💠هوالحی💠
▫️زاهدی در روزگار گذشته، در صومعه ای صد سال عبادت کرد.
پس هويٰ بر وی غلبه کرد و معصیتی بر وی برفت.
🔹🔹
▫️پس از آن پشیمان شد. خواست که به محراب عبادت باز شود.
چون قدم در محراب نهاد، شیطان بیامد و او را گفت:
🔹🔹
▫️«ای مرد! شرم نداری؟ چنان کار کردی و اکنون به حضرت حق می آیی؟»
🔹🔹
▫️ و خواست که او را از حق نومید گرداند، تا نومیدی [باعث] زیادت گناهان وی باشد.
🔹🔹
▫️در آن حالت، در دل ندایی شنید که ؛
﴿بنده ی من، تو مخصوص به من هستی و من متعلق به تو
و به این فضول بگو که تو چه کاره ای؟!﴾
🔹🔹
#كشف_الاسرار
#رشیدالدین_میبدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ.....( یوسف ۷۶)
ما آن را که خواهیم پایگاه بلند دهیم و درجات او بالا بریم، نخست توفیق طاعت پس تحقیق مثوبت (پاداش)دهیم.
یعنی اول اخلاص در عمل. پس تصفیه حال.
اول دوام خدمت بر مقام شریعت، پس یافت مشاهدت در عین حقیقت.
آن استقامت اشاره به شریعت است.
و آن مکاشفت نشان طریقت است.
و آن مشاهده عین حقیقت است.
شریعت زندگیست
طریقت بی خودیست
حقیقت از میان هر دو آزادیست.
#کشف_الاسرار ☘
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
بوبکر شبلی وقتی در غَلَبات وجدِ خویش گفت :
"بار خدایا ! فردا همه را نابینا انگیز تا جز من تو را کسی نبیند ."
باز وقتی دیگر گفت :
"بار خدایا ! شبلی را نابینا انگیز ، دریغ بوَد چون من تو را بیند ."
آن سخنِ اول غیرت بود بر جمال ، از دیده ی اغیار ،
و آن دیگر غیرت بود بر جمال از دیده ی خود .
و در راهِ جوانمردان این قدم از آن قدم تمام تر است و عزیز تر .
#کشف_الاسرار
🔰خیانتِ چشمِ عارفان آنست که :
در غم نایافتِ وصلِ دوست اشک خونین نریزند.
مردی دعوی دوستی مخلوقی کرد
و ایشان را مفارقتی بیفتاد و آن ساعة که از یکدیگر میبرگشتند
یک چشم این عاشق آب ریخت، و آن چشم دیگر نریخت،
هشتاد و چهار سال بر هم نهاد آن یک چشم و برنگرفت.
گفت چشمی که بر فراق دوست نگرید عقوبت آن کم ازین نشاید ...
🔰 و خیانتِ چشمِ صدیقان آنست که :
در کلّ جهان چیزی در چشم ایشان نیکو آید تا بدان نگرند.
هر که دوستی حق او را حقیقت بُود
چشمش از دیگران دوخته شود،
ازینجا گفت محمد :
«حُبّک الشّیء یعمی و یصمّ» .
📘 #کشف_الاسرار
لذت وصل نداند مگر آن سوختهای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد
قیمت گل نشناسد مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
#امیر_خسرو_دهلوی
💠گفتهاند :
در فراق دوست چندان گریستن باید
و همت چنان افتد که دوست با اشک آمیخته است
و با قطرات اشک در کنارت خواهد افتاد...
#کشف_الاسرار
🍀🍀🍀
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹🌹
🔰وَ لَمَّا جاءَ مُوسی لِمِیقاتِنا🔰
💠موسی را دو سفر بود:
یکی سفر طلب، دیگر سفر طرب.
سفر طلب لیلة النار بود،
و ذلک فی قوله تعالی: آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً
[از سوی طور آتشی دید]
و سفر طرب این بود که:
وَ لَمَّا جاءَ مُوسی لِمِیقاتِنا
[موسی هنگامی که آمد او را برگزیده بودیم]
موسی آمد از خود بیخود گشته، سر در سِر خود گم کرده،
از جام قدس شراب محبت نوش کرده،
درد شوق این حدیث در درون وی تکیه زده،
و از بحار عشق موج‹‹ ارنی ›› برخاسته.
بر محلتهای بنی اسرائیل میگشت،
و کلمتها جمع میکرد از پیغام و رسالت و مقاصد ایشان،
تا چون بحضرت شود سخنش دراز گردد:
حرام دارم با دیگران سخن گفتن
کجا حدیث تو گویم سخن دراز کنم
پس چون بحضرت مناجات رسید
مست شراب شوق گشت.
سوخته سماع کلام حق شد.
آن همه فراموش کرد.
نقد وقتش این برآمد که:
‹‹ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ. ››
#کشف_الاسرار
🌹🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الله با مـوسـی سخن گفت بر کـوه طـور و از عزت کلام بار خدای ، آن کوه چون عقیق شد
مـوسـی را نظر با خود آمد که چون من کیست ؟!
که خدای جهان و جهانیان با من سخن میگوید بی واسطه
و قدمگاه من عقیق گشته !!
الله از وی درنگذاشت گفت :
یا مـوسـی ...
یکی به راست و چپ خویش نگاه کن تا چه بینی
مـوسـی بازنگریست هزار کوه دید از عقیق برمثال کـوه طـور
بر هر کوهی مردی به صورت مـوسـی
چون او گلیمی پوشیده و کلاهی بر سر و عصایی در دست
و با خداوند عالم سخن می گوید
زبان حال مـوسـی گوید :
پنداشتمت که تو مرا یک تنه ای
کی دانستم که آشنای همه ای !
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔰سوره اعراف🔰
✨«وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً»
چون هستى موسى در آن بیهوشی از ميان برخاست،
و بشريّت وى با كوه دادند،
نقطه حقيقى را تجلّى افتاد كه اينك مائيم.
چون تو از ميان برخاستى ما ديده وريم.
✨«فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَك»َ
چون موسی به هوش آمد،
گفت: خداوندا! منزّهی از اینكه
بشرى به نيلِ صمديّت تو طمع كند،
يا كسى به خود تو را جويد،
يا دلى و جانى امروز حديث ديدار تو كند؟
خداوندا! توبه كردم.
گفتند: اى موسى، چنين به يكبار سپر فرو نهند كه نهادى،
چگونه بر یك بار جولان كنند كه تو كردى؟
و بدين زودى و آسانى برگشتى؟
زبان حال موسى پاسخ می دهد:
من خواستم او نخواست،
پس خواست خود را برای نخواستن او ترک گویم،
چكنم چون مقصودى برنيامد،
بارى به محل خدمت و به مقام عجز بندگى باز گردم،
و با ابتداء فرمان شوم:
🍃آن كس كه به كار خويش سر گشته شود
به زان نبود كه با سرِ رشته شود
چون موسی به عجز بندگی به محل خدمت
و مقام توبه باز شد، خداوند تدارک دل وی کرد
و به رفق با او سخن گفت و او را به رسالت خود برگزید
و فرمود: ای موسی، من تو را از یک چیزِ تنها منع کردم
و آن دیدار بود!
در عوض تو را به فضیلت های بسیار خواستم
و به شرف کرامت بیاراستم،
پس این نعمتها را شکر کن و قدر این ها را بدان.
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گویند شبلی وقتی هفت روز در وجد خویش رفته بود
که هیچ طعامی و شرابی نخورد.
غریق دریای رحمت گشته و سَر در سرِّ خود گم کرده؛
این کلمات پیوسته به زبان میگفت:
یاد خدای غذای من! ثنای پروردگارم جامه من! شرم از خدا شراب من! جان من فدای دل من! دل من فدای روح من! روح من فدای خدای من.
آخر چون آتش وجد وی آرام شد او را پرسیدند
که هفت روز بی نان و آب به سر آوردی! این چه حالت است؟
گفت:
ای مسکین کسی که او را با نام و یاد دوست خوش بود،
آب و نانش کجا یاد آید؟!!
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
کمال عزّ وی لطف ایزدی است
که گوهر فطرت محمد مرسل را جلوه میکند، میگوید:
ما قصّه پیشینان، همه بر تو کشف کردیم،
و مشکلهای غیبی
و نُکتهای علمی خلق را بر زبان تو بیان کردیم
دو معنی را :
یکی اجلال قدر تو خواستیم،
و کمال امانت و دیانت تو وا خلق نمودیم،
تا جهانیان بدانند که
مفتی عالم جبروت و منهی خطّه ملکوت تویی،
محلّ کشف اسرار ازل و ابد تویی،
آن اسرار که با تو بگفتیم با کس نگفتیم،
و آن انوار که بدل تو راه دادیم بکس ندادیم،
ای محمد ما جان تو از خزینه قدس بیرون آوردیم
و در صورتی شیرین و پیکری نگارین بیرون دادیم،
تا بزبان خویش واجب شرع ما را
وا بندگان ما شرح دهی،
و قصّه عالمیان و سرگذشت ایشان
از مبدأ کاینات تا مقطع دائره حادثات بر ایشان خوانی،
تا ببرکت رسالت تو و بشیرین سخنان تو خلقی را
از غشاوه بیگانگی بنور آشنایی رسانیم
که ما در عزیز کلام خویش گفتهایم :
" وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ. "
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔰هدی و رحمة للمحسنین🔰
عابدان را هدایت و رحمت است
و عارفان را دلیل و حجت ،
هر که را قرآن طبیب است ،
خداوند او را حبیب است ،
هر که قرآن او را انیس است ،
خداوند او را جلیس است ،
هر که قرآن را رفیق باشد ،
خداوند او را توفیق قرین کند .
بدانکه : آدمیان دو گروهند :
آشنایان و بیگانگان ،
قرآن سبب هدایت آشنایان
و سبب ضلالت بیگانگان است .
بیگانگان چون قرآن شنوند ،
پشت بدان کنند و گردن کشند و
آشنایان چو قرآن بشنوند بنده وار به سجده روند
و با دلی زنده در زارند ،
آنگاه هر دو گروه در قیامت پاداش ببینند
که دشمن را عقوبت در دوزخ
و دوستان را بشارت به بهشت دهند .
#کشف_الاسرار
#تفسیر_عرفانی_سوره_لقمان
✨«قُلْ اَعوُذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»
راه همه بندگان آنست که
پیوسته از شرِّ بَدان و آسیب مکّاران
و حسد حسودان و بد افتاد جهان،
استعاذت به خدا می کنند و به او پناه می برند.
این طریقه عامه مؤمنان است
که ظاهر شرع به کار داشتن
و هنگام بلا دست به دعا برداشتن
و از حضرت حق عافیت خواستن است.
امّا راه جوان مردانِ طریقت و اربابِ حقیقت،
تسلیم و رضا است
و گویند: تدبیر کار با خداوندِگار گذار
و از راه اعتراض برخیز
و او را وکیل و کفیل و کارساز خود دان،
زیرا در هر دل که تسلیم و رضا جمع شد،
تن وی قرین سلامت گشت.
تسلیم، درجه ذبیح و خلیل است
که پسر به تعلیم پدر جامه تسلیم پوشید
و فدائی او رسید
و رضا آنست که بنده ای بر بسند باشی
و به هر چه روی دهد
خرسند و منتظر قضای خداوند باشی.
و نیز گفته اند:
تسلیم آنست که کارِ آفریده به آفریدگار واگذاری.
🌸خود تن به قضا در ده و خود سرکش باش
جز آن نَبُوَد که تو نخواهی، خوش باش
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
" وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی "
اللَّه _تعالی_ شب را شرفی و مرتبتی داد
که در قرآن مجید آن را محلّ قسم خود گردانید گفت:
✨وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی ✨
و این شرف از آن یافت که چون شب درآید
دوستان خدای و خاصگیان درگاه پادشاه
در مناجات شوند:
تنهاشان در نماز، دلهاشان در نیاز، جانهاشان در راز،
همه شب شراب صفا مینوشند و خلعت رضا میپوشند
و عتاب محبوب مینوشند.
چون وقت سحر باشد فرمان رسد،
تا این درهای قبّه پیروزه باز گشایند
و دامنهای سرادقات عرش مجید براندازند
و مقرّبان حضرت بامر حقّ _جلّ جلاله _خاموش شوند.
آن گه جبّار کائنات در علوّ و کبریاء خود خطاب کند:
الا تدخلا کلّ حبیب بحبیبه فاین احبّای»؟
هر دوستی با دوست خود در خلوت و شادی آمدند،
دوستان من کجااند؟
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
کمال عزّ وی لطف ایزدی است
که گوهر فطرت محمد مرسل را جلوه میکند، میگوید:
ما قصّه پیشینان، همه بر تو کشف کردیم،
و مشکلهای غیبی
و نُکتهای علمی خلق را بر زبان تو بیان کردیم
دو معنی را :
یکی اجلال قدر تو خواستیم،
و کمال امانت و دیانت تو وا خلق نمودیم،
تا جهانیان بدانند که
مفتی عالم جبروت و منهی خطّه ملکوت تویی،
محلّ کشف اسرار ازل و ابد تویی،
آن اسرار که با تو بگفتیم با کس نگفتیم،
و آن انوار که بدل تو راه دادیم بکس ندادیم،
ای محمد ما جان تو از خزینه قدس بیرون آوردیم
و در صورتی شیرین و پیکری نگارین بیرون دادیم،
تا بزبان خویش واجب شرع ما را
وا بندگان ما شرح دهی،
و قصّه عالمیان و سرگذشت ایشان
از مبدأ کاینات تا مقطع دائره حادثات بر ایشان خوانی،
تا ببرکت رسالت تو و بشیرین سخنان تو خلقی را
از غشاوه بیگانگی بنور آشنایی رسانیم
که ما در عزیز کلام خویش گفتهایم :
" وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ. "
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
آنچه ببینند غیوران به شب
باز نگویند به روز ای عجب
لاجرم این گنبد انجم فروز
آنچه به شب دید نگوید به روز
گر تو درین پرده ادب دیدهای
باز مگوی آنچه به شب دیدهای
شب که نهانخانه گنجینههاست
در دل او گنج بسی سینههاست
#مخزن_الاسرار_نظامی
🌙
شب خلوتگاه دوستانست،
موسم و میعاد آشتى جویانست،
وقت نیاز نمودن مریدانست،
هنگام راز و ناز عاشقانست...
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در وقت اعتدال سال
دو آفتاب برآید از مطلع غیب:
یکی خورشید جمال فلکی
یکی خورشید جلال ملکی
آن یکی بر اجزاء زمین تابد،
این یکی بر اسرار عاشقان.
آن یکی بر گل تابد گل شکفته گردد،
این یکی بر دل تابد دل افروخته گردد
گل چون شکفته شد بلبل برو عاشق شود.
دل که افروخته شد نظر خالق درو حاضر بود.
گل به آخر بریزد، بلبل در هجر او ماتم گیرد،
دل گر بماند حق او را در کنف الطاف و کرم گیرد.
قلب المؤمن لا یموت ابدا
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اگر هشت بهشت رادر این کلبه ی ما بگشایند و این سرای و آن
سرای به ولایت به ما دهند،
هنوز بدان یک آه سحرگاهی
که بر یاد او
از سینه برآید بنده ایم.
#بایزیدبسطامی
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بشر حافی گوید :
از بازار بغداد می گذشتم ...
یکی را هزار تازیانه بزدند که آه نمی کرد . او را به زندان بردند .
از پی وی برفتم ، پرسیدم این زخم بهر چه بود ؟
گفت : از بهر آنکه شیفتۀ عشقم !
گفتم چرا زاری نکردی تا تخفیف دهند ؟
گفت : معشوقم به نظاره بود !
به مشاهدۀ معشوق چنان مستغرق بودم که پروای آزار بدن نداشتم .
گفتم آن دم که به دیدار بزرگترین معشوق رسیده بودی ،
چون بودی ؟
همان دم نعره ای زد و جان نثار این سخن کرد !
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
زلیخا را عشق یوسف به شغاف رسیده بود
سمنون محب گفت : شغاف آنگه گویند که پرده های دل از عشق پر شود
و نیز چیزی را در آن جای نماند تا هر چه گوید از عشق گوید
و آنچه شنود در عشق شنود
چنانک مجنون را پرسیدند که ابـوبـکـر فاضل تر یا عـمـر ؟
گفت : لـیـلی نیکوتر !
و وقتی نقش نام لـیـلـی بر دیوار دید شیفته آن شد
هفت شبانروز در مشاهده آن نبشته ، بنشست که هیچ طعام و شراب نخورد
گفتند : ای مجنون هفت شبانروز چون بسر آوردی ؟
گفت : ای بیچاره کسی را کش با نام دوســت خوش بود
طعام و شرابش کجا یاد آید ؟ ...
این حال مخلوقی است در دعوی عشق مخلوقی
پس چه گویی کسی که قبله جان وی ، #حضرت_قدس_الهی بود
و غالب دل وی مهر ذات قدیم ...
اگر با نام و ذکر او طعام و شرابش یاد نیاید چه عیب بود ؟!
#کشف_الاسرار
🍀🍀
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹🌹
🔰وَ لَمَّا جاءَ مُوسی لِمِیقاتِنا🔰
💠موسی را دو سفر بود:
یکی سفر طلب، دیگر سفر طرب.
سفر طلب لیلة النار بود،
و ذلک فی قوله تعالی: آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً
[از سوی طور آتشی دید]
و سفر طرب این بود که:
وَ لَمَّا جاءَ مُوسی لِمِیقاتِنا
[موسی هنگامی که آمد او را برگزیده بودیم]
موسی آمد از خود بیخود گشته، سر در سِر خود گم کرده،
از جام قدس شراب محبت نوش کرده،
درد شوق این حدیث در درون وی تکیه زده،
و از بحار عشق موج‹‹ ارنی ›› برخاسته.
بر محلتهای بنی اسرائیل میگشت،
و کلمتها جمع میکرد از پیغام و رسالت و مقاصد ایشان،
تا چون بحضرت شود سخنش دراز گردد:
حرام دارم با دیگران سخن گفتن
کجا حدیث تو گویم سخن دراز کنم
پس چون بحضرت مناجات رسید
مست شراب شوق گشت.
سوخته سماع کلام حق شد.
آن همه فراموش کرد.
نقد وقتش این برآمد که:
‹‹ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ. ››
#کشف_الاسرار
🌹🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
حسین بن علی را _علیهما السلام_گفتند :
ابوذر میگوید :
من درویشی بر توانگری اختیار کرده ام ،
بیماری بر تندرستی برگزیده ام...
حسین علیه السلام گفت :
رحمت خدا بر بوذر باد ،
او را چه جای اختیار است؟
و بنده را خود با اختیار چه کار است؟
پیروز آنکس است که :
اختیار و مراد خود فدای اختیار و مراد حق کند
📚 #کشف_الاسرار
میبدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
پیر طریقت گفت :
زندگان سه کس اند :
یکی زنده به جان
یکی زنده به علم
یکی زنده به حق
او که به جان زنده است ، زنده به قوت است و به باد
او که به علم زنده است ، زنده به مِهر است و به یاد
او که به حق زنده است ، زندگانی خود بدو شاد !
الهی ...
او که در راه تو به امید وصال تو کشته شود زنده جاودانی ست ...
... در کوی تو کشته بِه که از روی تو دور ! ...
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آری ! هر که وصل ما جوید و قرب ما خواهد ، ناچار است او را بار محنت کشیدن و شربت اندوه چشیدن.
آسـیـه زن فرعون همسایگی حق طلب کرد و قربت وی خواست . گفت : خداوندا در همسایگی تو حجره ای خواهم ، که در کوی دوست حجره نیکوست ، آری نیکوست ولکن بهای آن بس گرانست ، گر هر چیزی به زر فروشند ، این را به جان و دل فروشند ، آسـیـه گفت : باکی نیست وگر به جای جانی هزار جان بودی دریغ نیست . پس آسـیـه را چهار میخ کردند و در چشم وی میخ آهنین فروبردند و او در آن تعذیب میخندید و شادمانی همی کرد ...
#کشف_الاسرار
میبدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃🌼🍃
بــوبـکـر شـبـلـی وقتی ببازار بغداد بگذشت پارهای کاغذ دید که نام دوست بر وی رقم بود و در زیر اقدام خلق افتاده. شبلی چون حروف نام او بر آن صفت دید، همه اجزاء او حرمت گشت، اضطرابی بر اعضاء وی افتاد، سر فرو کرد و آن رقعه برداشت و ببوسید، آن را معطر و معنبر کرد و قبله دیده خود ساخت و پیوسته با خود داشت که بر سینه نهادی ظلمت غفلت بزدودی، که بر دیده نهادی، نور چشم بیفزودی. هم چنان با خود میداشت تا آن روز که بقصد بیت اللَّه الحرام از بغداد بیرون آمد، روی ببادیه نهاد آن رقعه در دست گرفته و آن را بدرقه روزگار خود ساخته، در میان بادیه جوانی را دید فرید وحید، غریب و طرید، بیزاد و بیراحله، بیرفیق و بیقافله، از خاک بستر کرده و از سنگ بالین ساخته، سراپرده اندوه و حیرت گرد او زده، سرشک از چشم او روان شده و دیده در هوا نهاده، آسمان و زمین را درد ماتم او گرفته.
شبلی بر بالین وی نشست و آن کاغذ پیش دیده او داشت
گفت: ای جوان برین عهد هستی، جوان روی بگردانید، شبلی گفت، انّا للَّه مگر اندرین سکرات و غمرات، حال این جوان را تبدیل خواهد شد؟ جوان باز نگریست گفت ای شبلی نهمار در غلطی آنچه تو در کاغذ میبینی و میخوانی ما در صفحه دل میبینیم و میخوانیم.
#کشف_الاسرار
🌼🍃🌼🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
" وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی "
اللَّه _تعالی_ شب را شرفی و مرتبتی داد
که در قرآن مجید آن را محلّ قسم خود گردانید گفت:
✨وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی ✨
و این شرف از آن یافت که چون شب درآید
دوستان خدای و خاصگیان درگاه پادشاه
در مناجات شوند:
تنهاشان در نماز، دلهاشان در نیاز، جانهاشان در راز،
همه شب شراب صفا مینوشند و خلعت رضا میپوشند
و عتاب محبوب مینوشند.
چون وقت سحر باشد فرمان رسد،
تا این درهای قبّه پیروزه باز گشایند
و دامنهای سرادقات عرش مجید براندازند
و مقرّبان حضرت بامر حقّ _جلّ جلاله _خاموش شوند.
آن گه جبّار کائنات در علوّ و کبریاء خود خطاب کند:
الا تدخلا کلّ حبیب بحبیبه فاین احبّای»؟
هر دوستی با دوست خود در خلوت و شادی آمدند،
دوستان من کجااند؟
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
داوود نبی را وحی آمد که ای داوود...
خانه ای را برای من پاکیزه کن تا بدان خانه آیم.
داوود گفت: بار خدایا کدام جا و
چه خانه ای گنجایش تو را دارد،
که عظمت و جلال تو را شاید؟
ندا آمد: « آن دل بنده ی مومن من است. »
گفت: خداوندا...! چگونه آن را پاکیزه کنم و پاک گردانم
پاسخ شنید: #عشق در او زن
تا هرچه به ما نسبت ندارد سوخته گردد.
آنگاه با جاروب حسرت، جاروب کن
تا اگر چیزی مانده باشد پاک بروبد.
ای داوود ...
از آن پس اگر سرگشته ای بینی در راهِ طلبِ ما،
آنجا را نشانش ده که بارگاه قدس ما آنجاست.
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هدایت شده از تماشاگه راز
صعب است مال یتیمان خوردن
و در ، خواسته(=مال)ایشان طمع بیهوده کردن ...
🔰آورده اند از آن اعجوبه مملکت عـیـسی پاک (ع)
که وقتی به گورستان بگذشت ،گفت :
بار خدایا ...!
یکی را از این بندگان خود زنده کن
در حال ، پاره خاک فرو شد و
شخصی بلندبالا ازین خاک برآمد و بایستاد
عـیـسی (ع) ازو بسهمید (=ترسید)
گفت : چند است تا بدین خاک فرو رفتی ؟
گفت : دو هزار و هفتصد سال
گفت : بگو تا مرگ را چگونه یافتی ؟
گفت : از آن وقت باز که به این خاک فرو رفته ام
تا اکنون هنوز تلخی مرگ با من است
گفت : بگو تا خدا با تو چه کرد ؟
گفت : یـا روح الله
از دوهزار و هفتصد سال باز هنوز
در مطالبت حساب نیم دانگ سیم ام
که یـتـیمـی را در گردن من بوده است
وهنوز ازین مطالبت فارغ نگشته ام ...
این بگفت و به خاک فرو شد ...
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔆
نور معرفت و منزلت کسی را بود که
چون دیگران از خلق شرم دارند و قبول خلق طلبند
وی از حق شرم دارد، و قبول حق طلبد...
بیچاره آدمی که کشته غفلت است و گرفته جهالت،
از خلق می شرم دارد و از اللَّه شرم می ندارد...
پیر طریقت گفت:
«شرم حصار دین است و مایه ایمان و نشان کرم.
و خلق درین مقام بر سه گروهاند: غافلان و عاقلان و عارفان.
غافلان از خلق شرم دارند ایشان ظالماناند،
عاقلان از فرشته شرم دارند ایشان مقتصدانند،
عارفان از حق شرم دارند ایشان سابقاناند».
#کشف_الاسرار
🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
#حضرت_حافظ
گشاینده دلها اوست
نماینده راهها اوست
مؤمنان را درِ طاعت گشاید
اولیا را درِ مکاشفات
انبیا را درِ معاینات...
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH