدل است؛ روی این مبنا تبری از جبهه حال حاضرِ ظلم، مصداق تبری است و تولی به جبهه حی و حاضر حق مصداق تولی است. اما اهل‌تحجر از درک این معنا عاجزند و هرگاه سخن از تبری از سران جبهه باطل و تولی به حق به میان می‌آید، ندای «لایقاس بنا اهل‌البیت» سر می‌دهند و متهم می‌کنند اهل‌ولایت را که چرا غیرمعصوم را با معصوم قیاس می‌کنید؟ انگار تا به‌حال لفظ «اسوه» را در قرآن نشنیدند و نمی‌دانند که قرآن کتاب قصه نیست و هرچه در قرآن و سیره معصومین وارد است، از آن رو است تا سنجه بدست آوریم و وقایع حال حاضر را با آن سنجه "قیاس" کنیم و بسنجیم و به حکم و داوری‌ای عادلانه درباره آن برسیم. در صف‌بندی‌ها و اظهارات متحجرین حول عملیات بزرگ طوفان‌الاقصی این فهم معوج به‌خوبی به‌چشم آمد. وقتی که دیوارنگاره میدان ولی‌عصر(ع) تهران خلائق را دعوت می‌کرد تا از اسرائیل به عنوان شمر زمان تبری جویند؛ جماعتی در صفحات خود نوشته بودند که «متاسفانه مردم ضعف در سواد دینی دارند و نمی‌دانند که نباید اهل‌بیت را با کسی قیاس کرد!» مواضع این طایفه در بحبوحه این طوفان فلسطینی بسیار درس‌آموز بود؛ هم در سکوتشان می‌توان نکات قابل توجهی یافت و هم در اظهاراتشان. در همان روز اول عملیات؛ شایان مصلح (شاعر/فوتبالیست) که در مجامع مورد علاقه برائتی‌ها نوعاً حاضر است -و با فیلمی که از عدم مشروعیت ولایت فقیه مطابق با نظر اجتهادی‌اش گفته بود- در حساب توییتری خود خلاصه و موجز و البته پرمعنا نوشت: «اللهم اشغل الظالمین بالظالمین». کنایه از ظالم بودن مردم فلسطین و ظالم بودنِ رژیم صهیونیستی. اولی به جرم سنّی بودن و دومی به جرم غصب و جنایات جنگی و امثال این. از آنجایی که فهم او از ولایت فهمی فرقه‌ای و تاریخی است، اول چیزی که در مواجهه با مردم فلسطین به چشم او می‌آید، سنی بودن آن‌هاست (البته بگذریم از اینکه ظلم در سنت فقهی شیعه معنای مشخصی دارد و مراجع عظام کسی را به صرف سنّی بودن ظالم نمی‌شمرند. به هرحال آقای مصلح در این زمینه با سایر مراجع اختلاف فتوا دارند!). حال آنکه اگر امامت و ولایت در معنای حقیقی‌اش نزد آنان جایی می‌داشت، اول چیزی که به چشم او -به عنوان پاسدار پیمان امامت- می‌آمد، می‌باید استضعاف و مظلومیت این مردم می‌بود. یکی دیگر از اظهار نظراتی که بسیار قابل تامل بود، واکنشی است که شیخ علی الانصاری از روحانیون مقیم نجف از خود نشان داد. او نگارنده کتابی است در طعن و ردّ سه خلیفه اول، موسوم به «الحقایق المطاعن» در ۵ جلد. این کتاب در نجف اشرف به‌ چاپ رسیده است. اول نکته‌ای که حائز اهمیت است، آنکه او با گذشت حدود یک هفته از شروع عملیات طوفان‌الاقصی -که فی‌نفسه یک پیروزی بزرگ برای جبهه اسلام است- و نیز آغاز بمباران غزه، هیچ واکنشی اعم از حمایت یا تسلیت از خود نشان نداد. در عین حال در همین ایام در قالب یک استوری واکنشی حزن‌آلود نسبت به واقعه تروریستی در مسجد صاحب‌الزمان افغانستان نشان داد. دلیل این واکنش واضح است. در متن واکنش او چنین می‌خوانیم: «و تستمر الدماء فی افغانستان لمجرد الانتماء لسید الاولین و الآخرین امیرالمومنین(ع)». از آنجا که قربانیان این واقعه شیعه هستند او بر خود لازم دیده است تا واکنش نشان دهد؛ و چون کودکان بی‌نوای غزه سنّی بودند او چنین تکلیفی نسبت به ایشان احساس نکرده‌است. پیداست که حادثهٔ افغانستان با حدود ۴۰ شهید و مجروح بسیار دردناک است و هم‌دردی و تسلیت با ملت افغانستان لازم است؛ اما همین‌قدر هم پیدا است که عظمت و بزرگی این درد با بمبارانی چند روزه که هزاران شهید از مردم غیرنظامی بر جای گذاشته است برابری نمی‌کند. اما به هر حال مردم فلسطین سنّی هستند و درد آنان چندان به‌ چشم شیخ نمی‌آید! @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش چهارم) دو روز بعد شیخ علی الانصاری نسبت به قضیه فلسطین واکنش بسیار جالب توجهی نشان داد؛ او در یک ویدئو به زبان عربی چنین اظهار داشت: «بله؛ می‌دانیم در فلسطین مسجدالاقصی قرار دارد و بر ماست که از مسجدالاقصی و مردمش دفاع کنیم اما قبرستان بقیع و دفاع از آن واجب‌تر است؛ چرا که مسجدالاقصی یک مسجد است، اما در بقیع قبر چهار امام معصوم قرار دارد و...» انگار که شیخ سنجه‌ای در جیب دارد که میزان تقدّس اراضی را با دقّت می‌سنجد و البته این هم پیداست که تقدس یک زمین از آبرو و ناموس و جان مسلمین -خصوصا اگر سنّی باشند- بالاتر است. روی این حساب اولویت مردم غزه و مسئله فلسطین نیست، اولویت بقیع است. این است فهم مقدّس‌مآبان! پیمان امامت را زیر پا بگذاریم و اجازه دهیم زن و مرد و کودک مسلمان در خاک و خون بغلتند، چون در بقیع چهار امام دفن هستند و میزان تقدس بقیع از زمین قدس بیشتر است. این سخن خلاف آیات بینات قرآن است. مراجعه به تفسیر ذیل آیه ۷۵ سوره نساء بسیار در این خصوص آموزنده است. معمولاً تصور می‌شود که دلیل حملهٔ لشکریان اسلام به مکه و فتح مکّه نجات خانه خدا بوده است. حال آنکه ماجرا ظلمی بود که ظلمه نسبت به مرد و زن و کودکان مسلمان روا داشته بودند. در پیمان صلح حدیبیه ضرورت امنیت و عدم تعدی و تجاوز به مسلمین مورد عهد واقع شده بود؛ اما چیزی نگذشت که کفار این عهد را زیر پا گذاشتند و علیه مسلمین و مستضعفین ستم و ظلم پیشه کردند؛ در این ایام بود که این آیهٔ شریفه نازل شد: «شما را چه شده است که در راه خدا و مستضعفین قتال نمی‌کنید؟ مستضعفین از مردان و زنان و فرزندان که ندای تظلم‌خواهی سر داده از خداوند می‌خواهند که پروردگارا ما را از این شهر ستم‌پیشه خارج فرما». پس «خدای تعالی دعای ایشان اجابت کرد و رسول(علیه السلام) مکه بگشاد و عتاب بن اُسَید را بر او امیر کرد و او یار ایشان شد تا آنان که مظلوم بودند و ذلیل و ضعیف، قاهر و غالب و قوی گشتند بر ظالمان». زمین مکه مقدس بود و خانه کعبه مقدّسّ، اما رسول‌الله(ص) نه برای تقدس آن زمین که برای رفع ظلم و فساد جهاد فرمود و همین جهاد بود که قرآن از آن به «قتال فی سبیل‌الله» یاد کرد. برای آنکه جهادی "جهاد فی سبیل‌الله" باشد لازم نیست حتما زمین و حرم و قبر مقدسی در کار باشد؛ آن مستضعفینی که در آیه شریفه به اسم جلاله «الله» عطف شده‌ است کافی است که جهاد، جهادی فی سبیل الله و واجب باشد. خود این مستضعف نیز چیزی مقدس است و شایستهٔ جنگیدن. هر چند پیشاپیش در فهرست مقدسات اهل‌ تقدس نیامده باشد. @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش پنجم و پایانی) 🔻 خاتمه الکلام اختلاف اسلام با تحجر، صرفاً اختلافی در اولویت‌ها نیست؛ بلکه اختلاف در فهم روح اسلام و جوهرهٔ امامت و ولایت است. چنین نیست که ما با آنان در ولایت مشترک و در توافق باشیم و در چند تشخیص سیاسی دچار تفاوت باشیم؛ نخیر. او چون اساساً از خود مقولهٔ ولایت درک غلط و تحریف‌شده‌ای دارد، در تشخیص اولویت‌ها هم صم و بکم و عمی است. اولویت‌های متفاوت ما حاصل درک متفاوت ما نه از سیاست، بلکه از خود ولایت است. ولایت و امامت برای ما مقامی است که بر حبّ مستضعفان استوار است و برای آنان -چنان‌که قبلا ذکر شد- امامت یک دعوای تاریخی و کلامی است. اهل‌ ولایت در معنای اصیل آن در کنار مستضعفین عالم می‌ایستند و در راهشان جهاد می‌کنند، اهل‌ ولایت در معنای تحریف‌شده آن با خنجر فرقه‌گرایی از پشت به جبهه مستضعفین عالم ضربه وارد می‌آورد و یا در بهترین حالت نظیر مستکبرین، مستضعفین را نادیده می‌گیرند. اولی در مقام تولّی به حقیقت امامت است و دومی در مقام تبرّی از حقیقت امامت و هم‌دستی با دشمنان آن حقیقت. در دورانی که دوباره شاهد ترویج اندیشهٔ تحجری بر منبر هیئات و مساجد -حتی در میان حزب‌اللهی‌ها- هستیم، واجب است دائماً متذکر باشیم که انقلاب اسلامی ایران احیاگر و بیدارگر مستضعفان است؛ و دقیقاً از همین رو است که احیاگر حقیقت ولایت است. صف‌بندی این روزها در میان متحجرینی که بسیار هم در برگزاری آیین‌ها و جشن‌های دینی کوشا و سهیم‌اند نشان داد که مناط احیاگری انقلاب اسلامی نسبت به حقیقت اسلام، تنها و تنها ایستادگی و مقاومت در کنار مستضعفین و قتال علیه مستکبرین است. کوشش در پاسداشت مراسمات دینی و شعایر اسلامی، هرچند شرط لازم است و ظهور قوت دین است، اما ابداً نشان احیاء حقیقت اسلام نیست. حقیقت اسلام در احیاء امامت است و حقیقت امامت احیاء و اقامه مستضعفان. فقط از این راه است که می‌توان امید داشت با حقیقت تبری و حقیقت تولی، راه پرفراز و نشیب امت محمد(ص) به سمت قله کمال خود که شوکت و حکومت مستضعفان است طی بشود؛ «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» @Sourehmagazine
ماهنامۀ سوره
💠 رئیس مردم‌سالاری دینی 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ دوازدهم و سیزدهم ماهنامه سوره آغاز شد. 🔻 در این شماره می‌خوانید 🔸 رئیس مردم‌سالاری دینی 🔹 مسعود پزشکیان، نهمین رئیس جمهوری اسلامی ایران متعهد به کدام معنا از «مردم» خواهد بود؟ ✍️ سید علی سیدان 💠 ویژه‌نامۀ جبهۀ مردم‌سالاری دینی؛ 🔸 مردم علیه «تحلیل آسان» 🔹 انتخابات اخیر کدام انگاره های تحلیلی مشهور را باطل کرد ✍️ سارا عاقلی 🔸 لیبرالیسم ایرانی؛ تنهاتر از همیشه 🔹 درباره روشنفکران ایرانی که می‌خواهند اصول لیبرالیسم را به آمریکا آموزش بدهند ✍️ مرضیه کارگر 🔸 نظریه‌پرداز جمهوری اسلامی فلسطین 🔹 مروری بر اندیشۀ شهیدفتحی الشقاقی، مؤسس و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی ✍️ حمیدرضا میررکنی بنادکی 🔸 خمینی، خلاصۀ عدل پایمال‌شدۀ تاریخ 🔹 متن خطابۀ شهیدفتحی عبدالعزیز الشقاقی در نمازجمعه تهران پس از رحلت امام خمینی(ره) ✍️ ترجمه: حمیدرضا میررکنی بنادکی 🔸 غزه؛ دولت‌شهر مقاومت 🔹 چه عقلانیتی، منجر به تاب‌آوری و بقای دولت غزه شده است؟ ✍️ رضا رضایی 🔸 ظهور مردم به مثابه امر قدسی 🔹 گذری بر تحول مفهومی واژۀ «مردم» در اندیشۀ سیاسی ایران ✍️ سید حسین شهرستانی 🔸 لیبرالیسم، توجیه‌گر امپریالیسم 🔹 چرا جان لاک از استعمار دفاع میکرد؟ ✍️ بیخوپارک مترجم: حسین ولدخانی 💠 همچنین در دیگر بخش‌های مجله خواهید خواند؛ 🔸از صدر اسلام در میان خون حرکت کردیم 🔹 ضرورت کار تشکیلاتی در نظام دینی با نظر به سه تعبیر قرآنی قیام فی‌الله، قیام الی‌الله و قیام لله ✍️ استاد محمدتقی فیاض‌بخش 🔸 وحدت در مدار معروف 🔹 از نگاه شهیدان بهشتی و مطهری، امر به معروف و نهی از منکر عامل وحدت جامعه است ✍️ فاطمه رومنا 🔸 مبارزه با نهیلیسم منفعل 🔹 تلاشی برای فهم معنای عمل مبلغان حجاب و عفاف از خلال گفت‌وگو با چند تن از ایشان ✍️ سحردانشور 🔸 حجاب به مثابه مقاومت 🔹 مروری بر تاریخ مقاومت جامعه ایرانی و علمای اسلام در برابر نسخه‌ روشنفکران برای زنان ✍️ محمود ذکاوت 🔸 پیرمرد و دریا 🔹 روایت حاج خلیل، پیرمرد ماهی‌گیر ساکن روستای زیرآهک استان بوشهر از سال‌ها زندگی در دل دریا ✍️ فردین آریش 🔸 برای مخاطب نوشتم، نه کتابخانه‌ها 🔹 گفت و گو با معصومه سپهری درباره آخرین کتابش که یک اثر مهم در ادبیات پایداری است ✍️ محمدصالح سلطانی 🔸 درست مثل یک رابطۀ واقعی 🔹 گفت و گو با هادی مقدم دوست به بهانه فیلم «عطرآلود» ✍️ ساجده ابراهیمی 🔸 فقدان کلان‌روایت 🔹 تلویزیون پس از طوفان الاقصی به رغم تلاش گسترده نتوانسته است تصویری کلی از صحنه نبرد ارائه بدهد ✍️ علی کاشانی ✔️ برای پیش‌خرید شمارهٔ دوازدهم و سیزدهم ماهنامه سوره می‌توانید به صفحات ماهنامه سوره در اینستاگرام و پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید. 🆔 @sourehmagazine
هان! تبر بر دوش می‌آییم ابراهیم‌وار تا بگیریم انتقام خون اسماعیل را... ‌ 🆔 @Sourehmagazine
هدایت شده از سیمافکر
35.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خمینی؛ تنها گزینه فتحی شقاقی - ۱۹ خرداد ۱۳۶۸ ترجمه: سیدحمیدرضا میررکنی 💡سیمافکر؛ ویدئورسانه فرهنگ و سیاست ایران @simafekr_com
هدایت شده از سیمافکر
خمینی؛ تنها گزینه فتحی شقاقی - ۱۹ خرداد ۱۳۶۸ ترجمه: سیدحمیدرضا میررکنی تاریخ هنوز به پایان نرسیده است اما آن چه تا کنون به خود دیده نشانگر این است که دست کم در منطقه‌ی ما هیچ طرحی جز طرحی اسلامی از دولت، راه به سوی استقلال ملی نخواهد برد. تجربه‌ی ناسیونالیسم افراطی عربی و ایرانی و ترکی همه شکست خوردند و به نحو تناقض‌آمیزی در تأسیس و حفظ دولتی مستقل و ملی ناکام ماندند. از سوی دیگر طرح اسلامی از دولت که ابتدائاً تنها در ایران به تشکیل حکومت رسید، باز به نحو تناقض‌آمیزی گرچه داعیه‌ی جهان‌وطنی دارد اما در تأسیس و حفظ یک دولت ملی و مستقل به خوبی توفیق یافت. این تجربه‌ی «شکست» طرح‌های ناسیونالیستی برای اهالی شامات و مصر بیشتر معنا دارد. آن‌ها به چشم دیده‌اند که چگونه ارتش اسرائیل در کمتر از ۶ روز تمام صحرای سینا را طی کرد، جولان و کرانه باختری را اشغال و جمال عبدالناصر و حافظ اسد را به تسلیم وادار کرد. شهید فتحی شقاقی که همراه با دو دانشجوی دیگر در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ جنبش جهاد اسلامی فلسطین را تأسیس کرد، در این ویدئو چنان از امام خمینی سخن می‌گوید که گویی امام در فلسطین انقلاب کرده است نه در ایران. شقاقی از صرف طرح اسلامی فراتر می‌رود و آن چنانکه در کتاب «امام خمینی، تنها گزینه» توضیح می‌دهد، فقط راه و روش امام را طریقی برای مبارزه با دشمنان جهان اسلام می‌داند. فتحی شقاقی، دبیر کل وقت جهاد اسلامی فلسطین، در سال ۱۹۹۵ توسط موساد به شهادت رسید و عمر او کفاف نداد تا دلاوری‌های این روزهای همرزمان‌ش در سرایا القدس و کتائب عزالدین قسام را ببیند. پی‌نوشت: کرمل نام کوهی است در منطقه حیفا. فیلم بخشی است از سخنرانی شهید فتحی شقاقی در اولین نماز جمعه پس از رحلت امام خمینی که در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۶۸ ایراد شده است. همچنین متن کامل ترجمه‌ی این سخنرانی را می‌توانید در آخرین شماره‌ی مجله‌ی سوره بخوانید. 💡سیمافکر؛ ویدئورسانه فرهنگ و سیاست ایران @simafekr_com
‌💠 نقاش مسلمان و صیادان متحجر 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ چهاردهم ماهنامه سوره آغاز شد. ‌‌ 🆔 @Sourehmagazine