eitaa logo
تماشاگه راز
286 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
نه در برابر چشمی نه غایب از نظری! 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌تو اگر گل شکنم خار شود در کف من ور همه خارم ز تو من جمله گل و یاسمنم دم به دم از خون جگر ساغر خونابه کشم هر نفسی کوزه خود بر در ساقی شکنم دست برم هر نفسی سوی گریبان بتی تا بخراشد رخ من تا بدرد پیرهنم 🎙 @TAMASHAGAH
🍃🍃🍃🍃🍃 🔸 داستان کوتاه در روزگاران پیشین، شغلی بنام خوشه‌چینی وجود داشت... آنها که دست‌شان تنگ بود و خرمن و مزرعه‌ای نداشتند، پشت سر دِروگرها راه می‌رفتند و خوشه‌های جامانده را از زمین بر می‌داشتند و گاها صاحب مزرعه به دروگران دستور می‌داد که شلخته درو کنند تا چیزی هم‌گیر خوشه‌چین‌ها بیاید. حافظ نيز در شعرى چنين می‌فرماید: ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی 👌 ""دست‌فروشان «خوشه‌چین»‌های روزگار ما هستند."" آنهايى که در این روزگار چشم دارند به اینکه از جیب ما «اسکناسی» بیرون بیاید و چیزی از بساط مختصرشان بخریم... گاهی لازم است شلخته درو کنیم و شلخته خرج کنیم... 🍃🍃🍃🍃🍃
4_5967596782773866100.mp3
2.45M
🔅انسانِ بی‌نهایت تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید تو یکی نه‌ای... هزاری، تو چراغ خود برافروز 🌱🌱🌱 @TAMASHAGAH
📚تو برو کشکت را بساب می‌گویند روزی مرد کشک‌سابی نزد شیخ بهایی رفت، از بیکاری و درماندگی شکوه کرد و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او گفت: اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیفتد، ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد، به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک‌ساب پاتیل و پیاله‌ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالادست مرد کشک‌ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی‌فروشی می‌شود، به طوری که کار مرد کشک‌ساب کساد می‌شود. کشک‌ساب دوباره نزد شیخ بهایی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود، به او می‌گوید: تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی، حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ 🔸🔸🔸🔸
❤️‍🔥🕊 ای شده چشم جان من به تو باز از تو در دل نیاز و در جان آز شب اندوه من نگردد روز تا نبینم جمال روی تو باز تو ز ما فارغی و ما داریم بر درت سر بر آستان نیاز در دلم آرزوی عشق تو را نیست انجام، اگر بود آغاز مرغ جانم ز آشیانه تن جز به کویت کجا کند پرواز؟ آخر، ای آفتاب جان افروز سایه‌ای بر من ضعیف انداز عشاق نامه عراقی @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت بر همان عهد که بودیم، برآنیم هنوز  به امید تو شبِ خویش به پایان آریم آن جفا دیده که بودیم، همانیم هنوز ... 📻 محمد اصفهانی @TAMASHAGAH
🍃🍃🍃🍃 🔹میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود... 🔹میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟ 🔹چرا اينقدر شاد بودن؟ 🔹چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟ 🔹چرا زندگيها بركت داشت؟ 🔹چرا عمرشون طولانی بود؟ 🔹چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل کردن بودند. 🔹فقط یک کلام میگفتند: خدایا به داده‌هایت شکر... 🔹نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره، میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره. 🔹موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن. 🔹موقعی که یکی مریض میشد، نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف، ظرفاشو می‌شستن، جارو میزدن، غذاشو می‌پختن که بچه هایش غصه نخورن 🔹اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود. 🔹به بچه عیدی می‌دادند، میگفتن دلشون شاد میشه، 🔹به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره... 🔹خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتاب ها دنبال ثواب نگردیم، خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسی نه فقط با خواندن دعا 🔹مهربان باشیم، محبت کنیم بی منت،.. خدایا عاقبت بخیرمان کن 🙏 🍃🍃🍃🍃