eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
671 عکس
709 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️جواب های ارائه شده برای سوال از خلفت در 8 یا 6 روز 🔹مفسران در جواب به این سوال و برطرف کردن تعارض ظاهری راه حل هایی را ارائه کرده اند . طبق بیان تفسیر نمونه ج 20 ص 225 راه حل مشهور چنین است : آنجا كه مى‏گويد" اربعة ايام" (چهار روز) منظور تتمه چهار روز است، به اين ترتيب در دو روز اول از اين چهار روز زمين آفريده شد، و در دو روز بعد ساير خصوصيات زمين، به اضافه خلقت آسمانها در دو روز مجموعا شش روز (شش دوران) مى‏شود. نظير اين تعبير در زبان عرب و تعبيرات فارسى نيز وجود دارد كه فى المثل گفته مى‏شود: از اينجا تا مكه ده روز طول مى‏كشد، و تا مدينه پانزده روز، يعنى پنج روز فاصله مكه و مدينه است و ده روز فاصله اينجا تا مكه‏ . 🔸مرحوم علامه در المیزان ج 17 ص 552 جواب دیگری می دهند : و انصاف قضيه اين است كه آيه شريفه يعنى جمله‏" وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ" ظهورش در غير آن چيزى است كه مفسرين گفته‏اند: قرائنى كه در پيرامون آن هست تاييد مى‏كند كه مراد از تقدير اقوات زمين در چهار روز، تقدير آن در چهار فصل است كه‏بر حسب ظاهر حس به دنبال ميل شمالى و جنوبى خورشيد پديد مى‏آيد. پس ايام چهارگانه همان فصول چهارگانه است. و اما ايامى كه در اين آيات براى خلقت آسمانها و زمين آمده، چهار روز است دو روز براى خلقت زمين، و دو روز براى به پا داشتن آسمانهاى هفتگانه، بعد از آنكه دود بود، و اما ايامى كه در آن اقوات درست شده ايام تقدير اقوات است، نه خلقت آنها، و آنچه كه در كلام خداى تعالى مكرر آمده اين است كه خداى تعالى آسمانها و زمين را در شش روز آفريده، نه مجموع خلق و تقدير را. پس حق اين است كه ظرف مزبور تنها قيد براى جمله اخير است و ديگر نه حذفى لازم مى‏آيد، و نه تقديرى، و مراد بيان تقدير ارزاق زمين در چهار فصل سال است. ♦️جواب مشهور مفسرین و نظر علامه ( که بین شیعه از جایگاه بالایی برخوردار است و برخی گمان کرده اند که تمام مشکلات را می شود با المیزان حل کرد ) را مشاهده کردید . برای پرهیز از اطاله کلام نقد این دو جواب به پست دیگر موکول می شود . 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️نقد پاسخ مشهور و علامه طباطبایی در پاسخ به سوال از خلفت در 6 یا 8 روز 🔹در پست قبل دو پاسخ مربوط به سوال از مدت زمان خلقت آسمان ها و زمین ارائه شد . وعده داده بودیم که این جواب ها را نقد کنیم لذا این پست را ناظر به پست قبلی مطالعه کنید . 🔸نقد جواب علامه ♦️تفسیر ایشان از چند جنبه اشکال دارد اولا هماهنگی واژه های به کار رفته در آیه را از بین می برد چرا که در باب آفرینش زمین و آسمان یوم به معنای دوران پیدایش است اما درباره آفرینش خصوصیات زمین و مواد غذایی یوم به معنی فصول سال است که پیوسته تکرار می گردد 💠ثانیا از مجموع شش روز آفرینش تنها از دو روز مربوط به آفرینش خلقت زمین و دو روز مربوط به آفرینش آسمان ها یاد شده است اما از دو روز باقیمانده که مربوط به آفرینش موجوداتی است که میان زمین و آسمان قرار دارند 🔷ثالثا آیه از آغاز آفرینش سخن می گوید و در آن زمان از فصل های چهارگانه خبری نبود و انگهی فصول اربعه وقت خلق اقوات است نه وقت تقدیر آنها 🔻رابعا فصل های چهارگانه در برخی از مناطق کره زمین است اما در برخی از قسمت های کره زمین همچون مناطق نزدیک استواء دو فصل وجود دارد نه چهار فصل مگر آنکه بگوییم قرآن بر اساس ویژگی های جغرافیایی سرزمینی سخن گفته که در آن نازل شده که با توجه به اینکه از آغاز آفرینش سخن می گوید نه ویژگی های منطقه ای خاص بسیار بعید است 🔵نقد جواب مشهور تفسیر نمونه در عین اینکه نظر مشهور برای حل تناقض ظاهری را قبول کرده اقرار به این مطلب دارند که این تفسیر خلاف ظاهر آیه هست : البته اگر آيات متعدد آفرينش در شش روز نبود چنين تفسيرى پذيرفته نمى‏شد، ولى از آنجا كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى‏كنند، و قرينه يكديگر مى‏شوند، تفسير بالا بخوبى قابل قبول است ( تفسیر نمونه ج 20 ص 224 ) 🔴چنانچه ملاحظه کردید تفسیر مشهور خلاف ظاهر آیات سوره فصلت است و ظاهر این آیات دلالت بر هشت روز بودن خلقت دارد . استفاده از مبنای الهی بودن قرآن برای حل تناقض با عدم رعایت ترتیب بحث ها مواجه هست . 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️مثالی مشهور اما سست برای اعجاز غیبی قرآن 🔹گفته می شود یکی از جنبه های اعجاز قرآن ، اعجاز در خبردادن از اخبار غیبی است . یعنی قرآن راجع به وقوع وقایعی در آینده خبر داده و این وقایع بعدا به وقوع پیوسته اند . ♦️مشهورترین و برجسته ترین آیه ای که گفته می شود از آینده خبر می دهد آیه سوم و ابتدای آیه چهارم سوره روم راجع به غلبه ی رومیان بر ایرانیان در آینده است . غُلِبَتِ الرُّومُ ﴿۲﴾ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ ﴿۳﴾ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۴﴾ 🔸نقد 💠 الف ) اگر بنابر اعجاز بود چرا از لفظ بضع استفاده شده و به جای آن از عددی دقیق تر یعنی سال، ماه و حتی روزی مشخص برای پیشگویی پیروزی متقابل رومیان استفاده نشد ؟ به نظر می رسد قاطعیت اعجاز چنین دقتی را طلب می کند.دقتی که بضع فاقد آن است . 🔷 ب) بر فرض قبول اشتمال آیه بر پیشگویی غلبه ی رومیان چنین پیشگویی چندان دور از نظر هم نبوده است .روم در آن زمان یکی از دو قدرت برتر جهان بود و امکان پیروزی آن در فاصله ی نزدیک امر غریبی نبود . اینگونه پیش بینی که به طور طبیعی قریب به پنجاه درصد شانس تحقق دارد چیزی نیست که موجب شگفتی شود چه برسه به اینکه معجزه محسوب گردد 🔻 ج) سبب نزول رایج آیه ( پیشگویی پیروزی متقابل روم علیه ایران ) تنها سبب نزول موجود این آیه نیست و شان نزولی وجود دارد که این آیات را از اعجاز تهی می کند . این شان نزول چنین است که همزمان با روز جنگ بدر روم بر فارس غلبه کرد و آن پیروزی مسلمانان را خرسند ساخته و این آیات نازل شدند . در اینصورت سبب نزول این آیه در هاله ای از ابهام قرار دارد و وثاقت سبب نزول مختار اعجازباوران را مخدوش می کند .چنین تزلزلی باعث می شود نتوانیم آیات فوق را معجزه بدانیم چرا که معجزه ماهیتا خلل ناپذیر و قاطع است . 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر بخشی از داستان موسی و خضر ♦️همگان داستان خضر و موسی در سوره کهف را شنیده ایم .موسی برای یادگرفتن علم نزد خضر می رود و در سه سفر با او همراه می شود . در یکی از سفرها خضر کودکی را می کشد و موسی به این کار ناپسند اعتراض می کند .خضر در جواب می گوید که این کار را به این خاطر انجام داده است که می ترسیده اند ( استعمال لفظ جمع هم محل بحث است ) کودک در آینده پدر و مادر خود را به کفر گرفتار کند . ♦️1-آیا این قتل قصاص قبل از جنایت نیست ؟ مگر در فضای فکری شیعه این متداول نیست که قصاص قبل از جنایت امری غیرشرعی هست ؟ ♦️2-استفاده از فعل خشینا ظاهرا بیانگر اینست که خضر یقین به کفر حتمی این کودک نداشته و از سر احتمالی او را کشته است .جدا از استعمال لفظ جمع برای مفرد آیا اینگونه احتمالات مجوز قتل فردی هست ؟ ♦️3-خضر کودکی را کشت که هنوز کودک بود و کافر نگشته بود لذا این کودک دیگر به جهنم نخواهد رفت زیرا قبل از کافر شده کشته شده و هنوز گناهی نکرده است .اگر چنین باشد دیگر کفار هم می توانند در قیامت اعتراض کنند که چرا خدا ما را در کودکی نکشتی تا ما هم به جهنم نرویم ؟اگر قرارست کافری در کودکی و قبل از کافر شدنش کشته شود پس چرا خدا این حکم را در مورد تمام کفار انجام نداده است ؟ اگر این کار نوعی خدمت به خود کودک و پدر و مادرش بوده پس چرا چنین خدمتی به دیگران نشده است ؟ ♦️4-آیا کفر جرم است و کافر مجرم ؟ به نظر میرسد ظلم جرم باشد و ظالم مجرم .پدر و مادر نیز خود عقل دارند و کسی به اجبار نمی تواند کسی را کافر کند ( مفاد آیه لااکراه فی الدین ) . 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ طی این سال ها به کرات شاهد اهانت برخی غربی ها به پیامبر اسلام بوده ایم که صد البته کاری ناپسند و غیرقابل دفاع است . 🔹 حال که ما مسلمین اهانت به مقدسات خود را تحمل نمی کنیم و مجازات سنگین بر آن تعیین کرده ایم در اینصوزت با برخی از آیات قرآن چه خواهیم کرد ؟ ♦️سوال جالب مجری بی بی سی از دکتر سروش دباغ 🔸 آیا آیاتی مثل أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ( اعراف /179 ) اهانت به متدینین سایر ادیان و ملحدین نیست ؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تکفیر شیخ محمد آصف محسنی بخاطر رد تحدی به سوره های کوچک قرآن 🔹مرحوم محسنی از علماء و رهبران مذهبی و جهادی افغانستان بود که سال قبل به رحمت الهی پیوست.ایشان در علوم مختلف اسلامی تالیفات داشتند اگر چه برخی آراء شاذ بین تالیفات ایشان وجود دارد . 🔸از جمله اینکه ایشان معتقد بودند که تحدی قرآن به سوره هایی مثل سوره کوثر و عصر نیست و فضلاء می توانند مثل این دو سوره را بیاورند !!! ▪️وأما الإتیان بمثل سورة الکوثر والعصر وأمثالهما فالظاهر عدم التحدی به، بل الظاهر تیسره للفضلاء.فتأمل. آصف محسنی،محمد، مشرعة بحار الأنوار،ج1، ص 323، الناشر : مؤسسة المعارف، الطبعة : الثانیة، 1426 هـ - 2005 م.▪️ ♦️برخی شیعیان با نظر به این مبنا آصف محسنی را خارج از دایره اسلام معرفی می کنند . به عنوان مثال در یکی از گروه های فعال شیعه در تلگرام کنفرانسی با موضوع انحرافات آصف محسنی ترتیب داده شده بود . 🔸اولین دلیلی که ایشان را خارج از اسلام دانسته بودند این بود که محسنی تحدی قرآن را منحصر در برخی سوره ها دانسته است.بدین توضیح که تحدی و اعجاز قرآن ( حتی در سوره ای کوچک ) ضروری دین است و چون به نظر کنفرانس دهنده آصف محسنی ضرورتی را منکر شده احکام فرد مسلمان در مورد او جاری نمی شود !!! و صد البته مخالف ظاهر قرآن حرف زده است ( دلیل دوم ) چرا که قرآن تحدی به یک سوره ( بدون شرح کیفیت آن ) هم کرده است . ❓حال سوال 🔵آیا با اینگونه استدلال ها می شود فردی را تکفیر کرد؟ 🔴نوع این استدلال طوریست که سوره های کوچک مثل کوثر معجزه است لذا برای اثبات صدق ادعای نبوت کفایت می کنند .به نظر شما سوره ای مثل عصر یا کوثر برای اثبات صدق ادعای نبوت کفایت می کند ؟ ⚫️اگر عدم قبول تحدی به سوره های کوچک باعث تکفیر فردی شود آیا قائلین به تحریف قرآن امثال محدث نوری هم کافر میشوند چرا که آنها هم مخالف آیه حفظ را قائل شده اند .فتامل !!! 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شیخ حسن میلانی هستند . می فرمایند : خداوند عمدا در قرآن طوری صحبت کرده است که مخاطب را به اشتباه بیندازد !!! 🔸 تقریبا معادل اینست که بگوییم قرآن کتاب ضلالت است نه هدایت 🔹 برای اینکه مردم را به سمت اهل بیت سوق دهند زیرآب قرآن را می زنند ❓ شما چه نظری دارید ؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
وجوه اعجاز قرآن.pdf
280.4K
✅ مقاله ای مختصر و مفید 🔰 مطالب اصلی مقاله: 🔹 کتابهایی که در سه قرن اولیه اسلامی درباره شگفتی‏ های قرآن نگاشته شده به اعجاز اشاره‏ ای ندارد!! 🔹روایات کدام وجهه اعجاز قرآن را مطرح می کنند؟ 🔹روایتی از معصومین در اعجاز بلاغی قران وارد شده است؟ 🔹روایت مشهور کافی در بیان اعجاز بلاغی نیست!! 🔹 آیات تحدی در مقام بلاغت و فصاحت هستند یا جنبه ای دیگر مقصود از تحدی است؟؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام (1) ♦️از جدی ترین نقدهای منتقدین به آموزه های اسلام، پذیرش برده داری توسط این دین است.این نقد تا حدی می تواند چالش برانگیز باشد که مانع پذیرش حقانیت اسلام در نظر دیگران شود.برده داری و بدتر ازآن کنیزداری که همراه با رابطه جنسی بدون شرط رضایت کنیز بوده، امریست که در نظر این منتقدین مطلبی قبیح و خلاف عدالت محسوب می شود. ♦️در قرآن برده داری امر پذیرفته شده و حداقل شاهد بر این قضیه آیه 178 سوره بقره هست(وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ). جالب اینکه قرآن انسانی را مالک انسان دیگر معرفی می کند(فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ. نساء/25) ♦️توجیهات بسیاری برای مترقی نشان دادن پذیرش برده داری از سوی علمای اسلام ارائه شده که از قوت چندانی برخوردار نیست. ♦️گفته شده که برنامه اسلام برای لغو برده داری برنامه ای تدریجی در محدوده زمانی نسبتا طولانی بوده است.(از توجیهات بسیار محوری مدافعین اسلام).در اینجا باید پرسید شاهد این مدعا چیست؟در هیچ کجای قرآن مطلبی برای اثبات این مدعا وجود ندارد. ثانیا این برنامه چقدر طولانی بوده که تا قرن ها برده داری هنوز بین مسلمانان وجود داشته به طوری که مادر برخی ائمه شیعه کنیز بوده اند.در امپراتوری عثمانی تا قرن نوزدهم برده داری رایج بود و در ایران نیز تا سال 1307 رواج داشت که نهایتا در این سال ممنوع اعلام شد. حال این کدام برنامه حذف تدریجی بوده که نتوانسته برده داری را در این مدت طولانی از بین ببرد؟ ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حضرت حمزه کعبه را با نیزه خود بلند می کند!!! ♦️اخیرا کلیپی در سطح وسیع منتشر شده که یک روحانی در آن داستانی نقل می کند که حضرت حمزه (عموی پیامبر صلی الله علیه و آله) با نیزه خود کعبه را از جا بلند کرده، موجب مسلمان شدن تعدادی از مردم شده اند ♦️فکر نکنم نیاز به نقد چندانی وجود داشته باشد ولی گفتن اینکه این روایت در کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری آمده کمی از طنز سخنان جناب خطیب می کاهد 💠پ.ن: معجزات و کرامات حسی و تجربی نقل شده برای شخص پیامبر چندان از اعتبار برخوردار نیست چه برسد به امثال جناب حمزه. به عنوان مثال مهمترین معجزه بعد از قرآن برای پیامبر شق القمر است.قبلا در نقد شق القمر مطلبی در کانال نوشته شده که با جستجوی قابل مشاهده است 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی در محکمات قرآن . ♦️طبق تصریح آیه 7 سوره آل‌عمران، گفته شده که آیات قرآن دارای «محکم و متشابه» است؛ و دانشمندان اسلامی پذیرفته‌اند که قرآن، دارای آیات متشابه است. از سوی دیگر گفته شده، آیات فاقد معانی روشن و قابل حمل بر وجوه مختلف، یا آیاتی با احتمالات متعدّد، متشابهات قرآن هستند. ♦️ مهم است که بدانیم، خود قرآن مشخص نکرده که کدام آیاتش، متشابه و کدام آن، جزء محکمات است؛ بنابراین، از خود قرآن، نمی‌توان مصادیق آیات متشابه را مشخص نمود. ♦️جدای از نامشخص بودن وضعیت محکمات و متشابهات از قرآن و در قرآن؛ دانشمندان علوم اسلامی نیز تعریف واحدی از متشابه و محکم وجود ندارد. یعنی تعاریف متعدد و متفاوتی از محکمات و متشابهات برای آیات قرآن بیان شده است. 💠نکته 🔹1- اکنون تشخیص مصادیق آیات متشابه و محکم با کیست؟ اگر تشخیص آن با امام(ع) باشد که در حال حاضر دسترسی به وی نیست؛ 🔹2-اگر تشخیص آنها به تمسک از روایات و احادیث، حواله داده شود؛ دو مشکل پیش روی ماست: یک ـ احادیث پیرامون همۀ آیات قرآن سخن نگفته‌اند، و البته مصادیق متشابهات را نیز، روشن ننموده‌اند. دو ـ روایات، منسوب به ائمه(ع) هستند و اساساً معلوم نیست مستند و غیرجعلی باشند. ♦️نتیجه اینکه، تشخیص آیات محکم و متشابه قرآن، با مردم، یعنی عالمان دینی است؛ و هر عالمی با فضای ذهنی و دینی خودش، آیات قرآن را تقسیم به محکم و متشابه می‌کند. ❓سوال 🔹1-آیا می‌توان به قرآنی که نمی‌دانیم کدام آیاتش محکم است و کدام آیاتش متشابه است، استناد کرد و از آن احکام دینی و اجتماعی را استخراج نمود؟ 🔹2- با توجه به این که اکنون تقریبا هیچ آیه‌ای از قرآن وجود ندارد که تفسیر واحدی از آن در دسترس باشد، و همۀ آیات قرآن توسط مفسرین، متعدد یا متفاوت تفسیر شده‌اند؛ آیا با تعریف دانشمندان از متشابه، که آیات فاقد معانی روشن و قابل حمل بر وجوه مختلف یا آیاتی با احتمالات متعدّد را متشابه دانسته‌اند، نمی‌توان استدلال نمود که تمامی آیات قرآن، متشابهات هستند؟ 🔹3- اگر همۀ آیات قرآن را جزء متشابهات بدانیم، آیا قرآن می‌تواند موجب هدایت انسان باشد و روش زندگی را از آن به دست آورد؟ 🔹4-اگر آیات قرآن را روشن و محکم بدانیم؛ این سؤال به وجود می‌آید که چرا فرق متعدد اسلامی، از یک متن واحد، به وجود آمده‌اند؟ و چرا نمی‌توانند بر اساس قرآن، یگانه شوند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر تشخیص وحی . ♦️گفته می‌شود که انتقال وحی به پیامبران، یعنی وحی تشریعی، به چند صورت روی داده است: 1. صحبت کردن خدا با پیامبرش، بدون هیچ واسطه‌ای؛ چه در خواب و چه در بیداری. 2. از طریق واسطه‌ای غیر بشری؛ یعنی جبرئیل یا فرشته‌ای دیگر، و یا به واسطه یک شیئ؛ مانند وحی بر موسی با واسطه درخت. . ♦️خب، فرض کنید که به شخصی وحی شده و الفاظی را می‌شنود چه با صوت، و چه به درک خصوصی؛ یعنی بدون دستگاه شنوائی. الان که وحی را شنید، چطور متوجه می شود که آیا خداوند با او حرف زد؟ یا فرشته یا یک شیئ؟ به عبارت دیگر، او نمی‌داند کلام خدا و صدای اشیاء یا کلمات فرشتگان، چگونه هستند؛ تا تشخیص دهد صدا یا کلماتی که اکنون می‌شنود یا درک می‌کند، صدا یا کلام کدامیک از آنهاست. . ♦️چند راه برای تشخیص متکلم کلمات وحی وجود دارد: ۱- خود متکلم را ببیند؛ و همزمان، حرف زدنش را بشنود. ۲- بدون رؤیت متکلم، از لحن صدا یا دستور زبان گوینده، و نوع کلماتی که به کار می‌برد، بفهمد که این گوینده کیست یا حداقل، این متکلم با گوینده دیگر، متفاوت است؛ هر چند که در این مدل نیز، فقط تفاوت گوینده معلوم می‌شود، و در این حالت، هویت گوینده مشخص نخواهد شد؛ که خداست یا فرشته یا شیئ دیگر. ۳- متکلم، قبل از صحبت یا همزمان و بعد از صحبت، خودش را در وحی معرفی کند. مثلا بگوید: ای فرهاد ، من جبرئیل هستم؛ یا بگوید من خدا هستم که دارم با تو سخن می‌گویم. . ♦️بنابراین، با توجه به وجود القائات شیاطین و سخن گفتن آنها، و نیز تصورات شخصی و خواب‌های عادی پیامبر(ص)؛ و نیز وجود احادیث قدسی؛ و همچنین وجود انواع وحی، به نظر می‌رسد که کار پیامبر در تشخیص و تمایز آنها، بسیار بسیار مشکل و شاید ناممکن باشد. . ❓سؤال 🔹۱- پیامبر چگونه تشخیص می‌دهد که کدام شنیده، وحی است و کدام وحی نیست؟ و کدام وحی، مستقیم است و کدام غیرمستقیم؟ 🔹۲- وجه تمایز انواع وحی، در قرآن چگونه است؟ چه آیاتی از قرآن، وحی مستقیم در بیداری یا خواب هستند؟ و چه آیاتی از آن، وحی به واسطه فرشته و یا اشیاء هستند؟ 🔹۳- چرا انواع وحی وجود دارد؟ آیا نمی‌شد همه وحی‌ها را خود خدا مستقیم بگوید؟ یا همه را فرشته بگوید؟؛ که نیازی به تشخیص متکلم برای پیامبر، نباشد ؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️دو نیمه ماه بر فراز دو کوه . ♦️شَقُّ الْقَمَر از معجزات منسوب به پیامبر(ص) است؛ که به نقل از برخی روایات، پیامبر در حدود سال اول یا هشتم یا دهم بعثت، و به درخواست برخی مشرکان یا یهودیان مکه، با اشاره انگشت به ماه، آن را به مدت حدود یک دقیقه یا یک ساعت، به دو نیمه قسمت نمودند. ♦️این دو نیمه شدن ماه، با توصیفات بسیار متفاوتی نقل شده است؛ که حتی در برخی از این نقل‌ها آمده است که، هر نیمه ماه بر سر کوهی جایگاه یافته است؛ و یا اینکه کوهی میان دو نیمه ماه نمایان شده است. هر چند که نام این کوه‌ها در روایات، مختلف بیان شده است. وقوع این معجزه، مورد قبول عده‌ای از علمای اسلامی است، و حتی آیات سوره قمر را بر آن تطبیق نموده‌اند؛ هر چند که برخی از اندیشمندان نیز، وقوع این معجزه را نپذیرفته‌اند و اشکالاتی بر آن وارد نموده‌اند. . ♦️روایات شق القمر، هم در منابع شیعی وجود دارد و هم در منابع اهل تسنن. روایات عامه، همگی از جهت سند و دلالت مخدوش هستند، و راویان آنها جز یک نفر، بیننده واقعه شق القمر نبوده‌اند؛ و روایات این یک نفر از این واقعه نیز، از لحاظ متن مضطرب هستند. روایات شیعه نیز همان مشکلات را دارد؛ و در اسناد این روایات، راویانی مهمل، مجهول و ضعیف حضور دارند؛ که برخی از ایشان نیز، زیدی مذهب می‌باشند. . اکنون فرض می‌کنیم که روایات شق القمر، همگی اصیل و معتبر هستند و راویان آنها نیز، همه موثق و راستگو می‌باشند؛ و اساساً این روایات جعلی نیستند. ♦️برای معجزه شق القمر، دو حالت کلی قابل طرح است: 1ـ تصویر دیده شده توسط برخی اندک از افراد همراه پیامبر(ص)، تصویری «سرابی و توهمی» بوده است. یعنی این افراد، یا تصرّف در چشمانشان صورت گرفته است و یا اینکه، با یک واقعه طبیعی (همانند مانع شدن یک جسم جلوی تصویر ماه)، تصوّر نموده‌اند که ماه دو نیم شده است. به عبارت دیگر، زمان‌هایی که ماه بسیار پایین و تقریباً مماس سطح زمین قرار می‌گیرد، اگر شئ‌ای همانند درخت یا کوهی، جلوی تصویر ماه واقع شود، بیننده تصور می‌کند که ماه دو نیم شده است. 2ـ جدا سازی ماه به دو نیمه، واقعی و غیر توهمی بوده است. این رخداد می‌تواند در جداسازی در حد چندین متر و غیر قابل مشاهده باشد؛ و می‌تواند جداسازی در حد چندین کیلومتر و قابل مشاهده باشد. فرض می‌کنیم که امکان دارد ماه (با وجود جاذبه میان کرات و زمین)، به دو نیمه با فاصله چندین کیلومتر تقسیم شود؛ و اساساً معجزه، یعنی همین رخداد خارق العاده. اکنون این سؤالات اساسی به وجود می‌آید که: 1ـ چرا این واقعه بسیار مهم، در بلاد هم افق و با وجود شب مشترک با مکه، دیده و گزارش نشده‌ است؟ 2ـ چرا این واقعه مهم، توسط عدۀ زیادی در همان زمان وقوعِ رخداد مکه، و نیز راویان بسیار زیاد در دورۀ حیات پیامبر(ص)، یعنی در میان مردم حجاز پیش و پس از هجرت ایشان، گزارش و دهان به دهان نگشته است؟ . ♦️در این‌جا، ممکن است گفته شود: الف. زمان رخداد شق القمر، چند ثانیه بوده است؛ و فقط یکی دو نفر که گوش به زنگ بوده‌اند، این واقعه را دیده‌اند؛ و بقیه مردم حواس‌شان به ماه نبوده است، تا بخواهند ببینند و گزارش کنند. ب. اتفاقاً بسیاری از مردم مکه و دیگر بلاد حجاز، این معجزه را دیده‌اند؛ ولی معاندان و دشمنان پیامبر(ص) از ذکر معجزه خودداری نموده‌اند، و از نقل آن توسط دیگران نیز، جلوگیری نموده‌اند. یا اینکه بگوییم، روایات کثیری در این باره نقل شده بوده است، ولی در طی قرون بعدی، همه این روایات از بین رفته‌اند. . ❓سؤال آیا مشرکان و یا یهودیانی که این واقعه را درخواست نمودند، به پیامبر اسلام(ص) ایمان آوردند؟ آیا گزارشی از ایمان‌آوری آنها و یا نقل قول ایشان در رابطه به رخداد شق القمر وجود دارد؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی در باب تحدی و اعجاز ذاتی قرآن ❓سوالی مهم 🔹آیا عجز ما از ساخت سوره ای مثل قرآن منطقا آسمانی بودن این کتاب را اثبات می کند ؟ قرآن در موارد مختلف مخالفین خود را به هماوردی دعوت کرده که از آن به تحدی یاد می شود.در پنج آیه به بحث تحدی اشاره شده و در هریک به شیوه های مختلفی تحدی شده است. 🔹ممکن است در دوره ای خاص مثلا زمان حیات پیامبر اسلام و یا حتی عصر حاضر کسی نتواند سوره ای مثل قرآن بیاورد اما احتمال تحقق این امر در آینده ای نزدیک یا دور منتفی نیست. حتی ممکن است فردی_خاص که قصد پاسخ دادن به تحدی قرآن را دارد اکنون از ساختن متنی مانند قرآن عاجز باشد اما همین فرد سالها بعد از عهده این کار برآید . 🔹 بنابراین، تقاضای قرآن از مخالفان (که اگر نتوانستید سوره ای مثل قرآن بیاورید باید تسلیم شوید و ایمان بیاورید) درخواستی قابل تامل است . برای اثبات معجزه بودن قرآن،حداقل باید به نحوی اثبات شود که هیچ انسانی در هیچ عصری نتوانسته و نخواهد توانست سوره ای مثل سوره های قرآن بیاورد. در حالی که چنین مدعایی نه تنها قابل اثبات نیست، بلکه از دیدگاه بسیاری از مخالفان موارد نقض فراوانی دارد. 🔹با روشی که قرآن برای اثبات معجزه بودن خود در پیش گرفته است، بسیاری از اندیشمندان، هنرمندان،شاعران، مخترعان، و... میتوانند ادعای پیامبری کرده و آثار خود را معجزه بنامند! 🔹حتی فرض کنیم تا روز قیامت هم کسی نتواند متنی مثل قرآن بیاورد، به لحاظ منطقی نتیجه ای که می توان گرفت اینست که : پیامبر اسلام هزاران سال پیش کتابی آورد که هیچ بشری نتوانست نظیر آن را بیاورد همین و بس! یعنی باز هم وحیانی بودن قرآن اثبات نمی شود. 🔹از نظر عقلی محال نیست که یک انسان باهوش، با اتکاء به استعداد و نبوغ ذاتی و ذوق هنری وادبی خود،اثری را به یادگار بگذارد که تا روز قیامت هم کسی نتواند مثل آن را بیاورد و چون چنین فرض و احتمال معقول است تحدی قرآن باز محل تامل است.به نظر می رسد حتی شکست قطعی مخالفان نیز چیزی را اثبات نمی کند. 🔹خلاصه اینکه "نتوانسته اند" هرگز دلیل بر "نخواهند توانست "نمی کند . حتی اگر معلوم شود که بشر هرگز نمی تواند متنی مثل قرآن بیاورد، فقط غیربشری بودن قرآن اثبات می شود نه الهی بودن آن. چرا که غیربشری بودن معادل یا ملازم الهی بودن نیست. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️وحی پیشینی ♦️از گذشته دور تاكنون، نظر غالب يا تمام متكلمين و اندیشمندان اسلامی بر آن بوده است كه، پيامبر(ص) به وسيله «ارتباط مستقيم با خداوند، يا به واسطه فرشتگان، یا ورای حجاب»، با خداوند متعال در ارتباط بوده یا سخن گفته است؛ و وحی الهی و قرآن را، از این طریق دريافت كرده است. . ♦️اين فرض يا نظريه قدیمی، اشكالات اساسى متعددی دارد؛ كه برخی از آنها در اديان پيش از اسلام، و نيز میان فیلسوفان متقدم و متأخر، مطرح بوده؛ و هر روز، پیچیده‌تر گشته است. یکی از این اشکالات، چگونگى «ارتباط مجرد و غير مجرد» و نيز، مسأله "سنخيت" میان آنها است. . ♦️براى حل اين مشكل اساسی، "نظريه وحى پيشينى" قابل ارائه است. در اين نوع تبیین از وحى، پيامبر(ص) پس از تولد و در طول دوران زندگى خود، هيچ ارتباطى مستقیمی با خداوند و فرشتگان، و به طور کلی ‌با ماوراء طبیعت، نداشته است. . ♦️وحیِ پیشینی، به این معنا است که؛ پیامبر(ص) در زمان تولد خود، به همراه اطلاعاتی از پیش تعبیه شده و ژنتیکی، به دنیا آمده است؛ یعنی در مغز و حافظۀ خود، حامل کل متن و لفظِ وحی و قرآن، بوده است؛ و در زمان بعثت خود، اولین رخدادِ "یادآوری" برخی از آیات قرآن کریم، برای وی، واقع شده است. پس از آن نیز، بنا به رویدادها و اتفاقات زمانی و مکانی خاص دوران حیاتشان، به مرور، بقیه آیات قرآن، که محفوظ در مغز ایشان بوده است، از حافظۀ مغزِ پیامبر(ص)، برایشان یادآوری شده است. . ♦️نکته اين نظريه وحی پیشینی، با نزول دفعى و تدريجى قرآن، همخوانى دارد. از سوی دیگر، منافاتی نیز با «محتوای قرآن» و «تاریخ قرآن» ندارد 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️انعام نباشیم . ♦️ادیان الهی و حتی غیر الهی، سه رکن اساسی دارند: عقائد، اخلاق و فقه؛ هر چند که این خط‌کشی‌ها، کاملا‌ً دقیق نیستند و برخی از مسائل آنها، با یکدیگر هم‌پوشانی دارند. . 🔹۱- فقه، پست‌ترین رکن هر دینی است؛ که غالباً متعصبان هر دین و فرقه‌ای، به آن بسیار اهتمام می‌ورزند. در فقه اسلامی و مخصوصاً شیعی، اساساً فقها نظر قطعی شارع را نمی‌دانند؛ و از باب احتیاط و اکل میته، احکام و دستورات فقهی را قایل شده‌اند؛ تا بلکه در پیشگاه خداوند متعال، معذور یا مأجور باشند؛ که لااقل، مولا رحیم، نتواند آنها را بازخواست نماید. بنابراین، تقلید از فقها جایز است؛ چون فقه، اهمیتی ندارد، که تمام انسان‌ها بخواهند عمر خود را صرف اجتهاد در آن کنند؛ و عمل به فتوای هر فقیه جامع الشرایطی، مجزی است، چه عمل را حرام دانسته باشد و آن دیگری، همان عمل را حلال یا واجب پنداشته باشد. . 🔹۲- اما اخلاق، رکنی است که نیاز به تقلید و اجتهاد ندارد. مسأله‌ای «وجدانی» و شاید «فرهنگی» است؛ هر چند نسبی دانسته شود. به عبارت دیگر، هر کسی خود می‌داند که عملش اخلاقی است یا خیر؛ حتی اگر تلاش کند تا بداخلاقی خود را توجیه نماید. . 🔹۳- مهم‌ترین رکن هر دینی، اعتقادات است؛ که البته، مسائلی نظری هستند و قابلیت تقلید ندارند؛ و آنان که در عقاید، تقلید نمایند، أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ. . ♦️نکته فرض کنیم که شخصی می‌خواهد در مسایل و اصول اعتقادی، تقلید نماید. ❓سؤال شخص مقلد، چگونه تشخیص دهد که از کدام مرجع اعتقادی باید تقلید نماید؟ . شاید برخی بگویند که از دو یا چند خُبره در این زمینه، مشورت بگیرد. اما این جواب، معیوب و آهمند است؛ زیرا خُبره‌ها، خودشان گرایش اعتقادی دارند؛ خبره‌های با گرایش اعتقادی الف، همگی می‌گویند از مرجع با گرایش الف تقلید کن. از آن سو، خبره‌های با گرایش اعتقادی ب، همگی می‌گویند از مرجع با گرایش ب تقلید کن. البته همزمان نیز، نمی‌توان به نظر خبره الف و ب، عمل نمود؛ که دو پادشاه، در اقلیمی نگنجند. . ❓سؤال به نظر شما اگر فرد تنبل يا جاهلى، بخواهد در ركن عقايد دين تقليد نمايد، چگونه مى‌تواند مرجع مناسبی برای خود بیابد؟ . ♦️نکته در مسایل فقهی می‌توان احتیاط یا جمع در مسائل نمود؛ حتی در دو مذهب فقهی بسیار متفاوت؛ مثلاً هر وعده، دو نماز خواند، یکی دست بسته و یکی دست باز؛ به امید آنکه بالاخره، یکی، شايد مطابق با واقع باشد. اما آیا در مسایل اعتقادی، می‌توان احتیاط یا جمع بين مسائل نمود؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️حجت الاسلام مصطفی محمدی در این کلیپ برای اثبات حقانیت قرآن چندین مطلبو ارائه می دهند : 🔹1-ادعای اینکه پیامبر بیسواد بوده است 🔹2-ادعای اینکه یک سوره کوچک مثل کوثر برای اثبات نبوت کفایت می کند 🔹3-هیچ کس نمی تواند در سطح قرآن نوشته یا گفته ای ارائه کند ♦️هر سه ادعای ایشان قابل نقد هست: 🔹1-اینکه پیامبر اسلام فردی بیسواد بوده رو حتی خود ملحدین و ضد اسلام ها نیز قبول ندارند . احتمالا ایشان طبق معنای امی بودن به این نتیجه رسیده است که پیامبر سواد خواندن و نوشتن نداشته است. امی را غیر از بیسواد مادر زاد میتوان بر اهل مکه بودن نیز تطبیق داد . البته با برداشت هایی از قرآن و برخی روایات پیامبر اسلام سواد خواندن و نوشتن داشتند ولی به علت هایی اقدام به این کار نمی کردند 🔹2- اینکه یک سوره کوچک مثل کوثر توان اثبات نبوت فردی را داشته باشه را برخی از علمای شیعه نیز قبول ندارد. قبلا طی پستی نشان دادیم که مرحوم آصف محسنی تحدی به سوره های کوچک قرآن را محل تامل می داند https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/385 🔹3-این ادعا هم محل تامل است. در وهله اول کلمه "مثل قرآن" دچار یه نوع اجمال است .مراد از مثل قرآن چیست ؟ آیا حتما باید به زبان عربی باشد و در قالب نثر و سوالات دیگر که جواب به آنها باید توضیح قانع کننده داشته باشد با نظر به اینکه فصاحت امری ذوقی هست و ذوق به تبع افراد متغیر است لذا توجه بیش از حد به فصاحت و امری ذوقی حل کننده مشکل نیست ♦️برای پرهیز از اطاله کلام نگارنده با بررسی امر اعجاز قرآن به این نتیجه رسیده است که مبانی کلامی برای اثبات اعجاز بودن قرآن گزاره ای تحمیلی و به دور از متن و واقعیت هاست که باید تصحیح گردد . شبیه این اشکال در باب عصمت همه جانبه پیامبر طبق مبانی کلامی وجود دارد . در کلام قائل به عصمت مطلق پیامبر شده ایم ولی در قرآن با آیات مختلفی روبرو می شویم که ظاهر آنها بیانگر خطای پیامبر هست 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️نظریه صرفه 🔹یکی از دیدگاههای قدیمی در مورد اعجاز قرآن نظریه صرفه است . این دیدگاه می گوید چنین نیست که معارضین قرآن از آوردن مانند قرآن ناتوان باشند بلکه در واقع این خداوند است که مانع انجام این کار می شود 🔹دو قرائت مختف از صرفه چنین است : 1- خداوند به واسطه ای از بین بردن انگیزه ی معارضین برای آوردن مثل قرآن مانع از آوردن مانند قرآن می شود 2-خداوند علوم لازم برای آوردن مثل قرآن را از معارضین سلب می کند 🔹به دیدگاه صرفه نقدهایی وارد شده؛ اما نکته ی مهم این است که قائلین به صرفه به این دلیل به صرفه روی آورند که از طرفی ناگزیر بودند معجزه بودن قرآن را بپذیرند چرا که قرآن به آوردن مثل خود تحدی کرده و از طرف دیگر قرآن را فاقد اعجاز بیانی می دیدند لذا نظریه ای ساختند که اعجاز قرآن را توضیخ دهد 🔹پس اگر برخی از عالمان مسلمان که زبان عربی را نیز خوب می دانستند بیان قرآن را در سطحی بشری تشخیص داده اند نمی شود پذیرفت که قرآن به لحاظ بیانی معجزه است زیرا معجزه باید امر قاطعی باشد که نه تنها افراد همدل بلکه افراد کوردل را نیز خلع سلاح کند 🔹آنچه دیدگاه صرفه را بیشتر جالب توجه میکند این است که برخی از عالمان بزرگ اسلامی در میان طرفداران این نظریه قرار دارند از جمله سید مرتضی وحتی شیخ مفید دیگر متکلم بزرگ شیعه و استاد سید مرتضی در یکی از مواضعی که راجع به اعجاز قرآن بحث کرده صرفه را می پذیرد لذا نمی توان این نظریه را سهل انگارانه یا برخاسته از اغراض نادرست دانست 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️معجزات ولادت پیامبر(ص) - بخش اول . 🔹بیش از ده معجزه، به عنوان معجزات ولادت پیامبر(ص) در برخی احادیث و کتب تاریخی ذکر شده است؛ برخی از آنها عبارتند از: 1ـ محروم شدن ابلیس از ورود به آسمان‌های هفتگانه. 2ـ دور شدن شیاطین 3ـ به صورت بر زمین افتادن تمامی بت‌ها. 4ـ شکسته شدن ایوان کسری و سقوط کنگره‌های آن. 5ـ خشک شدن آب دریاچه ساوه. 6ـ پیدا شدن آب در سرزمین خشک سماوه. 7ـ خاموش شدن آتشکده فارس پس از هزار سال. 8ـ تابیدن نوری از سرزمین حجاز تا مشرق زمین. 9ـ پاک شدن علوم غریبه از ذهن کاهنان عرب. 10ـ باطل شدن سحر ساحران. 🔹جدای از آن که سند و راویان احادیث و روایات این معجزات، ضعیف و نامعتبر هستند؛ پیرامون این معجزات، سؤالات و تأملاتی نرم‌اندیشانه و سخت‌اندیشانه، قابل طرح و توجه هستند: 🔹الف. تأملات ساده و نرم‌اندیشانه 1ـ به کارگیری عنوان معجزه برای این وقایع مقارن ولادت پیامبر(ص) نادرست است؛ زیرا عنوان و اصطلاح معجزه، تعریف مشخصی دارد که در کتب کلامی به آن پرداخته شده؛ و شاه‌بیت آن، «ادعای پیامبری، به واسطه امر خارق العاده است». 2ـ هر کدام از وقایع مطرح شده به عنوان معجزات ولادت نبی مکرم اسلام(ص)، کلی و مبهم هستند؛ و جزئیات زمانی و مکانی و از همه مهم‌تر، اطلاعات توصیفی دقیقی ندارند؛ تا صحت‌سنجی آنها به «روش علمی» دستیاب و قابل بررسی شود. هر چند که برخی از این وقایع، گزاره‌های غیر تجربی هستند، و اساساً قابلیت «راستی‌آزمایی» توسط اندیشمندان را ندارند. 🔹3ـ در بین این وقایعی که به عنوان معجزات تولد حضرت محمد(ص) طرح شده است؛ رخداد‌هایی با موقعیت جغرافیایی مختلف، در مناطق گوناگون بیان شده است؛ که دقیقاً مشخص نیست که با وجود سختی رفت و آمد و ارتباطات در عصر پیامبر(ص)، همه این وقایع، چگونه گزارش شده‌اند؟ هر چند که ممکن است این گزارشات، در دوره‌ها و قرون بعدی و بر اساس تاریخ احتمالی وقوع آنها، توسط افراد مختلف جمع‌آوری و بیان شده باشند؛ بنابراین لازم است بررسی شود که: 🔹آیا گزارش‌های جهانی راجع به این رخدادها و تاریخ دقیق آنها، در منابع بین‌المللی وجود داشته یا دارد؟ آیا این وقایع و رخدادها، همزمانی در ساعت ولادت یا روز ولادت یا سال ولادت داشته یا دارند؟ آیا می‌توان یک رخداد که با فاصله مثلاً چند ماه یا چند روز در منطقه‌ای رخ داده است را، به عنوان معجزه ولادت پیامبر(ص) در نظر گرفت؟ و از سوی دیگر، دایرۀ محدوده زمانی قابل قبول در این مسأله، چگونه تعیین شده است؟ ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️به چه معجزه اى، ايمان مى آوريد . 🔹فرض اين است كه قرآن كريم "معجزه" است؛ پيرامون اين مطلب، چند حالت، متصور است: ١- قرآن فقط براى عرب هاى دانشمندِ صدر اسلام، "قدرت نمايى" معجزه داشته است ٢- قرآن فقط براى عرب هاى عوام و خواصِ صدر اسلام، قدرت نمايى "اعجاز" داشته است ٣- قرآن براى "همه مردم" عصرِ جاهلى، اعجاز به شمار مى آمده است ٤- قرآن، معجزه جاودان است؛ و براى تمام مردم كره زمين تا قيامت، معجزه به شمار آمده و خواهد آمد . 🔹نكته "معجزه نبوى"، براى اثبات و "باورِ درونى" مردم به پيامبرىِ شخصى، كاربرد دارد؛ و از سوى ديگر، هر جامعه اى از مردم عوام و خواص، تشكيل شده است به نظر مى رسد كه يك معجزه، لازم است "حداقل"، اغناء كننده عوام يك جامعه (از براهين منطقى و فلسفى)، و "حداكثر"، اغناء كننده خواص يك جامعه باشد؛ و اغناء خواص، "به تنهايى"، نمى تواند "اطمينان قلبى" براى اكثريت مردم جامعه باشد به اين معنى كه چون مخاطبِ عام رسالت، مردم عوام هستند؛ الزاماً معجزه بايد "ايمانِ عوام" جامعه ها را نشانه رود . ❓سؤال آيا اعجاز قرآن كريم، اين گونه بوده، هست و خواهد بود؟ آيا اكنون، مردم جهان، به مواجهه با قرآن، به اعجاز پيامبر(ص) ايمان مى آورند؟ آيا اكنون، تعداد قابل توجهى از "اعراب و عجم هاى" غيرمسلمان جهان، به ديدن و مواجهه با قرآن، پى به اعجاز آن مى برند؟ و مهم تر اينكه: ١- آيا معجزه شنيدنى است يا ديدنى؟ يعنى، آيا هر كسى خودش بايد "درك معجزه" كند؛ يا به صِرف شنيدن از ديگران، موظف به ايمان آوردن است؟ ٢- آيا معجزه بايد "حال" باشد؛ و مبتنى به حال كنونى جامعه؛ يا مى تواند معجزه "گذشته" باشد؛ و مبتنى بر چهارچوب ذهنى گذشتگان؟ ٣- آيا معجزه مبتنى بر احوال گذشتگان، مى تواند براى مردم حال، "شگفتى ساز و ايمان آور" باشد؟ . 🔹به نظر شما: اگر "اكنون" شخصى ادعاى پيامبرى نمايد، شما يا مردم، چه معجزه اى از او درخواست مى كنيد، تا به وى ايمان بياوريد؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️پیامبر، قرآن و بوم 🔹یک. مفاهیم و مصادیق را به نسب منطقه «جزیرة العربِ صدر اسلام»، حداقل به چهار دسته می‌توان تقسیم نمود: 1ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که تنها در منطقه «جزیرة العرب» وجود و کاربرد داشته، و به نوعی اختصاصی بوم جغرافیایی جزیرة العرب بوده است. 2ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که در منطقه «جزیرة العرب» پربسامد و پرکاربرد بوده‌اند، ولی در برخی مناطق دیگر کره زمین نیز وجود و کاربرد داشته‌اند؛ مثل شتر، کنیز و غلام. 3ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که در تمامی مناطق کره زمین وجود دارند، و کاربرد تقریباً یکسان میان مردم جهان دارند؛ مثل: آب و خورشید یا محبت و فرزندپروری. 4ـ مفاهیم، مصادیق و اصطلاحاتی که اساساً در منطقه «جزیرة العرب» وجود و کاربرد ندارند، و به نوعی اختصاصی بوم جغرافیایی دیگر مناطق کره زمین هستند؛ مثل: خرسِ‌پاندا و کانگورو یا برف‌کوچ و قنات. 🔹دو. واژگان قرآنی را می‌توان در دسته‌های مختلفی با موضوعات متنوع مورد تأمل قرار داد. مثلاً : 1ـ اشیاء مختلف در قرآن، همانند: «میخ، پشم، قلم، ظروف غذا، سوزن، چراغدان، چراغ، پرده، سفال، دیگ، پیمانه، ترازو، کلید، پیاله، قفل، دلو، بالش، فرش، عصا، تخت» 2ـ اعضای بدن انسان در قرآن، همانند: «ریش، چشم، بینی، گوش، زبان، دندان، چانه، گردن، رحم، روده، پوست، خون، پا، دست، دهان، شكم، استخوان، سرانگشت، سینه، رگ» 3ـ نام حیوانات در قرآن، همانند: بلدرچین، پشه، مگس، زنبور، عنکبوت، ملخ، کلاغ، مورچه، شپش، قاطر، گوسفند، بز، شتر، اسب، الاغ، گاو، مار، خوک، قورباغه، فیل» 4ـ و موضوعات و دسته‌بندی‌های دیگر ... 🔹سه. بسیار قابل تأمل است که در قرآن کریم، مفاهیم و مصادیق پیرامون «اشیاء، جغرافیا، موجودات نباتی و حیوانی، آداب و رسوم و ... که از نوع چهارم (یعنی اختصاصی مناطق دیگر) باشند، وجود ندارند؛ مگر به دو صورت: 1ـ واژگانِ «دخیل»ی که به ندرت و اندک از طریق مراودات تجاری و مسافرتی، یا نقل میراث یا اسطوره‌های قبایل ادیان دیگرِ نزدیک به منطقه جزیرة العرب، به دایرۀ واژگانی این منطقه سرایت یافته‌اند. 2ـ برخی از واژگان نامعلوم یا متشابه قرآن، که کسانی با تفسیر به رأی و ادعا، داخل دسته چهارم بنمایند. . ♦️نکته با توجه به دایرۀ واژگانی محدود و خاص قرآن به عنوان وحی الهی، و نیز دایرۀ واژگانی شخص پیامبر(ص) در احادیث، چهار حالت، قابل تصور است: 1ـ قرآن، متنی بومی بوده است؛ که فقط برای مردم منطقه عربستان نازل شده است و منشوری برای دیگر مناطق جهان و نیز آیندگان، نبوده و نیست. 2ـ خداوند متعال یا پیامبر(ص)، دانش و اطلاعی از وضع دیگر مناطق کره زمین، و مفاهیم و مصادیق رایج در میان دیگر مردم جهان نداشته‌اند. موارد 3 و 4 را شما فکر کنید. 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️متنِ بی‌مالک و اعجاز . 🔹برای آیات قرآن کریم، به نسبت فهم مردم کنونی و مردم صدر اسلام، حداقل چهار حالت می‌توان طرح نمود: 1ـ «معنا، مفهوم و مدلول آیات قرآن در زمان ابلاغ به مخاطب صدر اسلام، روشن بوده است؛ امّا به دلیل گذشتِ زمان و تحولات زبانی، بسیاری یا تمامی آیات قرآن، مجمل و گنگ گشته‌اند.» شاهد درستی این حالت، فربه شدن کتاب‌های تفسیری در طول قرون اولیه به بعد است (البته اگر گفته نشود که بسیاری از متون متقدم به دست ما نرسیده است، و در زمان صدر اسلام نیز همین فربهی تفاسیر بر آیات قرآن وجود داشته است). . 🔹2ـ «هم در زمان ابلاغ آیات قرآن و هم در دوره‌های پس از آن، معنا، مفهوم و مدلول بسیاری یا تمامی آیات قرآن کریم، مجمل و گنگ بوده است.» قبول این حالت، مستلزم «مهمل» بودن ابلاغ آیات قرآن است، چرا که از سوی پیامبر(ص) یا خداوند متعال، متنی به مردم ارائه شده است که، نه در گذشته و نه در آینده، فهمیده نگشته است؛ پس این نزول یا ابلاغ چه فایده‌ای داشته است؟ . 🔹3ـ «معنا، مفهوم و مدلول آیات قرآن کریم، هم در زمان ابلاغ اولیه آیات و هم بعد از آن، بسیار روشن بوده و روشن می‌باشد.» گزینش این حالت برای قرآن، دو وضعیت تصوری را پیش‌روی ما قرار می‌دهد: یک. هم مردم صدر اسلام و هم مردم دوره‌های متأخر، «معنا، مفهوم و مدلول» واحد و مشترک از آیات قرآن فهمیده‌اند. دو. متن قرآن، متنی «انتزاعی» است؛ بنابراین، مردم صدر اسلام، معانی و مفاهیم مورد نیاز خود در آن دوره را از قرآن برداشت و استفاده ‌نموده‌اند، و مردم دوره‌های بعد و اکنون نیز، معانی و مفاهیم مورد نیاز خود را برداشت و استفاده می‌نمایند. فرض اول، نمی‌تواند صحیح باشد؛ چون تفاسیر متنوع و مختلفی از قرآن وجود داشته و دارد. فرض دوم نیز، یک اشکال اساسی دارد؛ و آن این که، معیار «تفسیرِ انتزاعی» چیست؟ و مردم به عنوان عمل کننده به فرامین الهی، چگونه بدانند کدام تفسیرِ اندیشمندان اسلامی از قرآن کریم، مراد و مقصود خداوند متعال بوده است؟ . 🔹4ـ «معنا، مفهوم و مدلول بیشتر یا برخی از آیات قرآن کریم در دوران صدر اسلام و نیز قرون متقدم، مجمل و گنگ بوده است؛ امّا اکنون به دلیل پیشرفت بشر و شناخت بهتر جهان توسط انسان‌ها، معنا و مفهوم و مدلول برخی یا بسیاری از آیات قرآن، روشن و آشکار شده‌اند.» این حالت، همین وضعیتی می‌باشد که در دورۀ معاصر، علاقمندان زیادی یافته است، و از آن به «اعجاز علمی قرآن» یاد می‌شود؛ و هر روز، افرادی به تشخیص خود، برخی از آیات قرآن را مطابق علم روز، «تبیینِ اعجازی» می‌نمایند. . ♦️نکته تطبیقِ اعجازی برای آیات قرآن کریم، وقتی می‌تواند ارزشمند باشد که در زمانِ خلقِ متن، «خالقِ متن» به آن اراده نموده باشد؛ نه این که انسان‌ها به سلایق شخصی خود، «معنا، مفهوم و مدلول»ی را به متن قرآن «بار» نمایند؛ که اساساً پیامبر(ص) یا خداوند متعال، این معانی، مفاهیم و مدولول‌ها را اراده نکرده‌اند و روحشان نیز از آن‌ها بی‌اطلاع است. به نظر می‌رسد که هر چه به جلو می‌رویم و کشفیات جدیدی توسط اندیشمندان علوم تجربی مطرح می‌شود، به همین نسبت، میزان آیات اعجازگونه قرآن کریم به دلیل «کلی بودن و مجمل بودن آیات» افزایش می‌یابد؛ به گونه‌ای که در دوره‌های جدید، بسیار محتمل است که رویکرد «فربه‌سازی تفاسیر آیات قرآن کریم» به موضوع اعجاز قرآن تغییر مسیر دهد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️نظریه وحی پیشینی 🔹این نظریه می‌گوید که، پیامبر گرامی اسلام(ص) و دیگر پیامبران الهی، هیچ گونه ارتباط مستقیمی با فرشتگان و خداوند متعال نداشته‌اند. از گذشته دور تاكنون، نظر غالب يا تمام متكلمين و اندیشمندان اسلامی بر آن بوده است كه، پيامبر(ص) به وسيله «ارتباط مستقيم با خداوند، يا به واسطه فرشتگان، یا ورای حجاب»، با خداوند متعال در ارتباط بوده یا سخن گفته است؛ و وحی الهی و قرآن را، از این طریق دريافت كرده است. اين فرض يا نظريه قدیمی، اشكالات اساسى متعددی دارد؛ كه برخی از آنها در اديان پيش از اسلام، و نيز میان فیلسوفان متقدم و متأخر، مطرح بوده؛ و هر روز، پیچیده‌تر گشته است. یکی از این اشکالات، چگونگى «ارتباط مجرد و غير مجرد» و نيز، مسأله "سنخيت" میان آنها است. . 🔹براى حل اين مشكل اساسی، "نظريه وحى پيشينى" قابل ارائه است. در اين نوع تبیین از وحى، پيامبر(ص) پس از تولد و در طول دوران زندگى خود، هيچ ارتباطى مستقیمی با خداوند و فرشتگان، و به طور کلی ‌با ماوراء طبیعت، نداشته است. . وحیِ پیشینی، به این معنا است که؛ پیامبر(ص) در زمان تولد خود، به همراه اطلاعاتی از پیش تعبیه شده و ژنتیکی، به دنیا آمده است؛ یعنی در مغز و حافظۀ خود، حامل کل متن و لفظِ وحی و قرآن، بوده است؛ و در زمان بعثت خود، اولین رخدادِ "یادآوری" برخی از آیات قرآن کریم، برای وی، واقع شده است. پس از آن نیز، بنا به رویدادها و اتفاقات زمانی و مکانی خاص دوران حیاتشان، به مرور، بقیه آیات قرآن، که محفوظ در مغز ایشان بوده است، از حافظۀ مغزِ پیامبر(ص)، برایشان یادآوری شده است. 🔸نکته اين نظريه وحی پیشینی، با نزول دفعى و تدريجى قرآن، همخوانى دارد. از سوی دیگر، منافاتی نیز با «محتوای قرآن» و «تاریخ قرآن» ندارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دکتر احمد پاکتچی: قرآن کریم اعجاز ادبی ندارد ، بلکه ادبیاتی فاخر دارد. 🔹امثال جاحظ که از غول های ادبیات عرب به شمار می رود به جای حرف از اعجاز ادبی قرآن ، از نظریه نظم قرآن حرف می زند . این ها نشانگر اینست که اعجاز ادبی در واقع اعجاز را ثابت نمی کند بلکه فاخر بودن را ثابت می کند. 🔹شما با الگوهای زبان شناختی و ادبی می توانید ثابت کنید که متن قرآن متنی بسیار فاخر است ولی اعجاز چیزی دیگرست. اعجاز یعنی اینکه شما ثابت کنید یک انسان نمی تواند این کار را بکند و فقط خدا می تواند. به عبارت ديگر، زبان و فنون ادبی، «محصولاتی انسانی» و ‌ البته «نسبی» هستند؛ به همین دلیل، سخن از اعجاز برای آنها، هیچگاه قانع‌کننده نیست. 🔹کتاب هایی هم که در باب اعجاز ادبی قرآن نوشته شده همگی فقط توانسته اند نشان بدهند که قرآن در یک درجه ی بسیار بالا و فاخری از زبان و ادبیات قرار دارد. به کار بردن کلمه اعجاز در اینجا یک کاربرد مسامحه آمیز دارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️ سلسه پست های کانال تاملات طلبگی در موضوع اعجاز قرآن 1.اعجاز قرآن اصلی اعتقادیست نه فرعی فقهی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/200 2.آیا تنها یک سوره برای صدق ادعای نبوت کفایت می کند؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/194 3.نقدی بر یکی از مصادیق ادعایی اعجاز علمی قرآن ( حرکت کوه ها) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/210 4.اسلام آوردن مسلمانان صدر اسلام آیا بخاطر اعجاز قرآن بوده است ؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/246 5.معجزات حضرت نوح و حضرت ابراهیم چه بوده است ؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/254 6.سوالی در مورد تناقضات قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/267 7.مثالی مهم برای تناقض در قرآن مدت آفرینش آسمان و زمین 6 یا 8 روز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/275 8.جواب های ارائه شده برای سوال از خلقت در 8 یا 6 روز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/297 9.تاملی مختصر بر شق القمر https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/276 10.نقد پاسخ مشهور و علامه طباطبایی در پاسخ به سوال از خلفت در 6 یا 8 روز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/302 11.مثالی مشهور اما سست برای اعجاز غیبی قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/314 12.تاملی بر بخشی از داستان موسی و خضر https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/332 13.آیا آیاتی مثل أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ( اعراف /179 ) اهانت به متدینین سایر ادیان و ملحدین نیست ؟ https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/375 14.تکفیر شیخ محمد آصف محسنی بخاطر رد تحدی به سوره های کوچک قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/385 15. خداوند عمدا در قرآن طوری صحبت کرده است که مخاطب را به اشتباه بیندازد !!! https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/650 16.مقاله ای مختصر و مفید در باب اعجاز قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/881 17.تاملی در محکمات قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1678 18.تاملی بر تشخیص وحی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1710 19.دو نیمه ماه بر فراز دو کوه https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2496 20.تاملی در باب تحدی و اعجاز ذاتی قرآن https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2526 21.وحی پیشینی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2533 22.حجت الاسلام مصطفی محمدی ( مصطفی شبهه ) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3025 23.نظریه صرفه https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3086 24.معجزات ولادت پیامبر(ص) - بخش اول https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3096 25.به چه معجزه اى، ايمان مى آوريد https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3160 26.پیامبر، قرآن و بوم https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3214 27.متنِ بی‌مالک و اعجاز https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3224 28.دکتر احمد پاکتچی: قرآن کریم اعجاز ادبی ندارد ، بلکه ادبیاتی فاخر دارد. https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3584 👇👇 @Taammolate_talabegi