eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
خمش کن کز ملامت او بدان ماند که می‌گوید زبان تو نمی‌دانم که من ترکم تو هندویی @TAMASHAGAH
دلا گر چه نزاری تو مقیم کوی یاری تو مرا بس شد ز جان و تن تو را مژده کز آن کویی به پیش شاه خوش می‌دو گهی بالا و گه در گو از او ضربت ز تو خدمت که او چوگان و تو گویی @TAMASHAGAH
ان که معرض راز زر،قارون کند رو بدو اري به طاعت،چون کند؟ 🍃🌼🍃🌼🍃 💥آن خدایی که بنده عاصی را آنقدر زر و سیم می بخشد که به یک قارون تبدیل می شود، اگر به درگاه  او روی آوری و مطیع او  شوی با تو چه میکند @TAMASHAGAH
🔅🕊 اهل نظر        دو عالم    در ببازند            است و داو اول             بر نقد توان زد           @TAMASHAGAH   
🔅 آمدی تا سهم را صفر کنی❗️ قسمت اعظم وجود ما را شیطان اجاره کرده است خیلی راحت وارد می‌شود و اینجا را کثیف می‌کند خودش را ضمیمه می‌کند به نفسِ حیوانی تو و آن را حجیم می‌کند. تاریکی وجود تو لایه در لایه و تو در تو می‌شود، ظلمت وجود تو وسیع می‌شود و روی قلب را می‌پوشاند و انسان از می‌شود. باید خانهٔ مجازی وجود خودت که محل ورود شیطان است را از بین ببری و قلبی پیدا کنی. قلبی در نزد خدا پیدا کنی. باید منطقهٔ ظلمت وجود خودت را که جایگاه شیطان است ویران کنی. شیطان خودش را در تاریکی وجود تو پنهان می‌کند. باید منطقه ظلمت را خراب کنی تا به همهٔ وجود تو بپاشد؛ شیطان از نور فرار می‌کند و دیگر جایگاهی در وجود تو نخواهد داشت. علم این تخریب است. 🍃🍃
🤍🕊 این بس! که نام من برود بر زبانِ @TAMASHAGAH
‍ 🔅 هر وقت که عاشق شدی بدان که صیدِ خدا شده‌ای! هنگامی که عیسی مسیح به سراغ شمعون ماهیگیر رفت تا او را به عنوان حواريش انتخاب کند شمعون اشک‌ریزان گفت: ای نبی! از من درگذر زیرا من بنده‌ای گناهکارم . و عیسی روح الله فرمود: شمعون از این پس به جای ماهی مردم را صید کن و به راه خدا بیاور. شمعون، حواری عیسی(ع) شد و بعد از آن تمام عمرش در راه خدا گذشت، شمعون کسی را به زور وارد راه خدا نمی‌کرد بلکه خودش آنقدر اهل محبت شد، که همه صیدِ لطف و محبتش می‌شدند. آن که ارزد صید را عشق است و بس لیک او کی گنجد اندر دام کس؟ تو مگر آیی و صید او شوی دام بگذاری و به دام او روی عشق می‌گوید به گوشم پستِ پست صید بودن خوش‌تر از صیادی است (شرح موضوعی مثنوی معنوی) @TAMASHAGAH
خُنُک آنکه: چَشمَش بِخُسبد و دلش نَخُسبد؛ وای بر آنکه: چَشمَش نَخُسبد و دلش بِخُسبد. 🍃 ای بَسا بیدارْ چَشمِ خُفته‌دل خود چه بیند دیدِ اَهْلِ آب و گِل؟ آن کِه دلْ بیدار دارد، چَشمِ سَر گَر بِخُسبَد بَرگُشایَد صد بَصَر گَر تو اَهْلِ دل نه‌یی، بیدار باش طالِبِ دل باش و در پیکار باش وَرْ دِلَت بیدار شُد، می‌خُسب خَوش نیست غایِبْ ناظِرَت از هفت و شَش @TAMASHAGAH
" پس مشو همراه این اشتردلان   ز آنکه وقت ضیق و بیمند آفلان    پس گریزند و ترا تنها هلند    گر چه اندر لاف سحر بابلند    تو ز رعنایان مجو هین کارزار    تو ز طاووسان مجو صید و شکار    طبع طاووس است و وسواست کند    دم زند تا از مقامت برکند" دفترسوم 🍃🍃🍃🍃 📘با ترسو دلان همراه نشو که آنان در سختی ها همراهت نخواهند بود. می روند و ترا تنها می گذارند. هر چند که لاف و گزاف بسیار ببافند. از نازک بَدَنان توقع جنگ نداشته باش. از پرنده طناز، انتظار شکار نداشته باش. طبایع آدمی او را به آسانی ها و بهره مندی از مواهب ظاهری فرا می خواند و تلاش می کند او را از جایگاه والای انسانی اش پایین بکشد... @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾♥️✾ در دایرهٔ عشق هرآنکس که نهدپای از شوق خطت نقطه ز پرگار نداند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ♥️🍂 @TAMASHAGAH
اندیشه چرا عشق ز کس داشته باشد؟ پروانه چه پروای عسس داشته باشد؟ در سینه‌ی صد چاک نگنجد دل عارف سیمرغ محال است قفس داشته باشد! 🍃
خیال جلوه‌زارِ نیستی هم عالمی دارد ز نقش پا،سری باید کشیدن گاه‌گاه آنجا...  @TAMASHAGAH
دعوت ِحق نشنوی آنگه دعاها می‌کنی؟! شرم بادت ای برادر زین دعای بی‌نماز! جان @TAMASHAGAH
"گرگ ظاهر گرد یوسف خود نگشت این حسد در فعل از گرگان گذشت" زیرا گرگِ طبیعت که همان حیوانِ درنده است ، هرگز به حضرت یوسف( ع) نزدیک نشد و به او گزندی نرساند، خطر این حسادت عملاً از خطر گرگ ها هم بیشتر است. "زخم کرد این گرگ وز عذر لبق آمده که انا ذهبنا نستبق" گرگ حسادت، یوسف را گزید و زخمی کرد، ولی این انسان های گرگ سیرت با لحنی شیرین پوزش خواستند و گفتند: ما برای مسابقه تیراندازی و أسب سواری و شتر دوانی رفته بودیم. مصراع دوم اشاره به آیه ۱۷، سوره یوسف " ای پدر، ما به مسابقه تیراندازی و اسب سواری رفته بودیم و یوسف را نزد بار و بُنه خود نهاده بودیم که گرگ، او را خورد. گرگ حسد، از گرگ درنده بسی هارتر و خطرناک تر است. زیرا حسادت ممکن است که جهانی را به کام نیستی فرستد. لَبِق: خوش خُلق "صد هزاران گرگ را این مکر نیست عاقبت رسوا شود این گرگ بیست" صدها هزار گرگ این مکر را ندارند. یعنی اگر صدها هزار گرگ، دور هم جمع می شدند نمی توانستند مانند برادران یوسف، حیله به کار برند، تو صبر کن بالاخره این گرگ رسوا می شود. بیست: مخفف بایست. در اینجا به معنی صبرکن است. "زانک حشر حاسدان روز گزند بی گمان بر صورت گرگان کنند" زیرا حسودان در روز رستاخیز، بی هیچ گفتگو به صورتِ گُرگان محشور می شوند. روزِ گزند : اشاره به آیه ۸ سوره تَغابُن (=زیانمند شدن)روزی که شما را گردآورَد برای روز حشر، آن روز، روز زیانمندی کافران است. مثنوی شریف کریم زمانی @TAMASHAGAH
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایلِ تو بدیدم،نه عقل ماند و نه هوشم 💐 @TAMASHAGAH
نقلست که در آخر کار به جایی برسد که آواز دل خود به سر خود بشنود. چون آواز گردد دل خویش به سر خویش بیند. خرقانی @TAMASHAGAH
گفتم که باشید ، تا باز یابید . که ، انگیز است ، مگر کسی که از غبار باشد . تبریزی به شب و صدای سکوتش سلاااام💐✋
🍃هوالطیف ﺍﻟﻬﯽ! ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﺎﻋﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻋُﺠﺐ ﺁﺭﺩ ، ﻭ ﺑﻨﺪﻩ ﺁﻥ ﻣﻌﺼﯿﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻋﺬﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﺍﻟﻬﯽ ! ﺗﺮﺳﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﺧﻮﺩ ، ﺑﯿﺎﻣﺮﺯ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽﺧﻮﺩ . ، خواجه‌ عبدالله انصاری
جان جانان من! به هر خیری که از سمت تو آید ،سخت نیازمندم. صدایت را منتظرم، و شکستن سکوتت را حکمت های ریز و درشتت را درِ گوشم آرام و بی‌صدا  ضُحی بخوان ! دلم را قرص کن ،که بعد هر سختی آسانیست. دوباره بخوان! هزار باره بخوان! سپاسگزارم  ای عشق سپاسگزارم🙏 @TAMASHAGAH
وقتی به خالص ترین سطح خودش برسد و و همه میشود . رسیدن به چنین خلوصی ، و و و می خواهد . آن وقت خودش را به مختلف ، ولی در یک معنا و مفهوم حقیقی به نشان خواهدداد.🕊 @TAMASHAGAH
تو تماشاگه خلقی و من از باده ی شوق مستم آن گونه که یارای تماشایم نیست @TAMASHAGAH
واره های ابوالقاسم فردوسی در   چنان دان که نادان‌ترین کس تُوی اگر پندِ دانندگان نشنوی ز خاکیم و هم خاک را زاده‌ایم به بیچارگی دل بدو داده‌ایم اگر نیک باشی بمانَدْتْ نام به تخت کِی‌ای‌ بَر، بُوی شادکام وگر بَد کنی جُز بَدی نَدرَوی شبی در جهان شادمان نغنَوی @TAMASHAGAH