برای تو و خویش
چشمانی آرزو می کنم که چراغ ها
و نشانه ها را در ظلمات مان ببیند.
گوشی که صداها و شناسه هارا در بیهوشی مان بشنود...
برای تو،و خویش، روحی که این همه را در خود گیرد و بپذیرد...
و زبانی که در صداقتِ خود
ما را از خاموشیِ خویش
بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوییم...
#مارگوت_بیکل
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
دل تنگی هایِ آدمی را
باد ترانه ای می خواند
رؤیاهایٓش را آسمانِ پُر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه یِ برفی،
به اشکی نریخته می مانَد...
سکوت
سرشار از سخنانِ ناگفته است
از حرکاتِ ناکرده
اعتراف به عشق هایِ نهان
و شگفتی هایِ بر زبان نیامده
در این سکوت
حقیقتِ ما نهفته است
حقیقتِ تو و من...!
شاعر: #مارگوت_بیکل
برگردانِ : #احمد_شاملو ــ محمد زرین بال
مجموعه آثارِاحمدشاملو. دفترِ دوم. ترجمه ها. صفحه یِ :501
https://eitaa.com/TAMASHAGAH