eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت یکدم خیال روی توام از نظر نرفت جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت هرکو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت هم بیخبر بیامد و هم بی‌خبر برفت در کوی عشق بی‌سر و پائی نشان نداد کو خسته‌دل نیامد و خونین جگر نرفت عمرم برفت در طلب عشق و عاقبت کامی نیافت خاطر و کاری بسر نرفت شوری فتاد از تو در آفاق و کس نماند کو چون عبید در سر این شور و شر نرفت https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 عشق دردی ست بی درمان، از سوی حضرت جانان، تا «آن به آن» خودیتِ عاشق صادق را از وی بگیرد تا جمله معشوق باشد و بس، پس قدر عشق بدان، که تو را به حال و مقامِ محو و فنا واصل می گرداند https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃 چنان ز عکسِ رخ دوست دیده پر گل شد که شاخِ هر مژه آرامگاه بلبل شد کلیم کاشانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🥀 جان در تنِ من چه‌کار دارد بی تو؟! انوری https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️‍🔥 عبودیت مقدمه عشق است و عاشق باید در دم عبودیت بسوزد تا اینکه انس به عالم ربوبیّت در دلش پدید آید شیخ روزبهان شیرازی عبهر العاشقین https://eitaa.com/TAMASHAGAH
‍ "حضور" تو در "غیبت" توست چو "تو" بیرون شدی" او" اندر آید "به تو" ، " بی تو" جمال خود نماید محمود شبستری https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هر آنکس که تو را می آزارد، روحی ست که از الوهیت درون خویش جدا افتادست.. نگذار آشفتگی اش تو را از درون سرشار از صلح ات دور کند . برای او طلب عشق کن و همواره مهربان باش زیرا که همه ی ما در پلکان آگاهی همواره قدمی جلوتر از پله ی قبل و قدمی عقب تر از پله ی پیش روی خویش ایم و فقط مهربانی و شفقت این فاصله را پر میکند✋🕊 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد آن روز طربنامه عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرم زد https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃هوالنور
در بند_ و _محو_ مهربانی_ توام ! بازکن زنجیر را ... از پای احساس و مرا در عشق خود آزاد کن✋🕊 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 محمّدی آن باشد که شکسته دل باشد پیشینیان شکسته تن می بوده اند به دل می رسیده اند !
4_5877461993509619431.mp3
4.18M
‌🕊 سَلامٌ عَلىٰ آلِ طٰهٰ وَ يٰس‌ سَلامٌ عَلىٰ آلِ خَيْرِ النَّبِيِّين سَلامٌ عَلىٰ رَوْضَةٍ حَلَّ فِيها إِمامٌ يُباهِي بِهِ الْمُلْكُ وَالدِّين امام به حق شاه مطلق که آمد حریم درش قبله‌گاه سلاطین شه کاخ عرفان گل شاخ احسان دُرِ دُرج امکـان مه بُرج تمکیـن علی‌بن‌موسی‌الرّضا کز خدایش رضا شد لقب چون رضا بودش آیین ز فضل و شرف بینی او را جهانی اگر نبوَدَت تیره چشم جهان بین پـی عطـر روبنـد حـوران جنّـت غبار درش را به گیسوی مشکین اگر خواهی آری به کف دامـن او برو دامن از هرچه جز اوست برچین شیخ عبدالرحمن جامی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🕊 کبوتر حرم آستان قدس تواَم به جز هوای تو در سر مرا هوایی نیست... اَلسَّلامُ عَلَیک یا عَلِی ابْن مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⭐️ « مقام رضا » رضا از مقامات عالی سلوک بل آخرین آنهاست و نیل بدان برای هر سالکی میسر نیست رضا میوهٔ درخت عشق و محبت است کسی که بدین مقام منیع می رسد از دل و جان معتقد می شود که در قسمت ازلی خطا و زَلَلی نرفته و هرچه بر او می رسد خیر محض است غزالی می گوید یکی از نشانه های عشق و محبت این است که آدمی به خاطر معشوق و محبوب خود ناملایمات و بلاها را به جان بخرد عارفان ربّانی گفته اند که حقیقت و کُنه رضا این است که بنده رضای خود را با رضای حضرت معشوق معاوضه کند چنان که از رابعه عدویّه پرسیدند چه وقت بنده به رضا می رسد؟ گفت: ((آن گاه که هم نعمت و هم مصیبت او را شادمان کند)) خرسندی بنده از نزول بلا از آن روست که یقین دارد که بلا برای اصلاح و تکمیل نفس او لازم است. عاشقم بر قهر و بر لطفش به جِد بوالعجب من عاشقِ این هر دو ضد (شرح موضوعی مثنوی معنوی) ✍دکتر کریم زمانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💜 ... هنوز شیرینی 🍃
کسی را گم می‌کنیم، و دیگر نشانی خانه‌ی خود را نیز از یاد می‌بریم. کسی را از دست می‌دهیم و دیگر در چشم‌های خود نیز غریبه‌ایم. عاشقانه‌ترین شعر به گمانم این شعر مولانا است که گفت: این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است این جهان بی‌من مباش و آن جهان بی‌من مرو... نه این جهان خوش است. نه آن جهان خوش است. خوشی حضور توست. حتی جاودانگی نیز در جدایی از عزیزان هیچ است. چه ذوقی دارد عمر دراز یا جاودانه در غیاب کسانی که حضورشان وطن است. خانه است. چه ذوقی دارد مرگ اگر پلی نباشد به دیداری. چه لطفی دارد زیستن و شب را و روز را دوره کردن وقتی جدا افتاده‌ای. و مولانا گفت: جان را چه خوشی باشد بی‌صحبت جانانه غریب کسی است که در چشم خود نیز غریب است. ما خویشتن را در چشم عزیزان‌مان می‌یابیم ‌و بازمی‌شناسیم. در غیاب آن چشم‌های آشنا چهره‌ خود را از دست می‌دهیم. اگر امید وصالی نباشد، نه زیستن خوش است نه مردن. مولانا گفت: بی‌تو نه زندگی خوشم بی‌تو نه مردگی خوشم... "تو" در منظر مولانا چه نقش حیاتی و یگانه‌ای دارد. "من" را در "تو" می‌یابد و معنا می‌کند و خوشی حیات و مرگ را. و امروز را و فردا را همه در "تو" می‌جوید. که: روزها گر رفت، گو رو باک نیست، تو بمان... و: هر چند به روزگار در می‌نگرم امروز همه تویی و فردا همه تو این حقیقت را مولانا زیسته و در آن سوخته است که عمر و ابدیت بدون "تو" همچون ظرفی خالی است. او شیفته‌ی ظرف زندگی و طول زندگی نبود. او شیفته تجربه‌ی حضور "تو" در فرصت زندگی بود: عمر اَوانی‌ست و وصل، شربت صافی در آن بی تو چه کار آیدم رنج اَوانی مرا می‌گوید من طالب آن شربت صافی هستم که در پیوند با تو دست می‌دهد. ور نه مراقبت از این ظرف‌های شکستنی چه مزه دارد. ملال‌آور است. مولانا بیش از هر شاعر و عارف دیگری به "تو" می‌اندیشید و جان و جهان و ابدیت و خوشی را در حضور تو می‌یافت. ای تو... ✍ صدیق قطبی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅 شاه شجاع کرمانی چهل سال بِنَخفت چون ناگاهی در خواب شد جمال ذوالجلال در خواب دید از غایت عشق گفت: بار خدایا من این عزت را در بیداری می‌طلبیدم در خواب یافتم خطاب آمد که یا شاه این عزت ثمرۀ آن بیداری هاست بعد از آن،همیشه جامه در سر کشیدی بعد از گزاردن فرض و سنت سر بر بالین انتظار باز نهادی و میگفتی: در خواب خیال تو مرا یاد کند آید برِ من دل مرا شاد کند دل پندارد که من ترا یافته‌ام بیدار شود هزار فریاد کند لوایح عین القضات همدانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای نافه‌ی مشک‌صفت، ای بزم‌گاه رزم‌آوران معرفت، مگر ندانی که حد دلتنگی تا کجاست؟ ورقی از دردم باز کن... شیخ فسایی شیرازی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅 حق تعالی در انسان جز جمال خود چیزی ندید پس همه عالم جمال خدا و او جمیل است او دوستدار جمال و زیبایی است از این روی کسی که جهان را از این دیدگاه بنگرد جز جمال خداوند چیزی را دوست ندارد چرا که زیبایی صنعت جز به زیباکاری صنعتگر نسبت داده نمی شود... 📚فتوحات مکیه شیخ ابن عربی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گفت لیلی را خلیفه کان توی کز تو مجنون شد پریشان و غوی؟ از دگر خوبان تو افزون نیستی گفت:خامش چون تو مجنون نیستی! هر که بیدارست او در خواب‌تر هست بیداریش از خوابش بتر چون بحق بیدار نبود جان ما هست بیداری چو در بندان ما شریف https://eitaa.com/TAMASHAGAH
سلطان العارفین بایزید بسطامی گفت: هیچ‌کس بر من چنان غلبه نکرد که جوانی از بلخ مرا گفت یا بایزید،حدّ زهد شما چیست؟ گفتم :چون بیابیم ،بخوریم وچون نیابیم، صبر کنیم. گفت: سگان بلخ نیز همین صفت را دارند! پس من گفتم : حدّ زهد شما چیست ؟! گفت:ما چون نیابیم صبر کنیم و چون بیابیم، ایثار ! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بسوز ای دل که تا خامی نیاید بویِ دل از تو کجا دیدی که بی‌آتش کسی را بوی عود آمد؟ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد ...♥️🍂 حضرت حافظ 🍂♥️🍁 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️🍂🌹 در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد ای عروس هنر از بخت شکایت منما حجله حسن بیارای که داماد آمد دلفریبان نباتی همه زیور بستند دلبر ماست که با حسن خداداد آمد زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد حضرت حافظ https://eitaa.com/TAMASHAGAH