eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ اگـــر زلفت به هــر تاری اسیر تازه ای دارد مبــارك باشـــد امـا دلبـــری انــدازه‌ای دارد تغافل بُرد از حد،شوخ چشمِ من نمی داند جفا قدری، ستم حدی و ناز اندازه ای دارد... https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
🔅 یکی از پلیدی های روحی و شخصیتی، عیب جویی است. و آن عبارت است از این که شخص در صدد یافتن معایب دیگران برآید حال آن که همان عیب ها و شاید بیشتر از آن در خود او باشد. چنانکه حضرت مسیح (ع) فرماید: خسی را در چشم دیگری می بینی اما چوبی را در چشم خود نمی بینی! ای بسی ظلمی که بینی در کسان خوی تو باشد در ایشان، ای فلان! اندر ایشان تافته هستیِّ تو از نفاق و ظلم و بدمستیِّ تو آن تُوی و آن زخم بر خود می زنی بر خود آن ساعت تو لعنت می کنی در خود آن بد را نمی بینی عیان ورنه دشمن بودیی خود را به جان حمله بر خود می کُنی ای ساده مرد! همچون آن شیری که بر خود حمله کرد چون به قعرِ خویِ خود اندر رسی پس بدانی کز تو بود آن ناکَسی (شرح موضوعی مثنوی معنوی) دکتر کریم زمانی تماشاگه راز💐
🔅 اگر پرسند که تو را چیست؟ گویم: مرا آرزو دیدارِ یار است. ای آن که اشتیاق خویش به فریاد بیان همی کنی، گمان نکنم که ادعایت راست بود! چرا که اگر آنچه گویی راست است تا دیدن معشوق، چشم برهم گذاردن نمی توانستی... https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
♥️ ای قاعده ی مستان در همدگر افتادن استیزه گری کردن در شور و شر افتادن عاشق بَتر از مست است عاشق هم از آن دست است گویم که چه باشد عشق : "در کانِ زر افتادن" ! زر خود چه بُود؟ عاشق، سلطانِ سلاطین است https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
🔅 اساسِ جهانِ آفرینش بر عشق است از خلقت آدم خاکی تا ملکوتیان مجرد همه متحرک به عشق‌اند عشقِ حقیقی که عشق اکبر است شوق به لقای حق است و این است نیروی جاذبه‌ی جهان و این است مبدأ شور و شر‌های آفرینش حافظ و نگهبان موجودات جهان، عشقِ عالی است، عشقی که ساری در تمام موجودات است اگر عشق نمی‌بود موجودات مضمحل می‌شدند. همه‌ی موجوداتِ جهان در سير به طرف معشوق خود رنجها می‌کشند و دشواری‌ها تحمل می‌کنند تا به وصال او برسند و از شرابِ عشقی ازلی سیراب شوند، غایت و نهایت این عشق، تَشبّه به خداست... حکمت الاشراق شیخ اشراق https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
یکی از شاگردان سهروردی (شیخ اشراق) می‌گوید: شیخ را گفتم کس باشد که از بندِ هر چه دارد برخیزد؟ شیخ گفت: کس واقعی آن کس بود. گفتم: چون او هیچ ندارد، زندگانی به کدام اسباب کند؟! شیخ گفت: آن کس که این اندیشید هیچ ندهد، اما آن کس که همه بدهد، این نیندیشد. سهروردی و غربت غربی https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
درود بر نفسی که آشیانه خویش را ترک می کند و به سوی پروردگار خود می رود... درود بر نفسی که سنگینی اشباح و سایه ها را رها می کند و سبکبال و آرام همانند ارواح به پرواز در می آید درود بر کسی که راه های ناسوت را پشت سر می گذارد و به منزل لاهوت می رسد و از حضیض خواری به اوج قداست قدم می نهد و چیزی را در آغوش می کشد که نه چشمی آن را دیده و نه گوشی آن را شنیده و نه به قلب هیچ انسانی خطور کرده است... 🌹 حکیم سهروردی حکمه الاشراق https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
🕊 ای پروردگار ما ای نفسِ در پرواز ما این خواستِ توست که در ما می خواهد... این آرزویِ توست که در ما آرزو می کند... این شوق توست که شبهای ما را روز می گرداند شبهایی که از آن توست و روزهایی که مُلک توست ما نمی توانیم چیزی از تو بخواهیم زیرا تو نیازهای ما را نیک می دانی پیش از آن که نیازها در ما زاده شوند نیاز حقیقی ما تویی و اگر تو خود را بیشتر به ما بدهی همهٔ ما را برآورده کرده ای... 📚پیامبر جبران خلیل جبران https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
صد به گِردِ دلم در طواف بود از حیرتِ جمالِ تو بی‌آرزو شدم https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
"اِلهی! مَا أَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ..." خدایا!🕊 طعم عشقت چه خوش است... " مناجات العارفین" https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
وقتی قطره ای آب به جانداری حیات میبخشد، آنوقت کلام خدا و اولیاءَش که آبِ حیاتِ جاویدان میباشند با جان و روحِ انسان ها چه میکند؟؟ خداوند انسان را اشرفِ مخلوقات قرار داد تا تمامِ دارایی خودش را به او بدهد و بلکه دقیقتر بیان کنیم این است تا انسان بفهمد و به این درک برسد که تمامِ دارایی خداست وارزشِ انسان مافوق تصور میباشد. اِنّی جاعِلُ فی الارضِ خلیفه(آیه ۳۰ بقره) https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
«هرچیزی را ببوییدم بویش برآمد، این جهان را ببوییدم، بویِ نبودنی برآمد.» https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
هوالعزیز💐 مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم خوش رویهم آن شب من و مه ریخته بودیم دور از لب شیرین تو چون شمع سیه روز خوش آتش و آبی به هم آمیخته بودیم با گریه خونین من و خنده مهتاب آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم از چشم تو سرمست و به بالای توهمدست صد فتنه ز هر گوشه برانگیخته بودیم زان پیش که در زلف تو بندیم دل خویش ما رشته مهر از همه بگسیخته بودیم https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
‌یا من أحببتك حتي إحترق الحب! أحبيني! ای آن‌که آن‌چنان دوستت داشتم که عشق آتش گرفت! مرا دوست بدار! https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
هوالعزیز💐 الا ای طوطی گویای اسرار مبادا خالیت شکر ز منقار سرت سبز و دلت خوش باد جاوید که خوش نقشی نمودی از خط یار به روی ما زن از ساغر گلابی که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار چه ره بود این که زد در پرده مطرب که می رقصند با هم مست و هشیار از آن افیون که ساقی در می افکند حریفان را نه سر ماند نه دستار حضرت حافظ 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 درود و عرض ادب بر صاحبدلان نيك گفتار شب تون بخیر عمرتان توأم با عشق💐✋ https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
تماشاگه راز
#عشق _؛ دریاییست_ و_موجش_ ناپـدیـد #مولانای جان
عشق ؛ حد وسط ندارد ، یا تباه می‌کند یا رستگاری می‌بخشد بشر پیوسته بر سر همین دو راهی است : تباهی یا رستگاری هیچ تقدیری نمی‌تواند مانند عشق چنین قاطعانه این امر را جلوه‌گر سازد عشق ؛ اگر مرگ نباشد ، زندگی است . ویکتور هوگو
نشد که با تو برآرم دمی نفس به نفس هوای خاطرم امروز مشک‌سوده نشد به من که عاشقِ تصویرهای باغ و گُل‌ام نمای نابِ تماشای تو نموده نشد یکی‌دو فصل گذشت از درو، ولی چه کنم که باز خوشه‌ی دل‌تنگی‌ام دروده نشد منزوی https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
یکی به در خانه بایزید شد، و آواز داد. شیخ گفت که را می‌طلبی؟ گفت: بایزید را؟ گفت: بیچاره بایزید! سی سال است تا من بایزید را می‌طلبم، نام و نشانش نمی‌یابم. https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
ای دوست وجود و عدمت اوست همه سرمایهٔ شادی و غمت اوست همه تو دیده نداری که ببینی او را ورنه ز سرت تا قدمت اوست همه الدین سهروردی https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
آتش بزنم بسوزم این مذهب و کیش عشقت بنهم به جای مذهب در پیش تا کی دارم عشق نهان در دل خویش مقصود رهم تویی نه دین است و نه کیش عین_القضات_همدانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
💫 روزی شیخ ما با جمع صوفیان به در آسیابی رسیدند . اسب بازداشت و ساعتی توقّف کرد . پس گفت : می دانید که این آسیاب چه می گوید ؟ می گوید که ، تصوّف آن است که من دارم . درشت می ستانم و نرم باز می دهم و گرد خود طواف می کنم ؛ سفر خود در خود می کنم تا آنچه نباید از خود دور کنم . https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
عشق ؛ دق‌الباب نمی‌کند ، مؤدب نیست ، درویش نیست ، حسابگر نیست ، سربه‌زیر نیست ، مطیع نیست ... عشق ؛ دیوار را باور نمی‌کند، مرگ را باور نمی‌کند ... عشق ؛ در وهله ی پیدایی ، دوست داشتن را نفی می‌کند، نادیده می‌گیرد ، پس می‌زند ، له می‌کند و می‌گذرد ... دوست داشتن نیز ، ناگزیر ، در امتداد زمان ، عشق را دود می‌کند ، به آسمان می‌فرستد ، و چون خاطره‌ای حرام ، فرشته مهربانی بر آن می‌گمارد ... عشق ؛ سِحر است ، دوست داشتن ، باطل‌السحر ، عشق و دوست داشتن از پی هم می‌آیند ؛ اما هرگز در یک خانه منزل نمی‌کنند ... عشق ؛ انقلاب است ، دوست داشتن ، اصلاح ... ابراهیمی https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃