eitaa logo
تماشاگه راز
294 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
ای !تو را تا سر حد کمال دارم. بر تو کرده‌ام تا هیچ چیزی را به جای من برنگزینی، تا با من باشی و این است میان دو که ناظر به یکدیگرند. /امام محمدابن نفری درپناه نور ، قرین آرامش مانید..✋
"فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ" (اكنون كه از هدايتشان نااميد شده‌اى) پس از آنان روى گردان و بگو: بدرود. در آينده خواهند فهميد(كه كيفرشان چيست؟) زخرف/۸۹ @TAMASHAGAH
جان جانان من! چه عزتی دارد اینکه ی تو باشم و چه فخری بالاتر از اینکه تو من باشی تو آنگونه خدایی هستی که من دوست دارم بیا و از من ،آن بنده ای را بساز که تو دوست داری... بنده ی سر سپرده و تسلیم‌ وصبور ! سپاسگزارم عشق جان سپاسگزارم🙏 @TAMASHAGAH
هوالعزیز💐 به هر که عشق به من می‌دهد سلام! سلام به باد به بادبادک و بــوسه به سکــوت و سوال به گــلدانی که خواب ِگل همیــشه بهــار می‌بیند . گلرویی 🌼🍃🌼🍃🌼 سلااام دوستان جان همراهان مهربان امروزتون‌ بهترین خرد و روشنایی عشق و آگاهی همدم جان زلالتان 💐✋ @TAMASHAGAH
خوشا به حال آنکه عیب ، او را از پرداختن به عیب های باز دارد. ‌ (ع) ‌ @TAMASHAGAH
«گفت: با ما بیا تا شب زنده‌داریم به هم! گفتم: می‌روم امشب برِ آن نصرانی که وعده کرده‌ام شب بیایم. گفتند: ما مسلمانیم و او کافر، برِ ما بیا! گفتم: نی او به سِرّ مسلمانست؛ زیرا او تسلیم است و شما تسلیم نیستید. مسلمانی تسلیم است.» تبریزی @TAMASHAGAH
نوبرگ‌های خورشید بر پیچک کنار درِ باغ کهنه رُست فانوس‌های شوخِ ستاره آویخت بر رواقِ گذرگاهِ آفتاب من بازگشتم از راه جان‌ام همه امید قلب‌ام همه تپش ... @TAMASHAGAH
ننگرم کس را وگر هم بنگرم او بهانه باشد و تو منظرم @TAMASHAGAH
تا دست تو را به دست آرم، از کدامين کوه می‌بايدم گذشت تا بگذرم از کدامين صحرا از کدامين دريا می‌بايدم گذشت تا بگذرم. روزی که اين‌چنين به زيبائی آغاز می‌شود به هنگامی که آخرين کلمات تاريک غم‌نامه‌ٔ گذشته را با شبی که در گذر است به فراموشی باد ِشبانه سپرده‌ام از برایِ آن نيست که در حسرت ِ تو بگذرد. تو باد و شکوفه و ميوه‌ای، ای همه‌ٔ فصول ِ من! بر من چنان چون سالی بگذر تا جاودا‌نگی را آغاز کنم... ، سرود پنجم، بخش دوازدهم، از دفتر: آیدا در آینه، ۱۳۴۲ @TAMASHAGAH
که پیچشِ است در عمقِ ! @TAMASHAGAH
ارسطو، اسكندر را نصيحت فرمود كه در آن هنگام كه آسايش را چندان كه بايد ديدى و تندرستى چنانچه شايد،فهميدى... تعب را ياد آور و عطب را معاينه بين كه گليم را از زير پاى مردم آن دم كشانند كه آنان را بادۀ غفلت از جام هوس چشانند و عرب گويد: «تأتى الخطوب و انت عنها نائم» آنكه به راحت رسد اندر جهان بايدش از رنج كشيد انتظار زانكه به كام دل كس يك قدم  راست نرفت اين فلك كج‌مدار نوش دهد، ليك ز نيش مگس   گنج نهد ليك به سوراخ مار گر به نخست آوردت تن‌درست بشكندت عاقبت اين روزگار راحت دل دستخوش رنج بين صحّت تن را به هلاكت سپار شیرازی @TAMASHAGAH
این سیاره،فقط بازتابِ بیرونی از آلودگی درونِ روان‌هاست و مسئول آن، هزاران انسانِ ناآگاهی‌ست که مسئولیت آلودگی درونی‌شان را برعهده نمی‌گیرند. @TAMASHAGAH