⚜معیت امیرالمومنین با تمامی انبیاء (علیهم السلام)
⬅️شیخ صدوق (ره) از رسول خدا صلی الله علیه و آله صد منقبه و فضیلت برای امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند که منقبه ۹۵ عبارت است از اینکه:
🔺علی علیه السلام با تمامی انبیاء بصورت پنهانی بوده است و با رسول الله صلی الله علیه و آله نیز آشکارا بود.
🔹بعضی به این روایت اشکال کرده بودند که در منابع متأخرین و متصوفه وارد شده است و هیچ مصدر قدیمی ندارد! در حالی که بنابر نقل صاحب المجموع الرائق جناب سید هبة الله موسوی، شیخ صدوق این را از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مناقب امیرالمومنین علیه السلام روایت کرده است.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🟣 #فکاهیات ☑️اخراج الشوم و قيل لضراط لا تضرط فإن الضّراط شؤم، قال: فالشؤم جدير بان أخرجه من بطني و
🟣 #فکاهیات
☑️بناء البیت بالجماع
من المطايبات انّ رجلا تركيّا سمع واعظا يقول من جامع امرأته مرّة بنى له طوف في الجنّة، فإن جامعها مرتين بنى له طوفان و هكذا حتّى يتم البيت في الجنّة فأتى الى إمرأته و حكى لها ففرحت، فلمّا أتى الليل و ناما قالت قم حتّى تؤسس لنا بيتا في الجنّة، فقاربها مرة و نام، فقالت له قم حتّى نبني فوق ذلك الأساس طوفا آخر، فقاربها مرة أخرى و ذهبت قوّته كلّها فنبّهته لبناء الطوف الثالث فقال لها: يا فلانة انّ الأطواف الّتي بنيناها لم تجفّ و طينها أخضر فنخاف ان ينهدم البنيان فدعيه حتّى يجف فتخلّص منها بهذه الحيلة.
📚الانوار النعمانیة للسید نعمة الله الجزائري ره
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🔍 #بررسی_روایات_نهی_از_قیام 9⃣ #روایت_نهم 📸اسکن از وسائل الشیعه موسسه آل البیت(ع)، ج ۱۵، باب ۱۳، ح ۹
🔍 #بررسی_روایات_نهی_از_قیام
🔟 #روایت_دهم
📸اسکن از وسائل الشیعه موسسه آل البیت(ع)، ج ۱۵، باب ۱۳، ح ۱٠
📝ترجمه:
عیص بن قاسم گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: تقوای خدا پیشه سازید و به خود بنگرید، چرا که خود شما بیشتر از هر کسی شایسته نگاه کردن به درون خود هستید، اگر هر یک از شما دارای دو جان بود و یکی از آنها را پیش میفرستاد و به وسیله آن تجربه کسب میکرد و با جان دیگر امکان توبه برای او فراهم بود، چه خوب بود! ولی هر کسی دارای یک جان است و به خدا سوگند اگر از تن به در رود، امکان توبه از دست رفته است. اگر کسی از ما نزد شما آمد و به سوی رضایت ما دعوتتان نمود، ما شما را گواه میگیریم که به چنین کسی راضی نیستیم، کسی که امروز و در حالی که تنهاست اطاعت ما را به جا نمی-آورد، چگونه هنگامی که پرچمها و بیرقها بالا رفت (آنها را پشت سر خود دید و قدرت یافت) از ما اطاعت میکند؟!
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🔍 #بررسی_روایات_نهی_از_قیام 🔟 #روایت_دهم 📸اسکن از وسائل الشیعه موسسه آل البیت(ع)، ج ۱۵، باب ۱۳، ح ۱٠
🔍 #بررسی_روایات_نهی_از_قیام
🔟 #روایت_دهم
⛔️این روایت نیز بی شک دلالتا بر مدعای «حرمت تشکیل حکومت و خروج بالسیف مطلقا» ضعیف است چرا که:
👈 ۱. این روایت نهایتاً دلالت بر نهی ارشادی دارد با توجه به اینکه امام علیه السلام می فرماید به جان تان بنگرید و بدانید که دو جان ندارید تا با یکی امتحان کنید و کشته شوید و با دیگری توبه کنید و زندگی تان را ادامه دهید! ما نیز می گوییم القاء نفس در هلاکت بدون عذر و علت شرعی حرام است و عذر و علت شرعی نیز مانند اینکه وضعیت طوری باشد که نتوان جزء با قتال از عرض و ناموس و دین و مال و مقدسات دفاع کرد یا دستوری خاص از امام معصوم باشد، در جایی که می توان بدون قیام کردن و شمشیر کشیدن در امنیت جانی و مالی و دینی بود شمشیر کشیدن و بیهوده متعرض سلطان زمان شدن قطعا اشتباه است.
👈 ۲. بعد کما اینکه سابقاً گفته ایم مسأله قیام کردن و دست به شمشیر و قتال زدن امری نیست که بتوان برای همه زمان ها و همه حالات حکمی واحد صادر کرد و از امور متغیره است که چه بسا در زمانی قیام کردن واجب باشد و در زمانی حرام باشد، لذا این نهی نیز استمرار ندارد و مختص زمان امام صادق علیه السلام است کما اینکه این روایت طبق نقل دیگری امام می فرماید «فالخارج منا الیوم...» که "الیوم" استمرار نهی را مخدوش می کند و می رساند که قبل از این قیام کردن حکمش چیز دیگری بوده است و بعد از تغییر یافتن ظرف این نهی نیز دیگر حکم قیام نیز تغییر پیدا می کند کما اینکه افرادی مانند شهید فخّ یا دیگر افرادی که به خروج شان ار مشرق خبر داده شده، همگی مشعر به این هستند که قیام کردن حکمش در همه ازمنه و حالات یکی نیست.
👈 ۳. از آنجا که در زمان امام صادق علیه السلام افرادی مانند ابو مسلم خراسانی با ادعایِ دعوت به رضا آل محمد (صلی الله علیهم) قیام می کردند و عاقبت منحرف شده و در صورت موفقیت در قیام از امام اطاعت نمی کردند، لذا امام علیه السلام می فرماید به این کسانی که امروزه با ادعای رضا آل محمد خروج می کنند نپیوندید که ما از آنان ناراضی هستیم چرا که آنان در حالی که پرچم و حکومت ندارند اطاعت ما نمی کنند حال چطور زمانی که پرچم و حکومت بدست آوردند اطاعت ما خواهند کرد؟!! لذا ما از اول گفته ایم که عموم روایات ناهیه قیام، مقصودشان قیام کنندگانی هستند که اهداف و اغراض انحرافی دارند و نیت خیری ندارند و مانند زید شهید (ره) صادق و عالم نیستند تا به وعده خود بعد از بدست گرفتن حکومت عمل کنند و مانند مختار ثقفی(ره) تعصب روی اهل بیت علیهم السلام ندارند تا قاتلین سید الشهداء علیه السلام را به هلاکت برسانند.
👈 ۴. اگر دقت داشته باشید ما گفتیم این روایت بر مدعای «حرمت تشکیل حکومت و خروج بالسیف مطلقا» دلالت ندارند، چرا که به قطع و یقین در شریعت مواردی ثابت شده است که در آن شمشیر کشیدن و دفاع از جان و ناموس و مال و مقدسات مومنین واجب دانسته شده و قیام کنندگانی مدح شدند نه بخاطر اسم شان که زید یا مختار یا خراسانی و... بود بلکه بخاطر صفات و شرایط و اهدافی که آنان واجد آن بودند، پس وقتی سالبه کلیه منتفی شد موجبه جزئیه اثبات می شود.
@Talabeh_nevesht110
🔴از عجائب کتاب بیان الائمه (علیهم السلام) شیخ محمد مهدی زین العابدین
🔹ایشان در این کتاب از جمله علائم ظهور «انتهاء مرجعیت و رئاست حوزه های علمیه به آیت الله خوئی ره» عنوان می کند و می گوید:
🔺یکی از اهل علم در ایران گفته است که من در کتابی از کتب غیبت یافته ایم که ائمه علیهم السلام فرموده اند: از جمله علائم ظهور اینست که آخرین مجتهد در نجف فردی بنام سید ابوالقاسم خوئی خواهد بود و بعد از او دیگر مجتهدی نخواهد آمد!
⬅️جناب مؤلف بعد از نقل این سخن به عنوان روایت، از چندین نفر از اهل علم و زهد مجهول نیز حکایت می کند که یکی چندین مدت در مسجد سهله درگیر عبادت بود تا امام زمان را ببیند که حضرت به او نیز فرمودند انتهاء مرجعیت و اجتهاد به سید خوئی (ره) از علائم ظهور است! در حکایت دیگری فردی امام صادق علیه السلام را در خواب می بیند و می گوید امام صادق علیه السلام نیز در خوابم همین را گفت!
@Talabeh_nevesht110
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۱)
♦️شیخ صدوق رحمة الله علیه از اعاظم «محدثین و مجتهدین» است که در روش او روایات اهل بیت (علیهم السلام) صدوراً و ظهوراً مورد بررسی قرار می گیرند.
♦️شیخ صدوق هر روایتی را قبول نمی کند و بر اساس هر روایتی فتوا نمی دهد، او به رجال الحدیث بصیرت دارد! کسی که کتب او مانند علل الشرائع را چند بابی تورق کرده باشد خواهد دید که چقدر روایت را شیخ صدوق کنار می گذارد با اجتهاد در ترجیح روایات متعارضه.
♦️شیخ صدوق بدون تأمل و بررسی دلالی فتوا نمی دهد! او ناقد اخبار و روایات است، شیخ صدوق را از آن دسته حدیث گرایانی که هیچ فهم و تفقه و استنباطی ندارند معرفی نکنیم!
♦️شیخ صدوق از اصحاب النظر و التفتیش و الفکر است و کتب او پر است از بررسی های سندی و متنی روایات اهل بیت علیهم السلام و استنباطاتی که یک مجتهد در مقام افتاء انجام می دهد.
♦️شیخ صدوق همانطور که مرحوم نجاشی گفته است فقیه طائفه شیعه می باشد نه راوی بی فکر و درایت! روایت او به همراه درایت است! یکی از کتب او «معانی الأخبار» است که در علم الدرایة و فقه الحدیث غوغا کرده و بر محوریت روش «تفسیر مجمل به مبین» یا «تفسیر الحدیث بالحدیث» تألیف کرده است.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۱) ♦️شیخ صدوق رحمة الله علیه از اعاظم «محدثین و مجتهدین» است که در روش او
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۲)
📜عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ يَرْفَعُ اَلْحَدِيثَ قَالَ: اَلذَّهَبُ وَ اَلْفِضَّةُ حَجَرَانِ مَمْسُوخَانِ فَمَنْ أَحَبَّهُمَا كَانَ مَعَهُمَا.
🔹امام علیه السلام فرمود: طلا و نقره دو سنگند كه مسخ شدهاند هر كس دوستشان بدارد با آنها محشور خواهد شد!
🔰فقه الحدیث
🔺شیخ صدوق (ره) در توضیح روایت می فرماید: یعنی بذلک من أحبهما حبا یمنع حق الله منهم.(الخصال ج ۱، ص ۴۳) شیخ در این کلام کوتاه بیان می دارد که منظور از آن حبّی که موجب محشور شدن با طلا و نقره می شود، حبّی است که مانع شود انسان حقوق الهی از قبیل زکات را پرداخت نکند. تأیید می کند سخن شیخ صدوق را روایاتی که بیان خواهیم کرد: ۱) امام صادق علیه السلام فرمود: لاَ خَيْرَ فِي مَنْ لاَ يُحِبُّ جَمْعَ اَلْمَالِ مِنْ حَلاَلٍ يَكُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ يَقْضِي بِهِ دَيْنَهُ وَ يَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ؛ هیچ خیری نیست در كسى كه جمع کردن مال و ثروت حلال را دوست ندارد تا آبروى خود را با آن حفظ كند، قرضش را بدهد و با خويشاوندانش صله رحم كند.(الکافي ج ۵، ص ۷۲) ۲)مردى به امام صادق عليه السّلام عرض كرد: به خدا سوگند! ما دنيا طلب هستيم و دوست مىداريم كه دنيا به ما داده شود. فرمود: دوست دارى با آنچه كار كنى؟ گفت: براى خودم و خانوادهام راحتى فراهم كنم، صلۀ رحم بهجا آورم، صدقه بدهم و حج و عمره انجام دهم. فرمود: اين دنياطلبى نيست؛ اين آخرتطلبى است. (الکافي ج ۵، ص ۷۲)
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۲) 📜عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ يَرْفَعُ اَلْ
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۳)
📜عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیهم السّلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله نَهَی عَنْ قَتْلِ خَمْسَةٍ الصُّرَدِ الصُّوَّامِ وَ الْهُدْهُدِ وَ النَّحْلَةِ وَ النَّمْلَةِ وَ الضِّفْدِعِ وَ أَمَرَ بِقَتْلِ خَمْسَةٍ الْغُرَابِ وَ الْحِدَأَةِ وَ الْحَیَّةِ وَ الْعَقْرَبِ وَ الْکَلْبِ الْعَقُورِ.
🔹پيامبر خدا(صلّى الله عليه و آله) از كشتن پنج حيوان نهى كرد: جغد گردن دراز و هدهد و زنبور و مورچه و قورباغه. و به كشتن پنج حيوان امر کرد: كلاغ و حدا،(نوعى پرندۀ شكارى)و مار و عقرب و سگ گزنده.
🔰فقه الحدیث
🔺شیخ صدوق (ره) در توضیح روایت می فرماید: هذا أمر إطلاق و رخصة لا أمر وجوب و فرض! (الخصال ج ۱، ص ۲۹۷) شیخ در این کلام به مسلک خود نیز نسبت به اوامر شارع اشاره ای کرده است و آن اینکه اوامر شارع بر سه نوع است: ۱)امر فرض و وجوب ۲)امر ندب و استحباب ۳)امر اطلاق و رخصت. در این روایت نیز امر بر اطلاق و رخصت است یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله به کشتن چنین حیواناتی اذن داده است، نه اینکه کشتن چنین حیواناتی مستحب یا واجب باشد!
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۳) 📜عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائ
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۴)
💠انکار در قالب اخبار (۱)
🔺از جمله مبانی شیخ صدوق (ره) در فقه الحدیث برای رفع تعارض حدیثین حمل مدلول یکی از حدیثین متعارضین بر حکایت از مخالفین مذهب از باب استفهام انکاری است.
🔹به این معنا که وقتی در روایتی صادره از معصوم علیه السلام دیدیم که مثلا نماز تراویح اشکالی ندارد یا پیامبر صلی الله علیه و آله نماز تراویح اقامه می کرد، با اینکه راوی حدیث از شیعیان است و اصلا هم امام این سخن را در زمان و مکان تقیه نفرموده است و به هیچ وجه چنین مقامی مقتضی تقیه نیست، شیخ فقیه، محدث جلیل صدوق (ره) در چنین جاهایی اینگونه توجیه و جمع می کند که امام علیه السلام در چنین جایی در مقام خبر دادن از حکم خداوند متعال در رابطه با نماز تراویح یا در بیان خبر دادن از سنت بودن نماز تراویح نیست! بلکه در مقام حکایت از فتاوی و اقاویل مخالفین است و با استفهام انکاری نماز تراویح را به نوعی رد می کند.
🔸دقت کنید که این توجیه غیر از حمل بر تقیه یا توریه است، شیخ صدوق (ره) در چندین روایت این حل و جمع را داشته و ان شاءالله اشاره خواهیم کرد.
@Talabeh_nevesht110
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۱)
🔺شیخ طوسی (ره) در العدة در رابطه با روایات عامه چنین بیان می کند که:
🔹اگر کسی که در اعتقادات با شیعه مخالف است ولی با این حال از ائمه اطهار علیهم السلام روایتی نقل کند، روایت او محل تأمل و بحث است:
1⃣اگر آن روایت غیر شیعه با روایت صحیحه شیعه در تخالف و تعارض بود، مردود است
2⃣اگر آن روایت غیر شیعه با روایات شیعه موافقت داشت عمل و اعتقاد به آن روایت واجب است
3⃣اگر آن روایت نه با اخبار شیعه موافقت داشت و نه مخالفت داشت، باز عمل به آن روایت که ناقل آن سُنی است واجب می باشد
⭕️چرایی عمل به روایات اهل سنت در جایی که نه در تأییدش و نه در رد آن روایتی از شیعه نبود⬇️
🔶امام صادق علیه السلام فرموده است: إِذَا نَزَلَتْ بِكُمْ حَادِثَةٌ لاَ تَجِدُونَ حُكْمَهَا فِيمَا رَوَوْا عَنَّا فَانْظُرُوا إِلَى مَا رَوَوْهُ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَاعْمَلُوا بِهِ؛ هر گاه در مسأله ای واقع شدید که حکم آن را از روایات ما اهل بیت علیهم السلام نتوانستید پیدا کنید، پس به روایات سنیان از امیرالمومنین (علیه السلام) نظر کرده و عمل کنید.
🔶سیره مستمره طائفه امامیه بر این بوده است که به روایات ثقات از اهل سنت مانند حفص بن غیاث و سکونی و... عمل می کردند در جایی که روایتی دیگر از طریق راوی شیعه در تعارض با روایت آن سُنی نباشد.
💠فأما إذا کان مخالفا فی الاعتقاد لأصل المذهب و روی مع ذلک عن الأئمة علیهم السلام نظر فیما یرویه. فإن کان هناک من طرق الموثوق بهم ما یخالفه وجب إطراح خبره. و إن لم یکن هناک ما یوجب إطراح خبره، و یکون هناک ما یوافقه وجب العمل به. و إن لم یکن من الفرقة المحقة خبر یوافق ذلک و لا یخالفه، و لا یعرف لهم قول فیه، وجب أیضا العمل به، لما روی عن الصادق علیه السلام أنه قال: «إذا نزلت بکم حادثة لا تجدون حکمها فیما رووا عنا فانظروا إلی ما رووا عن علی علیه السلام فاعملوا به»، و لأجل ما قلناه عملت الطائفة بما رواه حفص بن غیاث، و غیاث بن کلوب، و نوح بن دراج، و السکونی، و غیرهم من العامة عن أئمتنا علیهم السلام، فیما لم ینکروه و لم یکن عندهم خلافه.
📚العدة فی اصول الفقه ج ۱ ص ۱۴۹
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۱) 🔺شیخ طوسی (ره) در العدة در رابطه با روایات عامه چنین بیان می کند که: 🔹
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۲)
🔺علامه محمد باقر مجلسی (ره) در بحارالانوار در «چرایی نقل روایات از مصادر اهل سنت» می نویسد:
💠از روایات اهل سنت استفاده می کنیم برای ردیه زدن بر خودشان بوسیله منابع شان
💠برای تعیین و بیان جاهایی که تقیه صورت گرفته است و اهل بیت علیهم السلام موافق عامه سخن فرموده است تقیتاً
💠برای تأیید و تقویت روایاتی که در منابع ما نقل شده است
📚بحارالانوار ج ۱ ص ۲۴
☑️لا یخفی که در این چند نکته علامه مجلسی، نکاتی نهفته است:
🔹اینکه طریقت و مذهب و مسلک شیعه اثنی عشریه در عقاید و فقه با روایات اهل سنت نیز قابل اثبات است.
🔹یکی از بزرگ ترین فایده ها برای فقیه در شناخت موارد تقیه، تسلط بر روایات مقبوله و غیر مقبوله فقهایِ اهل سنت است، با چنین تسلطی فقیه می فهمد که این سخن از اهل بیت موافق سخن سنیان بوده و کدام دسته از روایات متعارض به حق و صواب اقرب است.
🔹یکی از راه های اثبات صحت و صدور روایات شیعه، روایات اهل سنت است، بلکه میتوان وجود روایتی از اهل سنت را در تأیید روایت منقوله در مصادر شیعی، از قرائن مهمه برای مبنای «وثوق صدوری و تصحیح خبری» دانست و چه بسا از این طریق به استفاضه بلکه تواتر معنوی بسیاری از روایات شیعه نیز برسیم که در منابع اهل سنت مؤید دارند و موجب زیادی در اطمئنان انسان می شوند، برای مثال روایتی از منابع شیعه را مشاهده می کنیم که ظنی الصدور از امام صادق علیه السلام است و با تفحص در منابع عامه می بینیم این روایت در این لفظ یا در این معنا دقیقا از پیامبر صلی الله علیه و آله به طرق متعدده نقل شده است و این برای ما اطمئنان بلکه یقین می آورد.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۴) 💠انکار در قالب اخبار (۱) 🔺از جمله مبانی شیخ صدوق (ره) در فقه الحدیث برا
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۵)
💠انکار در قالب اخبار (۲)
📜وَ سَأَلَ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ أَخَاهُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ : عَنِ اَلْمُكَاتَبِ هَلْ عَلَيْهِ فِطْرَةُ شَهْرِ رَمَضَانَ أَوْ عَلَى مَنْ كَاتَبَهُ وَ تَجُوزُ شَهَادَتُهُ قَالَ «اَلْفِطْرَةُ عَلَيْهِ وَ لاَ تَجُوزُ شَهَادَتُهُ» .
🔹علىّ بن جعفر از برادرش امام کاظم عليه السّلام در بارۀ شخص مكاتب سؤال كرد كه آيا فطرۀ ماه رمضان بر او تعلّق ميگيرد يا بر كسى كه با او مكاتبه كرده؟ و آيا شهادت او جايز و نافذ است؟ امام عليه السّلام فرمود: فطره بر عهدۀ او است، و شهادتش نافذ نيست.
🔰فقه الحدیث
🔺شیخ صدوق (ره) جواب امام علیه السلام «اَلْفِطْرَةُ عَلَيْهِ وَ لاَ تَجُوزُ شَهَادَتُهُ» را که در قالب اخبار از حکم الهی است، انکار می داند، به این معنا که این جمله را به دو صورت میتوانیم معنا کنیم: ۱) بصورت اخباری: فطره بر او واجب است با اینکه شهادتش نافذ نیست. ۲)بصورت انکاری: فطره بر او واجب باشد در حالی که شهادتش نافذ نیست ؟!! پس شهادتش نافذ است، همانطور که فطره بر او واجب است. لذا شیخ در ذیل روایت می نویسد: هَذَا عَلَی الْإِنْکَارِ لَا عَلَی الْإِخْبَارِ یُرِیدُ بِذَلِکَ أَنَّهُ کَیْفَ تَجِبُ عَلَیْهِ الْفِطْرَةُ وَ لَا تَجُوزُ شَهَادَتُهُ أَیْ أَنَّ شَهَادَتَهُ جَائِزَةٌ کَمَا أَنَّ الْفِطْرَةَ عَلَیْهِ وَاجِبَةٌ. (کتاب من لا یحضره الفقیه ج ۲، ص ۱۷۹) ناگفته نماند این نوع اجتهادات شیخ صدوق (ره) در متن روایت مورد اعتراض اخباریین واقع شده است.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۲) 🔺علامه محمد باقر مجلسی (ره) در بحارالانوار در «چرایی نقل روایات از مصاد
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۳)
💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۱)
📜هذا كلّه فيما إذا كان الانحراف الى اليمين و اليسار. و أمّا إذا كان فيما بينهما فظاهر قوله عليه السلام في صحيحتي زرارة و معاوية بن عمّار «۳»، و كذا في رواية أبي هاشم الجعفري عن الرضا عليه السلام في كيفيّة الصلاة على المصلوب «۴» أنّ ما بين المشرق و المغرب قبلة، شموله للناسي و الغافل أيضا من باب العموم حتّى بالنسبة إلى العامد. و بهذا المضمون قد روى العامّة أيضا بسندين، عن أبي هريرة عن النبي صلّى اللّٰه عليه و آله و كذا في موّطإ ابن مالك، عن النافع، عن عمر روى بهذا المضمون و ان كانت الرواية الأخيرة مرفوعة لأنّ النافع يروى عن ابن عمر لا عن عمر فروايته عن عمر مرفوعة، و موقوفة أيضا لعدم اتصال السند الى المعصوم عليه السلام «۱». و لكن المقصود تأييد الروايات الخاصّة بها.
📚تقرير علی پناه الاشتهاردی از بحث سيد بروجردي (فی القبله، الستر و الساتر، مکان المصلی) ج ۱، ص ۴۳
🔺همانطور که اهل علم می بینند ایشان ابتدا روایات شیعه را ذکر می کند و بعد روایاتی از اهل سنت نیز در مضمون روایات شیعه ذکر کرده و به بررسی سندی (موقوعه و مرفوعه و...) آن روایات می پردازد(که خود حاکی از تسلط ایشان بر اصطلاحات رجالی اهل سنت است) و در آخر بیان می کند غرض از آوردن روایات اهل سنت، تأیید و تقویت روایات شیعه است.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۳) 💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۱) 📜هذا كلّه
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۴)
💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۲)
📜(أما الأولى) [حرمته على الرجال تكليفا مطلقا]:
فلا خلاف بين العامة و الخاصة في حرمته على الرجال، و الدليل على الحرمة عند العامة انهم رووا عن النبي صلى اللّٰه عليه و آله انه أخذ يوما الذهب بإحدى كفيه و الحرير بالأخرى و قال: انهما محرمان على ذكور أمتي «۱». و عند الخاصة الروايات عن الأئمة عليهم السلام «۲».
📚تقرير علی پناه الاشتهاردی از بحث سيد بروجردي (فی القبله، الستر و الساتر، مکان المصلی) ج ۱، ص ۲۴٠
🔺در مسأله حرمت پوشیدن لباس حریر محض نیز آیت الله بروجردی به روایت عامه نیز استناد می کند و می فرماید آنان از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کردند که فرمود طلا و لباس حریر محض برای مردان امتم حرام است، سپس به روایات خاصه از اهل بیت علیهم السلام در تأیید این روایت اهل سنت از پیامبر استناد می کند.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۴) 💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۲) 📜(أما الأو
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۵)
💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۳)
📜و المشهور بينهم دخول وقتها بعد سقوط الحمرة المغربيّة أيضا، و دليلهم عليه أمران (أحدهما) العمل المستمر من زمن النبي صلّى اللّٰه عليه و آله الّا ما شهد من إتيانه صلّى اللّٰه عليه و آله لها بعد سقوط الشفق (ثانيهما) حديث إتيان جبرئيل عليه السلام أوقات الصلوات و قد أتى بالعشاء في اليوم الأوّل عند سقوط الشفق، و في الثاني عند ذهاب ثلث الليل «۱». و يرد (على الأوّل) أنّه لا يدل على تعيّنه لذلك سيّما بعد روايتهم من فعله صلّى اللّٰه عليه و آله صلاة العشاء قبل سقوط الشفق «۲» (و على الثاني) عدم دلالته على انحصار الوقت فيما بينهما.
مضافا الى ما سيأتي من الروايات الدالّة على جواز إتيان العشاء قبل سقوط الشفق رواها أصحابنا عن الأئمّة عليهم السلام الذين هم أدرى بما في البيت، فمقتضى أصول المذهب عدم الإشكال في سقوط دليلهم ... و حيث أنّ اعتبار سقوط الشفق كان من الأمور المسلّمة عند العامّة فالأرجح حمل الروايات الدالّة على ذلك على التقيّة، نعم لا مانع من حملها على امتداد وقت الفضيلة إلى كونه أوّل وقت الفضيلة.
📚تقرير علی پناه الاشتهاردی از بحث سيد بروجردي (فی القبله، الستر و الساتر، مکان المصلی) ج ۲، ص ۳۱۹
🔺آیت الله بروجردی روایات اهل سنت را به چالش می کشد و با مقایسه روایات شان با روایات شیعه (در اعتبار یا عدم اعتبار سقوط شفق برای خواندن نماز عشاء) از ائمه هدی علیهم السلام، روایات آنان را تضعیف می کند و آن دسته از روایات شیعه که موافق روایات شان باشد را بر تقیه حمل می کند، ایشان با تذکر به اینکه ائمه هدی علیهم السلام از هر کسی بیشتر و بهتر به جزئیات سیره و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله علم دقیق داشتند، بیان می کند که روایت اهل سنت در اینکه پیامبر بعد از سقوط شفق نماز عشاء می خواند مردود است چرا که «اهل البیت ادری بما فی البیت» و آنان (علیهم السلام) بیان کردند که قبل از سقوط شفق نماز عشاء را خواندن جائز است.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۵) 💠انکار در قالب اخبار (۲) 📜وَ سَأَلَ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ أَخَاهُ مُوس
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۶)
💠انکار در قالب اخبار (۳)
📜وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي اَلْمُحْرِمِ يَشْهَدُ نِكَاحَ مُحِلَّيْنِ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ «لاَ يَشْهَدْ » ثُمَّ قَالَ «يَجُوزُ لِلْمُحْرِمِ أَنْ يُشِيرَ بِصَيْدٍ عَلَى مُحِلٍّ » .
🔹و از امام صادق عليه السّلام سؤال شد كه: آيا مُحرِم نكاح دو مُحِل را شاهد مىشود؟ پس امام گفت: شاهد نميشود. سپس امام فرمود: براى مُحرِم جايز است كه شكارى را به مُحِل نشان دهد.
🔰فقه الحدیث
🔺شیخ صدوق (ره) در ذیل این حدیث نیز می نویسد: هَذَا عَلَی الْإِنْکَارِ لِذَلِکَ لَا عَلَی أَنَّهُ یَجُوزُ. (کتاب من لا یحضره الفقیه ج ۲ ص ۲۳٠) اینکه سخن امام (علیه السلام) به دو صورت اخباری و انکاری می شود خواند: ۱)اخباری: براى مُحرِم جايز است كه شكارى را به مُحِل نشان دهد. ۲)انکاری: برای براى مُحرِم جايز است كه شكارى را به مُحِل نشان دهد (؟!) یعنی محرم شاهد نکاح برای دو محل نمی شود همانطور که حتی اشارتاً برای مُحِل در صید کمک نمی کند. معنای اول که اخبار از «جواز اشاره مُحرِم در صید برای مُحِل» است و این معنا در تعارض با روایات دیگر از اهل بیت علیهم السلام است که فرمودند مُحرِم برای صید کردن مُحِل به او حتی اشارتا و دلالتا هم کمک نمی کند.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۵) 💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۳) 📜و المشهور
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۶)
💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۴)
📜و لكن المشهور هو التفصيل، و استدلّ المحقّق في المعتبر للسيّد رحمه اللّٰه برواية زرارة «۱». و اما العامّة: فعن الشافعي و مالك وجوب القيام مطلقا، و عن احمد بن حنبل و ابن حنيفة وجوب القعود، و عن ابن جريح، التخيير على ما في المعتبر .... و الحقّ قول المشهور للرواية المفصلة بين ان يراه أحد، و بين ان لم يره أحد، و هي و ان كانت مرسلة الّا ان المرسل لما كان عبد اللّٰه ابن مسكان، و هو من أجلّاء الطائفة المحقّة، و من الجماعة الذين صرّح الكشي بإجماع الطائفة على تصحيح ما يصح عن جماعة، مع كون العمل بها مشهورا بين الإمامية، الموجب لجبران ضعف سندها، لا مانع من العمل على طبقها، و حمل روايات القيام على عدم وجود الناظر المحترم و القعود على وجوده.
و استند الشافعي، و مالك على ما في المعتبر بقول النبي صلّى اللّٰه عليه و آله: صلّ قائما فان لم تستطع فجالسا «۲». و احمد الى ما روى، عن عبد اللّٰه بن عمر انّ قوما انكسرت سفينتهم فخرجوا عراة؟ قال: يصلّون جلوسا يؤمنون إيماء «۳» و لم يخالفه أحد من الصحابة. و الأوّل مردود بما روى عن الأئمة الأطهار عليهم السلام. و الثاني: بما في المعتبر بعدم حجيّة قول الصحابي في فتواه و مجرد عدم إنكار الباقين لا يثبت الإجماع، و لو سلّمناه، فسكوت الباقين غير حجّة لاحتمال عدم الرضا.
📚تقرير علی پناه الاشتهاردی از بحث سيد بروجردي (فی القبله، الستر و الساتر، مکان المصلی) ج ۱، ص ۸۱
🔺در بحث کیفیت نماز فرد عریان نیز آیت الله بروجردی ابتدا اقوال علمای شیعه و سُنی(از قبیل شافعی و مالک و احمد و...) را نقل می کند، سپس بیان می کند که: سخن شافعی و مالک که گفته اند چنین شخص عریانی واجب است بصورت ایستاده نماز بخواند به روایتی از پیامبر استناد کرده اند که فرمود: ایستاده نماز میخواند! و احمد بن حنبل که گفته است نشسته نماز میخواند به فتوای عبد الله بن عمر استناد کرده است! هم شافعی و مالک و هم احمد سخن شان و دلیل شان مردود است، روایت شافعی و مالک از پیامبر مردود است چرا که ائمه هدی علیهم السلام خلاف آن را فرمودند (بیان کردند که اگر کسی آن عریان را می بیند نشسته می خواند و اگر کسی نمی بیند ایستاده می خواند) و اهل بیت بهتر از هر کسی به سنت پیامبر عالم اند! دلیل احمد بن حنبل هم مردود است چرا که فتوای صحابی حجیتی ندارد و سکوت باقی صحابه نیز نسبت به فتوای عبد الله بن عمر کاشف از اجماع نیست!
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۶) 💠آیت الله بروجردی (ره) و تسلط بر روایات و فتاوی اهل سنت (۴) 📜و لكن الم
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۷)
🔺مرحوم ملا فیض کاشانی (ره) در «تفسیر الصافی» خود بیان می کند:
🔹در تفسیر آیات قرآن اگر حدیث معتبری از ائمه (اهل بیت علیهم السلام) که منقول در کتب علمای شیعه رضوان الله علیهم باشد، یافتیم آن را نقل خواهیم کرد
🔹اگر حدیثی در کتب شیعه نیافتیم، روایاتی که اهل سنت در کتاب هایشان از معصومین علیهم السلام نقل کردند را در تفسیر آیات قرآن خواهیم آورد چرا که این روایت گرچه منقول از طرق اهل سنت اند لکن چون سند آن به معصوم علیه السلام (مانند پیامبر و امیرالمومنین علیهما السلام) می رسد و در کتب شیعه نیز در تعارض با آن روایت، چیزی وجود ندارد به این دلیل نقل می کنیم.
☑️فیض کاشانی (ره) نیز به روایت شیخ طوسی (ره) در العدة استناد می کند.
📜فان ظفرنا فیه بحدیث معتبر عن أهل البیت علیهم السلام فی الکتب المعتبرة من طرق أصحابنا رضوان اللّٰه علیهم أوردناه،و الا أوردنا ما روینا عنهم علیهم السلام من طرق العامّة لنسبته إلی المعصوم و عدم ما یخالفه،نظیره فی الأحکام ما روی عن الصادق علیه السلام: : إذا نزلت بکم حادثة لا تجدون حکمها فیما یروی عنا فانظروا إلی ما رووه عن علیّ علیه السلام فعملوا به. رواه الشیخ الطوسیّ رضوان اللّٰه علیه فی العدة .
📚تفسیر الصافی ج ۱ ص ۷۵
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۷) 🔺مرحوم ملا فیض کاشانی (ره) در «تفسیر الصافی» خود بیان می کند: 🔹در تفس
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۸)
🔺مرحوم شیخ حرّ عاملی (ره) نیز در «الفصول المهمه فی اصول الائمه علیهم السلام» در ابواب اصول فقه باب ۲۹ را چنین منعقد کرده:
💠جواز العمل بما روته العامة عن علی علیه السّلام فی حادثة لا نص فیها من طریق الشیعة خاصة
🔹جواز عمل کردن به روایاتی که اهل سنت از امیرالمومنین علیه السلام نقل کردند در مواردی که روایتی از طریق شیعه، در آن مورد نباشد.
⬅️ظاهرا منظور شیخ حرّ عاملی از قید «خاصة» دو احتمال می تواند باشد: ۱)خاصة قید برای «لا نص» باشد ۲)خاصة قید برای «ما روته العامة عن علیّ علیه السلام» باشد و این احتمال بعید نیست، از آنجا که مسلک شیخ حرّ عاملی (ره) اقتصار به مورد منصوص در روایت است لذا می توان گفت قائل است تنها به روایات منقوله از امیرالمومنین علیه السلام در کتب عامه جائز است عمل شود (دیگر این حکم را به روایات رسول خدا صلی الله علیه و آله و دیگر ائمه علیهم السلام سرایت نمی دهد).
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۶) 💠انکار در قالب اخبار (۳) 📜وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي اَلْمُحْ
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۷)
💠انکار در قالب اخبار (۴)
📜رَوَی عَمْرُو بْنُ خَالِدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم یَصُومُ شَعْبَانَ وَ شَهْرَ رَمَضَانَ یَصِلُهُمَا وَ یَنْهَی النَّاسَ أَنْ یَصِلُوهُمَا وَ کَانَ یَقُولُ هُمَا شَهْرُ اللَّهِ وَ هُمَا کَفَّارَةٌ لِمَا قَبْلَهُمَا وَ مَا بَعْدَهُمَا مِنَ الذُّنُوبِ.
🔹و عمرو بن خالد از امام باقر عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله شعبان و ماه رمضان را پيوسته بيكديگر روزه مىداشت، و مردم را از پيوستن آن دو نهى مىفرمود. آن دو، ماه خدايند، و آن دو كفارۀ گناهان قبل و بعد خويشند.
🔰فقه الحدیث
🔺شیخ صدوق در ذیل این روایت می نویسد: وَ یَنْهَی النَّاسَ أَنْ یَصِلُوهُمَا هُوَ عَلَی الْإِنْکَارِ وَ الْحِکَایَةِ لَا عَلَی الْأَخْبَارِ وَ کَأَنَّهُ یَقُولُ کَانَ یَصِلُهُمَا وَ یَنْهَی النَّاسَ أَنْ یَصِلُوهُمَا فَمَنْ شَاءَ وَصَلَ وَ مَنْ شَاءَ فَصَلَ. (من لا يحضره الفقيه ج ۲، ص ۹۳) شیخ در این روایت نیز «مسأله انکار در قالب اخبار» را مطرح می کند و در رابطه با فقره «یَنْهَی النَّاسَ أَنْ یَصِلُوهُمَا» چنین توضیح می دهد که این سخن اخبار از حکم شرعی نیست بلکه حکایت از فتاوی و اقاویل اهل سنت برای انکار است، به این معنا که امام باقر علیه السلام در صدد این است که بیان کند رسول خدا صلی الله علیه و آله روزه ماه رمضان و شعبان را وصل می کرد، مردم را از این کار وصل نهی می کند(؟!!) یعنی رسول خدا وقتی خودش چنین روزه ای می گیرد بیاید مردم را از آن نهی کند؟!!! این پندار غلط اهل سنت است که فکر می کنند رسول خدا از وصل روزه ماه رمضان و شعبان نهی می کرد.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۷) 💠انکار در قالب اخبار (۴) 📜رَوَی عَمْرُو بْنُ خَالِدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَ
⭕️اعتراض علامه محمّد تقی مجلسی (ره) بر شیخ صدوق (ره)
⬅️از جمله بزرگانی که به سبب تسلط بر آثار شیخ صدوق (ره) نتیجه گرفته است صدوق یک مجتهد است و اخباری به آن معنای حقیقی محض نیست! علامه محمد تقی مجلسی (ره) است که در روضه المتقین و لوامع صاحبقرانی مرارا و کرارا متذکر اجتهادات شیخ صدوق و تخلف او از طریقه اخباری گری می شود! و او را مجتهد می نامد!
🔻در بحث «انکار در قالب اخبار» که از مبانی اجتهادی شیخ صدوق (ره) برای فهم و حل احادیث است نیز علامه محمد تقی مجلسی (ره) به شیخ صدوق اشکال می کند که اگر قرار باشد با چنین تأویل هایی احادیثی را بر معنای انکار حمل کنیم دیگر حدیثی سالم نمی ماند! هر حدیثی را با چنین تأویلاتی می توان حمل بر انکار کرد.
@Talabeh_nevesht110
📍 #کتاب_شناسی #چرایی_تألیف
📓الکافي فی الاصول و الفروع و الروضة
♦️شیخ کلینی ره می نویسد:
🔹أما بعد، فقد فهمت یا أخی ما شکوت من اصطلاح أهل دهرنا علی الجهالة و توازرهم و سعیهم فی عمارة طرقها، و مباینتهم العلم و أهله، حتّی کاد العلم معهم أن یأزر کلّه و ینقطع موادّه، لما قد رضوا أن یستندوا إلی الجهل، و یضیّعوا العلم و أهله. سألت: هل یسع الناس المقام علی الجهالة و التدیّن بغیر علم، إذا کانوا داخلین فی الدین، مقرّین بجمیع أموره علی جهة الاستحسان، و النشوء علیه ، و التقلید للآباء، و الأسلاف و الکبراء، و الاتّکال علی عقولهم فی دقیق الأشیاء و جلیلها.
🔹فأحقّ ما اقتبسه العاقل، و التمسه المتدبّر الفطن، و سعی له الموفّق المصیب، العلم بالدین، و معرفة ما استعبد اللّه به خلقه من توحید، و شرائعه و أحکامه، و أمره و نهیه و زواجره و آدابه، إذ کانت الحجّة ثابتة، و التکلیف لازما، و العمر یسیرا، و التسویف غیر مقبول، و الشرط من اللّه جلّ ذکره فیما استعبد به خلقه أن یؤدّوا جمیع فرائضه بعلم و یقین و بصیرة، لیکون المؤدّی لها محمودا عند ربّه، مستوجبا لثوابه، و عظیم جزائه.
🔹فمن أراد اللّه توفیقه و أن یکون إیمانه ثابتا مستقرّا، سبّب له الأسباب التی تودّیة إلی أن یأخذ دینه من کتاب اللّه و سنّة نبیّه صلوات اللّه علیه و آله بعلم و یقین و بصیرة، فذاک أثبت فی دینه من الجبال الرواسی، و من أراد اللّه خذلانه و أن یکون دینه معارا مستودعا- نعوذ باللّه منه- سبّب له أسباب الاستحسان و التقلید و التأویل من غیر علم و بصیرة.
🔹ذکرت أنّ أمورا قد أشکلت علیک، لا تعرف حقائقها لاختلاف الروایة فیها، و أنّک تعلم أنّ اختلاف الروایة فیها لاختلاف عللها و أسبابها، و أنّک لا تجد بحضرتک من تذاکره و تفاوضه ممّن تثق بعلمه فیها، و قلت: إنّک تحبّ أن یکون عندک کتاب کاف یجمع [فیه] من جمیع فنون علم الدین، ما یکتفی به المتعلّم، و یرجع إلیه المسترشد، و یأخذ منه من یرید علم الدین و العمل به بالآثار الصحیحة عن الصادقین علیهم السّلام و السنن القائمة الّتی علیها العمل، و بها یؤدّی فرض اللّه عزّ و جلّ و سنّة نبیّه صلّی اللّه علیه و آله.
🔻خلاصه سخن شیخ کلینی آن است که مردم این زمان بدون هیچ بصیرت و یقین و علمی از روی تقلید و استحسان و اتکاء به عقل دینداری می کنند و چنین دینداری ضلالت است و بر مردم لازم است از روی علم و یقین معالم دین خود را از جای محکمی اخذ کنند و دینداری کنند تا مستحق ثواب گردند، از طرف دیگر یکی از برادران دینی شیخ کلینی از او میخواهد تا کمکش کند چرا که او با مشکل اختلاف الحدیث برابر است و نمی داند چکار کند؟ و فقیه موثقی نیز در نزدش نیست به او مراجعه کند! لذا از شیخ کلینی برای پر کردن جای خالی فقیه موثق میخواهد کتابی بنویسد که جمیع فنون علم الدین در آن باشد و برای طالب هدایت و متعلم کافی باشد و هر کس خواست معالم دینی را از روایات صحیحه اهل بیت علیهم السلام بدست بیاورد و بر اساس آن دینداری کند به آن کتاب مراجعه کند.
@Talabeh_nevesht110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۷) 💠انکار در قالب اخبار (۴) 📜رَوَی عَمْرُو بْنُ خَالِدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَ
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۸)
💠انکار در قالب اخبار (۵)
📜عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ فَرَضَ اللَّهُ الْوُضُوءَ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم لِلنَّاسِ اثْنَتَیْنِ اثْنَتَیْنِ.
🔹از امام صادق عليه السّلام كه آن حضرت فرمود: خداوند وضو را يكى يكى واجب ساخته و رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله براى مردم دو دو مقرّر فرموده است؟!
🔰فقه الحدیث
🔺شیخ صدوق (ره) ذیل این روایت می نویسد: هَذَا عَلَی جِهَةِ الْإِنْکَارِ لَا عَلَی جِهَةِ الْإِخْبَارِ کَأَنَّهُ علیه السلام یَقُولُ حَدَّ اللَّهُ حَدّاً فَتَجَاوَزَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم وَ تَعَدَّاهُ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ. (من لا يحضره الفقيه ج ۱، ص ۳۸) به این معنا که سخن امام صادق علیه السلام «وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم لِلنَّاسِ اثْنَتَیْنِ اثْنَتَیْنِ» را به دو حالت اخباری و انکاری میتوان برداشت کرد: ۱)اخباری: رسول خدا وضو را دو دو برای مردم مقرر کرد. ۲)انکاری: خداوند وضو را یکی یکی قرار داده است و حال رسول خدا بیاید وضو را برای مردم دو دو کند؟! رسول خدا از حدّی که خداوند قرار داده است تجاوز نمی کند پس وضو همان یکی یکی است. از آنجا که در این مسأله اختلاف روایات است و شیخ صدوق (ره) از میان شان، روایاتی که فرمودند وضوء یکی یکی است را ترجیح داده، برای حل دلالت این روایت که هم در تأیید هر دو دسته از روایات است، راه حل «انکار در قالب اخبار» را بیان می کند و آخر روایت را انکار می داند.
@Talabeh_nevesht110
هدایت شده از ●|مَــعـMAREFATـرِفَـةُ الـحُـHOJATـجَّـةِ|●
🔰گزارشات روایی از دوره امام صادق علیه السلام و وضعیت شیعه در آن عصر
💠همانطور که مشهور است، در دوره امام صادق علیه السلام پیروان مذهب تشیع کثرت یافت و مقام علمی و فقهی امام صادق علیه السلام و زعامت او مورد توجه خاص و عام بود، لذا می بینیم بزرگان معتزله برای بیعت گرفتن از امام صادق علیه السلام برای محمّد بن عبد الله بن حسن می گویند: قَدْ أَحْبَبْنَا أَنْ نَعْرِضَ ذَلِکَ عَلَیْکَ فَتَدْخُلَ مَعَنَا فَإِنَّهُ لَا غِنَی بِنَا عَنْ مِثْلِکَ لِمَوْضِعِکَ وَ کَثْرَةِ شِیعَتِکَ. (۱)
💠با زعامت و رهبری امام صادق علیه السلام و کثرت شیعه، دیگر این مذهب و پیروانش مورد توجه پیروان مذاهب دیگر بود و پیروان مذهب تشیع به شیعیان جعفری شناخته می شدند و «شیعه جعفری» تعبیری است که قدمت دارد و در روایات بسیاری این تعبیر از زبان امام صادق علیه السلام نقل شده است. (۲)
💠طبق بعضی از گزارشات روایی، مخالفین مذهب تشیع از شیعیان امام صادق علیه السلام به «جعفری خبیث» یاد می کردند (۳) در این دوره بود که دستوری عام از امام صادق علیه السلام صادر گردید که هر کسی که نام خود را شیعه گذاشت ولی عفت و تقوا و صداقت و اداء امانت نداشت و اهل نماز و روزه نبود شیعه جعفری نیست و به شیعیان دستور داده شد تا برای دفع اتهامات پیروان مذاهب دیگر، در رعایت امور عبادی و اخلاقی و حسن معاشرت از پیروان دیگر مذاهب سبقت بگیرند (۴) با چنین کاری نشان دهند که این ادب شیعه جعفری است که از امام جعفر صادق علیه السلام یاد گرفتند (۵) و در نماز های اهل سنت و مساجد شان شرکت کنند و به تشییع جنازه شان بروند (۶) و با چنین اعمالی مردمان مذاهب دیگر را به مکتب جعفری جذب کنند و از آن نزاعات مذهبی که دفع دارد و جذب ندارد و موجب اهانت مخالفین به اهل بیت علیهم السلام می شود اجتناب کنند (۷) چرا که طبق فرموده امام صادق علیه السلام وقتی مردمان مذاهب و ادیان دیگر تقوا و نماز و تلاش شما شیعیان را در امور خیر و عبادات ببینند این برای آنان موجب جذب و دعوت به مذهب حق است (۸) و در این دستور امام صادق علیه السلام آمده است که نباید پیروان هیچ از یک مذاهب دیگر از شما در امور خیر سبقت بگیرند، پس کار هایی کنید تا زینت ما شوید نه موجب آبرو ریزی ما! چرا که مردم پدر را بخاطر فرزند نا صالح او سر زنش می کنند (۹)
📚منابع:
۱. کافی ج 5 ص 24 ح 1
۲. کافی ج 2 ص 233 و ج 2 ص 636 و تحف العقول ج 1 ص 513
۳. الکافي ج 2 ص 77
۴. الکافي ج 2 ص 635 و صفات الشیعة ص 11 و
۵. الکافي ج 2 ص 636
۶. صفات الشیعة ص 28 و مشکاة الأنوار ص 67 و السرائر ج 3 ص 599
۷. شرح الأخبار ج 3 ص 506 و الکافي ج 1 ص 166 و المحاسن ج 1 ص 136
۸. الکافي ج 2 ص 78 و صفات الشیعة ص 28 و شرح الأخبار ج 3 ص 506 و دعائم الإسلام ج 1 ص 58
۹. الکافي ج 2 ص 77 و 219
🆔 @mohadesin_marefat_110
⸤ طلبه نوشت ⸣
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۸) 💠انکار در قالب اخبار (۵) 📜عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۹)
💠تفسیر الحدیث بالقرآن و الحدیث(۱)
♦️یکی دیگر از مبانی شیخ صدوق (ره) در فقه الحدیث تفسیر احادیث بوسیله آیات قرآنی و احادیث دیگر است، به نوعی میتوان از این مبنا به «ارجاع متشابهات قرآنی و حدیثی به محکمات قرآنی و حدیثی» تعبیر کرد.
📜عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِیِّ بِإِسْنَادِهِ یَرْفَعُهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: ثَلَاثٌ لَمْ یَعْرَ مِنْهَا نَبِیٌّ فَمَنْ دُونَهُ الطِّیَرَةُ وَ الْحَسَدُ وَ التَّفَکُّرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْقِ.
🔹امام صادق علیه السّلام فرمود: سه چیز است که هیچ پیامبری و افراد پایین تر از او، از آن خالی نیستند: تطیر (فال بد زدن) و حسد و اندیشیدن وسوسه آمیز در آفرینش.
🔰فقه الحدیث
🔺از آنجا بودن این صفات مذمومه (تطیر و حسد و تفکر وسوسی) چه بسا منافی اندیشه عصمت تلقی گردد، شیخ صدوق (ره) این روایت را اینگونه با مبنای «تفسیر حدیث به قرآن» توجیه و حمل می کند و می نویسد:
🔸تطیر و فال بد زدن را پیامبران نمی کنند، بلکه در اینجا منظور این است که قوم پیامبران به پیامبرشان تطیر می زنند و می گویند مصائبی که به ما می رسد بخاطر شومی وجود فلان پیامبر است. همانطور که خداوند همین را در قرآن از قوم صالح و از اقوام دیگر پیامبران حکایت کرده است:«قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ» گفتند ما به تو و کسانی که با تو هستند فال بد میزنیم، گفت: فال بد زدن شما نزد خداوند است. (نمل ۴۷) و «إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ» ما به شما فال بد میزنیم اگر دست برندارید شما را سنگسار میکنیم. (یس ۱۸)
🔸اما حسد نیز مانند تطیر است یعنی خود پیامبران حسد نمی ورزند بلکه مورد حسد قرار می گیرند کما اینکه خداوند در قرآن فرموده است «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» آیا آنان به مردم - انبیاء و اوصیاء - به سبب آنچه خدا از فضل خود به آنان داده، حسد میورزند؟ ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان ملکی بزرگ دادیم. (النساء ۵۴)
🔸اما تفکرات وسوسه آمیز در آفرینش نیز ابتلای پیامبران است یعنی آنان به افراد وسوسه آمیز مبتلا می شوند همانطور که خداوند از ولید بن مغیره مخزومی نقل می کند «إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ» یعنی: او اندیشید و حساب کرد، پس کشته شده باد، چگونه حساب کرد! - یعنی در باره قرآن فکر های وسوسه آمیز کرد - گفت: این چیز جز یک سحر که انتخاب شده نیست، این چیزی جز سخن بشر نیست. (المدثر ۱۸ - ۲۴)
📚الخصال ج ۱ ص ۸۹ (باب الثلاثة)
@Talabeh_nevesht110