eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
239 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
@tahlilgar_siasi ،_.mp3
12.03M
وعده صادق 3 لو رفت! محور مقاومت قیامت بپا خواهد کرد کانال محمد ندیمی در ایتا 🆔 @tahlilgar_siasi
💢ماجرای دلاوری و شجاعت رزمنده معلول استان فارسی.... 💠ﭘﺎﺵ اﺯ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺷﺖ..... شب عملیات ازخیمه زد بیرون. دنبالش رفتم. رفت سمت سنگر فرماندهی. صدای فرمانده را می شنیدم که می گفت شما باید بمانید و صدای گریه مدام سید که قسم می خورد پا به پای دیگران برود... بالاخره سید, حرف خودش را به کرسی نشاند و با خوشحالی و چشمانی خیس خارج شد. در حالی که دست چپش روی پای چپش بود تا تعادلش حفظ شود و بتواند حرکت کند به سمت من امد. با دست راست به شانه من زد و گفت:دیدی خدا کمک کرد و راضیشون کردم! 💠عملیات محرم ،اتش دشمن سنگین بود و اسمان از منور ها روشن. تعدادی مجروح و تعدادی شهید شده بودند. چشمم به سید افتاد. رفتم تا توی حرکت کمکش کنم گفت: ممنون برادر, به فضل خدا مشکلی ندارم! چند قدمی که از من دور شد, خمپاره ای کنارش نشست. دیدم نیم خیز بلند می شود, اما با صورت به زمین می افتاد. سریع به سمتش دویدم... نمی دانم چرا یادم به گودال قتلگاه افتاد و صحنه ای که جد سید, می خواست به کمک نیزه شکسته ها برخیزد و به زمین می افتاد. ترکش به پشت سر, سینه و دو پایش نشسته بود. نزدیکش شدم. شنیدم فقط می گفت یا حسین, یا حسین... و صدایش قطع شد. در عملیات محرم با ذکر ع شهید شد! سید ایاز خردمندان 🌷 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید ایاز خردمندان 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
مرحبااےپیڪ‌ِمشتاقان،بده‌پیغامِ‌ دوست تاڪنم‌جان‌ازسرِرغبت،فِداےنام‌ِ‌ دوست "حافظ شیرازی" 🏝سلام بر عزیزترینی که غریب‌ترین است... سلام بر مهربان‌ترینی که تنهاترین است... سلام بر صبورترینی که محزون‌ترین است... سلامی از ما که بی‌قرار و چشم به‌راهیم به شما که امید و پناه و قرار ما هستید...🏝 ⚘اُشْهِدُکَ یا مَوْلاىَ اَ نّى اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا گواه گیرم تو را اى مولا و سرور من که من گواهى دهم به این که معبودى نیست جز خداى یگانه(آل‌یاسین)⚘ 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
حـٰاج قـٰاسم یجا تو وصیت نامش میگہ: -خدایـٰا وحشت همۂ وجودم ࢪا فࢪا گࢪفتہ‌است من قادࢪ بہ مھـٰاࢪ نفس خود نیستم؛ࢪسوایم نڪن! شهدا با نفسشون مبارزه میکردن:) 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 ماشین لباسشویی مکث کرد و خشن ادامه داد:«همین حالا می آی بر می داری می بریش» کم کم اوضاع و احوال دستم می آمد و به خودم مسلط می.شدم .گفتم:« حالا مگه چی شده که این جوری داری زمین و آسمون رو به هم می دوزی،حاج آقا؟!» به پرخاش گفت:« مگه من رفتم جنگ که ماشین لباسشویی تو خونه ام بیاد؟» «بابا یک تیکه ی کوچیک حقت بود به ات دادن» گفت: «شما می خواین اجر منو از بین ببرین ما برای چیز دیگه ای می ریم جنگ، داریم به وظیفه ی شرعی و دینی عمل می کنیم؛ همین چیزهاست که ممکنه ما رو از مسیر منحرف کنه.» آهی از ته دل کشید نگاهش را از نگاهم گرفت و خیره ی طرف دیگری شد. «تازه همین حقوقی رو هم که میگیرم نمی دونم حقم باشه یا نه؛ اصلاً وقتی که می آم مرخصی باید برم کار کنم و خرج زن و بچه رو در بیارم و باز برم جبهه " ۱ . اون وقت شما به خودتون اجازه ی این کارها رو میدین؟! این کار بعید بود از تو، آقا سید.» آخرش هم زیر بار نرفت محکم و جدی گفت:« خودت اونو آوردی خودت هم می آی می بریش» من هم زدم به در لجبازی و گفتم:« اون ماشین حق زن و بچه ی شما هست و باید تو خونه بمونه.» خداحافظی کرد و در حال رفتن گفت:« ما به اون دست نمی زنیم تا بیای ببریش» با خودم گفتم:« هر حرفش رو که گوش کنم این یکی رو گوش نمی کنم.» پا تو کفش کردم و دیگر نرفتم که ماشین لباسشویی را بیاورم. خدا رحمتش کند او هم به خانمش گفته بود:«ماشین رو از تو کارتنش در نیاری.» تا زمان شهادتش همان طور توی کارتن ماند و اصلاً دست نخورد. مدتها بعد از شهادتش آن را با یک ماشین لباسشویی نوتر عوض کردم و بردم برای زن و بچه اش. ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 سهم خانواده ی من پاورقی ۱_ نکته ای به خاطرم رسید که حیفم آمد نگویم؛ در همان اوایل انقلاب، سپاه در بدو تشکیلش به افراد حقوق نمی داد. یادم هست این شهید بزرگوار روزها می آمد سپاه و شبها کار می کرد که خرج زندگی و خرج زن و بچه را در بیاورد آن هم کار پر مشقت بنایی، مدتی بعد قرار شد به بچه های سپاه حقوق داده شود. دقیقاً خاطرم هست که می خواستند در ماه به هر نفر هزار تومان بدهند، همان جا عبدالحسین یکی از افرادی بود که بنای ناسازگاری را گذاشت و شروع کرد به اعتراض می گفت:« ما برای پول نیامدیم ،آمدیم که خدمت کنیم به اسلام و انقلاب» همسر شهید یک روز با دو تا از همرزمهاش آمده بودند خانه مان آن وقتها هنوز کوی طلاب می نشستیم، خانه کوچک بود و تا دلت بخواهدگرم، فصل تابستان بود و ،عرق همین طور شر و شر از سر و رومان می ریخت. رفتم آشپزخانه دو تا پارچ آب یخ درست کردم و براشان بردم تو همین بین یکی از دوستهای عبدالحسین سینه ای صاف کرد و گفت: «ببخشین حاج آقا.» عبدالحسین صورتش را تمام رخ برگرداند طرف او. «اگر جسارت نباشه می خواستم بگم کولری رو که دادین به اون بنده ی خدا برای خونه ی خودتون که خیلی واجبتر بود.» یکی دیگر به تأیید حرف او گفت:« آره بابا بچه های شما خیلی گرما میخورن این جا.» کنجکاو شدم با خودم گفتم:« پس شوهر ماکولر هم تقسیم می کنه!» ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره مبارکه حشر آیه ۲۴ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ اوست خداوندِ آفريننده ، پديدآورنده و صورت بخش بهترين نام‌ها و صفات براى اوست آنچه در آسمان‌ها و زمين است ، تسبيح گوى اويند و اوست تواناى بى همتا و با حكمت. @Tobeh_Channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♨️ سرود ملی جمهوری اسلامی ایران با حضور ناوشکن های سپاه در جزیره بوموسی نواخته شد.
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♨️ سرود ملی جمهوری اسلامی ایران با حضور ناوشکن های سپاه در جزیره بوموسی نواخته شد.
هدایت شده از کانال توبه
⭕️ امانت هایی که نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است‌. 🔺 عمامه امام زمان عمامه ی سفید جدش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را بر سرمی نهد.¹ 🔺 تن پوش پیراهن خون آلود پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جنگ احد را بر تن خود دارد.² 🔺سلاح کلاه خود و زره و شمشیر ذو الفقار پیامبر صلی الله علیه و آله است.³ 🔺️پرچم پرچم پرافتخار پیامبر صلی الله علیه و آله که جبرئیل در روز بدر برای پیامبرآورد و با به اهتزاز درآمدنش مسلمانان پیروز شدند. همراه حضرت خواهد بود. ✨ذخایر حضرت مهدی تمام آثار پیامبران و سفرای الهی از آدم تا خاتم نزد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در موقع ظهور هم با خود می آورد. مهمترین این آثارعبارت است از: 🔺1- عصای حضرت موسی امام باقر علیه السلام فرمود: عصای موسی، پیش از آنکه در دست موسی باشد، عصای آدم بود. 🔺2- حجر حضرت موسی سنگی که حضرت موسی برآن زد و چشمه های آب از آن روان شد، نزد امام است‌. 🔺3- تابوت سکینه این تابوت از زمان حضرت موسی نزد پیامبران بنی اسرائیل بود. 🔺4- مجموعه ای دیگر از آثار انبیا امام صادق علیه السلام می فرماید: 🔺️الواح و عصای موسی و خاتم سلیمان نزد من است. 🔺️ظرفی که حضرت موسی در آن برای خدا قربانی می کرد. 🔺️تابوتی که فرشتگان آن را حمل کرده، آوردند؛ 🔺️همچنین نامی که پیامبر خدا برای حفظ مسلمانان از تیرهای مشرکان، آن را میان صفوف قرار می داد، پیش من است.⁴ 🔺️آری، پیراهن حضرت آدم علیه السلام⁵ حضرت یوسف، ابراهیم؛ 🔺️همچنین حله اسماعیل نزد قائم آل محمد علیهم السلام است.⁶ 🔺5- کتابهای آسمانی تمام کتابهای آسمانی که روزی در دست پیامبران مرسل واولو العزم بود. و به وسیله آن مردم را هدایت و ارشادمی کردند. توسط پیامبر به اهل بیت انتقال یافت. و امروز همه آنها در اختیار آخرین ذخیره الهی است. روزی که حضرت بقیه الله به فرمان پروردگار از پرده غیبت برون آید، تمام آنها را باخود می آورد. 🔺6- قرآنی که امام علی علیه السلام گرد آورد. روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت، امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام به سفارش پیامبر در خانه نشست تا قرآن را گردآورد. 🔺️تمام کتابها و نوشته های معصومان علیهم السلام به نامهای: -صحیفه جامعه که املای رسول الله و خط امیرالمومنین بود. -کتاب علی علیه السلام -مصحف فاطمه سلام الله علیها -جفر ابیض -جفر احمر -وصحیفه هایی که نام تمام پیامبران، پادشاهان و پیروان اهل بیت علیهم السلام برآن نوشته است، نزد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف قراردارد. 📕1- عقدالدرر، ص 277. 📕2- غیبه نعمانی، ص 243. 📕3- معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 244 و 387. 📕4- بصائرالدرجات، ص 175. 📕5- همان، ص 188. 📕6- معجم احادیث الامام المهدی،ج 3،ص 120. @Tobeh_Channel
       👇تقویم نجومی دوشنبه👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇             ‌    (تقویم همسران)  ✴️ دوشنبه 👈14 آبان / عقرب 1403 👈2 جمادی الاول 1446👈4 نوامبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است: ✅انجام امور مقدماتی ازدواج مثل خواستگاری. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅خرید و فروش. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅خرید سلف. ✅انواع معاملات و تجارت. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅بردن جهاز عروس. ✅و عقد قرارداد و قولنامه خوب است. 🚘مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد مبارک و خوش یمن است. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️امور آموزشی و تعلیمی. ✳️شروع کسب و کار. ✳️شراکت و امور مشارکتی. ✳️و نقل و انتقال نیک است. ✳️شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب :فرزند چنین شبی راستگو و پاک است. 💠 به کانال ما در موضوع خواص و فروش حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید. مناسب ترین قیمت و مطمئن...👇 @Herz_adiye_hamrah 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز باعث حاجت روایی می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، خوب نیست. @taghvimehamsaran 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. @taghvimehamsaran 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب. تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 3 سوره مبارکه "آل عمران " است. نزل علیک بالحق مصدقا لما بین یدیه... و از معنای آن استفاده می شود که سه چیز خوب و پی در پی به خواب بیننده برسد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. @taghvimehamsaran 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما. تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 02537747297 09123532816 09032516300 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است. 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran ادمین...👇 @tl_09123532816 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب، در اینجا دریافت کنید و عضو شوید👇 لینک کانال اصلی ما در تلگرام ,ایتا و سروش..👇 @taghvimehamsaran https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
... 🌸سيزده سال بيشتر نداشت که قصد رفتن به جبهه کرد ولی به خاطر کمی سن قبولش نکردند. 💢دفعه دوم شناسنامه برادر بزرگترش را به سپاه برد و این سری او را پذیرفتند و فقط مانده بود رضایت نامه ما به خانه آمد .کنار من نشست و گفت : برای رفتن به جبهه نام مرا نوشته اند ولی شما این رضایت نامه را امضا کن. ✨گفتم: اجازه نمی دهم بروی برادرت که نیست تو بمان. ناراحت شد گریه کرد و گفت: من با 12 نفر از دوستانمان ثبت نام کردیم حالا اگر بروم جلو آنها خجالت می کشم و سرافکنده می شوم .آنقدر گریه کرد که من امضا کردم🥺 قرار بود آن جمع دوازده نفری ۴۵ روز بعد مرخصی بیایند همه آمدند اما او نیامد🥺 مانده بود تا ٧۵ روز دیگر😢 ١٢٠ روز بعد از اعزامش آسمانی شد و خبر شهادتش آمد.💔 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید الماس زارعی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره مبارکه شوری آیه ۳۹ وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ و (مؤمنان) كسانى هستند كه هرگاه به آنان ستم و ظلمی بشود (تسليم ظلم نشده و) يارى مى‌طلبند. @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
🍁حجابِ دیدن او را کنار باید زد و لحظه لحظه دَم‌‌ از انتظار باید زد... 🍁برای آمدنش اشک و آه کافی نیست برای آمدنش زار باید زد... 🍁حجابِ دیدن او بی گمان خود ماییم حجاب دیدن او را کنار باید زد... ♥ ♻️ امروز دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ هجری شمسی ۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ هجری قمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
سلام امام زمانم✋🌸 هر روز سردتر می‌شوند لحظه‌ها ... دقیقه‌ها ... روزها ... برگرد که جهان محتاج گرمی دستان توست ... امام‌عصر (عج) بی‌تو این عالم فانی به عدالت نرسد! 🌤اللهم عجل لولیک الفرج🌤 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌱شهیدآوینی: عرصۀ ظهور یک حقیقت آسمانی است و جنگِ زمین، برپا شده بود تا آن حقیقت ظهور یابد. 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 شرایط سخت منتظر بودم ببینم عبدالحسین چه می گوید خنده ای کرد و گفت:« این حرف ها چیه شما می زنید؟» رفیقش گفت:« جدی میگیم حاج آقا.» باز خندید و گفت:« شوخی نکن بابا جلوی این زنها الان خانم ما باورش میشه و فکر میکنه تمام کولرهای دنیا دست ماست.» انگار فهمیدند عبدالحسین دوست ندارد راجع به این موضوع صحبت شود دیگر چیزی نگفتند. من هم خیال کولر را از سرم بیرون کردم می دانستم کاری که نباید بکند نمی.کند. از اتاق آمدم بیرون بعد از شهادتش همان رفیقش می گفت :«اون روز وقتی شما از اتاق رفتین ،بیرون، حاج آقا گفت می شه اون خانواده ای که شهید ،دادن اون مادر شهیدی که جگرش داغ ،هست، تو گرما باشه و بچه های من زیر کولر؟! کولر سهم مادر شهیده، خانواده ی من گرما رو میتونن تحمل کنن از این گذشته خانواده ی من تو انقلاب سهمی ندارن که بخوان کولر بیت المال رو بگیرن» همسر شهید این آخری ها چند وقت قبل از شهادتش همیشه یکی از ماشینهای سپاه دستش بود یک بار رفت روستا از مادرش خبر بگیرد " ۱. آن جا چه گذشت نمی دانم بعد از شهادتش عروس عمویش تو ،مجلس خیلی بی تابی می کرد حالش هیچ طبیعی نبود. حدس زدم باید خاطره ای از عبدالحسین داشته باشد آن جا که نشد چیزی ازش بپرسم بعداً که رفتیم خانه و او هم آرامتر شده بود، به اش گفتم:« خیلی گریه و زاری می،کردی موضوع چی بود؟» ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 شرایط سخت باز چشم هاش خیس اشک شد سرش را این طرف و آن طرف تکان داد با ناله گفت:: «این پسر عموی ما چقدر پاک و خوب بود خدا رحمتش کنه» پرسیدم: «چطور؟» خاطره ای از همان دفعه که عبدالحسین تنها رفته بودروستا،برام تعریف کرد اولش پرسید:«می دونی که پسرم تو مشهد درس می خوند؟» سرم را به تأیید حرفش تکان دادم.پی صحبتش را گرفت تا فهمیدم آقای برونسی با یک ماشین آمده روستا،زود یک بقچه ی نان و کمی گوشت و ماست و چیزهای دیگر آماده کردم همه را آوردم پیش خدا بیامرز شوهرت، برای اینکه خاطر جمع بشوم ازش پرسیدم: «شما بر می گردین مشهد؟» گفت: «اتفاقاً همین الان دارم میرم کار دارین مشهد؟» به خرت و پرت هایی که دستم بود،اشاره کردم و گفتم:«بی زحمت همین ها رو بگذارین عقب ماشین و ببرین برای پسرم» چند لحظه ای ساکت ماند و چیزی نگفت:« بعد سرش را بلند کرد گاراژ ده را نشانم داد و گفت: «همین الان یک اتوبوس داره میره مشهد بده به راننده تا برات ببره.» من اصلاً ماتم برد!شاید انتظاری که نداشتم شنیدن همچین جوابی بود،خودش با مهربانی گفت:«کرایه رو هم من میدم وقتی هم که رسیدم مشهد،خودم می رم به پسرت می گم بره گاراژ اون جا و جنس ها رو تحویل بگیره.» پاورقی ۱- از وقتی پدرش مرحوم شده بودبیشتر از قبل می رفت روستا و به مادرش سرمی زد. ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
📜 علل سنگینی روح و دل (ره) ✍🏻 یکی از علّت‌هایی که ما توفیق سحرخیزی نداریم و در وقت آن سنگین هستیم و گویا گوش‌هایمان صدای مَلَک منادی را که همه‌ی اولیاء الله را بیدار می‌کند نمی‌شود، ✍🏻 این است که روح و قلب ما به خاطر دو مسأله سنگین می‌شود و مثل گنجشکی که به دو پایش وزنه آویخته‌اند، به وقت سحر نمی‌تواند برخیزد و به ملاقات یار پر بزند؛ و یا در عبادات خود، روح بالا نمی‌رود و لذّت عبادت را نمی‌چشد: یکی از آن دو عامل، لغو و لهو و زیاد حرف زدن است؛ و دیگری که خیلی انسان را سنگین می‌کند، غیبت کردن است. من عیناً دیدم که غیبت شب، توفیق سحرخیزی را از انسان سلب می‌کند. پندهای آسمانی، ص ۱۸۸
هدایت شده از کانال توبه
‍🕊مرگ اختیاری 🕊 ✍🏻 مرحوم شیخ محمد حکیم هیدجی از علمای تهران بود که تا آخر عمر حجره ای در مدرسه منیریه متصل به قبر امامزاده سید ناصرالدین داشت، و فعلاً آن مدرسه به واسطهٔ توسعه خیابان خراب شده است. مردی حکیم و عارف و منزه از رویهٔ اهل غرور، و مراقب بوده، ضمیری صاف و دلی روشن و فکری عالی داشته است. ✍🏻 حکیم هیدجی تا آخر عمر به تدریس اشتغال داشت. هر کس از طلاب علوم دینیه هر درسی می خواست او می‌گفت، «شرح منظومهٔ» سبزواری، «أسفار» ملاصدرا، «شفا»، «اشارات» و حتی دروس مقدماتی عربیت مانند «جامع المقدمات» را می‌فرمود. هیچ دریغ نداشت و برای دروس دینیه همه را می‌پذیرفت. می‌گویند مرحوم هیدجی منکر مرگ اختیاری بوده است و خلع و لباس اختیاری را محال می‌دانسته، و این درجه و کمال را برای مردم ممتنع می‌پنداشته است، و در بحث با شاگردان خود جداً انکار می‌نمودہ و رد می‌کردہ است. یک شب در حجرهٔ خود بعد از بجا آوردن فریضهٔ عشاء رو به قبله مشغول تعقیب بوده است که ناگهان پیرمردی دهاتی وارد شده، سلام کرد و عصایش را در گوشه‌ای نهاد و گفت: جناب آخوند! تو چه کار داری به این کارها؟ هیدجی گفت: چه کارها؟ پیر مرد گفت: مرگ اختیاری و انکار آن؛ این حرفها به شما چه مربوط است؟ هیدجی گفت: این وظیفهٔ ماست، بحث و نقد و تحلیل کار ماست. درس می‌دهیم، مطالعات داریم، روی این کارها زحمت کشیده‌ایم؛ سر خود نمی‌گوئیم! پیرمرد گفت: مرگ اختیاری را قبول نداری؟! هیدجی گفت: خیر قبول ندارم. پیرمرد در مقابل دیدگان او پای خود را به قبله کشیده و به پشت خوابید و گفت : انّا لله و انّا الیه راجعون و از دنیا رحلت کرد، گوئی هزار سال است که مرده است. حکیم هیدجی مضطرب شد. خدایا این بلا بود که امشب بر ما وارد شد؟ حکومت ما را چه می‌کند؟ می‌گویند مردی را در حجره بردید، غریب بود و او را کشتید و سم دادید یا خفه کردید. بیخودانه دوید و طلاب را خبر کرد، آنها به حجره آمدند و همه متحیر و از این حادثه نگران شدند. بالاخره بنا شد خادم مدرسه تابوتی بیاورد و شبانه او را به فضای شبستان مدرسه ببرند تا فردا برای تجهیزات او و استشهادات آماده شویم. که ناگاه پیرمرد از جا برخاست و نشست و گفت: بسم الله الرحمن الرحیم و سپس رو به هیدجی کرده و لبخندی زد و گفت: حالا باور کردی؟ هیدجی گفت: آری باور کردم؛ به خدا باور کردم؛ اما تو امشب پدر مرا درآوردی، جان مرا گرفتی! پیرمرد گفت: آقا جان! تنها به درس خواندن نیست؛ عبادت نیمه شب هم لازم دارد، تعبد هم می‌خواهد، چه می‌خواهد، چه می‌خواهد ... فقط تنها بخوانید و بنویسید و بگویید و بس، مطلب به این تمام می‌شود؟! از همان شب حکیم هیدجی رویهٔ خود را تغییر می‌دهد، نیمی از ساعات خود را برای مطالعه کردن و نوشتن و تدریس کردن قرار می‌دهد و نیمی را برای تفکر و ذکر و عبادت خدای جل و عز. شبها از بستر خواب پهلو تهی می‌کند و خلاصهٔ امر به جائی می‌رسد که باید برسد. دلش به نور خدا منور و سرّش از غیر او منزه، و در هر حال انس و الفت با خدای خود داشته است. و از دیوان شعر فارسی و ترکی او می‌توان حالات او را دریافت. معاد شناسی، ج۱، صص ۱۰۴-۱۰۶. @Tobeh_Channel