eitaa logo
تماشاگه راز
278 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💐 "خداوند در آثار مولانا" خدای مولانا دردیوان شمس ومثنوی مهربان است .،از بنده اش جدا نیست.. خورشید مهربانی است ونور روشنی بخش دلهاست. "همه دلها به خداوند راه دارد‌". می توان رایحه روح نوازولطف ورحمت وفضل وعنایت اورا دربیشتر ابیات مولانا حس کرد. خداوند در اشعار مولانا درمقابل خطا وگناه بندگانش... هرگز روترش نمی کند. عذر گناه را به بندگانش تلقین می کند با زبان بی زبانی می گوید. "صدبار اگر توبه شکستی بازآ" می فرماید: نا امیدی را خداگردن زده ست چون گناه ومعصیت طاعت شده ست درکلیات# شمس می فرماید: به گوش ودل پنهانی بگفت رحمت کل که هرچه خواهی می کن ولی زما مکسل در آثار رحمت وبخشش خداوند آنچنان وسیع است که حتی ابلیس هم امید رحمت دارد.. خدای مولانا سرچشمه ی بی انتهای نور وسروراست‌.یاد او آرامش دلها وسبب شادمانی وسرمستی وخشنودی است.. "مهم را لطف درلطف است از آنم بی قرار ای دل دلم پر چشمه ی حیوان،تنم در لاله زار ای دل" شمس از نظر مولوی یکی از رسالتهای پیامبران فرا خواندن مردم به لطف ورحمت حق است. انبیا گفتند نومیدی بداست فضل ورحمت های باری بی حداست مولانا بهترین رابطه ی انسان را باحق عشق می داند. منم بهشت خدا،لیک نام من عشق است که از فشار رهد هر دلی کش افشردم شمس https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم وی مطربان ای مطربان دف شما پرزر کنم ای تشنگان ای تشنگان امروز سقایی کنم وین خاکدان خشک را جنت کنم کوثر کنم ای بی‌کسان ای بی‌کسان جاء الفرج جاء الفرج هر خسته غمدیده را سلطان کنم سنجر کنم ای کیمیا ای کیمیا در من نگر زیرا که من صد دیر را مسجد کنم صد دار را منبر کنم ای کافران ای کافران قفل شما را وا کنم زیرا که مطلق حاکمم مؤمن کنم کافر کنم ای بوالعلا ای بوالعلا مومی تو اندر کف ما خنجر شوی ساغر کنم ساغر شوی خنجر کنم تو نطفه بودی خون شدی وانگه چنین موزون شدی سوی من آ ای آدمی تا زینت نیکوتر کنم من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم ای سردهان ای سردهان بگشاده‌ام زان سر دهان تا هر دهان خشک را جفت لب ساغر کنم ای گلستان ای گلستان از گلستانم گل ستان آن دم که ریحان‌هات را من جفت نیلوفر کنم ای آسمان ای آسمان حیرانتر از نرگس شوی چون خاک را عنبر کنم چون خار را عبهر کنم ای عقل کل ای عقل کل تو هر چه گفتی صادقی حاکم تویی حاتم تویی من گفت و گو کمتر کنم دیوان شمس https://eitaa.com/TAMASHAGAH
شمس تبریزی، غزل شماره‌ی ۳۱۳۷: سُلطان مَنی، سُلطانِ مَنی وَنْدَر دل و جان، ایمانِ مَنی در من بِدَمی، من زنده شَوَم یک جان چه بُوَد؟ صد جانِ مَنی نانْ‌ بی‌تو مرا زَهر است، نه نان هم آبِ مَنی، هم نانِ مَنی زَهر از تو مرا پازَهر شود قَند و شِکَرِ اَرزانِ مَنی باغ و چَمَن و فردوسِ مَنی سَرو و سَمَنِ خندانِ مَنی هم شاهِ مَنی، هم ماهِ مَنی هم لَعْلِ مَنی، هم کانِ مَنی خاموش شُدم، شَرحَش تو بگو زیرا به سُخَن بُرهانِ مَنی
‍ مولانا جلال‌الدین محمد بن محمد، غزلیات شمس تبریزی، غزل شماره‌ی ۳۰۶۵ جان و جهان، دوش کجا بوده‌یی؟ نی غَلَطَم، در دلِ ما بوده‌یی دوشْ زِ هَجْرِ تو جَفا دیده‌ام ای کِه تو سُلطانِ وَفا بوده‌یی آه که من دوش چه‌سان بوده‌ام آه که تو دوش کِه‌را بوده‌یی رَشک بَرَم کاش قَبا بودَمی چون که در آغوشِ قَبا بوده‌یی زَهره ندارم که بگویم تورا ‌بی‌منِ بیچاره چرا بوده‌یی؟ یارِ سَبُک روح، به وَقتِ گُریز تیزتَر از بادِ صَبا بوده‌یی بی‌تو مرا رنج و بَلا بَند کرد باش که تو بَندِ بَلا بوده‌یی رنگِ رُخِ خوبِ تو آخِر گُواست در حَرَمِ لُطفِ خدا بوده‌یی رنگْ تو داری، که زِ رنگِ جَهان پاکی و هم رنگِ بَقا بوده‌یی آینه‌یی، رنگِ تو عکسِ کسی‌ست تو زِ همه رنگْ جُدا بوده‌یی شمسِ تبریزي @TAMASHAGAH
‍ ‍ به کوی میکده هر سالکی که ره دانست دری دگر زدن اندیشه تبه دانست حضرت حافظ شماره ی ۴۷ @TAMASHAGAH