eitaa logo
⌈دلـــ💛ــشعر⌋ 🎼
261 دنبال‌کننده
306 عکس
16 ویدیو
1 فایل
﹛﷽﹜ مجموعه کانال سوپردلــ❤ــ دلکتاب @Super_books در روبیکا هر روز فعالیت داریم، مجموعه سوپر دل رو با همین اسم و آیدی ها میتونید تو روبیکا پیدا کنید🍀 ادمین ایتا : @Raham0098
مشاهده در ایتا
دانلود
سردی دی را پای گرمای تیر بگذار سختی زندگی ات را به باد بسپار از سیاهی شب،تافروغ روز شیرینی زندگی را،به یادت آر بدان که چه خوب است زندگی کردن شاد بودن،شاد زیستن بدان که میشود تا بیکران ها رفت به انتهای تهش،به انتها رفتن ✍☘:{@Super_poems}
هدایت شده از ⌈دلـــ💛ــشعر⌋ 🎼
https://eitaa.com/joinchat/1553924803C6ca5477415 دوستان عزیز گروه چنلمون از آنانی که اهل دل و قلم هستند درخواست می شود به گروه اصافه شوند گروه صرفا برای جذب شاعر و نویسنده است گروه چت نیست برای ارسال آثار شاعران به چنل ممنون میشوم همکاری کنید
درود صبحتون زیبا 💐❤️☘
از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند پوشانده‌اند صبح تو را ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند 📕گریه‌های امپراتور/ ✍☘:{@Super_poems}
🖇♥️ من ‏تو بدترین روزای زندگیم وانمود می‌کنم که چیزیم نیست و روبراهم بقول جناب : "گر به ظاهر چون لب پیمانه خاموشیم ما از ته دل چون خم سربسته در جوشیم ما" با من از قوی بودن حرف نزن...! ✍☘:{@Super_poems}
ای فصلِ غیرِ منتظرِ داستانِ من! معشوقِ ناگهانیِ دور از گمانِ من! ای مطلعِ امیدِ من! ای چشمِ روشنت زیباترین ستاره‌ی هفت آسمانِ من! آه ای همیشه گل که به سرخی در این خزان گل کرده‌ای به باغچه‌ی بازوانِ من! در فترتِ ملال و سکوتی که داشتم عشقِ تو طرفه حادثه‌ی ناگهانِ من! ای در فصولِ مرثیه و سوگ باز هم شوقت نهاده قول و غزل بر زبانِ من حس کردنی‌ست قصّه‌ی عشقم نه گفتنی ای قاصر از حکایتِ حُسنت بیانِ من! با من بمان و سایه‌ی مِهر از سرم مگیر! من زنده‌ام به مهرِ تو ای مهربانِ من! کِی می‌رسد زمانِ عزیزِ یگانگی؟! تا من از آن تو شَوَم و تو از آنِ من ✍☘:{@Super_poems}
ای عشق! ای شکنجه‌گر مهربان من دلسوزی تو می‌زند آتش به جان من من راضی‌ام به مرگ، مرا زجرکش مکن درد فراق بیشتر است از توان من کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز خالی‌ست جای بوسهء تو، بر لبان من ویرانه است خانه من بی حضور تو آشفته  است بی‌سر زلفت جهان من بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا ای قهرمان گمشدهء داستان من بر تربتم دو غنچه به هم بوسه می‌زنند عشق است و زنده است هنوز آرمان من 📕وجود/ ✍☘:{@Super_poems}
به خود گفتم دل از اندیشه‌ی دیدار بردارم تمامِ عمر «تنها» دست روی دست بگذارم نباید می‌نوشتم پاسخ آن نامه را، اما نشد از دست‌خط دوست یک‌دم چشم بردارم نوشتم هرچه از هم دورتر، آسوده‌تر، اما کسی در گوش من می‌گفت من دلتنگِ دیدارم کسی از دور می‌آید به جنگِ عقل و می‌ترسم مبادا عشق باشد این‌که می‌آید به پیکارم اگر شب‌های دلتنگی نمی‌آیم به دیدارت نمی‌خواهم تو را با گریه‌های خود بیازارم 📕دلداری/ ✍☘:{@Super_poems}
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در گرفت، خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. در حال مستاصل شد... از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت: ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم. قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا كرده و خود را محكم گرفت. گفت: ای امام زاده خدا راضی نمی شود كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم... قدری پایین تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می كنی؟ آنهار ا خودم نگهداری می كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می دهم. وقتی كمی پایین تر آمد گفت: بالاخره چوپان هم كه بی مزد نمی شود كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد. وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:  چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم غلط زیادی كه جریمه ندارد. منبع: كتاب كوچه؛ احمد شاملو ✍☘:{@Super_poems}
درود صبحتون زیبا
💭 خرم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم و از پی جانان بروم گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم ✍☘:{@Super_poems}
امشب غزل! مرا به هوایی دگر ببر تا هرکجا که می‌بردت بال و پر ببر تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده‌ای این بارم از زمین و زمان دورتر ببر اینجا برای گم‌شدن از خویش کوچک‌است جایی که گم شوم دگر از هرنظر ببر آرامشی دوباره مرا رنج می‌دهد مگذار در عذابم و سوی خطر ببر دارد دهان زخم دلم بسته می‌شود بازش به میهمانی آن نیشتر ببر خود را غزل، به بال تو دیگر سپرده‌ام هرجا که دوست داری‌ام امشب ببر ببر    ✍☘:{@Super_poems}
🖇♥️ دوست داشتن تویِ رابطه لانگ دیستنس دقیقا اینجوریه که میگه: "فراقت بی‌رحمی است، اما این رنج کشیدن بخاطر تو می ارزد به تمام خوشی‌های جهان..." همین قدر قشنگ و مفهومی... ✍☘:{@Super_poems}
📝 خوشا مرغی که در کنج قفس با یاد صیادش چنان خرسند بنشیند که پندارند آزادش... ✍☘:{@Super_poems}
چه خوش افسانه می‌گویی به افسون‌های خاموشی مرا از یاد خود بستان بدین خواب فراموشی ز موج چشم مستت چون دل سرگشته برگیرم که من خود غرقه خواهم شد درین دریای مدهوشی می از جام مودت نوش و در کار محبت کوش به مستی ، بی خمارست این می نوشین اگر نوشی سخن‌ها داشتم دور از فریب چشم غمازت چو زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی نمی‌سنجد و می‌رنجند ازین زیبا سخن بیا تا گم کنم خود را به خلوت‌های خاموشی ✍☘:{@Super_poems}
درود بعداز ظهر جمعه تون بخیر💐❤️☘
بیدل بی‌همزبان! چه بر تو گذشته‌ست؟ پیر به ظاهر جوان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ در شب طوفان بگو چه بر سرت آمد؟ ای گل بی‌باغبان چه بر تو گذشته ست؟ ‌ شیفته‌اش بودی و فریفته‌ات کرد ملعبه‌ی این و آن، چه بر تو گذشته‌ست؟‌ ‌ صاعقه‌ی عشق آتشت زد و سوزاند سوخته‌ی ناگهان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ از تو که در راه مانده‌ای چه بگویم؟ گم شده‌ی کاروان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ آه که از های‌وهوی تو خبری نیست ای دل دیوانه، هان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ 📕سالیان ✍☘:{@Super_poems}
📝 در معرکه عشق ز جرأت خبری نیست غیر از سپر انداختن اینجا سپری نیست ✍☘:{@Super_poems}
از نو شکفت نرگس چشم انتظاری‌ام گل کرد خار خار شب بی‌قراری‌ام تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو دیدم هزار چشم در آیینه کاری‌ام گر من به شوق دیدنت از خویش می‌روم از خویش می‌روم که تو با خود بیاری‌ام بود و نبود من همه از دست رفته است باری مگر تو دست برآری به یاری‌ام کاری به کار غیر ندارم که عاقبت مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری‌ام تا ساحل نگاه تو چون موج بی‌قرار با رود رو به سوی تو دارم که جاری‌ام با ناخنم به سنگ نوشتم : بیا... بیا... زان پیش‌تر که پاک شود یادگاری‌ام ✍☘:{@Super_poems}
باتو در رویای خود آزاد ترینم دوست می دارم تورا ای بهترینم می شود با عشق تو تا بیکران رفت باتو من حس میکنم عاشق ترینم ✍☘:{@Super_poems}
هدایت شده از ⌈دلـــ💛ــشعر⌋ 🎼
https://eitaa.com/joinchat/1553924803C6ca5477415 دوستان عزیز گروه چنلمون از آنانی که اهل دل و قلم هستند درخواست می شود به گروه اصافه شوند گروه صرفا برای جذب شاعر و نویسنده است گروه چت نیست برای ارسال آثار شاعران به چنل ممنون میشوم همکاری کنید
درود صبحتون زیبا
من تَلخم و خَراب... چه داری برای مَن؟ ساقی، به جز شَراب چه داری برای مَن؟ کافی‌ست وعده‌های دروغین عشق، آه! سیرابَم از سَراب، چه داری برای مَن؟ یا رَب، به غیرِ رَنج چه دیدم زِ روزگار؟! جز وعده‌ی عذاب چه داری برای مَن؟ باید شبیه مَردمِ هم‌عصر خود شَوَم صورتگر...! نِقاب چه داری برای مَن؟ روزی اگر بِپُرسَمت این بود رسمِ عشق؟ ای بی‌وفا! جواب چه داری برای مَن؟ ✍☘:{@Super_poems}
🖇♥️ بعضی سکوت کردنا شأن آدمو دو سه پله بالاتر میبره و توصیه جناب تو این شرایط: "گاهی فقط سکوت، سزای سبکسری است" ✍☘:{@Super_poems}
➰ خواستم زنده بمانم و فکر کردن به تو تنها سلاحم بود تنها کمانم تنها سنگم... ✍☘:{@Super_poems}