زلیخا را عشق یوسف به شغاف رسیده بود
سمنون محب گفت : شغاف آنگه گویند که پرده های دل از عشق پر شود
و نیز چیزی را در آن جای نماند تا هر چه گوید از عشق گوید
و آنچه شنود در عشق شنود
چنانک مجنون را پرسیدند که ابـوبـکـر فاضل تر یا عـمـر ؟
گفت : لـیـلی نیکوتر !
و وقتی نقش نام لـیـلـی بر دیوار دید شیفته آن شد
هفت شبانروز در مشاهده آن نبشته ، بنشست که هیچ طعام و شراب نخورد
گفتند : ای مجنون هفت شبانروز چون بسر آوردی ؟
گفت : ای بیچاره کسی را کش با نام دوســت خوش بود
طعام و شرابش کجا یاد آید ؟ ...
این حال مخلوقی است در دعوی عشق مخلوقی
پس چه گویی کسی که قبله جان وی ، #حضرت_قدس_الهی بود
و غالب دل وی مهر ذات قدیم ...
اگر با نام و ذکر او طعام و شرابش یاد نیاید چه عیب بود ؟!
#کشف_الاسرار
🍀🍀
https://eitaa.com/TAMASHAGAH